۰۱ شهريور ۱۴۰۱ ۰۶:۴۳
کد خبر: ۳۰۴۱۱۲

عطنا -  بحرین 32 جزیره است که مساحت کلش کم‌تر از 700 کیلومترمربع و جمعیتش حدود 1.2 میلیون نفر است. زمانی برای مرواریدش شهره‌ی جهان بود، امروزه برای پایگاه‌های آمریکایی، نفت و آزادی تجارتش. پلی 25 کیلومتری بحرین را به شرق عربستان متصل می‌کند که منطقه‌ی شیعه‌نشین و نفت‌خیز عربستان است. بی‌کاری در بحرین نزدیک 20درصد است که اکثراً دانش‌آموخته‌های شیعی هستند. کتیبه‌های دوره‌ی آشوری، هخامنشی و ساسانی می‌گویند دوران باستان بحرین بخشی از ایران بوده است. تاریخ‌نگاران مسلمان (طبری، ابن بلخی و ناصرخسرو) و مستشرقان بحرین را جزو ایران دانسته‌اند. سال 913 شمسی پرتغالی‌ها بحرین را اشغال کردند و صد سال بعد شاه عباس آن را پس گرفت. 180 سال بعد، در آبان سال ۱۱۶۱ که کریم‌خان زند مرد، آل خلیفه بحرین را گرفت.

آل خلیفه اعرابی مالکی‌مذهب هستند که سال‌ها با ایرانی‌ها، عثمانی‌ها و انگلیس‌ها سر بحرین درگیر بودند و درنهایت وقتی با انگلیسی‌ها کنار آمدند بر بحرین مسلط شدند. درگیری‌ها دهه‌های بیست، سی و چهل‌ ادامه یافت. 14 دی 1347، ناگهان شاه سابق ایران در دهلی نو گفت اگر مردم بحرین جدایی بخواهند و جامعه‌ی بین‌الملل هم حمایت کند ما نمی‌خواهیم به‌‌زور نگهشان داریم. شهریور و مهر 1349، مامور دبیر کل، گیچیاردی، در بحرین به‌جای همه‌‌پرسی از برخی شیوخ قبائل نظرسنجی کرد و گفت ملت بحرین استقلال می‌خواهند. 24 اردیبهشت 1350 اعلامیه‌ی استقلال بحرین صادر شد. ایران یک ساعت بعد بحرین را به‌رسمیت شناخت.

استقلال بحرین

سال 1350 که بحرین مستقل شد، امیرش عیسی آل خلیفه بود. به خواست مردم، امیر مجلسی تشکیل داد تا قانون اساسی بنویسند. سال بعد، مجلس انتخابی تشکیل شد، اما این مجلس چند بار به شاه اعتراض کرد و شاه سال 1353 آن را منحل کرد و مردم به خیابان‌ها آمدند. سال 1378 شمسی عیسی کنار رفت و پسرش، حمد، امیر بحرین شد. او از چهارده سالگی ولیعهد بود و از هجده سالگی رئیس شورای شهر منامه. در انگلیس و آمریکا درس خوانده و خلبان بال‌گرد است. از 1347 فرمانده نیروهای نظامی بحرین بود و از 1350 تا 1367 وزیر دفاع و خارجه. شاه که شد، پیش‌نهاد کرد کشور به‌‌جای امیرنشین پادشاهی مشروطه شود. 98درصد مردم در همه‌پرسی به تغییر قانون اساسی رای دادند و دو سال بعد(1380) قانون اساسی جدید ارائه شد. اما در مشروطه‌ی بحرینی همه چیز در اختیار شاه بود. او سران هر سه قوه را تعیین می‌کرد و قوانین مجلس هم بدون تایید او بی‌معنا بودند. مردم باز به خیابان‌ها آمدند.

ظلم آل خلیفه

دکتر فلاح المدیرس، استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت، می‌گوید «با این‌که بیش‌تر مردم بحرین شیعه بودند، از سال 1161 تحت حکومت سنی آل‌ خلیفه هستند که در طول تاریخ بیش‌ترین ظلم را به آن‌ها کرده است.» مركز حقوق بشر بحرين هم گزارش کرد «شیعیان فقط 18درصد شغل‌های مهم دولتی را دارند.» نتیجه‌ی تبعیض این شده که شیعیان مهم‌ترین معترضان در بحرین هستند و هر چند سال یک‌ بار هم اعتراض‌هایشان اوج می‌گیرد و گروهی زندانی می‌شوند. بعد معترضان مذاکره می‌کنند و دولت به ‌مناسبتی آزادشان می‌کنند. از دیگر نتایج مهم این اعتراض‌ها سازمان‌دهی شیعیان در احزاب سیاسی، ازجمله الوفاق، بوده است. حزبی که در شورای مرکزیش هم روحانی‌ هست هم تکنوکرات. هم مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هست هم مقلد محمدحسین فضل‌الله هم مقلد دیگر مراجع. البته معمولا مواضعشان با رهبر ایران هماهنگ است. این روزها، بیش‌تر تجمع­ها با دعوت الوفاق انجام می‌شود که در مجلس هم نماینده دارد.

انقلابهای خونین

مصر که شلوغ شد، شاهِ بحرین بسیاری از زندانیان را آزاد کرد و گفت به هر خانواده‌ی بحرینی هزار دینار یارانه می‌دهد. اما معترضان قرار گذاشتند دوشنبه 14 فوریه [25 بهمن] بروند میدان لولو. گفتند مثل سال‌های قبل اعتراض مسالمت‌آمیز است. آن‌ها آزادی زندانیان سیاسی، جبران خسارت‌ها و برکناری نخست‌وزیری را می‌خواستند که 40 ساله نخست‌وزیر است. امنیت بحرین برای آمریکا، عربستان و قطر مهم است. آمریکا تجهیزات نظامی بسیاری در بحرین دارد، عربستان نمی‌خواهد حکومت بحرین به شیعیان برسد و قطر منافع اقتصادی فراوانی در بحرین دارد. دو روز قبل از تجمع، مبارک سقوط کرد و آل خلیفه، آمریکا، عربستان و قطری‌ها ترسیدند و به ارتش بحرین آماده‌باش دادند.

 دوشنبه، 25 بهمن، وقتی مردم به خیابان آمدند با ارتشی ترسیده و آماده‌ی شلیک روبه‌رو شدند. مردم ترسیدند و ارتش آن‌ها را با تفنگ ساچمه‌ای و گلوله‌ی آتش‌زا زد. دو نفر کشته شدند، 28 نفر زخمی. هم زن هم مرد هم کودک. روز بعد، گروهی، چند پلیس را گروگان گرفتند و یک گروگان‌ کشته شد. چند شب بعد، مردم به‌ پیروی از مصری‌ها شب رفتند میدان لولو و آن‌جا ماندند. صبح زود، هنوز خیلی‌ها خواب بودند که نیروهای امنیتی به آن‌ها حمله کردند. دو نفر دیگر کشته شدند و حزب وفاق نماینده‌هایش را از مجلس بیرون کشید. اوضاع متشنج شد و عربستان، قطر،‌ کویت و ‌امارات به بحرین نیرو فرستادند. هر کدامشان می‌ترسیدند بعد از بحرین نوبت آن‌ها باشد.

خیزش مردم

مردم وزارت کشور را محاصره کردند، تانک‌ها بیمارستان سلیمانیه و میدان لولو را محاصره کردند. مردم حلقه‌ی انسانی هشت کیلومتری درست کردند، دولت تلفن‌ها را قطع کرد. بورس،‌ مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شدند. دیگر مساله اعتراض نبود. انقلاب بود. مردم نه با دشداشه که با پیراهن و شلوار به خیابان‌ها می‌آمدند. با صندل نمی‌آمدند،‌ با کتانی می‌آمدند که بتوانند بدوند. صورت‌هایشان را هم می‌پوشاندند. اواخر اسفند، عربستان باز هم نیروی نظامی آورد و میدان لولو را خراب کرد. سكه‌ها و اسكناس‌هايي را هم كه عكس ميدان لولو داشت جمع کردند نابود کنند.

بحرینی‌ها در مساجد منسجم می‌شدند،‌ ارتشی‌ها می‌دانستند. شبانه مسجد را خراب می‌کردند، آوارش را هم جمع می‌کردند. صبح که بلند می‌شدی، می‌دیدی هیچ خبری از مسجدی که تا دیروز در آن نماز می‌خواندی نیست. رابرت فیسک می‌گوید «تخریب مساجد شیعیان در بحرین کار عربستان بود.» برخلاف دیگر کشورهای شبه‌جزیره، در بحرین زنان در اجتماع فعال‌اند. شاید دلیلش مشی روشن‌فکرانه و تعادل شیعیان نسبت به اهل سنت باشد. لذا زنان هم‌پای مردان در خیابان‌ها حضور دارند. البته اواسط انقلاب دولت بحرین متوجه شد زنان شیعی، که در خانه‌های بزرگان بحرین زندگی می‌کنند، به انقلابی‌ها اطلاعات می‌رسانند. پس زنان را اذیت کردند و اذیت کردن زنانْ شیعیان را خشمگین‌تر و انقلاب را تندتر کرد.

سرکوب و وحشی گری

در بحرین بسیاری از دکترها شیعه‌اند. دولت بحرین دکترها را دستگیر می‌کند که چرا زخمی‌ها را مداوا کرده‌اید. می‌خواهید اختلال کنید؟ رابرت فیسک، روزنامه‌نگار انگلیسی، می‌نویسد «آیا خاندان سلطنتی آل خلیفه دیوانه شده است؟ آن‌ها دیروز دادگاه رسیدگی به جرایم 48 جراح، پزشک و پرستار را آغاز کرد. مردان و زنانی که متهم‌اند علیه خاندان سلطنتیِ در اقلیتِ اهل سنت اقدام کرده‌اند. در فوریه، من، خودم، شاهد شجاعت آن‌ها برای نجات دادن جان زخمی‌ها بودم. پس تاکید می‌کنم که ادعاهای خاندان آل خلیفه مشتی دروغ بیش نیست. پزشکانی که من دیدم با لباس‌های قرمز شده از خون تلاش می‌کردند گلوله‌هایی را از بدن معترضان خارج کنند که هدف حملات نیروهای امنیتی و پلیس بحرین قرار گرفته بودند. من دیدم که نیروهای امنیتی نمی‌گذارند آمبولانس‌ها مجروحان را به بیمارستان برسانند. آمبولانس‌هایی که مجروحان را از کوچه و خیابان جمع می‌کردند. این پزشکان و پرستاران متهم‌اند مردان و زنانی را از مرگ نجات داده‌اند که نیروهای امنیتی به قصد کشت به آن‌ها شلیک کرده‌اند.»

علی حسن یازده سالش است. 25 خرداد او را گرفتند بردند بند زندانیان سیاسی. نوجوان یازده ساله را. علی امتحاناتش را در زندان داد. پدر و مادر علی رفتند دفتر حقوق بشر. رسانه‌ها مجبور شدند اخبار علی را منتشر کنند. با فشار بر دادگاه، دادگاه علی را موقتا از زندان آزاد کرد. علی را 31 خرداد به جرم اخلال در امنیت ملی محاکمه کردند؛ امنیتی که نوجوانی یازده ساله مختلش می‌کند. امثال علی کم نیستند. خیلی‌هایشان هنوز در زندان منتظر حکم قطعی هستند؛ مثل سیدیاسین شبر. سیزده سالش است و جرمش پاره کردن پیراهن یک پلیس است. برخی محاکمه و محکوم شده‌اند؛ مثل محمدابراهیم خاتم پانزده ساله که به اتهام شعار علیه آل خلیفه برایش حکم شش ماه زندان صادر کردند. یا خدیجه‌ی شانزده ساله که چون با پدرش آمده راهپیمایی شش ماه زندانش کردند با شکنجه‌هایی که نگفتنی‌ست.

دروغ های رسانه ای

رسانه‌های عربی تلاش می‌کنند اوضاع بحرین را آرام نشان دهند. «وقتی انقلابیون بحرینی مانند تونسی‌ها و مصری‌ها هزاران تصویر از کشتار معترضان در میدان لولو را در فیس‌بوک و یوتیوب قرار دادند، الجزیره فقط تصاویر استقرار تانک‌های ارتش بحرین در خیایان‌های خلوت منامه را پخش می‌کرد.» غربی‌ها هم کمک می‌کنند آل خلیفه بر ناآرامی‌های کشورشان سرپوش بگذارند. این مساله را ایندیپندنت این‌گونه می‌گوید «اگر معترضان بحرینی نه مسلمانانِ شیعه‌ی دموکراسی‌خواه که یهودی بودند، آیا استادان باتون، همیلتون، وتل و اکلستون مخالفت خود را با شرکت در این مسابقه بر بام فریاد نمی‌زدند؟ به‌راستی چرا و به چه انگیزه‌ای در مسابقات فرمول یک در بحرین شرکت کرده‌اید، در حالی که می‌دانید کمیسیون مستقلِ زیر نظر پادشاه هم اعلام کرده دولت این کشور در خیابان‌ها مردم را با کشته و در زندان زیر شکنجه آن‌ها را به قتل رسانده است.»

دولت بحرین بسیاری از دانشگاهی‌های بحرین را هم دستگیر و زندانی کرد. یکیش حسن الصحاف بود که به جرم نوشتن علیه دولت بازداشت و زندانی شد و بعد از آزادی خاطراتش را برای نیویورک‌تایمز این‌گونه نوشت «سه روز اول انفرادی بودم. نه کسی با من حرف زد نه گفت چرا این‌جا هستم. چند روز فقط ازم پرسیدند کدام مطالب را علیه ما نوشته‌ای؟ بعد بردندم زندان جو. تا جایی که توان داشتند بر صورت و ساق پاهایم زدند. دیگر نمی‌توانستم بایستم. در زندان دیگران هم بودند که شکنجه می‌شدند. با هرچه دستشان می‌رسید، زندانیان را می‌زدند. عصا یا کفش. زندانیانی دیدم که از بیمارستان سلیمانیه ربوده شده بودند. اوضاع آن‌ها بسیار وخیم‌تر بود. اولین و ساده‌ترین شکنجه‌شان این بود که به‌محض ورودشان به زندان با باتوم بر نقاطی از بدنشان می‌کوبیدند که مجروح بود. چنان بی‌رحمانه که دوباره خون‌ریزی شروع می‌شد و دیگر هیچ چیز نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد. بی‌شک اگر میان ما پزشکان و پرستاران بازداشت‌شده نبودند این افراد در همان ساعات اول می‌مردند.»

شیعیان بحرین هنوز هم درگیر تبعیض هستند و این‌روزها امیدشان به شیخ عیسی قاسم است. او در ایراف منامه به دنیا آمده و در بحرین، نجف و قم درس دین خوانده است. وقتی خواستند قانون اساسی بحرین را بنویسند، به درخواست مردم به بحرین آمد و با رای بالا به مجلس رفت. مجلس که منحل شد، او به قم ‌رفت. وقتی برگشت، نماینده‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در بحرین شد. رهبر انقلاب اسلامی ایران شیخ عیسی قاسم را ستاره‌ای در آسمان تشیع می‌نامد. شیخ علی سلمان، رئیس وفاق، به شاگردی او افتخار می‌کند. مردم هم او را خیلی دوست دارند، آن‌قدر که حکومت هنوز جرات نکرده دست‌گیرش کند. چند بار که تهدیدش کرده‌اند، مردم به خیابان آمده‌اند. نمازهای جمعه‌ی او و عیادتش از خانواده شهدا و جانبازان انقلاب مهم‌ترین عامل روحیه‌‌بخش به مردم بحرین است.

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
هنر و فرهنگ1
مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد
به همت انجمن علمی زبان چینی و مرکز تحقیقات چین،

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، با هدف توجه به پیوندهای فرهنگی ایران و چین، در ایام جشن نوروز و جشن سال نو در چین، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار