عطنا - در سال های اخیر برخی کشورهای همسایه در تلاش هستند از آب به عنوان سلاحی بر ضد جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند. یکی از این کشورها افغانستان و دیگری ترکیه است.
ایران امروزه با چالش جدی آب مواجه است. بخشی از این چالش ناشی از عدم مدیریت آبهای فرامرزی است. برای نمونه آب هیرمند و تالاب هامون به دلیل اینکه از افغانستان به ایران سرازیر نمیشود خشک شده و حیات انسانی در سیستان به طور جدی تهدید شده است. بعد از گذشته 5 دهه از توافق میان ایران و افغانستان هنوز این چالش وجود دارد و علت اصلی تداوم این مشکل عدم پایبندی افغانستان به تعهدات خود بر اساس معاهده سال 1351 میان این کشور و دولت ایران است.
بر مبنای این قرارداد حق آبه ایران از رودخانه هیرمند در سال نرمال آبی به طور متوسط 820 میلیون متر مکعب برای یک سال است. اما دولت افغانستان از زمان عقد این قرارداد به بهانه های مختلف به خصوص خشکسالی و کمبود آب هیرمند از عمل به توافق یادشده خودداری کرده و البته چهار دهه اشغال خارجی توسط شوروی و جنگ های طولانی داخلی در افغانستان و در نهایت حاکمیت طالبان که رویکرد ضدایرانی آن بر کسی پوشیده نیست موجب شده تا اجرای این قرارداد در عمل با مشکلات زیادی مواجه شود.
نکته مهم این است که بررسی داده های ماهواره ای از ابتدای دهه 80 میلادی تا اواخر سال 2016 نشان می دهد ادعای افغانستان در مورد کاهش بارش در حوضه آبریز هیرمند دروغ است و لذا این کشور حق کاهش حق آبه ایران به بهانه خشکسالی را ندارد. در عین حال عدم جدیت دولت های مختلف در ایران برای وادار کردن افغانستان به تامین حق آبه ایران موجب شده این کشور با سدسازی های گسترده مانند احداث سد کمال خان حق آبه ایران از هیرمند را روز به روز کاهش دهد و با تداوم این وضعیت شانسی برای احیای تالاب هامون وجود نداشته و زندگی مردم سیستان و بلوچستان بیش از گذشته در معرض مخاطره قرار می گیرد.
باید توجه داشت افغانستان کشوری است که در آن قومیت و سپس مذهب در درجه اول و دوم اهمیت قرار دارد و در این کشور رویکردهای ملی گرایانه چندان حاکم نیست. حاکمیت طولانی مدت پشتون های سنی مذهب در افغانستان که بیشتر در پیوند با پاکستان، ترکیه، عربستان و امارات بوده و سرکوب هزاره های شیعه مذهب که نزدیکی بیشتری با ایران دارند موجب شده تا سیاست های آبی این کشور در تضاد با منافع ملی ایران باشد و حاکمان مختلف افغانستان که عمدتا از قوم هزاره بوده اند تلاش کنند از آب به عنوان سلاحی بر ضد ایران استفاده کنند. در این زمینه اشرف غنی پشتون به صراحت خواستار انتقال آب به ایران در ازای دریافت نفت شد و خصومت خود با همسایه شرقی را به اوج رساند.
ترکیه هم با سدسازی روی دجله و فرات، ایران را با بحران خشکیدگی و بروز توفانهای گرد و غبار مواجه کرده است. ترکیه به تبعات توسعه خود بر محیطزیست پیرامون و کشورهای همسایه توجهی ندارد و اهداف سیاسی و امنیتی در پشت این شکل توسعه در ترکیه قابل مشاهده است. ترکیه نیز مانند افغانستان قصد دارد از آب به عنوان سلاح در برابر تمامی همسایگان خود استفاده کند. به طور قطع هدف ترکیه آن است که با سدسازی های گسترده بر روی رودهای دجله، فرات، ارس و کورا کشاورزی، دامداری و باغداری را در استان های مرزی این کشورهای همسایه و به خصوص ایران، عراق، سوریه و ارمنستان که رقبای منطقه ای آن هستند و با سیاست های توسعه طلبانه و تجاوزکارانه اردوغان همراهی ندارند، نابود کند. به عنوان مثال با ساخت دهها سد بر روی رودهای ارس و کورا کشاورزی در سه استان آذری نشین ایران نابود خواهد شد و امنیت غذایی ایران که نزدیک به 20 درصد از مواد غذایی خود را از این بخش تامین می کند، به خطر می افتد.
نتیجه طبیعی این وضع بیکاری میلیون ها نفر و مهاجرت انبوه کشاورزان، دامداران و باغداران سه استان آذری به تهران و استان های مستعد همسایه مانند گیلان خواهد بود. این تحول حاشیه نشینی، بزهکاری، درگیری های قومیتی، تضادهای هویتی و مشکلات اقتصادی را در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران تشدید می کند. در نتیجه آنومی یا آشفتگی اجتماعی در ایران افزایش خواهد یافت که مطلوب همسایگانی همچون ترکیه و جمهوری باکو با رویکردهای شدید ضدایرانی است. با توجه به رویکرد مشابه افغانستان، این تحولات منجر به تخلیه جمعیت بومی از مرزهای ایران با کشورهای افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه خواهد شد و در نتیجه همسایگانی که همیشه چشم طمع به خاک این مرز و بوم داشته اند برای تحقق امیال شوم خود توطئه چینی خواهند کرد.
متاسفانه وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، سازمان حفاظت از محیط زیست و دیگر سازمان های ذی ربط در سه دهه گذشته تحرک جدی در این زمینه نداشته اند. در ارتباط با رودخانههای مرزی، سازمان جغرافیایی کشور هم دخیل بوده و جنبه های امنیتی آن به وزارت کشور مربوط می شود که از اقدامات این دو دستگاه دولتی نیز خبر چندانی در دست نیست. نکته جالب اینکه در سفر اردوغان به تهران هیچ تذکر جدی در زمینه سدسازی های خطرناک ترکیه به وی داده نشد و در جریان برگزاری پانزدهمین اجلاس کنواسیون سازمان ملل متحد در باب مبارزه با بیابان زایی در ابیجان پایتخت اقتصادی ساحل عاج در اردیبهشت امسال هیچ هیاتی از ایران حضور نداشت و تنها سفیر ایران در این کشور چند ساعتی در آن حاضر شد. اما 200 کشور دنیا نمایندگان خود را به این اجلاس اعزام کردند و ترکیه با حضور در 40 جلسه کارشناسی با دروغ پراکنی علیه ایران و عراق و سوریه و واهی خواندن ادعاهای ایران مدعی شد سدسازی های ترکیه هیچ نقشی در تخریب محیط زیست منطقه، افزایش ریزگردها، تغییر اکو سیستم، افزایش بلایای طبیعی، کاهش کیفیت هوا و مشکلات مربوط به تامین آب و کشاورزی این سه کشور نداشته است.
استدلال مضحک ترکیه این بوده که بررسی های ترکیه از سال 2000 تا 2019 از طریق سنجش از راه دور! نشان می دهد مشکلات ایران، عراق و سوریه ناشی از اراضی کشاورزی ترک شده بوده است. باید به ایشان گفت این ادعای شماست که واهی است، زیرا ترک اراضی کشاورزی در عراق و ایران و سوریه به علت نبود آب و رطوبت و خشکسالی های ناشی از سدسازی های ترکیه رخ داده است. در واقع مقامات ترکیه با وقاحت معلول را به عنوان علت جا زده و در تلاش برای فریب افکار عمومی جهان هستند و سکوت و تعلل دولت های مختلف در ایران و عدم فعالیت رسانه ای جدی کشورمان و کشورهای همسایه به این مشکل دامن زده است.
این مشکل علاوه با ترکیه به زودی با عراق نیز به وجود خواهد آمد. عراق برای جبران تبعات سدسازی های ترکیه بر روی دجله و فرات و رفع نیازهای خود در حوزه تامین آب کشاورزی و انرژی برق سدسازی بر روی بالادست اروند رود را با همکاری ایتالیا در دستور کار قرار داده که این کار کشتی رانی در در بنادر آبادان و خرمشهر را دشوار و اروند رود را در بخش ایرانی کم آب و چه بسا خشک خواهد کرد. نکته جالب این است که عراق در آخرین سال فعالیت دولت حسن روحانی به ایران پیشنهاد احداث سدی مشترک بر روی اروند رود را داد که با تعلل و عدم پاسخ طرف ایرانی خود به طور مستقل دست به کار ساخت این سد شده است. در واقع عدم اجرای ابتکار عمل هایی برای مدیریت مشترک منابع آبی مرزی شرایط دشواری را در آینده برای تامین آب مورد نیاز در بخش های خانگی، صنعتی و کشاورزی به وجود خواهد آورد.
ایران می تواند به راحتی افغانستان را تحت فشار گذارده و هشدار دهد اگر این کشور حق آبه ایران را تامین نکرده و آب هیرمند را در شوره زارها رها کند، از تامین سوخت و مواد غذایی این کشور امتناع خواهد کرد و فشار امنیتی و اقتصادی خاصی را بر آن وارد خواهد کرد. اما سیاست های انسان دوستانه جمهوری اسلامی ایران باعث اشتباه محاسباتی طالبان و گستاخی و زیاده خواهی آنها شده است.
افغانستان تحت سیطره طالبان از آب به عنوان سلاحی بر علیه ایران با هدف کوچ دادن اجباری ساکنان بومی منطقه، خالی شدن مناطق مرزی با افغانستان و تغییر بافت هویتی و مذهبی این بخش از ایران سوءاستفاده می کند. این طرز فکر هم در حکومت پشتون اشرف غنی و هم در حکومت پشتون طالبان وجود دارد و حامیان هر دو حکومت مانند ترکیه، عربستان سعودی و امارات با بازیگری پنهان آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی از پیشبرد این سیاست حمایت می کنند.
باید توجه داشت که ترکیه در زمینه سدسازی در افغانستان و ساخت نیروگاه های برق آبی با هر دو حکومت پشتون و سنی اشرف غنی و طالبان همکاری داشت و از طریق همین همکاری ها، تقویت روابط تجاری و سیاسی و امنیتی با کشورهای آسیای میانه و جمهوری آذربایجان و نیز پاکستان به دنبال محاصره آبی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران و ایجاد یک کریدور تورانی ضد ایرانی برای حذف ایران از تمامی مسیرهای انتقال کالا و انرژی از چین به اروپاست که جمهوری اسلامی را سالانه از میلیاردها دلار درآمد محروم می کند و لذا ایران باید با جدیت در مذاکرات با مقامات ترکیه بر حقوق خود پافشاری کرده و از اهرم های فشار متقابل مانند کردها و علوی های ترکیه، خصومت ترکیه با تقریبا تمام همسایگان از طریق اتحاد گسترده تر با عراق، سوریه، روسیه، ارمنستان، یونان و فرانسه، مختل کردن روند انتقال گاز به ترکیه در آستانه فصل سرما و غیره استفاده کند. رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز از اجرای چنین سیاست هایی که باعث محاصره و عدم بهره مندی ایران از مزیت های ژئوپلتیک و کسب درآمد سرساز جمهوری اسلامی می شود استقبال می کنند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: