کلیدواژه‌های تازه سرمایه‌گذاران مسیح علی‌نژاد برای فریب مردم چیست؟

مصاحبه های مصی‌ علی‌نژاد را باید با دقت دید و تحلیل کرد تا بازی رسانه ای ضدایرانی غرب و آمریکا را به خوبی درک کرد. حزب دموکرات که قدرت گرفتنش را مدیون سیاهان و زنان و لاتین تبارها و دیگر اقلیت ها است، برای جلب همراهی پایگاه رای خود و اثبات محق بودنش برای حمایت عملیاتی از ناآرامی‌های خشونت بار ایران که ممکن است با تداوم رویه فعلی دیگر در داخل کشور کمرنگ شود، علی‌نژاد را در برنامه ای با حضور لاتین تبارها و  زنان سیاه پوست به نمایش گذاشت.

تشابه‌سازی اتفاقات ایران و ماجرای جرج فلوید

وی در این برنامه با نمادسازی از ماجراهای ایران به شکلی مشابه بر آنچه بر جرج فلوید سیاه پوست گذشت (در حالی که زمینه شکل گیری و سیر رویدادها در این دو ماجرا کاملا متفاوت است) سعی می‌کند افکار عمومی را با خود همراه کند. این کار از آن جهت اهمیت دارد که نظام جمهوری اسلامی هم همیشه بر مظلومیت سیاهان و زنان در آمریکا به عنوان یک حربه تبلیغاتی تاکید کرده و حالا دولت بایدن این حربه را بر علیه خود جمهوری اسلامی به کار می گیرد تا آن را خنثی کند.

 فراموش نکنیم که بایدن  به صراحت از لزوم آزادسازی ایران صحبت کرده است و علی‌نژاد در این مصاحبه تلاش می‌کند اقدام به حمله و تجزیه ایران را برای مخاطبی که از جنگ های مکرر دولت های مختلف آمریکا در نقاط مختلف غرب آسیا خسته شده، مشروع جلوه دهد.

شهادت دروغ سابقه دارد

این رویه مظلوم نمایی و فریب افکارعمومی غرب با سواستفاده از زنان در گذشته هم سابقه داشته است. در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۱ دختری که فقط با نام کوچکش نیره معرفی شد در برابر اعضای فراکسیون حقوق بشر کنگره آمریکا شهادت های دروغینی داد و در شهادت احساسی خود ادعا کرد که پس از حمله عراق به کویت، شاهد بوده‌است که سربازان عراقی نوزادان را از انکوباتورهای بیمارستانی کویت بیرون می‌کشند، دستگاه‌های انکوباتور را برمی‌دارند و نوزادان را رها می کنند تا بمیرند.این شهادت دروغ باعث خشم افکارعمومی در غرب و مشروعیت بخشی برای عملیات بازپس گیری کویت از ارتش عراق شد. در سال ۱۹۹۲، مشخص شد که نام خانوادگی نیره الصباح بوده و اینکه او دختر سعود الصباح، سفیر کویت در ایالات متحده بود. علاوه بر این، مشخص شد که شهادت وی به عنوان بخشی از کمپین روابط عمومی شهروندان برای کویت آزاد بوده که توسط شرکت روابط عمومی آمریکایی هیل اند نولتن برای دولت کویت اداره می‌شد، سازماندهی شده‌است. به دنبال این، شهادت الصباح به عنوان یک نمونه کلاسیک از پروپاگاندای جنایتی مدرن در نظر گرفته شده‌است.

تکرار تجربه تجزیه شوروی؛ آرزوی علی‌نژادها

حالا همین بازی خطرناک دیپلماسی عمومی این بار به شکلی دیگر توسط علی‌نژاد در حال انجام است. به زبان بدن و جملات علی‌نژاد دقت کنید. به کلیدواژه هایی که برای ایجاد خشم و نفرت علیه ایران و حکومتش به کار می گیرد و البته نتیجه این خشم و توجیه افکار عمومی جهان، مشروعیت بخشی به حمله نظامی به ایران است که احتمال آن با عدم احیای برجام به شدت افزایش یافته است. اینکه او ناآرامی‌های ایران را به روند فروپاشی دیوار برلین تشبیه می کند، نشانه هدف گذاری نهایی غرب در مورد ایران است. یعنی تکرار تجربه تجزیه شوروی با تکه تکه کردن ایران، واقعیتی که این روزها عیان‌تر از قبل شده است. در جای دیگری او از کلیدواژه آپارتاید جنسیتی بر علیه جمهوری اسلامی استفاده می‌کند که برای مخاطب غربی یادآور حکومت نژادپرست آفریقای جنوبی است. در حال حاضر این حکومت اسراییل است که با سرکوب ها و وحشیگری‌هایش ضدفلسطینیها لایق این لقب است، اما علی‌نژاد این کلیدواژه مذکور را با قلب ماهیت بر ضدایران به کار می‌گیرد.

حجاب اجباری شبیه دیوار برلین است!

 برخی جملات او را مرور می کنیم تا درک بهتری از این پروژه ضدایرانی به دست آوریم:

- مهسا امینی رو کشتن، چون موهاش رو دوست داشت. برای یک ذره مو، خدای من برای یک ذره از موهاش!

- حکومت همه چیز رو از مردم گفته و مردم تصمیم خودشون رو گرفتن

- مردم می خوان به رژیم آپارتاید جنسیتی پایان بدن

-حجاب اجباری شبیه دیوار برلینه! اگر ما موفق بشیم و این دیوار رو خراب کنیم، خامنه ای و رژیمش وجود نخواهد داشت.

ساده اندیشی است که تصور کنیم علی‌نژاد خودش برای بیان چنین جملات و کلیدواژه هایی به جمع بندی رسیده، او چکیده و عصاره روزها و ساعت ها تلاش و تحقیق و اندیشه سازمان های اطلاعاتی و اتاق های فکر را در آمریکا و اروپا بازگو می کند و ما با درک این موضوع می توانیم برای مقابله مناسب با این جریان برانداز مظلوم نما که برای تکه پاره کردن ایران به بهانه دفاع از حقوق زنان و مظلومان دندان تیز کرده بهتر برنامه ریزی کنیم.

مقابله با علی‌نژاد مستلزم استفاده موثر از رسانه‌ها و شبکه اجتماعی است

او البته می خواهد با این اظهارات جهت دار هزینه برخورد جدی با آشوبگرانی که این روزها امنیت ایران را با حمله به نیروهای نظامی و انتظامی هدف گرفته‌اند را نیز افزایش دهد و به حمله به ماموران پلیس نیز مشروعیت دهد. اما نباید به وی و سایر طرفداران آشوب‌های خیابانی فرصت داد تا فرصتی برای تحقق آرزوهای شومشان پیدا کنند. علی‌نژاد نه زلنسکی است، نه گورباچف و نه نلسون ماندلا. او در نهایت سرنوشتی مانند فاطمه زرین تاج (مشهور به طاهره قرةالعین) در عصر قاجار خواهد داشت که تلاش هایش برای ترویج بابیت و بهائیت و اباحی گری و روابط آزاد جنسی سرنوشتی جز اعدام توسط عزیزخان، سردار سپاه ناصرالدین شاه، در سال ۱۲۸۶ هجری قمری برایش به همراه نیاورد. مصی علی نژاد قرةالعین عصر شبکه های اجتماعی است و مقابله با او و حامیانش مستلزم هوشمندی و استفاده موثر از رسانه ها و شبکه‌های اجتماعی در کنار فعالیت های اطلاعاتی و انتظامی برای شناسایی و دستگیری حامیان آشوبگر او در خیابان هست. هر لحظه تاخیر در این زمینه، برای آینده ایران عزیز خسارت بار است.

نویسنده: احسان موحدیان