افراد زیادی در دنیا پس از اتمام دوران تحصیل در مدرسه با اهداف مختلفی به دنبال ادامه تحصیل در دانشگاه هستند و معمولاً در همه کشورها برای ورود به دانشگاهها به خصوص دانشگاههای برتر و سطح بالا رقابت وجود دارد. اما این رقابت در کشورهای مختلف از لحاظ سطح و نوع متفاوت است و معمولاً کشورها برای پذیرش افراد در دانشگاهها ساز و کارهای متفاوتی را طراحی کردهاند تا ضمن استفاده بهینه از امکانات و همچنین حفظ سطح کیفی آموزش، افراد را بر اساس توانمندی و استعداد پذیرش کنند. این ساز و کار سالهای سال است در ایران بر اساس برگزاری یک آزمون سراسری تحت عنوان «کنکور» اجرایی میشود.
به گزارش عطنا، دکتر شجاع احمدوند، معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی در میزگردی در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در سخنانی گفت: در واقع امروزه با توجه به اینکه حجم داوطلبان ورود به دانشگاه در دوره دکتری افزایش پیدا کرده است خود دانشگاهها نیز اعتقاد دارند که وجود آزمون مقدماتی برای این حجم از داوطلبان در دانشگاه لازم است اما سهم این آزمون باید ۳۰ درصد پذیرشها را به خود اختصاص دهد. با این نوسان که در تراز آزمون کتبی و مصاحبه علمی وجود دارد لازم است میزان و سطحی تعیین شود که بر اساس آن عنوان کنند دانشگاهها پایینتر از تراز مشخص مجاز به پذیرش دانشجو نیستند در واقع حداقل تراز پذیرش دانشجو در هر دو سطح (آزمون کتبی و مصاحبه) دکتری تعیین شود. اما در عین حال وجود آزمون به عنوان یک فیلتر برای ساماندهی ورود دانشجویان دکتری در شرایط فعلی میتواند قابل قبول باشد.
دکتر احمدوند همچنین خاطرنشان کرد: برگزاری کنکور به عنوان یک فیلتری است که دست اندرکاران آموزش عالی معتقد هستند این فیلتر در حال حاضر در سه بخش کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تدوین شده است اما باید توجه داشته باشیم آموزش درست شامل سه بخش "دانش یا توزیع دانش"، "توزیع مهارت" و در نهایت "توزیع یا تعریف نگرش و یا بینش" است. به نظر من مرحله اول آزمون دکتری تا حدودی بخش دانش را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد اما در مرحله مصاحبه ما سه بخش اساسی یعنی سنجش مهارتها و بینش را معمولاً در مرحله دوم ارزیابی میکنیم. به این شکل که در یک بخش از کار مصاحبه ما سوابق آموزشی فرد را ارزیابی میکنیم.
به گفته وی، در زمینه جذب دانشجو نیز توجه به این موضوع که دانشجویی دورههای تحصیلی خود را در دانشگاه برتر طی کرده یا در دانشگاههای سطح پایین، عدم عدالت نیست چرا که در همه کشورهای دنیا یکسری دانشگاهها در رنکینگ بالاتر قرار میگیرند و این افتخار است که دانشگاهی بخواهد دانشجویان خود را از فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر جذب نمایند. بنابراین ما سوابق آموزشی دانشجویان را در بخش مصاحبه مورد سنجش قرار میدهیم و در بخش دیگر مصاحبه نیز سوابق علمی و پژوهشی آنها ارزیابی میشود. اگرچه متأسفانه ما تا حدودی در این زمینه با موضوعاتی نظیر مقالهسازی، تخلف علمی، کپیکاریها و … مواجه هستیم. به طوری که گاه مشاهده میکنیم دانشجوی ۲۴ یا ۲۵ ساله حدود ۳۰ مقاله علمی ارائه میکند، در حالی که ما خود اشراف داریم نوشتن یک مقاله به چه اندازه زمان و انرژی نیاز دارد اما این چگونه ممکن است که یک فرد ۲۲ یا ۲۳ ساله این حجم از مقاله را برای ورود به دوره دکتری عرضه میکند. ما در این زمینه باید تا حدودی تردید کنیم اگرچه ما در دانشگاه علامه طباطبائی سیستمی را برای سنجش این مقالهها قرار دادهایم اما در واقع این طبیعی است که بخواهیم دانشجویی را در دوره دکتری پذیرش کنیم که حداقل یک یا دو مقاله علمی- پژوهشی منتشر کرده است و این سابقه بیانگر این است که فرد مورد نظر توانایی پژوهش را دارد و میزان اهلیت او برای ورود به مقاطع بالاتر ارزیابی میشود.
دکتر احمدوند ادامه داد: وضعیت امروز آزمونهای دکتری به شرطی که وضعیت از 50 درصد نمره کتبی و 50 نمره علمی به نفع دانشگاهها به ۸۰ درصد نمره مصاحبه 20 درصد نمره کتبی تغییر یابد تا دانشگاهها با دست بازتری دانشجویی خود را انتخاب کنند شیوه بسیار مؤثرتر در جذب دانشجویان دکتری خواهد بود. اگرچه ممکن است در مواردی اعمال سلیقه صورت بگیرد اما قاعدتاً در این موضوع به دلیل اینکه درپی تصمیمگیری جمعی بوده و با حضور حداقل پنج نفر صورت میگیرد اعمال سلیقهها بسیار کمتر اتفاق میافتد.
معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص شیوه پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد نیز گفت: متأسفانه بیشترین مشکل پذیرش دانشجویان ما امروزه در عرصه کارشناسی ارشد است چرا که نه سوابق تحصیلی چندان در این موضوع دخالت دارد و مشکل دیگر این است که افراد از رشتههای غیرمرتبط در رشتههای دیگر وارد میشوند مثلاً یک دانشجویی کارشناسی فنی دارد، اما به دلایلی اعم از عدم موفقیت در این رشته در دوره ارشد رشته غیرمرتبط را انتخاب میکند این در حالی است که فرد پایههای علمی لازم را در دوره کارشناسی در خصوص آن رشته کسب نکرده است و در نتیجه ما در کلاسهای ارشد با دانشجویانی متوسط و متوسط به پایینی مواجه میشویم. ادر حالی که اگر پذیرش دانشجویان ارشد نیز با مصاحبه ۵۰ درصدی سهم دانشگاهها مواجه باشد بسیاری از مشکلات حل میشود.
وی همچنین در خصوص شیوه پذیرش دانشجوی کارشناسی و برگزاری کنکور در خصوص این دانشجویان نیز گفت: به نظر من در حال حاضر ما چاره یا جایگزینی برای حذف کنکور و پذیرش دانشجوی کارشناسی در شرایط فعلی نداریم. ضمن اینکه باور دارم تفکیکی بین رشتههای پر متقاضی نظیر پزشکی، دندانپزشکی، حقوق و … وجود دارد. چرا که ما همچنان ناگزیریم پذیرش دانشجویان در این رشتهها از طریق یک سیستم واحد مانند آزمون سراسری صورت بگیرد اما در سایر رشتهها باید سوابق تحصیلی در نظر گرفته شود اگرچه باید نوع سوالات کنکور سراسری نیز استانداردهای لازم را به ویژه در آن سه سطح یعنی دانش، مهارت و بینش داشته باشد این در حالی است که امروزه سوالات کنکور ما عمدتاً دانشی هستند و دو سطح دیگر مورد توجه قرار نمیگیرند. در واقع فردی که بخواهد پزشک این جامعه شود، فقط وجود سوالهای دانشی برای بررسی آن فرد کافی نیست و نیازمند به سطح بالاتری از تجزیه و تحلیل دارد که در سوالات فعلی این حجم پیگیری نمیشود.
معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص پذیرش دانشجویان دکتری با بیان اینکه فرآیند پذیرش دانشجوی دکتری در کشور متفاوت و نامناسب است، گفت: در حال حاضر مشکل اصلی به سیاستهای کلان آموزش عالی برمیگردد. شرایط به گونهای است که همه تلاش میکنند در ایران همه دکتر شوند مگر اینکه خلاف آن صادر شود. در واقع تعداد ورودیهای دانشجویان دکتری به اندازهای افزایش پیدا کرده که ما نمیتوانیم از طریق یک فرآیند مناسب جذب دانشجویان را بررسی کنیم.
وی با تاکید بر ضرورت ایجاد طرحی نو در شیوه ورود دانشجویان به دانشگاهها، خاطر نشان کرد: اگر این امر اتفاق بیفتد ما باید روزانه شاهد ابتکارات، نوآوریها و اختراعات زیادی در دانشگاهها باشیم ولی یادمان باشد که برخی مسائل در کشور به اندازهای قدیمی و زنگ زده شده که مایل به بیان مجدد آن نیستم.
احمدوند، موضوع کنکور را از جمله این مسائل قدیمی حل نشده دانست و افزود: سالها است که این موضوع را از طریق رسانههای مختلف مطرح میکنیم اما کسی در کشور حرف جدیدی را در این زمینه بیان نمیکند و برای این سوال که چرا با وجود نخبگان، هنوز مجلس شورای اسلامی باید در مورد شیوههای ورود به دانشجویان تصمیم گیری شود، پاسخی داده نشده است.
معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه این موضوع در هیچ کشور دنیا قابل قبول نیست که چرا با وجود اینکه ما در کشور موضوعات و مشکلات متعدد داریم مجلس شورای اسلامی باید در مورد نوع، تعداد و سهمیههای ورود به دانشگاه تصمیمگیری کنند، ادامه داد: به نظر من علت این موضوع ضعف دانشگاهها و وزارت علوم است؛ چراکه دستاوردهای وزارت علوم به اندازهای نیست که بتواند در سیاستگذاریهای کلی کشور تأثیر گذار باشد.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که چرا با وجود افراد و کارشناسان بسیار برجسته، تعدادی در مجلس شورای اسلامی در خصوص موضوعاتی چون افزایش سهمیه طیف خاصی از داوطلبان و کنکور تصمیم گیری میکنند، ادامه داد: ساز و کارهای فعلی ما در خصوص تصمیم گیریهای آموزش عالی غلط است و ما در طول سالهای متعدد این فرصت را داشتیم که بتوانیم در این زمینه تصمیمگیری کنیم.
احمدوند در خصوص اختصاص سهمیه به داوطلبان کنکور اظهار کرد کرد: اگر فردی با ایثارگری جان خود را به خطر انداخته و دچار معلولیت شد و یا مسائل دیگری که باعث میشود داوطلبان سهمیهای را برای ورود به دانشگاهها داشته باشند، در بررسیها باید این نگاه را داشته باشیم که پوشش این گونه از مطالبات داوطلبان، نیازمند حاکمیت مدیریت است تا در نهایت اجرای آن از ایجاد بیعدالتی بین دانشجویان سهمیهای و سایر دانشجویان جلوگیری کند.
وی اضافه کرد: برداشت من این است که متأسفانه حاکمیت ما با اعمال سهمیه به داوطلبان ایثارگر و غیره راحتترین راه را برای حمایت از این داوطلبان در پیش گرفته است به گونهای که هر زمانی که قشری مطالبهای داشتند سهمیهای را برای آنها در نظر گرفتند. در صورتی که این مسیر درست نیست.
احمدوند با بیان اینکه تنها کشور ما نیست که با موضوع سهمیهها مواجه است، کشورهای دیگر نیز گروهی از مردم با حضور در جنگ ایثارگری کردهاند، یادآور شد: اما تخصیص سهمیه راهکار مناسبی برای حمایت از آنها نیست و اینکه چرا نهادهای قانونگذاری ما وارد این موضوعات میشوند دارای اشکال است.
به گفته وی، در همه کشورها فرآیند آموزش عالی با سیاست کاملاً جدا است و این گونه نیست که حوزه قانونگذار در خصوص مسائل آموزشی تصمیمگیری کنند.
وی با تاکید بر اینکه تصور نمیکنم سهمیه در کنکور در حوزه قانونی و حقوقی قرار گیرد و این امر کاملاً اجرایی است، ادامه داد: نباید تصمیمگیری در این مسائل به نهادی فراتر از وزارت خانه واگذار شود اما متأسفانه حاکمیت ما راحتترین راه را برای حمایت از این داوطلبان اجرا میکند در حالی که در دنیا به جای اعمال سهمیه، برای اینکه این سرمایههای اجتماعی را از دست ندهند و در میان مردم "خودی" و "غیرخودی" ایجاد نکند با پرداخت هزینههای لازم اقدام به حمایت از آنها میکند.
معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: دولت اگر میخواهد برای مردم محروم و ایثارگر و یا فرزندان هیئت علمی هزینه کند باید شرایط در جهت تقویت کردن آنها باشد نه اینکه با در نظر گرفتن سهمیهای، حق سایر داوطلبان را نادیده بگیرد. نتیجه چنین سیاست گذاری این میشود که یک داوطلبی با رتبه ۱۰ هزار و با سهمیه در کنار فردی که رتبه ۵۰۰ کسب کرده است قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه این نوع سیاستها مشکلزا است، اظهار کرد: من میپذیریم باید به مطالبات بخشهای از جامعه توجه شود اما راه آن اتخاذ سهمیه نیست بلکه توانمند کردن آن است چرا که افرادی که با سهمیه وارد کلاسهای درس میشود در دوران تحصیل نیز با مشکلات زیادی مواجه میشود که نمونه آن افزایش حجم مشروطیهای این دسته از داوطلبان است.