عطنا - دکتر «علیرضا ملائیتوانی» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطلب ذیل را در مورد مرحوم احمد گل محمدی که سال پیش در چنین روزهایی به علت ابتلا به کرونا درگذشت تحریر کرده است:
مرحوم احمد گلمحمدی در حوزه مسائل مهم و بحثانگیز علوم انسانی از جمله هویت، فرهنگ، دولت، جهانی شدن و روششناسی و فلسفه تاریخ تفکر و تحقیق میکرد. او اساسا شخصیتی میانرشتهای بود و در بسیاری از حوزههای مرتبط با رشته دانشگاهیاش سررشته داشت. برجستهترین قلمرو فعالیت میانرشتهای او دانش تاریخ و دانش سیاست بود که در این نوشتار به کوتاهی از آن یاد میشود.
علاقه او به فعالیت در میدان میانرشتگی تاریخ و سیاست نه از سر تفنن که از سر دغدغه، ضرورت و انگیزهمندی پدید آمده بود. چنان که از همان زمان تحصیل در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی به میدان سندپژوهی کشانده شد. او سالها در مرکز اسناد ریاستجمهوری (نخستوزیری سابق) و سپس در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به فعالیت در حوزه اسناد پرداخت. به تدریج از چنان ورزیدگی و مهارتی برخوردار شد که به راستی میتوان وی را یک سندشناس، سندخوان و سندپژوه متبحر دانست. به جرات میتوان گفت، چنین تخصصی در چنان سطحی که او آموخته بود تنها اندکی از استادان علوم انسانی ایران از آن بهره داشتند. ثمره تلاش او در این راه هم انتشار چند مجموعه از اسناد تدوین شده درباره برخی از شخصیتها و جریانهای سیاسی معاصر و نیز ارائه سخنرانیهای تخصصی و بیان تجربههای علمی وی در این میدان است. افزون براین بخشی از خدمات او در قالب فهرستنویسی اسناد در مراکز آرشیوی یاد شده برجای مانده است که هم اکنون مورد استفاده محققان قرار میگیرند.
سطح دیگری از علاقه و پیوند دکتر گلمحمدی با دانش تاریخ به ترجمه کتاب بسیار مشهور «ایران بین دو انقلاب» اثر یرواند آبراهامیان باز میگردد. کتابی که بیش از همه موجبات شهرت او و همکارش محمدابراهیم فتاحی را فراهم آورد. هم ترجمه روان، دقیق و وفادار به متن کتاب و هم ناشر معتبر و خوشنامش و هم شمارگان بالا، تجدید چاپهای مکرر و نیز توزیع خوب این کتاب باعث شد بسیاری از ایرانیان از این رهگذر با تاریخ معاصر کشورشان آشنا شوند. این کتاب یکی از پرخوانندهترین متنهایی است که دانشآموختگان تاریخ با آن سروکار دارند و این بیگمان یکی دیگر از خدمات شایسته دکتر گلمحمدی به هموطنانش است. دقت و وسواس او و همکارش در این ترجمه ستودنی است. کاش فرصتی مییافت و خاطرات و تجربههای خود را در این باره باز میگفت. چند خاطره کوتاهی که برای نگارنده این نوشته تعریف کرد نشان میداد که نوعی پژوهش نیز چاشنی این ترجمه بوده است.
از دیگر فعالیتهای تاریخی او تدریس تاریخ معاصر در برخی از گروههای تاریخ از جمله گروه تاریخ دانشگاه الزهرا و نیز ایراد سخنرانیهای گوناگون برای اهالی تاریخ در سمینارها و نشستهای تخصصی بود. همراهی و همکاری این استاد وارسته با تاریخدانان و تاریخخوانان افزون بر بهرهمندی دانشجویان از توان و تخصص وی، موجب یک رشته بحثهای نظری به ویژه درباره مفهوم «تاریخ سیاسی» شد. از این جهت او پیشگام و گشایشگر راهی تازه بود. زیرا به موضوعی اندیشید و از آن آشناییزدایی کرد که بسیاری تصور میکردند مفهومی بدیهی است. اما ایشان با همان وسواس و دقت خاص خود هم پیچیدگیها، ظرافتها و ابعاد این مفهوم را نشان داد و موجب تداوم این بحثها در سایر مجامع علمی از جمله پژوهشگاه علوم انسانی شد. چنانکه دکتر عبدالرحمان حسنیفر این بحثها را در شکل، قالب و محتوایی دیگر ادامه داد و در قالب کتابی مستقل منتشر کرد.
در این میان، شاید مهمترین خدمت دکتر گلمحمدی به دانشآموختگان تاریخ ورود قدرتمندانهاش به قلمرو مباحث نظری و روششناختی تاریخ باشد که هم در قالب سخنرانی، گفتگو و نشست تخصصی و هم در قالب ترجمه کتابهای ارزشمند نتایج خود را بروز داد و بسیاری از تشنگان این مباحث را سیراب کرد. او در عرصه فلسفه علم تاریخ و روششناسی تاریخی آثار مهمی از مایکل استنفورد، سی. بی مکالا و استوارت هال را به فارسی برگرداند. این ترجمههای گویا و روان از متنهای سخت، بخشی دیگر از توانمندی و مهارت او را نشان میدهد و دقیقا مبتنی بر شناخت نیازهای علمی نسل حاضر است و در نتیجه، تاثیرگذاری عمیقش را بر فرایند گسترش مباحث معرفتشناسی تاریخی در ایران بازتاب داده است.
بنابراین دکتر گلمحمدی هر گاه در حوزه مسائل تاریخی سخن میگفت، با مخاطرهها و حساسیتهای اظهارنظر علمی در این رشته آشنا بود. در نتیجه، چنان سنجیده، هوشمندانه و دقیق اظهار نظر میکرد که تاریخدانان سخنان او را جدی، اثر گذار و سودمند میشمردند.
روانش شاد، یاد و خاطرهاش گرامی باد.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: