۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۲۱
کد خبر: ۳۰۴۰۶۹

عطنا - به بهانه اجرای تعزیه برای اولین بار در کشورهای شمال اروپا، نروژ، دانمارک، سوئد و فنلاند و اهمیت ویژه‌ای که این ژانر نمایشی-آیینی و همچنین ایرانی-اسلامی در حل مشکلات اجتماعی دارد و همچنین غفلتی که در این حوزه صورت گرفته بد نیست کمی در این مورد صحبت کنیم.
 
کنجکاوی من در مورد تعزیه حدود دو دهه قبل وقتی سیر تکامل نمایش در ادبیات انگلیسی را مطالعه می‌کردم شروع شد و  متوجه شباهت‌های بسیاری بین نمایش‌های مصائب مسیح (ع) (پشن پلیز) و تعزیه شدم. بعد از مطالعه بیشتر متوجه شدم که آغاز نمایش در فرهنگ و ادبیات ایران بین پانصد تا هزار سال قبل از ادبیات انگلیس بوده است. 3000 سال قبل از میلاد اسطوره سوگ سیاوش و 6 قرن قبل از میلاد گاثه های زرتشت را داریم که بخش‌هایی از آن به صورت دیالوگ است و شکلی نمایشی دارند. در همان زمان گوسان یا رامشگران را داریم که به صورت انفرادی اجرای موسیقی و شعر داشتند. تازه در همین قرن ششم قبل از میلاد است که صحبت از جشن‌های داینایسس در فرهنگ یونان می‌شود که به اذعان منابع غربی از اصل و ریشه های نمایش در غرب هستند. اما گزارش‌های جدی در مورد نمایش در ادبیات و فرهنگ انگلیس در خوشبینانه‌ترین حالت بین قرن پنجم تا یازدهم میلادی قابل مشاهده هستند. این تفاوت‌ها و در عین حال شباهت‌ها بیشتر نظرم را به سمت نمایش در ایران به ویژه تعزیه که نمایشی ایرانی و اسلامی جلب کرد.
 
تعزیه آنقدری اهمیت داشته و دارد که بزرگان سینما و هنرهای نمایشی همچون مرحوم کیارستمی و استاد بهرام بیضائی با جدیت تمام به آن پرداخته‌اند. برای این که این گفتگو به سرانجامی برسد من با استناد به پژوهش استاد بهرام بیضائی که در سال 1344 انجام شده به موضوع مهم تعزیه می‌پردازم.

ایشان با استناد به کتاب  البدایه و النهایه ابن کثیر شامی، از مورخان قرن هشتم هجری و احسن القصص و دافع الغصص احمد ابن ابوالفتح شریف اصفهانی بر این باور است که سنت سوگواری عمومی برای اهل بیت علیهم السلام در 324 شمسی (963 میلادی) در بغداد به دستور معزالدوله احمد ابن بویه بنا شد و پس از هفت قرن تعزیه در قالب یک نمایش تکامل پیدا کرد. چگونگی پیدایش و تحول این ژانر آیینی ایرانی-شیعی را می توان با رجوع به یادداشت‌‌ها و سفرنامه‌های گردشگران اروپایی بررسی کرد.
 
ادوارد مونته، در کتابش با عنوان مذهب و نمایش در ایران (1887) به اختصار این تکامل را در چهار مرحله بررسی می‌کند. در ابتدا دسته‌های عزاداری با سینه زنی و زنجیرزنی و حمل نشانه‌ها و علامت‌ها با کوبیدن سنج و طبل از کوچه‌ها و در برابر تماشاچیان گذر می‌کردند و با خواندن نوحه وقایع کربلا را به مردم یادآوری می‌کردند. در مرحله دوم، همسرائی در نوحه خوانی کمتر و نشانه‌ها و علامت‌ها بیشتر شدند. در این مرحله یک یا دو نفر واقعه خوان یا نقال داستان کربلا را نقل می‌کردند و این روایت‌ها همراه با طبل و سنج زدن بود. در مرحله سوم، شبیه خوان‌ها جای نقالان را می‌گیرند و با شبیه‌سازی و آراستن خود نقش شخصیت‌های وقایع کربلا را به صورت انفرادی بازی می‌کردند و در عین حال به شرح مصائب آن می‌پرداختند. اما در مرحله چهارم، شبیه خوان‌ها به گفتگو با یکدیگر می‌پردازند و این باعث پیدایش بازیگران تعزیه می‌شود. اوج تکامل تعزیه به شکلی که امروز می‌شناسیم در قرن دوازدهم هجری/هجدهم میلادی در دوره شاهان صفوی دیده می‌شود. جزئیات و توضیحات بیشتر در مورد مراسم سوگواری ایام محرم و پیدایش و تکامل ژانر آیینی تعزیه را می‌توان در تاریخ ادبیات ایران نوشته ادوارد برآون، سفرنامه‌ی (1336) تاورنیه و مشاهدات سفر از بنگال به ایران (1790) نوشته ویلیام فرانکلین یافت.

تعزیه: ژانر آرمانشهری ایرانی-اسلامی یا سرمایه‌ای برای همبستگی اجتماعی
 
مشاهدات فرانکلین از محرم سال 1166 شمسی/1787 میلادی در شیراز که مصادف با دوره زندیه است نشان می‌دهد که در این زمان تعزیه نمایشی تکامل یافته است. اما کمی بعد، یعنی در دوره قاجاریه، با حمایت شاهان، و شکل گیری طبقه جدید مرفه که شامل بازرگانان و سیاستمداران بود تعزیه وجاهت ملی پیدا کرد به طوری که در میدان‌ها، کاروانسراها، آرامستان‌ها، تکیه‌ها و حسینه‌ها تعزیه اجرا می‌شد. در سفرنامه دروویل (1337)، سرهنگ گاسپار دروویل که محرم سال 1200 شمسی/1821 میلادی در تهران بوده است از تعزیه‌ای سخن می‌گوید که فقط 4000 نفر سیاهی لشکر داشته است. کنت گوبینو که بین سال‌های 1234 ش/1855م  تا 1242 ش/1863م به ایران سفر داشته است، در کتاب ادیان و فلسفه در آسیای مرکزی (1865)، نگاشته شده به زبان فرانسوی، از عظمت مراسم برگزاری تعزیه، تکیه‌ها و حسینیه‌های تهران سخن می‌گوید و آن را می‌ستاید. به نقل از وی، در آن زمان، تکیه‌های کوچک پایتخت هر کدام تا 300 نفر ظرفیت داشتند و نمایشخانه‌های بزرگ تهران مثل تکیه‌ی ولی خان، تکیه‌ی سپهسالار، تکیه‌ی قورخانه، تکیه‌ی حاج میرزا آقاسی، تکیه‌ی سرچشمه، تکیه‌ی عزت الدوله، تکیه نوروزخان، تکیه‌ی رضا قلی خان، تکیه‌ی سرتخت، تکیه‌ی اسماعیل بزار، تکیه‌ی چهل تن، تکیه‌ی سید ناصرالدین، تکیه‌ی حیاط شاهی و دیگر تکبه‌های مشابه در پایتخت تا حدود 3000 نفر ظرفیت داشتند. گوبینو همچنین از تکیه‌های غیرمسقف اصفهان که بین 20000 تا 30000 تماشاچی داشته است روایت می‌کند.
 
در سال 1248 ش/ 1869م تکیه‌ی شاهی یا تکیه‌ی دولت به دستور ناصرالدین شاه قاجار در جنوب غربی کاخ گلستان بنا شد که حدود 20000 نفر گنجایش داشت و به باور استاد بهرام بیضائی عظیم‌ترین نمایشخانه همه اعصار تاریخ ایران بوده است. این نمایشخانه بزرگترین و مجلل‌ترین نمایشخانه برای اجرای تعزیه بود که در ایام محرم روزی دوبار در آن تعزیه اجرا می‌شد. اما با روی کارآمدن رضاشاه پهلوی، و رویکردهای بی‌اساس دین‌ستیز، از سال 1299 تا 1320 شمسی هرگونه فعالیت مذهبی از جمله اجرای تعزیه ممنوع شد و افول این ژانر آیینی شیعی-ایرانی توسط پهلوی اول رقم خورد و در سال 1327، با دستور پهلوی دوم، مجلل‌ترین نمایشخانه ایران که از حیث عظمت با آمفی تئاتر ورونای ایتالیا مقایسه می‌شد ویران شد. امروزه تابلوی نقاشی تکیه دولت، اثر کمال‌الملک یکی از معدود آثار باقی‌مانده است که توصیفی از دوران عظمت و شکوه این تکیه و تعزیه  در اختیار ما می‌گذارد.
 
اگرچه تعزیه در سال 1389 به عنوان هنر نمایشی آیینی ایران در لیست میراث معنوی یونسکو ثبت شد، اما متاسفانه هیچ وقت آن چنان که باید به این ژانر آیینی پر اهمیت و بسیار اثرگذار که در بردارنده هنر و هویت اسلامی و ایرانی است و باعث ایجاد هبستگی حول محور ارزشهای بی‌بدیل حسینی بین اقشار مختلف جامعه می‌شود بها داده نشده است. این در حالی است که تعزیه همه آنچه که نسل جدید، که نسلی پرسشگر، کنشگر و تعامل‌گرا و به شدت تحت تاثیر رسانه‌های دیداری و تعاملی است را در بردارد و با توجه به ظرفیت‌ها و جذابیت‌های کم نظیر هنری، رسانه‌ای و صدالبته مذهبی می‌تواند به طور ملموس بسیاری از معضلات اعتقادی، هویتی و اجتماعی را که در جوامع شاهد آن هستیم برطرف کند به این شرط که با تمام وجود باور داشته باشیم که علیرغم گذشت 1400 سال حسین (ع) مشعل هدایت و کشتی نجات است. و این یک شعار نیست. یک باور و یک سبک زندگی عملگرا و جاودانه است که انسان‌ها را به تفکر، صداقت، مهربانی، خیرخواهی، رواداری، ایثار، ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی فرامی‌خواند.
 
شنبه گذشته 8 مرداد 1401 گروه تعزیه امام رئوف (گروه هنری غیردولتی) با کارگردانی آقای حسن بصیری و تهیه کنندگی آقای امیرمحمد داودی‌پور برای اولین بار در شهر اسلو، پایتخت نروژ اجرای تعزیه داشتند. دواودی‌پور که از استقبال بی‌نظیر و بازخودرهای مخاطبان که زبان فارسی نمی‌دانند شگفت‌زده است می‌گوید: "بچه‌ها و نسل جوان در اینجا به شدت تحت تاثیر رسانه‌ هستند و اساسا سخنرانی و تکلم وحده که از شیوه‌های سنتی آموزش محسوب می‌شوند برای آنها اصلا جذابیت ندارد و شیوه‌های آموزش هم در مدارس بیشتر نمایشی یا نیمه نمایشی هستند. اجرای تعزیه و انتقال مفاهیم از طریق هنر نمایشی علیرغم اینکه اجرا به زبان فارسی بوده و مخاطبان هیچ آشنایی با زبان فارسی نداشتند بسیار اثرگذار بوده و مورد استقبال واقع شده است به طوری که بعد از اجرای تعزیه بچه‌ها در منزل خواستار اجرای تعزیه به زبان مادری خود، یعنی زبان نروژی بودند". در پایان لازم به ذکر است که اجراهای بعدی این گروه تعزیه به شرح زیر خواهد بود: مرکز اسلامی امام علی کپنهاگِ دانمارک، 12 مرداد (3 آگوست 2022)، مرکز اسلامی امام علی استکهلمِ سوئد، 14 مرداد (5 آگوست 2022) و مرکز اسلامی رسالت هلسینکیِ فنلاند، 16 مرداد (7 آگوست 2022).

نویسنده: دکتر علیرضا امیدبخش

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار