عطنا - «برجام، دیگر روی میز نیست.» این پیامی است که در دیدار اخیر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل مطرح شد. بعد از ماهها مذاکره، تصور بر این بود که طرفین برجام در آخرین دور از مذاکرات به توافق برسند و وزرای خارجه کشورهای طرفتوافق به وین سفر کنند و رسمیتیافتن آن را اعلام کنند، اما این پیشبینیها محقق نشد و بعد از آخرین پیام ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا، طرف غربی آن را «غیرسازنده» و نشانی از عدمتمایل ایران به توافق اعلام کرد. مطرحشدن پیام فوق از سوی بایدن در دیدار با لاپید، نشانههای آشکار و نهفتهای دارد. همچنین پاسخ آخر ایران به طرف غربی نیز چنین است و پیامهایی نهفته دارد. تحلیلهای مختلف و متنوعی از این موضوع انجامشده است؛ در این یادداشت سعی میشود از زاویه متفاوتی به مساله نگریسته شود و چشمانداز برجام باتوجه به برداشتهای ذهنی نخبگان طرفین توافق، مورد مداقه قرار گیرد.
برداشت نخبگان ایرانی
پیش از رویکار آمدن دولت آقای رئیسی و در طول کارزار انتخاباتی، بسیاری از مقامهای کنونی دولت منتقد جدی برجام بودند و مذاکرهکنندگان پیشین را به تخطی از خطوط قرمز نظام، دادن امتیازهای بسیار زیاد و گرفتن امتیازهای ناچیز متهم کرده بودند. برداشت خیلی از مخالفان برجام این بود که میشد امتیازهای بسیار بیشتری از آمریکا گرفت و امتیازهای کمتری به آن داد. بعد از ماهها مذاکره و روبهرو شدن با شرایط واقعی، بهنظر میرسد تیم جدید مذاکره به شرایط خیلی متفاوت و بهتری از برجام با غرب نرسیده است، از همینرو است که مخالفان پروپا قرص برجام در دوران دولت قبل، بازهم بهشدت مخالف برجام در دوره جدید هستند و بر دولت و مذاکرهکنندگان فشار وارد میکنند که از این به اصطلاح«توافق حداقلی و ننگین» دوری کنند.
فارغ از محتوای فنی توافق هستهای، یکی از مشکلات اساسی دولت در شرایط کنونی این است که چطور توافق جدید را به مخالفان داخلی بقبولاند و مشروعیت کسب کند و از طرف دیگر، چگونه در برابر آن شعارهای حداکثری دوران کارزار انتخاباتی نیز پاسخگو باشد. برداشت دیگر تیم مذاکره کنونی این بود که با رویکار آمدن بایدن، رویکرد آمریکا نسبت به برجام خیلی متفاوت از رویکرد دوره ترامپ خواهد بود و احتمالا بایدن موضعی منعطفتر اتخاذ خواهد کرد و درماههای اول دوره ریاستجمهوری خود در پی بازگشت مجدد به توافق خواهد بود. این امر هم رخ نداد و بایدن با ادامه رویکرد سختگیرانه دورههای پیشین، بر خواستههای خود پافشاری کرد و حتی در ماههای اخیر بر فشار تحریمها نیز افزود.
از سوی دیگر، ادعای دولت کنونی این بود که دولت قبلی با بیتدبیری، امور کشور را به برجام وابسته ساخت و از همینرو در اداره امور کشور ناتوان بود. بعد از گذشت بیش از یکسال و تجربه زمامداری در شرایط سخت، وفور مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بهنظر میرسد برخی در دولت آقای رئیسی به این نتیجه رسیدهاند که برای بهبود شرایط کشور، باید در زمینه هستهای به توافقی دستیافت، اما برخی از ارکان تیم مذاکرهکننده هستهای اعتقادی به این موضوع و حتی خود مذاکره ندارند و گهگاهی خبرهایی از اختلاف درونی تیم مذاکرهکننده نیز بهگوش میرسد.
برداشت دیگری که وجود داشت این بود که با وقوع جنگ اوکراین و تحریم روسیه، اروپا بهشدت به نفتوگاز ایران نیاز خواهد داشت تا بخشی از واردات خود از روسیه را جبران کند. برای همین تصور میشد اروپا آمریکا را تحتفشار قرار خواهد داد تا امتیازهای بیشتری به ایران بدهد. اروپا تلاش خود را برای ایجاد تفاهمی میان ایران و آمریکا انجام داد اما وابستگی آن به نفت و گاز ایران قدری اغراقآمیز بود و بعد از آخرین پاسخ ایران به پیشنهاد اروپایی، بروکسل اعلام کرد که از پاسخ ایران ناامید شده است.
برداشت نخبگان روسی
در ارتباط با مذاکرات هستهای، میتوان به برداشت نخبگان روسیه از زمستان سخت اروپا اشاره کرد. بر اساس برداشتهای نخبگان روسیه، بهدلیل تحریم و قطع صادرات انرژی روسیه به اروپا، پایتختهای اروپایی زمستان سختی را در پیش دارند. افزایش شدید قیمت حاملهای انرژی در این کشورها و اعتراضات مردمی در برخی شهرها نشان از نارضایتی مردم از شرایط کنونی دارد. رهبران روسیه امیدوار هستند با تداوم شرایط کنونی، اروپا زمستان بسیار سختی را پشتسر بگذارد و اقتصاد آنها بهشدت آسیب ببیند، از همینرو در برخی محافل، چنین مطرح میشود که مسکو از تهران خواسته است توافق را چندماه به تاخیر بیندازد تا کشورهای اروپایی طعم تلخ سیاستهای نابجای خود را بچشند.
انتخابات میاندورهای نوامبر و برداشتهای نخبگان آمریکا
انتخابات میاندورهای آمریکا در ۸ نوامبر۲۰۲۲ برگزار خواهد شد. بهباور صاحبنظران، برداشت دولت بایدن این است که اگر پیش از انتخابات میاندورهای، به توافق هستهای با ایران برسد، ابزاری دست مخالفان جمهوریخواه میافتد تا در انتخابات، فشار مضاعفی بر دموکراتها وارد کنند و اکثریت را بهدست آورند. در اینصورت، رسیدن به توافق و اجرای آن برای دولت بایدن بسیار دشوار خواهد شد. همچنین اعلام شکست مذاکرات هستهای نیز پیامدهای زیادی برای دولت بایدن خواهد داشت، از اینرو برداشت نخبگان حاکم آمریکایی این است که انجام توافق بعد از انتخابات میاندورهای هزینه کمتری برای آنها دارد.
علاوه بر این، اعلام مسکوتماندن توافق هستهای با ایران توسط بایدن در دیدار با لاپید چنین تصوری را پیش آورده است که با توجه به درپیشبودن انتخابات اسرائیل، بایدن بر این باور است که اعلام توافق پیش از این انتخابات، موضع لاپید را تضعیف و دست نتانیاهو برای تاختن بر او و دولت آمریکا را بازخواهد گذاشت. این موضوع هم یکی دیگر از عوامل عدمحصول توافق تا برگزاری انتخابات فوق اعلام میشود. برداشت دیگر تیم بایدن این بود که دولت آقای رئیسی در اداره کشور به مشکل خواهد خورد و ناگزیر از دادن امتیازها خواهد بود. با وجود مشکلات زیاد در اداره کشور، دولت کنونی عجلهای برای امضای توافق «حداقلی» از خود نشان نداده و سرسختی مذاکرهکنندگان هستهای نشان داده که ایران مصمم به امضای توافقی است که از دریافت امتیازهای مدنظر خود اطمینانخاطر داشته باشد.
جمعبندی
در مجموع باید گفت بسیاری از رویدادهای بینالمللی فارغ از ماهیت واقعی خود، بهگونهای خاص در ذهن نخبگان جلوه میکنند و از همینرو، برداشتها و سوءبرداشتهای مختلفی از آن میشود. سیاستمداران بر اساس برداشتهای خود از رویدادها و نه بر اساس ماهیت واقعی آنها، دست به اتخاذ خطمشی سیاسی میزنند. به باور نگارنده، یکی از عوامل مهم بهنتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای در شرایط کنونی، نه عوامل عینی و واقعی بلکه عوامل ذهنی و برداشتهای نخبگان طرفین است. اگر در نتیجه گفتوگوهای مداوم داخلی با موافقان و مخالفان توافق و گفتوگوی خارجی با طرفین دیگر، بتوان دیدگاهها را بههم نزدیک کرد میتوان به احیای برجام فکر کرد، در غیر اینصورت، باید آن را در لابهلای صفحات کتابهای تاریخ جستوجو کرد، لذا تداوم گفتوگوهای رسمی و غیررسمی در سطح ملی و بینالمللی برای زنده نگهداشتن امیدها بهمنظور رسیدن به توافق هستهای جدید بسیار حیاتی است. هرچند که امیدها برای این توافق خیلی کمرنگ شده است، اما چنانچه برداشت طرفین از اهداف و نیات طرف مقابل بههم نزدیک شود، رسیدن به توافق جدید دور از دسترس نیست.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: