عطنا - پرواز میکند؛ همانطور که تاکنون پرواز کرده است. اگر قبلا میزان تحمل و صبر مردم برای دریافت اطلاعات یک روز و بعد چندساعت بود، الآن نیاز آنها به چندساعت و حتی چنددقیقه رسیده است. این است که احتمالا سناریوی آینده روزنامهنگاری در پرواز خلاصه میشود. باید زود پراند. حتما در هوا مانور دهد، توجهات را جلب کند، اوج بگیرد، حتی ساعتها آن بالا بماند و در نهایت آرامآرام محو شود؛ شاید بار دیگر برگردد، شاید هم همان لحظه بشیند بر بامی و بقیه را به پریدن تحریک کند. «خبر» اکنون مثل کبوتر شده است.
مخاطب دیگر صبری ندارد. انتظاری هم از جعبه جادویی سنتی ندارد. اکنون دیگر دوره جادویی رسانههای اجتماعی رسیده است؛ عبارت «رسانههای اجتماعی» بهتر از شبکههای اجتماعی است. در این تعریف نهتنها شبکههای اجتماعی بلکه رسانههای آنلاین را هم باید در نظر گرفت. دیگر کمتر کسی حوصله تحلیل پرواز یک خبر را دارد، در عوض همچنان تشویق میکند، هورا هورا میکند، حتی میخواهد خودش هم چنین تجربهای داشته باشد و خبری را هوا کند. بعدا هروقت فرصت کند کمی به این پروازها فکر میکند.
اگر این سناریو را برای آینده روزنامهنگاری قبول نداشته باشیم، انتقاد کنیم، ژست روشنفکری بگیریم و با سلیقه مردم مقابله کنیم، همان میشود که اکنون تقریبا شده است. دیگر روزنامهها و تلویزیون مثل گذشته اثرگذار نیستند. تیراژ کل مطبوعات را روی هم جمع کنیم شاید به اندازه بازدید یک ویدئوی اثرگذار در اینستاگرام نباشد و به اندازه دیدهشدن حتی یک پست تلگرام هم نرسد. تیراژهای چندصدهزارتایی نداریم اما بازدیدهای چند صدهزارتایی روزانه خیلی تکرار میشود.
اگر هم این سناریو را قبول داریم باید مهارتهایی را بپذیریم؛ خلاصهگویی و خلاصهنویسی، راحت صحبتکردن، با مخاطب دوستبودن، با مخاطب همراهبودن، اهمیتدادن به نظرات مخاطب، اهمیتدادن به محتوای تولیدی مخاطب، در دسترس او بودن. کنار او زندگیکردن و تنها نگذاشتن او. من اگر حتی کرونا بگیرم جلوی دوربین میآیم و برای مخاطبم حرف میزنم. کنار او زندگی میکنم و اجازه نمیدهم در دوره سخت کرونا تنهایی را تجربه کند. همه اینها مهارت است و پذیرش ارزش مخاطب. باید مخاطب را پیدا کرد، او به راحتی نمیآید.
باید کبوتر خوشگلی پراند که نگاهش را جلب کنی، او به راحتی نگاه نمیکند. پس کبوتر خوشگل میخواهم. روزنامهنگاران اگر کبوترهای خوشگل نداشته باشند، تنها میمانند. کبوتر خوشگل یک خبر باکیفیت، یک خبر با نگاه متفاوت، یک خبر با رنگ و لعاب متفاوت است. باید روزنامهنگار یاد بگیرد که دیگر آن دوره گذشته که یک خبر یا یک کتاب بخوانی و بعد چند محتوا تولید کنی، اکنون باید دهها خبر و چند کتاب و مقاله را بخوانی تا بتوانی تنها یک خبر منتشر کنی. اینها هم لازمههای خوببودن در پراندن کبوتر خوشگل است.
چگونه باید روزنامهنگار ماند؟ به نظرم سوال سختی نیست. اگر کبوتر خوشگل داشته باشی، روزنامهنگار باقی میمانی. هنوز هم مخاطب برای محتوای خوب هزینه میکند. البته که هزینه منظور شاید پول نباشد. همین که توجه خود را هم بدهد میتوان به درآمدزایی از آن فکر کرد. منتها روزنامهنگاران جوان بدانند بیشتر از اینکه به کار همزمان در چند رسانه نیاز داشته باشند، به تقویت مهارتهای خود نیاز دارند. یک خبرنگار یا روزنامهنگار باید بداند به هر مهارتی نیاز دارد؛ مهارت که اضافه شود، درآمدهای جدید در عرصه روزنامهنگاری میتوان خلق کرد. انتخاب خوب (چه در سوژه و چه در انتخاب رسانه) و مهارت زیاد (چه در رسانههای مکتوب و چه در رسانههای آنلاین) میتواند به ما کمک کند که کبوترهای خوشگلی داشته باشیم.
نویسنده: ابراهیم علیزاده
منتشرشده در شماره هفتم مجله کیوسک (نشریه انجمن علمی، دانشجویی روزنامهنگاری)
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: