عطنا - قاعده جدید بازی در آزادسازی عناصر تروریستی در کشورهای مختلف به خصوص کشورهایی که غرب آنان را به پناه دادن گروه های تروریستی متهم میکند، جای تامل دارد.
تعدادی از عناصر طالبان و شبکه حقانی، زندانیان گوانتانامو و پسر معمر قذافی چندی پیش از زندان رها می شود، پرونده بررسی خالد شیخ محمد در خصوص حملات 11 سپتامبر دور جدیدی را بخود می بیند و همان پهپادهایی که توانایی رهگیری و کشتن ملامنصور را داشتند، حالا سال هاست با ملاهبت الله آخوندزاده و هم بیعتانش کاری ندارند. پس از بیست سال هدایت پایگاه های اطلاعاتی در سطح افغانستان، امروز FBI بدون داشتن اطلاعات دقیق از مکان حضور سراج الدین حقانی، میزان پاداش خبر افشای مکان او را افزایش می دهد.
امروز اگر پهنه مرزهای جغرافیایی مقاومت، خود را وسیع تر از سال گذشته میلادی می بیند، بدون شک درگیر مهمان ناخوانده ای است که باید هزینه ی دیپلماسی، اطلاعاتی و نظامی به پای آن بپردازد، سر میز مذاکره در خصوص آن گفتگو کند و در نهایت امتیازاتی را خواسته یا ناخواسته با طرف مقابلش تبادل نماید.
اگر در بهترین حالت بگوییم طالبان، تهیه پرچم های خود را از سال 2015 برای ارگ ریاست جمهوری و سایر ولایت های افغانستان به پیمانکاران خود سفارش داده، اما جالب آنجاییست که این گروه و حامیان اطلاعاتی اش از قبل به فکر نفوذ و یا ترور اعضای ارشد گروه مقاومت در پنجشیر نبوده است. در حالی که تمامی گروه های مقاومت از گلبدین حکمتیار گرفته تا مارشال دوستم و اسماعیل خان، بنوعی غیر قابل انتظار و بطور عجیب موضع نظامی خاصی در برابر طالبان نمی گیرند و حالا همان پرچم های از قبل سفارش داده ی طالبان، بر بالای ارگ ریاست جمهوری و سایر ولایات افغانستان به احتزاز درآمده است.
از طرفی دولتی که تا دیروز نسبت به آزادسازی یکی از رهبران گروه طالبان مقاومت میکرد قاعده بازش اش را تغییر میدهد و حالا در صدر یک هیئت نظامی و اطلاعاتی به کشور همسایه اش سفر میکند و به رسانه های جهان این امید را می دهد که آرامش به سرزمین های مجاوراش بازخواهد گشت و ساعاتی بعد آماج حملات در برخی نقاط افغانستان، متوجه گروه های مقاومت مردمی در پنجشیر میشود.
اگر بخواهیم طور دیگری به اتفاقات منطقه نگاه کنیم؛ پس از نابودی و یا تضعیف داعش توسط جبهه مقاومت، منطقه در برخی سرزمین ها از آرامش نسبی در ماه های گذشته برخوردار بوده است و از آنجا که شاید تمرکز جبهه مقاومت در بیشتر مواقع متوجه نوار غرب آسیا (غرب ایران) بوده، میشود این فرضیه را محتمل دانست که حالا سرویس های غربی سناریویی را برای تمرکززدایی محور مقاومت طرح ریزی کرده باشند. بطور قطع نمی توان گفت آرامش مرزهای شرقی با وجود دولت سابق افغانستان و قبل از قدرت گیری طالبان، بر امنیت وجودی آنان استوار بوده است اما التهابات امروز در مرزهای شرقی و تحرکات گروه طالبان در آن سوی مرزها سبب شده است تا معادله توازن و تمرکز قوا در جبهه های مقاومت کمی نسبت به گذشته با تغییراتی مواجه گردد.
امروز اگر پهنه مرزهای جغرافیایی مقاومت، خود را وسیع تر از سال گذشته میلادی می بیند، بدون شک درگیر مهمان ناخوانده ای است که باید هزینه ی دیپلماسی، اطلاعاتی و نظامی به پای آن بپردازد. سر میز مذاکره در خصوص آن گفتگو کند و در نهایت امتیازاتی را خواسته یا ناخواسته با طرف مقابل خود تبادل نماید.
حالا سیاست گذاری تهاجمی غرب در منطقه نیازمند تغییر بنگاه های قدرت در نقاط حساس محور مقاومت است و از این رو با بهانه های دخالت در مرزهای جغرافیایی و مناسبات بین المللی دور تازه ای از فروش تسلیحات و تجاوز سیاسی، اطلاعاتی و نظامی را در منطقه آغاز خواهد کرد. سرویس های غربی زمانی میتوانند براحتی گشت و گذار در منطقه را توجیه کنند که با رهاشدن تروریست ها در سطح منطقه بهانه ی مقابله با تروریسم را در اذهان سایر ملل گنجانده باشند.
نویسنده: سید محمود کمال آرا(زکریا) _ روزنامه نگار آزاد
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: