عطنا - امروز، روز مبارکی است؛ روز ولادت امام رئوف، ولینعمت ما، سلطان سریر ارتضاء، حضرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع).
در چنین روزی که قلب مؤمنان و دوستداران خاندان عصمت و طهارت، لبریز از شادی و سرور است، زیباترین تبریکها و شادباشهایمان را نثار شما خوبانِ همراه میکنیم. بیتردید، آنچه میتواند شیرینی و حلاوت این روز فرخنده را در کام دوستداران ثامنالحجج(ع) افزون کند، مروری بر سیره آنحضرت و درس گرفتن از آن در عرصههای گوناگون است.
به همین دلیل، به سراغ حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد نظافت، استاد اخلاق و مدیر مدارس علمیه حضرت مهدی(عج) که نزد مؤمنان و اهالی معرفت، شخصیتی شناختهشده است، رفتیم و از وی خواستیم تا به ذکر فرازهایی از سیره امام رضا(ع) بپردازد و ما را با جلوههایی از آن آموزههای ناب، آشنا کند. استاد نظافت محوریت سخن خود را بر جایگاه تکریم انسان و انسانیت در سیره رضوی قرار داد. برای پیوسته ماندن بحث، سوالات را حذف کردیم و آنچه در پی میآید، مشروح سخنان این استاد اخلاق است.
خودسازی؛ مقدمه ورود به اجتماع
ولادت امامرضا(ع) فرصتی است برای بازخوانی سیره و سخنان آنحضرت که به واقع، درمانگر دردهای ماست. امام هشتم(ع) مظهر جامعیت اسلام است؛ یعنی اسلام، با همه ابعادش در وجود نازنین ایشان تجلی پیدا میکند. به همین دلیل، سخن گفتن درباره سیره فردی و اجتماعی آنحضرت، اصلاً کار سادهای نیست و در این مختصر امکان ندارد. امامرضا(ع) اهل عبادت بود، اهل مناجاتهای شبانه و تلاوت قرآن، اهل سجدههای طولانی. در روایت داریم که آنحضرت، بعد از نماز صبح، سر به سجده میگذاشت و تا طلوع خورشید، به حال سجده میماند؛ سپس سر برمیداشت و با مردم انس میگرفت، سخن میگفت و جواب سوالات را میداد. بنابراین، اگر بخواهیم نخستین نکته را درباره سیره فردی امامرضا(ع) مورد اشاره قرار دهیم، سیرهای که مقدمهای برای ورود به سیره اجتماعی آنحضرت است، باید به این مسئله مهم توجه داشتهباشیم که اگر ارتباط خودمان را با خدا تقویت نکنیم، نمیتوانیم در برقراری ارتباط با مردم توفیقی بیابیم.
توجه به امور معنوی، برای کم نیاوردن در فعالیتهای اجتماعی، ضروری است. خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ / قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلا» (مزمل، 1 و 2) و به پیامبرخدا(ص) دستور اقامه نماز شب میدهد و بعد میفرماید: «إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلا» (مزمل، 7) ای پیامبر! تو قرار است در طول روز با این مردم روبهرو شوی، با آنها باشی، رفت و آمد داشتهباشی؛ یکی از دلایل آن عبادت شبانه، کسب توفیق در این زمینه هم هست. در میان مردم همهجور آدم داریم؛ ممکن است فردی باشد که ناسپاسی کند، بدخُلق باشد؛ تو به عنوان اسوه و الگو، باید بتوانی با سعهصدر، حلم و محبتی که داری، اثرگذار باشی. بنابراین، درس مهمی که باید از سیره امام رضا(ع)، مانند دیگر ائمه(ع) گرفت، همین اهتمام به عبادت و انس با قرآن، برای ورود صحیح و مؤثر به اجتماع است.
تکریم انسان، کلید ارتباط با مردم
ارتباط با خلق خدا، موضوع بسیار مهمی است که باید آن را با بررسی سیره امام رضا(ع) مورد توجه قرار دهیم. مسئله اساسی در سیره آنحضرت، در این عرصه، مقوله تکریم انسان است. امام رضا(ع) هم کریم بود و هم برای دیگران کرامت قائل میشد؛ در واقع خدایی عمل میکرد. خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» (اسرا، 70)، ما فرزندان آدم را تکریم کردیم و گرامی داشتیم. امام رضا(ع)، با همه انسانها، فارغ از طبقه اجتماعی، نژاد و... با تکریم و احترام برخورد میکرد. ابراهیم بن عباس در روایتی که شیخ صدوق آن را در «عیون اخبار الرضا(ع)» نقل کردهاست، میگوید: «ما رأیت أبا الحسن الرضا علیه السلام جفا أحدا بکلمة»؛ من ندیدم امام رضا(ع) حتی به اندازه یک کلمه، به کسی ظلم و جفا کند. همیشه سخن و برخورد ایشان با افراد توام با تکریم و احترام بود. صحبت هیچکس را قطع نمیفرمود و این نوع برخورد را برای همه انسانها حفظ میکرد.
احترام به زیردستان
اجازه بدهید مفهوم عالی «تکریم» را در سیره رضوی، با چند مثال برای خوانندگان شما توضیح بدهم. در روایات داریم که امام رضا(ع) وقتی سفره پهن میشد، همه اهل خانه را میآورد و سر آن سفره مینشاند؛ اصلاً مهم نبود که چه جایگاه اجتماعیای دارند. به همه تفقد میفرمود، احوال همه را میپرسید و با همه آنها انس داشت. این میتواند یک الگوی تربیتی عالی برای روحانیون، مدیران، مربیان عقیدتی در مراکز نظامی و... باشد. کسی که شأن اجتماعی دارد باید به زیردستانش احترام بگذارد، تواضع داشته باشد و بداند که این تواضع، انسان را بلند میکند. چقدر خوب است که با این شیوه، زیردستان را تربیت کنیم، رشد بدهیم؛ مدیر خوب کسی است که ضمن مدیریت زیردستان، آنها را از نظر فکری و اخلاقی هم رشد بدهد که در نبود او، دیگران بتوانند کارها را انجام بدهند و امور را اداره کنند.
این مهربانی و انس گرفتن، منافی قاطعیت و مدیریت مؤثر نیست. دوران دفاع مقدس را ببینید؛ در آن دوره، همه آنهایی که در جبهه بودند، تکریم میشدند؛ همه بسیجیها میدانستند که باید از فرمانده اطاعت کنند، فرمانده هم قاطعیت لازم را داشت؛ اما همین فرمانده قاطع، رابطه مهربانانه و تکریمآمیزی با نیروها برقرار میکرد و این نقش مهمی در نیروسازی دوران دفاع مقدس داشت. چقدر خوب است که مدیران ارشد ما، وزرا، مدیران کل و کسانی که در مصدر امور قرار دارند، وقتی را برای ارتباط صمیمی و عاطفی با زیردستانشان اختصاص بدهند. این میتواند در تسهیل نیروسازی و انجام کارها، بسیار مؤثر باشد.
خدمت به خلق
وجه مهم دیگر تکریم در سیره امامرضا(ع) تلاش برای خدمت به خلق خداست. معمّر بن خلاد خدمت امام(ع) عرض کرد: «عَجَّلَ اَ... فَرَجَکَ»؛ خداوند فرج شما را زودتر برساند؛ امام رضا(ع) در پاسخ او فرمود: «یَا مُعَمَّرُ ذَاکَ فَرَجُکُمْ أَنْتُمْ فَأَمَّا أَنَا فَوَ اَللَّهِ مَا هُوَ إِلاَّ مِزْوَدٌ فِیهِ کَفُّ سَوِیقٍ مَخْتُومٌ بخَاتَمٍ»؛ فرج ما، در واقع فرج شماست، وگرنه نصیب من از حاکمیت، همان یک مشت آرد جو نپخته است که در کیسهای ریخته و در آن را مُهر و موم کردهام که کسی، از سر محبت، بر آن چیزی نیفزاید. این نکته بسیار مهمی است. برخی از بزرگوارانی که داعیه انقلابی بودن دارند، چرا سعی نمیکنند حداقل فاصله خودشان را با مردم کم کنند؟ اینکه امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ»(نهجالبلاغه، نامه پنجم) مسئولیت و حکومت در دست شما امانت است و نباید آن را فرصتی برای استفاده خودتان بدانید یا اینکه رهبر انقلاب فرمودند حقوقهای نجومی حرام است و باید جلوی آن را گرفت، به همین دلیل است.
ما نمیگوییم کسی مجانی کار کند، خیر! ولی نباید فاصله با مردم زیاد شود. امام رضا(ع)، عاشق خدمت به خلق خداست، فَرَج خودش را در فَرَج مردم میداند؛ نگاه آنحضرت به حاکمیت این است که به قدرت برسد تا بتواند در زندگی مردم گشایشی ایجاد کند. متأسفانه، برخی به این موارد توجه نمیکنند و البته، خیلی اسباب تأسف است. ما باید برای ائمه(ع) و امام رضا(ع)، زینت و باعث آبروداری باشیم. عبور از گردنه انسانیت یکی از جلوههای مهم تکریم در سیره رضوی، اهل احسان و اطعام بودن است. روایت داریم وقتی غذا را خدمت آن حضرت میآوردند، ظرفی طلب میکرد و بخشی از غذا را برای مستمندان میفرستاد و در همان حال، آیاتی از سوره «بَلَد» را تلاوت میفرمود: «فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ / وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ / فَکُّ رَقَبَةٍ / أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ / یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ / أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ» (بلد، 11 - 16)؛ ای انسان، تو نمیدانی که گردنه و عبور از آن چیست؟ عبور از گردنه و رسیدن به انسانیت، آزاد کردن برده است، اطعام فقیر و یتیم در روز قحطی است. چقدر این آیات تکاندهنده و تأثیرگذار است؛ میفرماید تو نمیتوانی از گردنه انسانیت عبور کنی، مگر اینکه بتوانی در زمان کمبود، غذای خودت را با دیگران تقسیم کنی.
وقتی این روایت و آیه را با رفتار بعضیها در ایام اخیر میسنجیم، واقعاً جای تأسف دارد. باید بپذیریم که برخی در جامعه ما، گرفتار بیماریهای اجتماعی و فرهنگی هستند. در زمان کمبود، درباره این احتکارهای خانگی چه میتوان گفت؟ چقدر زندگی ما با سیره و روش اولیای خدا فاصله دارد. واقعاً هنرمندان ما، به ویژه بعد از این توهین اخیر به وجود مقدس امام رضا(ع) در جشنواره «کن»، باید وارد میدان شوند و چنین فرازهای مهمی از سیره آنحضرت را پیش چشم مردم و جهانیان بگذارند. این روایتها، نه فقط شیعیان و مسلمانان را، بلکه همه انسانها را تحت تأثیر میگذارد؛ هر جای دنیا شما چنین الگویی از تکریم انسانیت ارائه کنید، جذب آن خواهند شد و به این ترتیب، میتوان یک تهدید را، به یک فرصت استثنایی تبدیل کرد.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: