عطنا - برخی ادعا میکنند صنعت هستهای پرهزینه و کمفایده است و مثلا نسبت به تولید برق از طریق گاز صرفۀ چندانی ندارد و سرمایهگذاری در انرژی صلحآمیز هستهای توجیه اقتصادی ندارد. پروفسور مسعود درخشان استاد اقتصاد انرژی و عضو هیأت علمی دانشکدهی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره این موضوع مهم با روزنامه فرهیختگان گفتوگو کرده که بخشهایی از آن را میخوانید:
شاید تا حدود بیست سال پیش بنده هم بر این باور بودم که کشور ما نیازی به انرژی هستهای ندارد، چون تصور میکردم ذخایر عظیم نفت و گاز به میزان لازم داریم ضمن آنکه سوءمدیریت در انرژی هستهای میتواند آلودگیهای زیستمحیطی جدی هم داشته باشد. بعد از آنکه اطلاعات دقیقی از وضعیت مخازن کشور به دست آوردم نظرم تغییر کرد.
تا حدود شش یا هفت سال پیش برخی مقامات ارشد نفت میگفتند ما تا ۳۰۰ سال دیگر گاز داریم بعداً به ۱۵۰ سال و سپس به حدود ۱۰۰ سال تخفیف دادند. اخیراً برخی مقامات نفتی گفتهاند که ذخایر نفت کشور برای ۱۰۰ سال دیگر جوابگوست. همۀ این آمارها نادرست است. مجموع ذخایر اثباتشدۀ نفتی برای تمام میادین تولیدی کشور حدود ۶۵ تا ۷۰ میلیارد بشکه است.
با فرض اینکه روزانه بهطور متوسط حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه و سالیانه نزدیک به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون بشکه از ذخایر نفتی کشور را تخلیه کرده باشیم آنگاه در خلال ۱۵ سال گذشته حداقل ۱۸ میلیارد بشکه از ذخایر اثباتشده کم شده است و لذا براساس برآوردهای مرحوم سعیدی و گروه ایشان اکنون باید حداکثر حدود ۵۲ میلیارد بشکه نفت باقی مانده باشد.
اگر فرض کنیم روزانه حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار بشکۀ نفت استخراج میکنیم نمیتوان نتیجه گرفت که تا آخرین بشکهای که در ذخایر نفتی موجود است یعنی تا آخرین بشکه همان ۸۰ میلیارد بشکه این امکان وجود دارد که بتوان روزانه سه میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه تولید کرد. وقوع چنین پدیدهای به سبب نداشتن فناوریهای پیشرفته یا عدم حضور شرکتهای خارجی در صنعت نفت نیست بلکه بهدلیل ویژگیهای سنگ مخزن و سیال درجا و رفتار دینامیکی مخزن است. نتیجه اینکه تولید از یک میدان نفتی بهصورت خطی نیست که شیب ثابت داشته باشد بلکه سطح تولید بهموازات مقدار نفت تولیدشده متناسباً کمتر میشود. حدود ۱۴ یا ۱۵ سال پیش بود که محاسبات مرحوم دکتر سعیدی و بنده که در خدمت ایشان بودم نشان داد که در افق ۱۴۰۰ نفتی برای صادرات نخواهیم داشت.
امروز ۷۵ یا ۸۰ درصد گاز کشور وابسته به یک و فقط یک میدان است به نام پارسجنوبی. به لحاظ امنیت ملی و امنیت انرژی چنین وابستگی چیزی جز یک فاجعه نیست. نیروگاههای ما و پتروشیمی و صنایع فولاد و سیمان و بسیاری صنایع دیگر و همچنین بخش خانگی و تجاری ما وابستگی سنگینی به گاز پارسجنوبی دارند. بنابراین نخستین سؤالی که هر نمایندۀ مجلس و یا هر مدیر ارشد نظام و یا اصحاب رسانه باید مطرح کنند این است که پارس جنوبی تا چند سال دیگر میتواند همچنان روزانه ۷۰۰ میلیون مترمکعب گاز تولید کند؟
بیش از یک دهه است که بنده همین سؤال را بارها و بارها در مجامع علمی و رسانهای تکرار کردهام اما هیچیک از مسئولان نظام و نمایندگان مجلس و اعضای شورای امنیت ملی و سایرین همتی نکردند که آن سؤال را رسماً از وزیر نفت بپرسند. اما بنده به کوششهای خودم ادامه دادم چون این مسأله را در ارتباط تنگاتنگ با امنیت و منافع ملی میدانستم.
سرانجام مطالعاتی را با همکاری برخی صاحبنظران در بارۀ فرآیند تولید از پارسجنوبی آغاز کردیم که حدود ۶ یا ۷ سال پیش یعنی مقارن با اواخر دولت اول آقای روحانی به نتیجه رسید. این محاسبات نشان میداد که افت تولید از پارسجنوبی از سال ۱۴۰۰ به بعد آغاز خواهد شد و دیدیم که همینطور هم شد. آقای زنگنه در جلسهای در وزارت نفت که برای تدوین برنامۀ ششم تشکیل شده بود و بنده نیز حضور داشتم گفتند که تولید از پارسجنوبی در سال ۱۴۰۰ به ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید و حال آنکه دیدیم تولید از این میدان در سال ۱۴۰۰ به زحمت به ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز رسید.
در آن زمان محاسبات بنده نشان میداد کاهش تولید از پارسجنوبی که از ۱۴۰۰ آغاز خواهد شد بهصورت پیوسته ادامه خواهد داشت و منطقاً شتاب نیز خواهد گرفت به طوری که تولید در سال ۱۴۲۰ به فقط ۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید. یعنی ما در بیست سال آینده حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز از پارسجنوبی را از دست میدهیم. بنابراین نهتنها در نفت بلکه در گاز هم واردکننده خواهیم شد.
در شرایط کنونی بهنظر میرسد استفاده از انرژی هستهای در سطح گسترده باید در اولویت باشد و هرچه زودتر باید سرمایهگذاریهای سنگینی را در این حوزه آغاز کنیم. البته نباید استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه خورشیدی و بادی را فراموش کرد. بنده به مشکلات و مسائل انرژی هستهای آگاهم اما راهی غیر از آنچه عرض کردم نمیدانم.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: