نفت و چالشهای آن را در شهر سیراف مطالعه و بررسی اجتماعی انجام دادیم. در این مطالعه مرور ادبیات، مطالعۀ تطبیقی داخل و خارج، مطالعۀ میدانی در منطقه با نگاه ژرفانگر، مصاحبه گروهی و فردی از جمله مصاحبه با زنان و پس از مطالعات راهبردها را اندیشیدیم و در نهایت سیاستهای اجرایی و اهداف کلان را انجام دادیم. رویکرد ما در عملیات میدانی، پارادایم تفسیری بود. مشکلات و چالشهای زیر ساختی جدی پیش روی احداث این شهر جدید وجود داشت اما حل این مشکلات از نظر علم جامعهشناسی به چه شکل است؟
به گزارش عطنا، پنجمین همایش «مسئولیت اجتماعی صنعت نفت»، پنجشنبه، ۲۵دیماه با همت باشگاه نفت نیرو و وزارت نفت به صورت برخط (آنلاین) برگزار شد.
در این نشست، دکتر زهرا حسینزاده، مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در امور زنان و خانواده، دکتر علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار تعاون و رفاه دانشگاه علامه طباطبایی، مهندس شاکر خفایی، سرپرست مدیرروابط عمومی پالایشگاه نفت تهران، محمودامین نژاد، رئیس بیدبلند خلیج فارس و مهندس بیژن زنگنه، وزیرنفت، به بیان دیدگاههای خود دربارۀ مسئولیت اجتماعی صنعت نفت پرداختند.
دکتر علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار تعاون و رفاه دانشگاه علامه طباطبایی در همایش مسئولیت اجتماعی صنعت نفت گفت: «نقش شناخت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی در حوزه محلی را میگویم. در علوم اجتماعی سه پارادایم اصلی تفسیری، اثباتگرا و انتقادی برای شناخت نقش اجتماعی داریم که هرکدام به یک شناخت منجر میشوند. استفاده از ظرفیت تمام پارادایمها به خصوص تفسیری در شناخت جوامع محلی توصیه میشود و پارادایم تفسیری برای توسعه فعالیتهای اجتماعی انجام میگیرد.
در شهر سیراف مطالعه و بررسی اجتماعی انجام دادیم. در این مطالعه مرور ادبیات، مطالعۀ تطبیقی داخل و خارج، مطالعۀ میدانی در منطقه با نگاه ژرفانگر، مصاحبه گروهی و فردی از جمله مصاحبه با زنان و پس از مطالعات راهبردها را اندیشیدیم و در نهایت سیاستهای اجرایی و اهداف کلان را انجام دادیم. رویکرد ما در عملیات میدانی، پارادایم تفسیری بود.
در پارادایم اثباتگرا(عقلانی) یک حقیقت واحد درباره «بهترین» سیاست وجود دارد. عقلانیت عنصر اصلی تحلیل سیاست است. «بهترین» گزینه یا بدیل مبتنی بر اصول اقتصاد بازار است(بیشترین سود با سرمایه در اختیار). انتظار بیشترین منافع را با حداقل هزینه در سیاستگذاری میتوان داشت. هدف تحلیل سیاست، پیشبینی بهترین هدفها، بدیلها و پیامدها است.
در پارادایم تفسیری(ناعقلانی) حقیقتهای چندگانه و رقابتی وجود دارد. واقعیت اجتماعی، امری ذهنی است و توسط مردم و در زندگی روزمره خلق میشود، لذا بهترین شکل شناخت واقعیت براساس مشاهده مشارکتی است. تصمیمها بر اساس قدرت و سیاست بنا شده است. انتخاب و موفقیت یک سیاست به بستر و محیط پیرامونی آن بستگی دارد. هدف تحلیل سیاست، توجه به تنوع و تکثر و اذعان به موضوع قدرت برای فهم بهتر به منظور انتخاب گزینهای است که بیشترین تناسب را با بستر و محیط پیرامونی آن دارد.
در پارادایم انتقادی، هم نقد استدلالها و هم نقد نتایج اهمیت دارد. سوال کلیدی تحقیق و تحلیل سیاست این است که چه ارزشهایی و ازآن چه کسانی مبنای یک سیاست است. در این پارادایم مفاهیمی همچون قدرت، نابرابری، تضاد و استثمار محوریت دارد. تحلیل باید ملاحظات اجتماعی و تاریخی را دربارۀ مسائل و تولید دانش در برگیرد، چون واقعیت اجتماعی وجهای تاریخی دارد و خارج از ارادۀ افراد شکل میگیرد که باید توسط انسانها کشف شود. تحلیل سیاست بخشی از مشارکت در جنبش سیاسی است که تلاش میکند روابط اجتماعی/ساختاری را از طریق کنش اجتماعی جمعی در مسیری مشخص تغییر دهد و هدف آن رهاییبخشی است.
جامعۀ ساکن در منطقه به دو بخش ساکنین بومی و مهاجرین تقسیم میگردد. ساکنین بومی نیز خود به دو بخش اکثریت عرب اهل سنت و اقلیت فارس شیعه تقسیم میگردند. مهاجرین نیز به دو بخش تقسیم می گردند؛ نیروی کار متخصص و نیروی کار نیمه ماهر یا غير ماهر.گروه اول شامل افرادی میشود که به صورت حرفهای و تخصصی در صنایع گاز و پتروشیمی منطقه مشغول به کار هستند، وضعیت درآمدی و رفاهی بالایی دارند، اغلب به صورت پروازی و در شیفتهای زمانی متنوعی، زمانی را در منطقه حاضر میشوند و زمانی را نیز به شهر محل سکونت اصلی خود مراجعه کرده و در کنار خانواده خود به سر میبرند.
این شرایط باعث میشود که اغلب نیروهای متخصص منطقه، به صورت مجرد و در یک خانوار تک نفره زندگی میکنند و تمایلی ندارند تا با خانواده و به صورت دائمی در محل ساکن شوند. نیروهای نیمه ماهر و غير ماهر نیز اغلب شامل افرادی میشود که از نقاط دچار بحران بیکاری درکشور همچون استانهای شرقی و غربی کشور به منطقه مهاجرت کرده و درصدد کسب کار و درآمدی بر میآیند و در اکثر موارد، در صورت یافتن کار بهتر، به سرعت منطقه را ترک خواهند کرد. این گروه نیز تمایلی به مهاجرت دائمی و خانوادگی به منطقه ندارند و اغلب در خانوارهای تک نفره یا چند نفره همراه با دوستان خود در منطقه به سر میبرند.
پژوهش نشان داد که شکافهای اجتماعی و اقتصادی جدی در منطقه وجود دارد. گروههای قومی متفاوت و گروههای مذهبی متفاوت. تفاوت جدی در سبکهای زندگی، تفاوت در بهرهمندی اقتصادی ازشرایط موجود و اختلاف نظلرهای جدی بر سر نحوۀ ادارۀ منطقه، از جمله عواملی هستند که به این شکاف اجتماعی و اقتصادی دامن میزنند. در عین حال میان جامعۀ بومی و جامعۀ مهاجر و همچنین میان جامعۀ اهل سنت و جامعۀ شیعهی منطقه نیز شکاف و تضاد جدی به چشم می خورد.
تجربۀ مردم منطقه از روند توسعه با برنامهریزی و نظارت دولتی، به هیچوجه تجربهی خوبی نبوده است. تغییرات جدی بر شاخصهای فرهنگی، گسترش آسیبهای اجتماعی، افزایش هزینهها و بالا رفتن مداوم قیمت اراضی، از جمله دلایلی هستند که باعث شده مردم به صورت کلی با هر نوع اقدام توسعهای جدید مخالفت کنند. بهویژه که نظر مردم قبل از تصمیمگیریها و اقدامات مهم، به هیچوجه بررسی یا جلب نشده است.
اغلب مردم منطقه، با ساخت شهر جدید سیراف، به صورت کلی مخالف بودند. آنان هیچ اطلاعی از برنامهها و طرحهای ساخت شهر جدید نداشتند و از همین رو مخالفت آنها بر مبنای تجربۀ آنها از توسعۀ منطقۀ عسلویه بود. مردم به صورت کلی نگران گسترش آسيبهای اجتماعی، افزایش هزینههای زندگی، ایجاد اختلال جدی در معیشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی خود، گسترش نابرابریها و تضادها بودند.
مطالعات میدانی نشان داد مشکلات و چالشهای زیر ساختی جدی پیش روی احداث این شهر جدید وجود داشت و اختلاف نظر بین مسئولان و مطلعان محلی در بسیاری از این موارد مشهود بود؛ کمبود شدید منابع آبی، مشکلات محیط زیستی، آلودگی شدید هوا، خاک و آب، کمبود شدید در امکانات زیرساختی بهداشتی در منطقه، وجود مشکلات جدی در زمینه ی امکانات آموزشی و کیفیت پایین سطح آموزشی و پرورشی در منطقه، کمبودهای شدید در زیرساختهای فراغتی، درجه ی حرارت بالا و تقریبا غیرقابل تحمل محيط کار در ماههای اردیبهشت تا آبان در منطقه و در نهایت تعدد سازمانهای تصمیمگیرنده و منابع قدرت در منطقه و وجود تضادهای جدی در میان این سازمانها و منابع از قبیل این مشکلات بود.
پیشبینیها نشان داد که به طور حتم، در صورت عدم جلب نظر مردم برای مشارکت در جهت اقدامات توسعهی شهر جدید سیراف، با مقاومتهای جدی از سوی مردم محلی مواجه خواهند شد. بخش مهمی از پیشنهادهای سیاستی ناظر به ایفای مسئولیت اجتماعی در قبال جامعۀ محلی، به رسمیت شناختن آنها، توجه به دغدغههای ایشان و تضمین برخورداری عادلانه آنها از ایجاد شهر جدید بود. اموری که به هیچ وجه محدود به خدمات رفاهی نیست.
در آخر لزوم استفاده از ظرفیت و پارادایمهای مختلف علوم اجتماعی در مطالعات مرتبط با مسئولیت اجتماعی شرکتی برای دستیابی به شناخت علمی همه جانبه، ضرورت ارتباط نظاممند بین آکادمی علوم اجتماعی و مجموعۀ وزارت نفت برای انجام مطالعات اجتماعی و فرهنگی از جمله؛ ایجاد دورههای آموزشی مطالعات اجتماعی و فرهنگی نفت و تاسیس انیستیتو مطالعات اجتماعی و فرهنگی نفت با همکاری دانشگاه علامهطباطبایی و وزارت نفت باید در برنامهها قرار گیرد.»
برای مشاهدۀ اسلایدهای سخنرانی دکترتاجمزینانی به این فایل مراجعه کنید. (پاورپوینت ارائه)
دکتر زهرا حسینزاده، مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در امور زنان و خانواده، دربارۀ توسعه فرهنگی و اجتماعی زنان در مناطق و حوزههای اولویتدار صنعت نفت گفت: «تفاوت جنسیتی، چالش کلیدی که در توسعه فراگیر در اغلب جوامع نادیده گرفته میشود و یک متغیر مهم در گروههای اجتماعی متاثر از آن هستند.
نظامنامه مسئولیت اجتماعی صنعت نفت در ماده یک تعاریف میگوید، توانمندسازی؛ بهرهگیری از روشهای متنوع حمایتی، تسهیل گری، آگاهی بخشی و آموزشی بهویژه آموزشهای فنی و حرفهای و تقویت بنیه علمی دانشآموزان کمبضاعت و با توجه ویژه به زنان و دختران، به منظور خوداتکایی و توسعه سرمایه انسانی در جوامع محلی، براساس نظامنامه مسئولیت اجتماعی بودجهای باید در اختیار زنان قرار میداده که این امر اتفاق نیفتاده است.
مصونیت اجتماعی در دهۀ اخیر بسیار تغییر کرده است. بحث کره زمین و مردم تغییر کرده است. امروزه عملکرد شرکتها بر پایۀ دوشاخص مردم و کره زمین میپردازیم. اشتغال مستقیم زنان در مناطق و صنعت برای نفت مقدور نیست. زنان محلی مقدور به توانایی صنعت نیستند. حریم خطوط لوله باعث کاهش زمینهای کشاورزی میشود.
آثار منفی صنعت نفت؛ خطرات زیست محیطی که مردم محلی را با منابع مهمی مثل زمین و آب تغییر میدهد، گازهای سمی بر مادران تاثیر دارند، نوزادان ناقص بهدنیا میآیند. آلوده شدن آبهای آشامیدنی و مشکلات جسمی از اثرات منفی صنعت نفت است. افرادی وارد روستاها میشوند و سلامت جنسی زنان را به خطر میاندازند.
زنان به سلامت خود، سلامتی خود، بیماری زنانگی توجه نمیکنند. بر اساس قانون برنامه ششم توسعه، حضور مشاور در مناطق و توجه به زنان مهم است. مناطق اولویت دارد. حق مالکیت زنان در منطقه؛ به زنان در منطقه مالکیتی وجود ندارد، مگر اینکه مهریه به آنها صورت بگیرد. اکثرا سند ندارند و یا توانایی انجام امکانات حقوقی ندارند، پول در دسترس این افراد کم میشود و بسیاری از مواد خوراکی از سبد غذایی آنها کم میشود.
مردان فرصت اشتغال پیدا میکنند ولی زنها کسب و کاری که از طریق خردهفروشی داشتند را از دست میدهند و حتی آلودگی محیطی به افراد ضربه میزند. خصوصیات روابط خانوادگی در محلهها مثل دامداری و کشاورزی سبب خونهنشینی زنان در محلهها میشود
اگر صنعت در یک منطقه وارد شود، مردم از آنها توقع دارند که برای آنها مشاغلی ایجاد شود. در شهرها تعادل جنسیتی دیده نمیشود و اشتغال زنان در صنعت مقدور نیست زیرا زنان محلی توانایی فعالیت در صنعت ندارند. از راه حلهایی برای بهبود شرایط میتوان به آموزش، مشارکت اقتصادی و تصمیم سازی، سلامت، ورزش و حفظ محیطزیست اشاره کرد. در سراسر جهان پذیرفته شده که زنان با دستیابی به آموزش، به سرمایههای انسانی باارزش بدل میشوند که این امر باعث رشد اقتصادی در سطح کلان، طی و ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی میشود.
انتظاراتی مثل مشارکت در ایجاد و توسعه فضایی فرهنگی، تفریحی اختصاص زنان، آموزش توان افزایی زنان در مصرف بهینه، مدیریت پسماند محیط زیست، ایجاد زمینه مناسب برای ارتقا سطح مهارتهای حرفهای و تخصصی دانشآموختگان زن و اشتغال آنها در صنعت، حمایت از توسعه مراکز درمان، آموزش و مشاوره و افزایش آگاهی و توانافزایی زنان و دختران و خودمراقبتی از آسیبهای ناشی از رفتارهای پرخطر است.
پیشنهاد من برای بهبود این وضعیت، برای ترغیب شرکتها در جهت توجه به توسعۀ فرهنگی و اجتماعی زنان در نظر گرفتن جایزه ویژه « مسئولیت اجتماعی شرکتها در حوزه توسعه فرهنگی و اجتماعی زنان» است که شامل سه گروه ذینفع کارمندان زن، زنان بومی و خانواده کارکنان میشود، و امید است که این بخش به فعالیت اجتماعی شرکتها افزوده شود. توسعه فرهنگی زنان توسعه اجتماعی جامعه را درپی خواهد داشت.»
مهندس شاکر خفایی، سرپرست مدیرروابط عمومی پالایشگاه نفت تهران، نیز در ادامه دربارهی معرفی شرکت «پالایشگاه نفت تهران»، روند تحول شرکت از ماهیت دولتی به خصوصی، ترکیب سهامداران، زمینۀ فعالیت و محصولات تولیدی شرکت، رویکردهای کلان مسئولانه در راستای ارکان جهتساز شرکت، شناسایی و مدیریت ذینفعان، اهم نتایج حاصل از اقدامات مسئولانه حوزه اقتصادی، اقدامات مسئولانه حوزه کارکنان، نتایج حاصل از عملکرد و اقدامات مسئولانه حوزه کارکنان، اقدامات مسئولانه حوزه مشتریان و بازار، اقدامات مسئولانه حوزه جوامع محلی، نتایج حاصل از اقدامات مسئولانه حوزه محیط زیست و در انتها به برنامههای آتی مسئولیت اجتماعی شرکت اشاره کرد.»
محمودامین نژاد، رئیس بیدبلند خلیج فارس، دربارۀ شرکت «بیدبلند خلیج فارس» گفت:« این پروژه در نتیجۀ برجام است و در اسفند95که اطلاعات اسنادی آن مشخص شد به مرحله تولید رسید. هدف این پروژه جمعآوری گاز همراه نفت است که پروژهای با این هدف تا به حال نبوده است. تولیدات ما شامل؛ اتان، متان و.. است. روزی 16میلیون گاز تولید میکنیم. ذینفعان زیادی داشتیم وباید آنها را راضی میکردیم تا بگذارند به فعالیت ادامه دهیم و همین عمل سبب تعاملات بیشتر میان ما و افراد، مسئولان شد.
15 هزار نفر در پیک کاری ما مشغول به کار بودند و مشکلات را رفع کردند. در طول پروژه 63میلیون کارکرد بدون حادثه داشتیم. صیانت از محیط زیست یکی از اهداف ما بوده است. تصفیهخانۀ بهبان را بازسازی کردیم تا مردم از آب استاندار بهرهمند باشند. برای ورزش استعداد درخشان فعالیتهای انجام شده است. برای کرونا و شرایط کنونی بستۀ غذایی میان مردم توزیع شد. موفقیت بیدبلند در گرو ذینفعان بوده است. بیدبلند برای کشور و جامعه مفید است.»
وزیر نفت افزود: در حوزه علوم انسانی مشکل کشور ما در این است که دستاندرکاران آن کمتر میتوانند وارد حوزه عملیاتی شوند و پیشنهادهایی بدهند که به بهبود شرایط کمک کند، اما در صنعت نفت این اتفاق محقق شد و امروز اگر بخواهیم در این صنعت طرحی را اجرا کنیم، تلاش میکنیم در محیط پیرامونی، مردم و طبیعت را مدنظر قرار دهیم و با آنها دوست باشیم.
وزیر نفت افزود: هر چقدر ما بتوانیم کارها و طرحهای عمرانی را به دور از فشارها و خواستههای سیاسی و منطبق بر منافع درازمدت مردم منطقه، تعریف کنیم، بهطور طبیعی اثربخشی این پروژهها و رضایتمندی مردم افزایش مییابد و افزون بر آن ارتباط بین مردم منطقه و صنعت نفت تقویت میشود.
زنگنه پیشنهاد اختصاص ۴ درصد از اعتبارات پروژههای بزرگ نفتی برای طرحهای عمرانی و ایفای مسئولیتهای اجتماعی را ابتکاری نو و موفق در صنعت نفت برشمرد و گفت: این طرح با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد و امیدواریم بهعنوان الگو در دیگر سازمانها مدنظر قرار گیرد که البته در اجرای آن باید تلاش کنیم مطالعات کارشناسی دقیقی انجام شود که بدون مطالعه هزینه کنیم.
وزیر نفت گفت: اثرگذاری اجتماعی همه طرحهای صنعت نفت باید بررسی شود و لازم است به این منظور ارتباط ما با دانشکدههای علوم اجتماعی تقویت شود.
زنگنه، نظامنامه ایفای مسئولیت اجتماعی صنعت نفت را اقدام مهمی در این بخش برشمرد و افزود: شاید این طرح در ظاهر شامل بدیهیات باشد، اما وقتی بدیهیات حوزه اجتماعی کنار یکدیگر جمع شود، تحولات زیادی رخ میدهد.
وی یکی از بخشهای مهم در زمینه مسئولیت اجتماعی را توجه به بانوان و کودکان جامعه دانست و گفت: بانوان و کودکان محور تحول در جامعه هستند، از این رو باید به بحث آموزش و اشتغال بانوان توجه زیادی داشت.
پس از سخنرانیها بیانیۀ این جشنواره ارائه شد و سپس تندیس به شرکتهای برتر اعطا شد. شرکتهای برتر در حوزۀ مسئولین اجتماعی؛ تندیس طلایی به شرکتهای «پالایش گاز فجرجم»، شرکت «پالایش نفت تهران» و شرکت «پتروشیمی مبین» بود. شرکت تندیس نقرهای؛ شرکت «بیدبلند خلیج فارس»، شرکت «گاز استان هرمزگان» و شرکت «گاز استان اصفهان» شدند. مسئولیت اجتماعی تندیس طلایی؛ شرکت «پتروشیمی زاگرس»، شرکت «گاز استان بوشهر»، شرکت «نفت و گاز غرب»، شرکت «پالایش بیدبلند یک»، شرکت «پتروشیمی شیراز»، شرکت «پترشیمی مروارید» شدند.
در آخرین بخش جوایز سپاسنامه و تندیس طلایی به شرکتهای؛ «ملی گاز ایران» بهعلت اولین گزارش پایداری، شرکت «ملی صنایع پتروشیمی» به علت زمینههای پیشگیری از کرونا، شرکت «نفتخیزجنوب» برای مهار سیل خوزستان و کمک به افراد در بحرانها، «سازمان بهداشت صنعت نفت» به علت کمک در زمینههای پزشکی، شرکت «نفت پاسارگارد برای غرب کارون» به علت مسئولیت اجتماعی در کارون، شرکت «پتروشیمی نوری» به علت گزارشهای جهانی، و شرکت «پتروشیمی فجر» به علت گزارش در سطح بینالمللی.