عطنا - تاریخ معاصر ایران بدون وجود بزرگمردی همچون دکترمحمدمصدق تاریخی کسالت بار میگردید. عصری که توامان با خیانت و رشوه گیری و جاسوسی است . ولی افرادی چون محمد مصدق همانند ستاره ای پرفروغ در سپهر سیاست و تاریخ می درخشند . در یادداشت زیر سعی گردیده است نگاهی کنیم به تجربه تاریخی این سیاست مدار در تحولات سیاسی ایران.
1-از محمدمصدق چه میتوان آموخت؟ از تجربه ملی شدن نفت ایران؟ ملی شدن نفت ایران نوزادی زودرس بود که در دامان مردم جان سپرد یا امری اشتباه در سیر تحولات سیاسی ایران ؟ چرا برخی روحانیون همانند آیت الله کاشانی و یا سیاستمدارانی همانند بقایی از این جریان فاصله گرفتند؟ دلیل عدم حمایت بدنه ارتش از نخست وزیری قانونی ایران چه بود؟ حزب توده ایران که کباده مبارزه با استعمار را می کشید چرا در لحظه صفر با عدم حمایت از دولت قانونی کشور باعث بوجود آمدن کودتا شد؟ با اینکه شاه چند سال قبل از این کودتا این حزب را غیرقانونی اعلام کرده و در قانون مشروطه ایران فعالیت هایی که دارای اندیشه اشتراکی باشند غیرقانونی اعلام شده بود؟
2-با تمام انتقادات وارد بر جریان ملی شدن نفت ایران و زنده یاد دکترمصدق اما تجربه ملی شدن صنعت نفت تجربه ای بسیار موفق در تاریخ تحولات سیاسی ایران بوده است. مطلبی که در خور تامل است نگاه صفر و صدی جامعه ایران به وقایع تاریخی است . رویدادهای تاریخی یا سیاه است یا سفید یا خوب است و یا بد یا به نتیجه رسیده است یا شکست خورده است . قهرمانان حوادث یا اهریمنی هستند یا اهورایی . در اندیشه جامعه ایران رجل سیاسی نیز سیاه است یا سپید یا خائن است و یا خادم یا مصدق السلطنه است و حامی پوپولیسم یا مردی که انتقاد بر او نیز وارد نیست، با اینکه مرد تاریخ ساز ایران در وصیت نامه ش اینگونه نوشت که لعنت بر افرادی که بخواهند از من بتی بسازند.
3-اما با نگاهی دیگر به این جریانات که در سپهر سیاسی ایران اتفاق افتاده است میتوان با نگرشی نوین این گونه نگریست که این حوادث و رویداد که در هر برهه تاریخی اتفاق افتاده گامی بوده در سیر آزادی خواهی مردم ایران و منطقه . به عنوان مثال ملی شدن کانال سوئز توسط سرهنگ جمال عبدالناصر از ملی شدن صنعت نفت ایران اقتباس شده است. حتی بحث حاکمیت ملی و قانون گرایی که در جریان اصلاحات در حکومت جمهوری اسلامی ایران مطرح شد متاثر از جریانات سال 1330 و حرکت آزادی خواهانه مصدق بود. این جریان قانون خواهی و آزادی خواهی جامعه را به هویت خود نزدیک تر کرد و کشور را به سوی توسعه سیاسی رهنمون ساخت. اکنون که جامعه در گذر سرنوشت سازی در دوران خود به سر می برد باید قبل از اینکه تاریخ را برای نسل جدید این کشور بازگوئیم با تغییر نگرش فصل نوینی از مطالعه تاریخی را رقم زنیم تا بار دیگر یک تراژدی تاریخی به شکلی کمدی وار تکرار نشود.
نویسنده: احسان عزیزی، پژوهشگر سیاسی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: