عطنا - بعد از تحریم های گسترده کشورهای غربی علیه روسیه و قطع ارسال نفت و گاز روسیه، کشورهای اتحادیه اروپا به سرعت به دنبال جایگزینی برای این محصولات هستند.
هیچ جایگزینی برای گاز روسیه وجود ندارد زیرا که روسیه گاز خود را به قیمت حدود یک دهم قیمت بازار روز گاز، به اروپا صادر میکرد، پس هر گازی که به اتحادیه اروپا رسانده شود، در ارزان ترین حالت ده برابر گران تر از گاز صادراتی روسیه قیمت خواهد داشت. اما در بخش نفت قضیه به طور کلی متفاوت است.
گرچه نفت صادراتی هیچگاه جایگزین گاز روسیه نمیشود و تورم شدید قیمت ها با نفت و گاز وارداتی جایگزین،کاهش پیدا نمیکند، اما اروپا برای بقای خود به 2 طرح کوتاه مدت و میان مدت تامین نفت احتیاج دارد.
طرح کوتاه مدت اروپا همان برجام نافرجام ایران است،زیرا حدود 100 میلیون بشکه نفت ذخیره ایران برای عرضه در بازار های جهانی قابل دسترس است (جدا از اینکه ایران چه تصمیمی خواهد گرفت و آیا به این نفت میرسند) و میتواند طی 8 الی 10 ماه آینده قیمت نفت را پایین آورده و اروپا را از یک ورشکستگی بزرگ تر نجات دهد در این مدت اروپا به راحتی دنبال یک طرح میانمدت برای تامین نفت خود میرود.
اما در میان مدت، اروپا به دنبال دراختیار گرفتن نفت شمال قاره آفریقا است. کشورهای الجزایر، لیبی و سواحل شرقی مدیترانه نامزد های منتخب استخراج نفت و گاز مورد نیاز اروپا هستند. اما در آنجا محور شرق هرگز نخواهد گذاشت بار دیگر اروپا کشورهای فوق را به راحتی و بدون هزینه،استعمار کند و حتی یک بشکه نفت بدون رضایت محور شرق از آنجا خارج نخواهد شد.
تلاش 3 سال گذشته اروپا برای ایجاد آرامش مقطعی و خروج نفت لیبی و الجزایر بارها با شکست و انفجار خطوط انتقال نفت و گاز مواجه شده است که این امر انتقال این منابع را حداقل تا زمانی که غربی ها به طور کامل بر کشورهای شمال آفریقا از نظر نظامی چیره نشوند امکان پذیر نخواهد کرد.
غیر از آن باید تهدیدات بازوی قدرتمند ایران یعنی حزب الله لبنان و گروهای فلسطینی را برای همیشه دفع کنند زیراکه لبنان، سوریه و منطقه شام سابق هم به راحتی میتواند پایگاه پرواز پهپاد ها و شلیک موشک های غیبی لازم برای قطع جریان گاز و نفت شمال آفریقا به اروپا باشند. پس هیچ راهی حداقل در میان مدت برای اروپایی ها باقی نمی ماند.
اما امروز ایران و محور مقاومت میتواند از طریق مقامات عراقی پیشنهاد انتقال نفت عراق را جهت جایگزینی نفت سابق روسیه در بازار های اروپایی بیان کند. اروپایی ها به خوبی میدانند که عراق بدون رضایت و اجازه ایران محال است توان معامله را داشته باشد.
در این طرح خطوط انتقال نفت باید از سوریه عبور کند و به سمت اروپا برود که منجر به رویدادهایی همچون نفت دزدی از کردستان عراق با مدیریت ترکیه نخواهد شد (جلوی این انتقال تقریبا گرفته شده و به تازگی هم یک مرکز استخراج نفت با پهپاد مورد هدف قرار گرفت) این بار نفت عراق از سمت سوریه به سمت اروپا خواهد رفت.
ایران میتواند با این استراتژی به چندین هدف دست یابد.
اولین هدف بعد از شروع اجرایی شدن این طرح این است که مسئوليت آرامش و امنیت کشورهای عراق و سوریه دیگر فقط بر عهده ایران و نیروهای مقاومت نیست و اتحادیه اروپا خود باید با دست خود آمریکا را از منطقه خارج کند و در ایجاد و تثبیت امنیت منطقه کوشا باشد.
دومین هدف بستن دست اسرائیل است. رژیم صهیونیستی این روزها به بهانه کمبود گاز اروپا هر بار فشار زیادی به اروپا وارد میکند تا این رژیم را در دزدی منابع نفتی و گازی لبنان یاری کند. دیگر به جز دشمنان گذشته اسرائیل پای منافع اروپا هم به درگیری های ایران با اسرائیل باز می شود تا این رژیم غاصب را برای پایان تجاوزگری زیر فشار بگذارند.
سومین هدف کنترل جاه طلبی های ترکیه است، وقتی قرار باشد خطوط انتقال نفت از سوریه به سمت اروپا بخواهد برود، ترکیه مجبور است برای گرفتن یک بهره کوچک از این مسیر به هر حقارتی بابت گرفتن امتیاز از ایران تن در دهد و رفتارهای تجاوزگرانه خود را اصلاح کند.
همانطور که امروز برای نجات اقتصاد ترکیه، فریاد دوستی با بشار اسد، از دهان اردوغان خارج می شود، اینجا هم میتوانیم با یک بازی بسیار ظریف، ترکیه و قبرس یا یونان را کاملا در یک نقطه درگیر و کنترل تنش را انجام دهیم.
هدف بعدی کاهش فشار اروپا بر جبهه شمال آفریقا است، دیگر اروپا همه زندگی و هستی خود را به علت بحران انرژی در خطر نمی بیند و لذا برای استثمار کشورهای شمال آفریقا و کنترل آنها خود را به آب و آتش نمی زند و لذا برای کشورهایی مانند ایران فرصتی مناسب ایجاد میشود.
مهم ترین نکته این است که کنترل امنیت و بازار اتحادیه اروپا به دست ایران و متحدانش می افتد. همانگونه که در سال های گذشته هربار اتحادیه اروپا با روسیه مشکلی پیدا میکرد، خطوط انتقال نفت و گاز به طور اتفاقی مختل میشد و بعد از دادن باج توسط اروپایی ها به روسیه دوباره این خطوط راه اندازی می شد، در آینده ما میتوانیم از این اهرم هم استفاده کنیم.
نکته بعدی فروش راحت نفت و گاز ایران و بقیه کشورهای خلیج فارس به سمت اروپا از این خط لوله ها است. حتی نفت روسیه که مشخصات پالایشی آن به نفت ایران بسیار نزدیک است هم از این مسیر ها به فروش میرود.
بدیهی است که هزینه نفت ارسالی بسیار ارزان تر از ارسال با نفتکش ها خواهد بود. ضمن اینکه مازاد نفت صادراتی روسیه به چین هم میتواند از این مسیر کاملا تحریم ها را دور زده و به فروش برسد. قطعا روسیه تمایل بیشتری دارد که کنترل بازار اروپا باز هم در دست کشورهای بلوک شرق و متحد خودش باشد تا اینکه اروپا نیاز خود را از آمریکا و بازارهای خارج از تسلط محور شرق تامین کند. بعد از تثبیت و اجرای این طرح بزرگ میتوان در امتداد آن کریدور های تجاری بزرگ را تا ساحل دریای مدیترانه پیش برد و همه کشورهای محور مقاومت و البته سایر کشورهای همسایه ایران از موهبت اقتصادی بزرگ آن بهرمند شوند.
برای شکل گیری این توافق و احداث این خطوط لوله باید دو اتفاق بیفتد. اول آمریکا از عراق و سوریه کاملا خارج شود. دوم آنکه اسرائیل باید به شدت تنبیه شود تا نتواند با ماجراجویی های خود جلوی احداث این طرح انتقال را بگیرد. اگرچه اجرای چنین توافقی مشکل به نظر می آید و دشمنان زیادی نیز قبل از عملی شدن آن وجود دارد که باید از راه برداشته شوند. ولی بعد از شروع فصل سرما و ناامید شدن اروپایی ها از نفت و گاز شمال آفریقا، و البته بازی زیبای ایران در عرصه سیاست دنیا، این طرح کاملا قابل اجرا است.
نویسنده: م.رضایی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: