۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۲۱
کد خبر: ۳۰۳۹۲۰

عطنا - توسل یک نظام به خشونت برای بازگرداندن اقتدار گذشته، می‌تواند آن را به مرز نابودی نزدیک کرده و روز شمار مرگش را رقم بزند؛ چرا که حمله، سرکوب و ایستادن مقابل اعتقادات و خواسته‌های یک ملت، منجر به شعله ور شدن خشم و افزایش نارضایت آن‌ها می‌شود.

اگر هنگامی که در بستر نارضایتی‌های اجتماعی که اغلب ریشه در عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد اعتراضات مدنی شکل می‌گیرد، حاکمیت دست به دامان استبداد شده تا بر اوضاع ناآرام چیره شود، استخوان‌های مردم زیر فشار خشونت دولت و چشم پوشی نهاد قدرت بر حق آزادی‌های شهروندی خرد می‌شود و مردم قربانی طمع قدرت می‌شوند. در واقع کاهش مقبولیت در جامعه به تدریج باعث می‌شود که رشته امور از دست حاکمیت خارج شده و برای بازیابی اقتدار از دست رفته چاره‌ای جز چیره شدن بر مردم نداشته باشد.

دوم فروردین 1342 وقتی که محمدرضا پهلوی قدرت خود را در معرض خطر دید، تصمیم گرفت هنگام برگزاری مراسم عزاداری شیعیان در مدرسه فیضیه قم، با سلاح سرد و گرم به جان مردم و طلاب بی دفاع بیفتد. شاه با این اقدام علاوه بر زیر سوال بردن «مقبولیت» خود که در اندیشه‌ی سیاسی شیعی شرط واجب حکومت است و استفاده از ابزار خشونت برای به دست آوردن و یا حفظ حکومت نهی شده است، عنصر مشروعیت را نیز بیش از پیش در اذهان عمومی خدشه‌دار کرد.

در این واقعه محمدرضا پهلوی با سرازیر کردن نیروهایی به مدرسه فیضیه، در پاسخ به اعتراض روحانیون شیعه و به خصوص امام خمینی (ره) در راستای لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي و نيز لوايح ششگانه و انقلاب سفيد، مردم را به خاک و خون کشید و اولین گام را برای سقوط خود برداشت.

این واقعه و شیوه برخورد امام خمینی نسبت به آن، زمینه مناسبی را برای آشنایی مردم با دیدگاه او درباره خاندان پهلوی، سیاست های آمریکا، اسرائیل و انگلیس به وجود آورد. رویکرد امام نسبت به این واقعه باعث شد تا رهبری‌ سیاسی‌ و مرجعیت‌ خود را تثبیت کرده و مردم بیشتری را با اندیشه خود همراه کند. وی با روحیه مبارزه طلبی، دعوت مردم به جهاد و همچنین آگاه‌سازی صریح آن‌ها به خطر پهلوی، در میان سایر روحانیون به شخصیتی کاریزماتیک برای مردم تبدیل شد.

حوادثی که از سال 1340ش. در ایران شروع شده و با فاجعه فیضیه 1342ش. تداوم یافت، سرانجام منجر به قیام 15 خرداد شد و مردم ایران را با واقعیت های دردناک جامعه ایران، آشنا ساخت. ماجرای فیضیه که خشم مردم را برانگیخته بود، آن‌ها را برای مبارزه، ایستادگی و انتقام از حاکمیت مصمم‌تر کرد و به وقوع انقلاب اسلامی سرعت بخشید. امام که شناخت دقیقی از روحیات مردم و خواسته‌های آن‌ها داشت و به اوضاع جامعه واقف بود، در محرم همان سال، یعنی 13 خرداد 1342 در مراسمی با یادآوری واقعه فیضیه و هجوم وحشیانه و غیر اخلاقی نیروهای پهلوی به طلاب و عامه مردم، پهلوی را مورد مذمت قرار داد و مردم را در راستای مقابله با هتک حرمت اسلام و قرآن توسط رژیم برانگیخت. پیوند زدن واقعیات مکتب شیعه به حوادث سیاسی جامعه و همچنین تربیت سیاسی مردم براساس احيای مكتب عاشورا، از مهم‌ترین اصولی بود که به تاثیرگذاری وی در میان مردم منجر شد.

امام و اندیشه او به قدری در اذهان عمومی وسعت یافته بود که خبر دستگیریش سیلی از مردم را به تهران کشاند. آن‌ها جایگاه شهادت را آرمانی دانسته و ایستادگی در مقابل توپ و تانک رژیم را از اصول ولایتمداری تلقی می‌کردند. محمدرضا شاه نیز پس از دستگیری امام، وقتی که با کشتن مردم نتوانست آشوب را مهار کند و معترضان خشمگین‌ اقتدارش را بیش از پیش در معرض نابودی قرار داده بودند، متوجه اشتباه خود شد و دست به توجیه آن زد.

بعدها جعفر بهبهانیان متصدی امور مالی شاه، در راستای تظاهرات 1342 مدعی شد: "محمدرضا پهلوی، به اسدالله عَلَم نخست وزیر خود گفته بود مردم را نکشد و او پاسخ داده بود شما شاه هستید و من هم نخست وزیر. من مسئول امنیت هستم و به هر طریقی که بتوانم مردم را ساکت خواهم کرد. اگر موفق شدم شما همچنان شاه خواهید بود و اگر شکست بخورم می توانید مرا به دار بزنید و باز همچنان شاه خواهید بود".

اسدالله علم در خاطراتش می نویسد: "اگر ما عقب نشینی کرده بودیم نا آرامی به چهار گوشه ایران سرایت می کرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط می کرد. در آن موقع حتی به شاه عرض کردم که اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر کشانده شوم شما همیشه می توانید با محکوم کردن و اعدام من به عنوان مسبب آنچه واقع شده خود را نجات دهید".

اما عبارت «اتحاد استعمار سرخ و سیاه» برچسبی بود که از سوی رژیم و شخص شاه برای تحقیر مبارزات مردم و توجیه قیام 15 خرداد به کار برده شد. بعدها امام به خوبی ماهیت این برچسب‌زنی را برای مردم افشا نموده و گفتند: "«مارکسیست اسلامی» مفهومی نادرست و حاوی تناقض است که برای از اعتبار انداختن و از میان بردن مبارزه مردم مسلمان به کار برده‌ شده است. عبارت «اتحاد میان ارتجاع سیاه و خرابکاری سرخ» نیز می‌خواهد مردم مسلمان را وحشت‌زده سازد و بذر ابهام را درمیان آن‌ها بپراکند. هیچ گاه میان مردم مسلمانی که بر ضد شاه در حال مبارزه‌اند و عناصر کمونیست افراطی و غیرافراطی اتحاد وجود نداشته است. ما با شاه مبارزه می‌کنیم و خواهیم کرد و به همین دلیل است که شاه سعی دارد مبانی مبارزه ما را وارونه جلوه دهد".

محمد حسن قدیری ابیانه، اولین دیپلمات و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا و همچنین از نزدیکان امام خمینی (ره)، طی گفتگویی به تشریح اندیشه سیاسی امام خمینی پرداخت. قدیری تلاش بسیاری در جهت شناساندن مفهوم انقلاب اسلامی در کشورهایی چون ایتالیا و استرالیا انجام داد و همچنین در گرویدن افراد بسیاری چون ادواردو آنیلی به مذهب تشیع نقش داشت.

وی در ابتدا، باور راسخ امام به مفاهیم اساسی اسلام را مورد تاکید قرار داد و بیان کرد: "امام خمینی (ره)، علاوه بر اینکه علم دین را داشتند، دین باور بوده و اعتقاد عمیق و راسخی به قرآن داشتند. ایشان ضمن اینکه با مسائل سیاسی روز آشنا بودند، به وعده‌های الهی باور داشته و صادقانه و خالصانه، در مسیر آنچه که قرآن طلب می‌کرد قدم برمی‌داشتند. وقتی کسی خالصانه و بدون هیچ شائبه‌ای در راه قرآن حرکت ‌کند، خداوند نیز در این مسیر او را یاری می‌کند".

قدیری همچنین در راستای تشریح شخصیت خداباور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: "در قرآن آمده است که حضرت یوسف در یک غفلتی امید خود را به پادشاه بست و از یک شخص زندانی که آزاد شد خواست تا به پادشاه یادآوری کند او نیز در زندان است و برای آزادیش تلاش کند، اما زود پشیمان شد که چرا به غیر خدا امید بست. امید بستن به غیر خدا، باعث شد حضرت یوسف چندین سال دیگر هم زندانی بماند تا زمانی که خالصانه همه چیز را از خدا بخواهد. یکی از علما نقل می‌کرد که امام یک جایی در مبارزه با شاه می‌گوید مردم با من هستند. امام بعدها گفته بود که علت اینکه نهضت 15 خرداد به پیروزی نرسید، همین امید بستن به مردم بود که باعث تاخیر در پیروزی انقلاب شد؛ تا اینکه امام خالصانه به خدا امید و بست و زمان پیروزی فرارسید".

وی در خصوص تسلط امام(ره) به علم فلسفه و عکس العمل برخی حوزویان به این مسئله گفت: "در روزگاری که یاد گرفتن زبان خارجی کفر بوده و فلسفه و عرفان، گناه و شرک تلقی می‌شد، امام به فلسفه و عرفان هم اهمیت می‌داد. ایشان در شرایطی نهضت را به دست گرفت، که در حوزه علمیه از کوزه‌ای که مصطفی فرزند امام آب می‌خورد، مردم آب نمی‌خوردند و می‌گفتند این کوزه نجس است، چرا که امام به مسائل فلسفی می‌پرداختند".

قدیری درباره رفتار شجاعانه امام در مواجهه با مسائل تصریح کرد: "وی در این مسیر از هیچ چیز نمی‌ترسید؛ اینکه در هواپیما از ایشان پرسیدند چه حسی دارید گفتند هیچی، برخی آن را متوجه نمی‌شوند. این یعنی اینکه مهم نیست در مسیر الهی شما موفق می‌شوید یا خیر، کشته می‌شوید یا زنده می‌مانید، چرا که اگر در این مسیر کشته شوید به منزله شهید هستید و شهید اجر بسیار بالایی دارد. خیلی از افراد دم از شهادت می‌زنند اما چقدر به این جایگاه باور دارند، چقدر نترس هستند. امام اینگونه خالص بود و چون خالص بود خدا درهای موفقیت را به روی ایشان باز کرده و این نهضت عظیم را به دست ایشان به نتیجه رساند".

اولین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا، در ادامه به ساده زیستی امام خمینی حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: "یکی از نکاتی که در قرآن به آن تاکید شده این است که امامان و پیامبران زمانی که مردم را به اسلام دعوت می‌کردند، هیچ چیزی را برای خود نمی‌خواستند و صرفا برای رضای خدا و رساندن پیام حق تلاش می‌کردند. امام خمینی (ره) نیز هیچ چیز برای خود نمی‌خواست و با اینکه پس از انقلاب هم اگر می‌خواست کاخ نشین شود کسی به او متعرض نمیشد، اما تا آخرین لحظات ساده زیستی را دنبال کردند".

وی افزود: "اینکه رهبر یک جامعه که استکبار جهانی را شکست داده در اوج سادگی زندگی کند، با زمانی که فرد امکان زندگی تجملاتی را ندارد و ناچارا ساده زیستی را پیشه می‌کند فرق دارد. البته این ویژگی یکی از رهنمودهای اسلام است که حاکم اسلامی بایستی زندگیش هم سطح پایین ترین اقشار جامعه باشد".

قدیری در پایان به تفاوت تفکر امام و افراد دیگر اشاره کرد و گفت: "وقتی که امام در پاریس بود، کسانی از بین مسلمانان و مبارزین مانند مهندس بازرگان بودند که پیروزی را باور نداشتند. این افراد با اینکه پهلوی را نیز قبول نداشتند، اما معتقد بودند بایستی با این رژیم به تفاهم رسید و شاه در کشور سلطنت کند و نه حکومت. پس از پیروزی انقلاب هم که آمریکا رو به روی ما ایستاد، باز هم برخی افراد خواستار سازش، مصالحه و تسلیم بودند. آن‌ها معتقد بودند نمی‌شود جلوی قدرت‌ها ایستاد، اما امام که قدرت الهی را فوق هر قدرتی می‌دانست در مقابل استکبار ایستاد و پیروزی نهضت انقلاب اسلامی را رقم زد".
 
گزارش از: عطیه ذاکری

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار