1-در سال 1350 خورشیدی ظاهرشاه پادشاه افغانستان با کودتای بدون خونریزی داود خان سقوط کرد و حکومت این کشور تبدیل به جمهوری شد. در 5 اردیبهشت 1357 خورشیدی حزب دموکراتیک خلق افغانستان تحت حمایت شوروی در طی کودتایی داود خان رئیس جمهور افغانستان و تمام اعضا خانواده اش را قتل عام کردند و سعی نمودند این کشور اسلامی را تبدیل به کشور کمونیستی تحت نظارت شوروی نمایند . با تشکیل جمهور دموکراتیک افغانستان فصل نوینی در تاریخ معاصر افغانستان شروع گردید که اثرات آن پس از پیش از 40 سال هنوز در تاریخ این کشور مشاهده می گردد.
دبیر کل شوروی برژنف برای حمایت از این دولت دست نشانده دستور داد که ارتش شوروی وارد افغانستان شود و باعث نبردی گردد که 9 سال تمام به درازا کشیده شود . این اقدام شوروی در اوج جنگ سرد واکنش شدید غرب را در پی داشت تا آنجا که با کمک متحدین خود در منطقه یعنی عربستان سعودی و پاکستان سعی در مقابله با این تهاجم نمودند.
به این منظور 6 گروه اسلامی در پیشاور پاکستان بوجود آمدند که مهم ترین این گروهها حزب جمعیت اسلامی به رهبری استاد ربانی و اسماعیل خان هراتی و علیکوزی و احمدشاه مسعود بود. البته میتوان از گروههای مجاهد دیگری چون مکتب الخدمت که سلف القاعده امروزی نیز هست و یا گروه جهان اسلام اعظم نیز نام برد و حتی فردی به نام عبدالله یوسف عزام پدر جهاد مدرن افغانستان نیز در چنین فضایی رشد و نمو پیدا کرد.
با انتصاب گورباچف به دبیر کلی جدید شوروی او که جنگ افغانستان را زخم خونریز برای شوروی می دانست تصمیم به خروج از این باتلاق سیاسی نمود بدین منظور ببرک کارمل رییس جمهور افغانستان در سال 1985 میلادی عزل گردید و نجیب الله در سال 1986 جانشین او شد. در سال 1987 میلادی شوروی به آرامی از افغانستان خارج شد و در 14 ژانویه توافق نامه ژنو امضا گردید و پس از 9 سال با تلفات 14 هزار نفر سرباز به اشغال این کشور خاتمه داده شد.
2-پس از پیروزی مجاهدین بر شوروی و تخلیه این کشور از قوای بیگانه قرار بر این شد که دولت اسلامی تشکیل گردد و قدرت در بین مجاهدین تقسیم شود ولی این گروههای جهادی به تفاهم نرسیدند بویژه حکمتیار که تحت حمایت پاکستان بود از این تقسیم بندی قدرت بسیار ناراضی و عصبانی بود. اما این نارضایتی به حکمتیار محدود نماند و ربانی و احمدشاه مسعود نیز از این تقسیم بندی ناراضی و عسبانی بودند. اولین جرقه جنگ داخلی با به توپ بستن کابل و نبرد گروههای حکمتیار و احمدشاه مسعود آغاز گردید و این جنگ داخلی نزدیک 2 سال طول کشید.
در جنوب افغانستان در روستای کوچک به نام سنگسر از توابع شهرستان دامان در استان قندهار حرکتی توسط ملامحمدعمر شروع گردید که به طالبان مشهور گشت. هرچند جمله معروف خانم بی نظیر بوتو نخست وزیر فقید پاکستان که طالبان محصول پول سعودی آموزش و سلاح آمریکایی و تدارکات پاکستانی است در خور توجه است اما نمی توان به بومی نبودن این جنبش ها و جنبش های این چنینی توجه نکرد ساختارها است که این جنبش ها را در دامان خود پروروش می دهد.
طالبان محصول سلفی گری وهابییون سعودی و دیوبندی شبه قاره هند و ارزش های قومی پشتون است . ملامحمدعمر رهبر طالبان احتمالادر سال 1959 میلادی در دهکده نوده قندهار به دنیا آمد . اعضا طایفه او هوتک شاخه قیلزایی قوم پشتون بودند این طایفه همان طایفه ای بود که میرویس افغان با رهبری آنان توانست سلسله جلیله صفویه را سرنگون کند.
ملامحمدعمر به حزب اسلامی خالص پیوست و زیر نظر فرمانده نیک محمد بر علیه رژیم نجیب الله جنگید و این نبردها باعث مصدومیت او می شود و از یک چشم نابینا می گردد در جامعه ای که جنگ به افراد هویت می دهد این زخم ها نشانه ای از افتخار و مردانگی برای انان است. سرانجام طالبان افغانستان را تصرف می کند جز دره پنجشیر که در تصرف احمدشاه مسعود بود و 10 درصد قسمت شمال افغانستان که در اختیار نیروهای ربانی قرار داشت. در سال 1996 میلادی امارت افغانستان تحت رهبری ملامحمدعمر بوجود آمد. اما پس از 5 سال در سال 2001 میلادی با حمله القاعده به ایالات متحده آمریکا فصل جدیدی در تاریخ افغانستان شروع گردید.
ایالات متحده آمریکا از طالبان خواست اسامه بن لادن رهبر القاعده را به آنان تحویل دهد. طالبان از این کار خودداری ورزیدند و ایالات متحده آمریکا که نیاز به جنگی داشت تا غرور زخم خورده خود را التیام بخشد به این کشور بلادیده حمله کرد. با تصرف افغانستان توسط نیروهای ائتلاف دولت موقت و پس از آن دولت انتقالی در این کشور بوجود آمد و در سال 2004 دولت جمهوری اسلامی افغانستان متولد گردید.
درسال 2006 میلادی طالبان بار دیگر اعلام موجودیت کرد و درسال 2011 میلادی بن لادن در طی عملیاتی در کشور پاکستان کشته شد و 2 سال پس از آن در سال 2013 میلادی نیز ملامحمدعمر ازدنیا می رود و رهبری این گروه به اخترمنصور می رسد. در سال 2015 میلادی اخترمنصور در پاکستان هدف پهبادهای ایالات متحده قرار گرفت و کشته شد و رهبری طالبان بر عهده ملاهبت الله رسید.
اما در اقدامی منحصر به فرد 5 سال بعد در سال 2020 میلادی ایالات متحده آمریکا و طالبان به قراردادی صلح رسیدند که در آن ایالات متحده متعهد شد از افغانستان خارج گردد و آزادی زندانی های طالبان را تضمین نماید و طالبان قول داد به نیروهای داعش در این کشور پناهگاهی ندهد.
در 15 اوت 2021 نیروهای طالبان وارد افغانستان شدند و با فرار اشرف غنی بار دیگر طالبان حکومت این کشور را دراختیار گرفتند . نکته ای در خور توجه آن است که دولت کمونیستی افغانستان پس از خروج شوروی توانست 3 سال در برابر مجاهدین تحت حمایت غرب مقاومت کند اما اشرف غنی توانایی مقاومت 1 ماهه را نیز نداشت. هر چند در ساختارهایی همانند افغانستان کارگزارها توانایی اثربخشی کم دارند و در جامعه ای با سلطه ارزش های نظام قبیله ای نمی توان از وجود یک ملت واقعی سخن گفت . وجود منافع قومی متعدد و متضاد منافع ملی را ناممکن می سازد و حتی زندگی در محدوده جغرافیایی واحد را نمی توان وحدت زا دانست.
3- در یادداشت فوق سعی گردید تاریخ 50 ساله افغانستان و جنبش طالبان بررسی گردد و این مهم یاداوری گردد که این گروه همسایه شرقی ایران شده است و در این منطقه ماوا گزیده است برای همین لازم است با پرهیز از شعارزدگی در سیاست خارجی و واقع گرایی و شناخت اندیشه های بوجود آورنده این گروهها و با برنامه ریزی دقیق و علمی منافع کشور و شیعیان منطقه را تامین کرد.
احسان عزیزی دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام دانشگاه علامه طباطبایی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: