هفته جهانی سلامت مردان، فرصتی است برای آگاهی دادن در مورد موضوعات جسمی و بهداشتی که به طور نامناسب بر مردان تأثیر میگذارد، اما شاید این آگاهی بیشتر متمرکز بر مشکلات جسمی باشد و مسئلهای که اغلب در مورد مردان نادیده گرفته میشود و یا کمتر به آن توجه شده است، مسئله سلامت روانی مردان باشد؛ مراقبت از سلامت روانی به اندازه مراقبت از سلامت جسمی اهمیت دارد. برای بررسی موضوع سلامت روان مردم با فریبرز درتاج، استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامهطباطبائی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در پی میآید.
آقای دکتر! ابتدا درباره سلامت روان و نقش مهم آن در زندگی به ویژه مردان توضیح دهید.
اگرچه سلامت روان و مشکلات بهداشت روانی بدون در نظر گرفتن سن، جنس، نژاد یا پیشینه اجتماعی میتواند بر همه افراد تأثیرات مخرب بگذارد، اما اغلب اوقات از مردان غافل میشویم. آمار و یافته ها نشان میدهد که پرداختن به سلامت روان مردان باید به مسئله ضروری تبدیل شود؛ برای مثال، شاید جالبترین و در عین حال نگران کننده ترین یافتهها این باشد؛ در حالی که به طور متوسط زنان بیشتری در رابطه با مشکلات روحی و روانی نسبت به مردان تشخیص داده میشوند، اما میزان خودکشی مردان به میزان قابل توجهی بیشتر است؛ به طوری که مردان سه برابر بیشتر از زنان در معرض خودکشی هستند.
در پنج سال گذشته، میزان خودکشی در مردان 45-59 ساله به میزان قابل توجهی به 2.22 مرگ، در 100 هزار نفر جمعیت افزایش یافته است.
تعداد بالای میزان آمار خودکشی مردان نسبت به آمار گزارش شده در رابطه با میزان اختلالات روانی در مردان، دلیل اصلی است که متخصصان گمان میکنند مردان بیشتر از آنچه گزارش شده است، از مشکلات سلامت روان رنج میبرند.
این آمار یک هشدار جدی است که باید صرفنظر از حل عوامل تهدید کننده سلامت روان مردان مثل، وضعیت اقتصادی،اجتماعی، بازنشستگی، شرایط نامناسب کار یا حجم بالای کار، نقشهای جنسیتی سنتی، مسائل مالی و ... به دنبال راهکارهایی برای افزایش و ارتقایِ سلامت روان در مردان بود.
کدام روش در درمان سلامت روان آسیب دیده مردان موثرتر است؟به عبارت دیگر ارائه خدمات مشاورهای چقدر نقش دارد؟
مسلماً جستوجوی معالجه تخصصی و حرفهای یکی از مهمترین و مؤثرترین روشهایی است که فرد مبتلا به بیماری روانی میتواند برای بهبود کیفیت زندگی و بهبود سلامت روان خود انجام دهد و بهترین و مؤثرترین راهکاری که به سلامت روان مردان کمک میکند، درخواست کمکهای حرفهای است.
پژوهشها نشان داده است که درمانهای تخصصی به کاهش بسیاری از عوامل مهم مخل بهداشت روانی که مردان آن تجربه میکنند، از جمله استرس، اضطراب، اعتیاد و افسردگی کمک میکند.
اما نکته مهمی که در رابطه با این راهکار باید مورد توجه قرار گیرد، تفاوت آمار مردان مبتلا به اختلالات روانی و آمار خودکشی مردان است که نشان میدهد؛ مردان از پریشانی روانی بیشتری رنج میبرند، اما کمکهای حرفهای و تخصصی لازم را دریافت نمیکنند و به طور واضحتر باید گفت مردان در این زمینه درخواست کمک نمیکنند.
تقریباً دو سوم از مردان مبتلا به اختلالات سلامت روان هرگز به دنبال معالجه و درمان نیستند.این مسئله به عنوان یک زنگ خطر برای جامعه مردان محسوب میشود؛ زیرا مردان اغلب فقط وقتی احساس میکنند که به آخر راه خط رسیدهاند، در خواست کمک میکنند و در آن زمان شاید دیگر این کمکها مؤثر واقع نشود و به احتمال زیاد از مکانیسمهای مقابله کنند مخرب و جبران ناپذیر مانند خودکشی، استفاده خواهند کرد.
این نکته مهم نیاز به بررسی جامعهشناسی دارد که چرا مردان با وجود اینکه میدانند خدمات و روشهای تخصصی در ارتقاء سلامت روان آنها و حل مشکلات روحی و روانیِ آنها کمک خواهد کرد، اقدامی برای دریافت این خدمات نمیکنند؟
بسیاری از مردان در سراسر دنیا (بدون در نظر گرفتن فرهنگ) وقتی با پیشنهاد کمک یا استفاده از خدمات مشاورهای مواجه میشوند از واژه stigma به معنی ننگ یا عیب استفاده میکنند. چرا ننگ؟ این ننگ برای مردان چیست؟
این طرز تفکر و باور غلط در مواجه با موضوع درمان روان مردان ناشی از چیست؟
این تفکر ناشی از کلیشههای است که از طرف جامعه و خانواده در هر فرهنگی از مردان انتظار میرود. عبارتِ جهانیِ " Big Boys Don’t Cry " (یک مرد بزرگ، گریه نمیکند) گویایِ همین کلیشیهها است.
بدو تولد، به طور معمول به پسران آموخته میشود که باید قوی، سخت و محکم باشند، احساسات خود را ابراز نکنند، رهبر شوند و بروز عواطف نشانه ضعف است، نه مردانگی.
اینکه "مرد واقعی از کسی درخواست کمک نمیکند" زیرا این به نوعی نشانه ضعف یا مقابله است. این کلیشهها، دقیقاً همان چیزی است که باعث این تفکر در مردان شده است و به این ننگ کمک میکند.
بنابراین، کسانی که به هنجارهای مردانه کلیشهای پایبند هستند، ممکن است در دریافت درمانهای روانی مقاومت کنند. این تفکر در افزایش مشکلات سلامت روان مردان نقش بسزایی دارد.
مورد دیگری که به این تفکر دامن میزند و باعث شده مردان کمتر در جستجوی کمکهای تخصصی و رواندرمانی باشند، این است که مسئله سلامت روان آنها از طرف جامعه به اندازه کافی جدی، رسانهای و رایج نشده است و در مقایسه با سلامت روان زنان از اولویت کمتری برخودار است.
کمبود توجه میتواند این باور اشتباه را ایجاد کند که "هیچ کس" به سلامت روان مردان اهمیت نمیدهد و بیان آن موجب داوری و قضاوت از طرف دوستان، خانواده و اطرافیان خواهد شد که در نهایت منجر به کاهش استفاده مردان از مؤثریترین راهبرد افزایش سلامت روان خواهد شد.
بنابراین اولین قدم برای استفاده از این راهکار مهم و مؤثر، تغییر نگرش جامعه در رابطه با بهداشت روانی مردان، به خصوص قضاوتهای پیرامون درخواست کمک از طرف آنان است.
حقیقت این است که همه ما بدون توجه به جنسیت به حمایت حرفهای دیگران در مقطعی از زندگی خود نیاز داریم و برداشتن این کلیشهها باید در اورژانس سلامت روان مردان قرار گیرد.
با توجه به موضوع مهم بی توجهی مردان به سلامت روان که بخش عمده آن ناشی از باورها و برداشتهای ناصحیح از ضرورت درمان روح و روان بیمار خود است، شما چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
اولین راهکار این است که خود مردان این کلیشیههای جنسیتی را کنار بگذارند و به دنبال پشتیبانی حرفها و کمک باشند. بدانید که سلامت روان مسئله حیاتی است؛سلامت روان، بخش مهمی از سلامتی و بهزیستیِ کلی هر انسانی است.
فارغ از جنسیت، زندگی همه انسانها فراز و نشیبهایی دارند. هر شخصی گاهی اوقات احساس غم و اندوه یا عصبانیت یا ناامیدی را تجربه میکند، اما اگر این احساسات از بین نروند یا آنقدر قوی شوند که عملکرد طبیعی شما را دشوار کند، این میتواند منجر به بیماری روانی شود.
شما به سلامت روانی مناسب و خوب نیاز دارید، تا بتوانید با مشکلات زندگی روبرو شوید، روابط سالم با دیگران داشته باشید و از زندگی لذت ببرید و اینکه بدانند، مشکلات بهداشت روان، رایج است و نشانه ضعف نیست.
سلامت روان شما مانند سلامتی جسمی شماست و اگر هرچه زودتر درمان شود، بهتراست؛ بنابراین اگر در زندگی با مشکل و مسئله دشواری مواجه هستید که سلامت روان شما را تهدید میکند، با سکوت، رنج نکشید و به دنبال کمک بروید.
آیا سبک تغذیه صحیح نقشی در داشتن روانی سالم و مطلوب دارد؟
بله، تحقیقات قابل توجه زیادی وجود دارد که ارتباط بین رژیم غذایی و سلامت روان را نشان میدهد. نتایج یک کارآزمایی کنترل شده جدید روی مردان نشان داد که بهبود رژیم غذایی، فقط به مدت سه هفته علائم افسردگی را کاهش میدهد و میتواند اثربخشی طولانی مدتی در افزایش خلق و خو ایجاد کند.
مغز ما به مواد مغذی خاصی از جمله پروتئین و ویتامینها نیاز دارد تا مواد شیمیایی موجود در آن به خوبی کار کند. برخی از مواد مغذی در سلامت روان دخیل هستند؛ از جمله اسیدهای چرب امگا 3، ویتامین B و D، اسید فولیک و روی. این مواد پیش سازهای هستند که با علائم افسردگی مرتبط است و معمولاً کمبود این مواد و سایر مواد مغذی، میتواند علائم بیماری روانی را افزایش دهد. مراقبت از خود از لحاظ جسمی در دراز مدت فواید خوبی برای بهزیستی ذهنی شما نیز ایجاد خواهد کرد.
آقای دکتر! همواره انجام ورزش و تحرک فیزیکی به عنوان عامل نشاط و شادی مورد توجه همه کارشناسان حوزه سلامت قرار دارد، این موضوع در سلامت روان چه نقشی را ایفا میکند؟
یک مطالعه برجسته توسط مؤسسة Black Dog استرالیا نشان داد که اختصاص زمان اندکی به ورزش، صرف نظر از شدت آن، میتواند به جلوگیری از افسردگی و افزایش سلامت روان کمک کند. یافتههای پژوهشی نشان دادهاند، مردان غیرفعال 60درصد بیشتر از مردان فعال در معرض افسردگی هستند.
اما اگر ساعات طولانی مشغول کار باشید و نتوانید ورزش کنید، چه؟ خبر خوب این است که حتی یک پیادهروی روزانه 10 تا 20 دقیقه میتواند بهزیستی روانی و ذهنی شما را بهبود بخشد. یافتههای بزرگترین و گستردهترین مطالعه که در مجله روانپزشکی آمریکایی منتشر شده است، نشان داد که حتی یک ساعت فعالیت در هر هفته (خواه یک پیاده روی ساده یا یک جلسه وزنه برداری) میتواند سلامت روان را بهبود بخشد. محققان دریافتند، که حتی پنج دقیقه ورزش، ماده شیمیایی مفیدی به نام «اندورفین» را آزاد میکند که باعث میشود احساس بسیار بهتری نسبت به قبل داشته باشیم.
بسیاری از روانشناسان تأکید دارند یکی از روش های تخلیه استرس و افکار ناراحت کننده روزانه نوشتن این موضوعات بر روی کاغذ است و این راه مؤثری برای تخلیه این افکار آزار دهنده است؛ در این باره بیشتر توضیح دهید.
کلیشهها در مورد مردان را خُرد کنید و بگذارید آن احساسات مردانه بر روی کاغذ جاری شوند. تحقیقات نشان داده است که نوشتن در مورد احساسات، میتواند به کاهش استرس یا اضطراب کمک کند؛ به ویژه هنگامی که در یک رویداد آسیبزا قرار دارید، نوشتن آنچه شما را تحریک و مضطرب کرده است و سپس از بین بردن آن، میتواند به پاک کردن ذهن شما کمک کند.
نوشتن عباراتی که بیانگر احساسات واقعی باشند، باعث کاهش نمرات افسردگی در بین افرادی با اختلال افسردگی اساسی شده است. نیازی به شکسپیر بودن نیست! فقط یک قلم و کاغذ را بردارید و شروع به نوشتن کنید. اگر هنوز نمیدانید از کجا شروع کنید، فقط سعی کنید آنچه را که هر روز به خاطرش سپاسگزار هستید را یادداشت کنید. ابراز سپاس، علائم افسردگی را کاهش داده و سلامت روان را بهبود میبخشد.
زمان با کیفیتی را در محیطی کاملاً مردانه با دوستان خود بگذرانید
ارتباطات و تعاملات اجتماعی با افراد چه نقشی در داشتن سلامت روان دارد؟
کارشناسان توافق دارند، پیوند اجتماعی برای سلامت روان ضروری است. مطالعات نشان داده است که حمایت اجتماعی، خواه از طرف دوستان و افراد خانواده باشد یا افراد مهم، به شدت با افزایش سلامت روانی و جسمی همراه است. همچنین گذراندن وقت با یک دوست میتواند تأثیر یک تجربه استرسزا و منفی را تضعیف کند. ارتباطات با کیفیت اجتماعی شانس بروز مشکلات سلامت روان مانند افسردگی ، اضطراب و ایجاد اعتیاد را کاهش میدهد. پس حتماً روابط دوستانه را در اولویتهای خود قرار دهید.
آیا کمک کردن به همنوع و مشارکت در امور خیر و رفع نیازهای دیگران میتواند به عنوان عامل موثردر سلامت روان مردان نقش آفرینی کند؟
در این مورد باید گفت نتایج یک مطالعه اخیر از گروه اقتصاد دانشگاه زوریخ (Zurich) نشان داد که بین سخاوتمند بودن و احساس خوشبختی رابطه قوی وجود دارد. محققان با استفاده از تصویربرداری شدت امواج مغناطیسی به بررسی مکانیسمهای مغز در هنگام رفتار سخاوتمندانه پرداختند و نتیجه گرفتند، این رفتار را با احساس خوشبختی در ارتباط است. آنها دریافتند که اعمال نوع دوستانه، ناحیهای از مغز که مرتبط با چرخه پاداش است را فعال میکند؛ بنابراین با یک کمک ساده به همکار یا دوست خود یا هر فرد نیازمندی، سلامت روان خود را تضمین کنید.
*خوب بخوابید
همواره تأکید میشود خواب ناکافی و به ویژه استراحت شبانه در کیفیت سلامت جسمی و روانی افراد در روز بعد تأثیر زیادی به دنبال دارد، این موضوع در سلامت روان افراد به ویژه مردان چه تأثیراتی دارد؟
تعداد قابل توجهی از پژوهشهای علمی رابطه قوی بین مشکلات خواب و اضطراب و افسردگی را نشان دادهاند. اگر به خوبی نمیخوابید، این مشکل میتواند بر تصمیمگیری، خلق، روحیه، سلامت روان و توانایی شما در پیشبینی امور تأثیر منفی بگذارد.
روانشناسان دانشگاه وارویک انگلستان (Warwick) دریافتند که بهبود کیفیت خواب میتواند، میزان سلامت روحی و روانی برابر با کسانی که برنده یک جایزه300 هزار دلاری در قرعهکشی شدهاند را به همراه آورد.
برای کمک به خواب خوب شب، سعی کنید زودتر، دستگاههای دیجیتالی مثل موبایل، کامپیوتر، تلویزیون و ... خود را خاموش شود، کافئین را قطع کنید و یک روال منظم برقرار کنید.اگر نمیتوانید خواب شب را مدیریت کنید، یک چُرت بعد از ظهر را در برنامه خود قرار دهید، تحقیقات جدید نشان داده است که حتی یک چرت زدن کوتاه و سریع نیز میتواند روحیه شما را بهبود بخشد.
مدیریت کردن امور مالی و درآمدی میتواند موجب آرامش روان افراد شود؟
بله، مشکلات مالی برای مردان یکی از بزرگترین منابع استرس است. مردان غالباً احساس میکنند که بار تأمین امنیت مالی برای خانواده، به طور کلی بر دوش آنها است. منابع زیادی وجود دارد که به شما کمک میکند تا بتوانید پول خود را مدیریت کنید، اما اگر بیش از حد غرق در مشکلات مالی هستید، یک مشاور مالی میتواند به شما در کنترل بدهیها و برنامه ریزی مالی کمک کند و طرحی را در دستور کار خود قرار دهید تا به شما در بازگشت مجدد کمک کند.
آقای دکتر! درباره نقش تمرینهای آرام سازی در سلامت روان افراد توضیح دهید و بیان کنید این موضوع به چه میزان میتواند باعث آرامش افراد به ویژه جامعه مردان شود؟
تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن و یوگا سیستمهای پاسخ به استرس را تعدیل میکند و به کاهش اضطراب و افسردگی کمک میکند؛ بنابر این اگر هنوز مراقبه و یوگا را امتحان نکرده اید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که تمرینهای سنتی و باستانی را ترک کنید.
حتی اگر به طور حرفهای هم با تمرینهایِ یوگا آشنایی ندارید، هر روز زمانی را به تمرینات تنفسی اختصاص دهید و راهی برای استراحت متناسب با شیوه زندگی خود پیدا کنید تا بتوانید ذهن خود را پاک کنید و یک قدم عقبتر از آنچه که باعث استرس شما شده است، بروید.
ذهن آگاهی نیز یک روش اثربخش است که با ایجاد تمرکز بر روی تنفس، حضور در لحظه (زمان حال) و فکر نکردن به گذشته یا نگرانی از آینده، موجب افزایش سلامت روان شما خواهد شد. سعی کنید به گذشته نپرداخته یا نگران آینده نباشید، این فقط سطح استرس شما را افزایش میدهد؛ بنابراین بر روی قدردانی از حال و مکان فعلی خود متمرکز شوید. لازم به ذکر است که آموزش این تمرینهای مؤثر در محیط مجازی قابل دسترسی است و انجام آنها بسیار ساده و در هر زمان و مکانی امکانپذیر است.
اگر مدام افکارتان منفی است، شما کم کم از لذت بردن از زندگی دور میشوید. برای یادگیری مثبت اندیشی بیشتر تلاش کنید. اگر با دیدگاه مثبت به راهی که در مقابل چالشهایی که باید با آن روبرو شوید و به آنچه در مقابل شما قرار دارد نزدیک شوید، به طرز چشمگیری تغییر خواهید کرد و به احتمال زیاد به جای مشکلات، فرصتها را میبینید.
نقش سازمانها و دستگاههایی که عدهای از افراد در آن مشغول به کار هستند در ایجاد جوی آرام و داشتن سلامت روان کارکنان خود چگونه است؟
*شرکت در آموزشهای رسمی و تخصصی که به صورت رایگان ارائه میشود
برای تمامی سازمانها، ادارات، بانکها، شرکتهای دولتی و غیر دولتی کارگاههایی جهت توانمندسازی روانی کارمندان و پرسنل در سطح کشور توسط روانشناسان در زمینههای مختلف مثل مهارتهای زندگی، مدیریت استرس، تاب آوری، خودکارآمدی و ... اجرا میشود.
متأسفانه باز هم آمار نشان میدهد استقبال اعضاء و کارکنان زن از این آموزشها نسبت به مردان بیشتر است. شما به احتمال زیاد هرگز نمیتوانید مشکلات را از زندگی خود به طور کامل حذف کنید؛ بنابراین بهترین و حداقل کاری که میتوانید انجام دهید یادگیری نحوه مدیریت، کنار آمدن و کاهش آنها است.
بخش عظیمی از جامعه مردان کارمند یا عضو هر کدام از این اُرگان ها هستند؛ بنابراین از این فرصتها استفاده کنید و در این آموزشها شرکت کنید تا در زمان لازم از این تکنیکها و آموزشها بهره ببرید.
موضوع توجه به مسائل معنوی و اعتقادی به ویژه در دورانی که به دلائل مختلف اقتصادی و اجتماعی اضطراب و نگرانی بسیاری افراد را درگیر کرده است چه نقشی در آرامش افراد به ویژه مردان به عنوان نیروی محوری خانواده و جامعه دارد؟
اعتقاد داشتن به قدرتی بزرگتر از خود (خدا) آسایش و آرامش روانی بسیار خوبی فراهم میکند. در دنیایی پُر آشوب و پُر دغدغه امروزی تکیه به چنین ارزش بالایی و داشتن چنین نیروی معنوی، به زندگی معنای بیشتری میبخشد و بخش عظیمی از این مشکلات و دغدغهها فقط یا فکر کردن به این قدرت مطلق به خودی خود از بین خواهد رفت.
همانطور که گفته شد، موارد بالا، راهکارهایی در دسترس و غیر کلینیکی برای افزایش سلامت روان در مردان هستند و مسلماً برای حل مشکلات اساسی و بحرانیِ سلامت روان در مردان، هر یک از ما به عنوان عضوی از جامعه وظیفه داریم تا کلیشههای جنسیتی را از بین ببریم و گفتوگو درباره سلامت روان مردان را رواج دهیم و به رسمیت بشناسیم تا این قشر از جامعه برای مراجعه به روانپزشک، روانشناس، مشاور یا مددکار و استفاده از طیف گستردهای از تکنیکهای مدرن و روشهای درمانی تخصصی ترغیب شوند.