- زرین زردار | استاد علوم ارتباطات اجتماعی و دبیر اجرایی کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو
درباره کاهش حساسیتهای مردم نسبت به بیماری کرونا و عادی شدن آن این روزها زیاد صحبت میشود اما لازم است این واقعیت را بپذیریم حساسیتی که سال گذشته در جامعه شکل گرفته بود و بالا رفتن سطح ترس و نگرانی و مراقبت، مربوط به دوره شروع یک بیماری و بحران است.
نمیتوانیم انتظار داشته باشیم افراد بتوانند برای یک بازه زمانی طولانی و بیشتر از یک سال تحت پروتکلهای شدید زندگی کنند و این یک فرایند اجتنابناپذیر است، البته به نظر میرسد نه تنها برای مردم که برای همه کسانی که در ماجرای کرونا درگیر هستند این قصه عادی شده است.
اکنون در رسانهها تمایل کمتری برای صحبت درباره پروتکلهای بهداشتی میبینیم و حتی در سازمانهای بهداشتی جهانی و رسانههای مربوط به آن هم تنوع موضوع هایی که مورد توجه قرار میگیرند زیادتر شده در حالی که سال گذشته همین زمان تمرکز تنها بر کووید 19 بود؛ در واقع هم تولید کنندگان پیام از تأکید مداوم بر رعایت پروتکلها فاصله گرفتهاند و هم شهروندان.
تمایل به روزمره شدن و عادی شدن زندگی در همه وجود دارد نه فقط مردم. اما نکته مهم این است که میدانیم در شرایط عادی بسر نمیبریم؛ بسیاری از کشورها موفقیت چشمگیری در واکسیناسیون داشتهاند و با ملاحظاتی تلاش میکنند شرایط را به وضعیت عادی بازگردانند اما ما هنوز در ابتدای راه هستیم.
حالا نوبت رسانه هاست که مانند بسیاری از موقعیتهای دیگر مسئولیت ایجاد حساسیت دوباره در افکار عمومی را برعهده بگیرند. خیلی مفید خواهد بود اگر برنامههای روزانهای در تلویزیون یا پستهای ثابتی در رسانههای اجتماعی وجود داشته باشد که هر روز در آنها یکی از موضوع های مهمی که با مخاطبان دربارهاش گفتوگو میشود درباره کرونا باشد.
صحبت کردن درباره کووید 19 میتواند همه موارد مرتبط با پروتکلها مانند نحوه صحیح استفاده از ماسک، پرهیز از تجمع و شست و شوی دستها را یادآوری کند و با استفاده از سوژههای مختلف و تأکید بر حفظ فاصله فیزیکی بهصورت ضمنی موضوع کرونا و اهمیتش را برای مردم زنده نگه دارد.
سال گذشته و در ابتدای شیوع این بیماری در برنامههای روزانه تلویزیون آیتمهایی با این سبک داشتیم و مدتی بعد آنها را کنار گذاشتیم اما حتماً لازم است که این روند دوباره با یک تیم متخصص و حرفهای به رسانههای عمومی بازگردد، بخصوص در رسانههایی که در دسترس قشرهایی مانند زنان خانه دار هستند، یعنی تلویزیون یا شبکه اجتماعی اینستاگرام، چون با توجه به وضعیتی که در کشورمان داریم همچنان برای مدت طولانی نیازمند زندگی کردن به سبکی متفاوت با پیش از شیوع کووید 19 هستیم و لازم است که این مسأله در محتوایی که تولید میشود دیده شود.
میتوانیم بگوییم مردم اکنون به تلویزیون و اینستاگرام دسترسی بیشتری دارند و این دو رسانه در این شرایط میتوانند برای ایجاد حساسیت نسبت به رعایت پروتکلها کمک کنند چون بخش زیادی از شهروندان ما کاربر اینستاگرام هستند و تلویزیون میبینند؛ کسانی چون زنان خانه دار و مادران که میتوانند خانواده را هدایت کنند به تلویزیون دسترسی بیشتری دارند و از سوی دیگر شهروندان در اینستاگرام بهصورت عام حضور دارند، به همین دلیل این شبکه اجتماعی و تلویزیون در این شرایط به یک بستر مساعد برای انتقال پیامهای مرتبط به کرونا و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی تبدیل میشود.
پیامهایی که میخواهیم برای طولانی مدت به مخاطب منتقل کنیم و با او در تماس باشیم لازم است که از کلیتی برخوردار باشند و نگاهی را به مخاطب منتقل کنند. وقتی قرار است مخاطب برنامهای را بیش از یک سال دنبال کند طبیعتاً ساختار روایی آن برنامه اهمیت پیدا میکند؛ در این شرایط استفاده از قالبهایی مانند زیرنویسهای هشدار دهنده دیگر چندان مناسب نیست.
زیرنویسها شاید برای اطلاعیههای فوری مفید باشد اما نمیتواند در مخاطب احساس پیوستگی و استمرار ایجاد کند که هرروز دوست داشته باشیم با این زیرنویس با ماجرای کووید 19 زندگی کند، چون زیرنویسها مناسب خبرهای فوری هستند و کرونا دیگر خبر فوری نیست و شاید این روش خیلی کارآمد نباشد چون بسیاری از ما عددهای مرگ و میر روزانه را هم دیگر دقیق چک نمیکنیم و وسواس اولیه را نداریم؛ کسی که پیام را به مخاطب منتقل میکند هم اهمیت بسیاری دارد، ما بهعنوان مخاطب باید بتوانیم به او اعتماد کنیم و با او ارتباط برقرار کنیم.
به همین دلیل لازم است فردی که پیامهای مربوط به کرونا و پروتکلهای بهداشتی را به مردم منتقل میکند باید جذابیت داشته باشد؛ ساختار پیامی که در این شرایط به مردم منتقل میکنیم باید روایی باشد و قطعاً مهم است که چه کسی پیام را تولید و منتقل میکند و نیاز به یک برند معتبر داریم. یک شخصیت و داستانی که ارزش دنبال کردن داشته باشد و دوباره بتواند مردم را به رعایت پروتکلهای بهداشتی ترغیب کند.
منبع: روزنامه ایران