۰۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸
کد خبر: ۳۰۰۴۵
khaniki (1)

هادی خانیکی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در ششمین همایش سالانه ملی سلامت روان و رسانه، گفت: با گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی و فراگیرشدن تلفن‌های هوشمند و رسانه‌های جدید، ابزار رسانه‌ای مشترکی بین کودکان و بزرگسالان به وجود آمده است. به این دلیل در گذشته منازعه کمتر بود که کودک برای مراجعه به رسانه‌ای مثل مجله باید سواد لازم را پیدا می کرد ولی الان این گونه نیست و تسلط او در استفاده از تلفن‌های هوشمند بیشتر از والدین خود است. این ابزار رسانه‌ای مشترک مرزهای بین بزرگسالی و کودکی را تشدید کرده است، فضای زیست کودکان بزرگسالانه شده است.



مبادله دانش در حوزه های مختلف


khaniki (6)

خانیکی با اشاره به پنج دوره گذشته این همایش درباره «مفهوم جدید کودکی و حلقه‌های مفقوده در رسانه‌ای شدن دنیای کودک ایرانی» گفت: من از اولین دوره این همایش حضور داشته ام و خوشبختانه بعد از پنج دوره برگزاری  این همایش شاهد حرکت رو به جلو هستیم. نطفه همایش از این تفکر آغاز شد که آیا مسائل روان پزشکی را باید محدود در این حوزه کرد یا این که لازم است به ابعاد اجتماعی و ارتباطی آن هم پرداخت و براساس همین احساس بود که در ابتدا در کنار کرسی یونسکو و انجمن های مختلف روان‌شناسی و جامعه شناسی قرار گرفتیم تا مسئله را در ابعاد پنج گانه‌ای پیگیری کنیم. این کار منجر شد تا دانش و علم هر حوزه به حوزه دیگر منتقل شود.



مشکل جامعه ایران ضعف گفت‌وگو است



او ادامه داد: مشکل جامعه ایران ضعف گفت‌وگو و توانایی‌های گفت‌وگویی است که در ایجاد شکاف‌ها مؤثر است و همین ضعف گفت‌وگو باعث می‌شود وقتی در حوزه آکادمیک هم از ارتباط رسانه و روان پزشکی سخن به میان می‌آید، دچار بدفهمی می‌شویم. پس ما نیاز داریم تا گفت‌وگو کنیم. از نتایج نشست‌های پنج گانه گذشته می‌توان به روی آوردن دانشجویان ارتباطات و همچنین روان پزشکی به تحقیقات میان رشته‌ای اشاره کرد که تداوم این تحقیقات را در کارگاه‌های برگزار شده در این همایش می‌توان مشاهده کرد.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: من فکر می‌کنم جای یک بحث در این نشست خالی است و آن عدم اتصال ارگانیک با نشستی است که چند ماه پیش درباره‌ی کودکی در ایران برگزار شد و اتفاقاً محور آن نشست هم مثل امروز دکتر معین بودند. عدم ارتباط و اتصال این دو نشست باعث عدم انتقال نتایج آن به نشست امروز شده است. اما چون من در هر دو نشست حضور داشتم برای همین بحث مشترکی با آن نشست خواهم داشت. در نشست چند ماه گذشته بحث اصلی این بود که کودکی را نمی‌توان با تعریف و چارچوب گذشته مطالعه کرد و باید فهم جدیدی نسبت به آن داشته باشیم.



کودک قرون وسطی یعنی بزرگسال کوچک



خانیکی با اشاره به تعریف فیلیپ الیس از کودکی گفت: می‌توان این تعریف را مبنای بحث قرار داد که می‌گوید مفهوم کودکی متعلق به دوران جدید است و در قرون وسطی مفهوم کودکی وجود ندارد، نه این که کودک وجود نداشت بلکه کودک به معنای بزرگسال کوچک بود. الیس در کتاب خود به اشکال کودکی هم اشاره می‌کند. به عنوان مثال وقتی از  کودکی در خاورمیانه حرف می‌زند، آغشته به حمایت خانواده و توقع وفاداری از کودک است. و جامعه‌پذیری کودک از زمانی آغاز می‌شود که نسبت به اطرافیان خود شناخت پیدا می‌کند و احترام به پدر و مادر، مذهب، مهمان‌نوازی از مصداق‌های جامعه پذیری در این دوره است. به طور کلی در این نگاه منافع گروهی و جمع بر منافع فردی تقدم پیدا می‌کند و اهمیت کودک هم در راستای همین اهداف معنا دارد.



کودک مدرن فاقد عقل و دانش و مهارت



او تصریح کرد: مفهوم کودک در دوران مدرن معنای متضاد و متناقض با دوران گذشته پیدا می‌کند و با تمایزیافتگی تعریف می‌شود ولی باز این تمایز نیز متکی بر صورت‌بندی‌های قبلی است و کودک به نوعی فاقد عقل و دانش و مهارت است و بهره لازم را از قوای شناختی ندارد و از سویه‌های تاریک هستی مثل مرگ و عشق و زندگی چیزی نمی‌فهمد. به طورکلی در دوران قدیم برای کودک جایی قائل نیستند و کودک باید زودتر بزرگ شود ولی در دوران مدرن برای کودک جایی در نظر گرفته شده است. باید از این جا با شتاب بیشتر گذر کرد و این بزرگسالان هستند که باید کودک را از دالان کودکی عبور بدهند و به بزرگسالی برسانند.



کودک پست مدرن مایه رشک بزرگسالی


khaniki (3)


رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات اظهار کرد: در عصر جدید مفهوم کودکی در دوره پسامدرن مطرح می‌شود. در  این نگاه به جای تکیه بر کمبودها سعی می‌شود بر افزوده‌های دوران کودکی تکیه شود. یعنی کودک ویژگی‌هایی دارد که بزرگسال همیشه آرزوی داشتن آنها را دارد. بزرگسال به کنجکاوی، توانایی‌های ذهنی و توانایی طرح پرسش‌های عمیق فلسفی کودک غبطه می‌خورد. در مجموعه تعاریف پسامدرن، کودک مایه رشک بزرگسال است و چیزهایی دارد که بزرگسال ندارد. پس اگر بخواهیم تحول مفهوم کودکی را دنبال کنیم می‌توانیم بگوییم نقطه مشترک دوران مدرن و پسا مدرن قائل شدن به تمایز است یعنی کودکی را باید جدای از بزرگسالی فهمید.



عقلانیت کودک و شهروند بودن او



هادی خانیکی در ادامه با اشاره به پژوهش شیخ رضایی در نشست کودکی در ایران گفت: شیخ رضایی در مقاله خود به برخی از ابعاد کودک پرداخته بود؛ کودک برخوردار از عقلانیت است. اگرچه با عقلانیت بزرگسال متفاوت است و به معنای بی‌نیازی کودک از بزرگسالان نیست بلکه به معنای این است که یک هسته عقلانی هم در کودک وجود دارد و ما باید یاد بگیریم که با کودک سخن معقول بگوییم. نکته دوم این بود که کودک را شهروند ذی حقی تلقی کنیم. به نظر من آنچه در همه بحث‌ها و پنل‌ها مغفول مانده است. بحث حقوق کودکان بود که هنوز به این مسئله نتوانسته‌ایم برسیم و حق کودک در استفاده از فضای مجازی چیست و چگونه این حق را برای او اعمال کنیم.


این مدرس ارتباطات ادامه داد: ما نیازمند هستیم که به مقوله مطالعات کودکی ورود پیدا کنیم. در این مطالعات همه جامعه شناسان، روانشناسان و هم ارتباطاتی ها باید مطالعات کودکی را به عنوان مسئله جدیدی بپذیریم و و مورد مطالعه قرار دهیم. از دو منظر روانشناسی و جامعه شناسی دو نقد به مطالعات کودک وارد است. نقد روانشناسی با نقد سنت رشد پیاژه شروع می‌شود که در آن سنت مطالعه کودک برای چگونگی ورود به بزرگسالی مطرح است. در این نگاه محیط اجتماعی را زمینه اصلی رشد می‌دانند و خاستگاه روان آدمی را در اجتماع جست‌وجو می‌کنند. اگر می خواهیم رسانه‌ها را نقد کنیم باید از این منظر وارد شویم. رسانه‌ها همیشه باعث تقویت نمی‌شوند و کسی هم مدعی این نیست و ممکن است رسانه‌ها باعث اختلال هم بشوند.



کودکی مفهومی مدرن و نوشونده



خانیکی گفت: در رویکرد جامعه‌شناسی هم به بحث جامعه‌پذیری کودک پرداخته می‌شود. در نگاه سنتی جامعه‌پذیری برای کودک جایگاهی در تعاملات و داد و ستدها قائل نیستیم و نوعی الگوی جبرگرایانه مبنای کار است. در کنار این نگاه الگوی دیگری مطرح می‌شود که سازه گرایانه است. کودکان را ناتوان نمی‌داند بلکه آنها را عاملان اجتماعی تلقی می‌کند، شهروندانی می‌داند که نیازها و حقوق خاص خود را دارند. کودکان بخشی از گفت‌وگویی هستند که طرف دیگر آن می‌تواند بزرگسالان یا افراد دیگر باشد. می‌توان این گونه نتیجه گیری کرد که مفهوم کودکی در مطالعات کودکی یک برساخته اجتماعی و فرهنگی است. مفهوم کودکی پدیده‌ای مدرن و نوشونده است که تحت‌تأثیر تمایزهای ساختاری قرار می‌گیرد و بنابراین امروز نمی‌توان از کودکی حرف زد بلکه باید از کودکی‌های متفاوت سخن گفت چراکه کودکی در ایران با کودکی در غرب و  جاهای مختلف فرق می‌کند. کودکی امروز با کودکی بیست سال پیش متفاوت است چون کودکی تحث تأثیر زمان و مکان است.



راه حل همه کمبودها و سوءتدبیرها رسانه نیست



او ادامه داد: با این مقدمه و از این به بعد باید سراغ رسانه ها رفت. رسانه‌هایی که همیشه در جامعه ما احساس می شود  همه سوء تدبیرها و کمبودها و ناقصه‌های موجود را باید برطرف کنند. به همین دلیل وقتی با شبکه‌های مجازی مواجه می‌شویم در همان ابتدا نگران این هستیم که چگونه این شبکه‌ها را تحت کنترل خود درآوریم. سوال این است که ما از فرهنگ رسانه‌ای چه مطالباتی داریم و رسانه‌ها در برابر مطالعات کودکی چه می‌کنند. دو کلید واژه مهم وجود دارد که باید به آنها بپردازیم. یکی این که در بازنمایی کودکان چگونه عمل می‌کنند و چه تصویری از کودک ارائه می دهند و دیگری این که در مصرفی شدن کودکی چگونه عمل می‌کنند؟ آیا کودک مصرف کننده است یا تعامل کننده یا تولید کننده؟



جامعه ایران در برابر اداره شوندگی مقاومت دارد


khaniki (4)


خانیکی تأکید کرد: مطالعات کودکی را نمی‌توان در دانش خاصی مثل روان‌پزشکی یا روان‌شناسی محدود کرد و طبیعتاً میان رشته‌ای و فراتر از این‌ها است و نمی‌توان آن را تقلیل داد. اکنون با نگاه آمرانه نمی‌توان با کودک تعامل داشت. کودک هم باید طرف گفت‌وگو باشد به‌ویژه در ایران که بیشتر تحقیقات جامعه‌شناسانه و سیاسی نشان داده جامعه ایرانی به نوعی در برابر اداره شوندگی مقاومت دارد ولی در برابر گفت‌وگو مقاومتی نمی‌کند. الن تورن نیز درباره‌ی جنبش‌های اجتماعی همین را می‌گوید که جنبش‌های اجتماعی ضد اداره شوندگی هستند. تاکنون مطالعات کودکی توسط مجله‌های تخصصی و رسانه‌ها صورت گرفته و دانشگاه‌ها در این زمینه تعاملی با هم نداشته‌اند و دیوارهای بلند آنها مانع از این تعامل و مطالعات شده است.



فضای زیست کودکان بزرگسالانه شده است



عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: به نظر من نیاز است که به مطالعات کودکی به صورت آکادمیک پرداخته شود و متأسفانه مطالعات دانشگاهی در این زمینه کم است. با گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی و فراگیرشدن تلفن‌های هوشمند و رسانه‌های جدید، ابزار رسانه‌ای مشترکی بین کودکان و بزرگسالان به وجود آمده است. به این دلیل در گذشته منازعه کمتر بود که کودک برای مراجعه به رسانه‌ای مثل مجله باید سواد لازم را پیدا می کرد ولی الان این گونه نیست و تسلط او در استفاده از تلفن‌های هوشمند بیشتر از والدین خود است. این ابزار رسانه‌ای مشترک مرزهای بین بزرگسالی و کودکی را تشدید کرده است، فضای زیست کودکان بزرگسالانه شده است.



دموکراتیزه شدن فضای خصوصی



خانیکی گفت: عواقب این وضعیت دموکراتیزه شدن اطلاعات در خانواده و امکان مشارکت جویی کودک در خانواده را بیشتر کرده است. کودک مصرف فعال دارد و نسبت به محتوا منفعل نیست بلکه فعالانه در انتخاب محتوا عمل می‌کند. کودکان در مصرف رسانه‌های دیجیتال پیشگام هستند و نتیجه این وضعیت مفهومی است که گیدنز به آن اشاره می‌کند یعنی دموکراتیزه شدن فضای خصوصی. صمیمیت تاریخی نسبت به ارتباطات چهره به چهره دگرگون شده است، حق تعیین و تنظیم ارتباط توسط خود کودک مطرح شده است و وظایف والدین نیز بیشتر به عنوان مراقبت مطرح می‌شود.



شهروند شدن زود هنگام کودک



او اظهار کرد: مقوله دومی که در رسانه‌ای شدن دنیای کودکان باید به آن پرداخت، دامن زدن به اضطراب کودک در اثر منابع هویتی متکثر و بی‌شمار است که به نوعی کودکان در مواجهه با رسانه‌های جدید دچار چندپارگی مبانی مشروعیت شده‌اند. مقوله سوم تغییر اقتضائات ایفای نقش حمایتی خانواده در قبال کودک است، نقش حمایتی یعنی این که فعالیت آنلاین و مصرف رسانه‌ای کودک را در فضای ایمن تعریف کند. مقوله چهارمی که اهمیت پیدا کرده، شهروند شدن زودهنگام کودک است حتی کودکان پنج شش ساله هم دانستن را حق خود می‌دانند؛ مؤلفه پنجم افزایش فضاهای خلوت کودک است که زمینه‌های تشدید فردگرایی را فراهم کرده است.



توجه نکردن به ویژگی‌های شهروندی کودک



به گزارش شفقنا رسانه، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات تصریح کرد: در چنین شرایط فناورانه و فرهنگی که ترسیم شد، آنچه بر رسانه‌ای شدن کودک ایرانی غالب شده است تأکید بر مطیع سازی و تابع بودن کودک به عنوان فردی است که باید پیرو برنامه‌های تدارک دیده شده توسط بزرگسالان برای او باشد و این با مفهوم کودکی امروزی در تناقض است. نگرانی‌های ما هم بیشتر بر جنبه مصرف رسانه‌ای متمرکز است نه بر حقوق شهروندی. همیشه بر مصرف رسانه‌ای کودک تأکید می‌کنیم و چون به ویژگی‌های شهروندی کودک توجه نمی‌کنیم نگاه ما آسیب پذیرانه می‌شود، در نتیجه آنچه کمتر وجود دارد، رویکرد مطالعات کودکی است.



نگاهی نو درباره کودکی



خانیکی در پایان گفت: خلاصه حرف من این است که نمی‌توان در چارچوب سنتی روان شناسانه باقی ماند. باید مفهوم کودکی‌ها و کودکی ایرانی را مورد مطالعه قرار دهیم و بپذیریم که نگاه ما نباید مبتنی بر نگاه مصرفی باشد. اگر ما فقط کودک مصرف کننده را مد نظر قرار دهیم، به این ختم می‌شود که تربیت یک سویه و بالا به پایین داشته باشیم. ولی اگر نگاه ما به کودک به عنوان شهروند باشد و در درون منطق گفت‌وگویی دیده شود، می‌توان امیدوار بود که کودکان از رسانه‌های اجتماعی و تلفن همراه با تعامل اجتماعی استفاده می‌کنند یعنی در این حالت تنها مصرف کننده نیستند و می‌توانند قدرت انتخاب گری هم داشته باشند. به این ترتیب می‌توان گفت ما نیازمند نگاه نو هستیم که در این نگاه اعتبار و ارزش بیشتری باید برای کودک قائل شد.


منبع: شفقنا رسانه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار