عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه دانشجویان صرفاً اصطلاح حدیثی و قرآنی یاد میگیرند، بیان کرد: متأسفانه از یک طرف کار تیمی و گروهی وجود ندارد و از طرف دیگر کلانطرحها نیز در نظر گرفته نمیشود. لذا وضعیت پژوهش به سمت مطلوب هدایت نمیشود.
به گزارش عطنا و به نقل از ایکنا ،عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه دانشجویان صرفاً اصطلاح حدیثی و قرآنی یاد میگیرند، بیان کرد: متأسفانه از یک طرف کار تیمی و گروهی وجود ندارد و از طرف دیگر کلانطرحها نیز در نظر گرفته نمیشود. لذا وضعیت پژوهش به سمت مطلوب هدایت نمیشود.
عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: برای همین است که پژوهشها کلان نیستند و مجموعهای از نیازها را پوشش نمیدهند. همچنان که سطح آنها نیز علمی و بینالمللی نیست. علاوه بر این، شاهدیم که پژوهشها بیشتر بنیادی هستند و مطالعات میانرشتهای بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است. بحث دیگر این است که باید مؤسسات و نهادهایی که متولی امر پژوهش هستند شروع به کار کنند تا بتوانیم کلانطرح پژوهشی داشته باشیم و آنها این کلانطرح را اجرا کنند.
اشرفی در ادامه افزود: از مزیتهای این کار و تعریف کلانطرح از سوی مؤسسات پژوهشی میتواند این باشد که متخصص، بودجه و زمان بیشتری داشته باشند، چراکه از استقلال و جایگاه ویژهای برخوردارند. همچنین باید توجه داشت که در دانشگاههای ما نهادهای متولی پژوهش در حوزه قرآن و حدیث شکل نگرفته و یا کم شکل گرفته است. مثلاً انجمن علمی که در حوزه قرآن و عترت پژوهش کند نداریم، البته دو مورد هست اما این دو مورد خیلی محدود و با یک فضای محدودی پیش میرود. یا مثلاً پژوهشکدههایی در دانشگاهها نداریم و فقط یک مورد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و یک مورد هم در دانشگاه آزاد وجود دارد.
این عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه بیان کرد: بنابراین نیازمند کلانپروژههایی هستیم که در سطح ملی و بینالمللی تعریف شوند و پژوهشها در این حوزه انجام شود. متأسفانه طرحی وجود ندارد که بتواند مجموعهای از نیازهای جامعه را در ارتباط با هم ببیند و برای آنها برنامهریزی کند.
وی با اشاره به روند روبه رشد پژوهشکدههای حوزوی بیان کرد: از طرفی در حوزه علمیه میبینیم که مراکز پژوهشی حوزه اسلامی خوب شکل گرفته و حدود 20 پژوهشکده وجود دارد که افراد حاضر در این پژوهشکدهها یا حوزوی هستند یا دانشگاهی - حوزوی. اگر هم پژوهشهایی خوبی انجام شده، همین پژوهشکدهها انجام دادهاند. برای نمونه دایرةالمعارف قرآن کریم را در نظر بگیرید که کلانپروژه است و در دانشگاه اتفاق نیفتاده و نمیافتد، اما در حوزه این اتفاق افتاده است.
این استاد دانشگاه در ادامه به ارائه راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات موجود پرداخت و بیان کرد: با توجه به این وضعیت، به نظر میرسد باید چند راهکار را از جهت نهادی پیگیری کنیم. یکی اینکه برخی نهادها مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا مرکز پژوهشی یا پژوهشکدهای را بنیان بگذارد و بعد از آن، بتواند کلانپروژهها و کلانطرحها را تعریف کند. به ویژه مطالعات میانرشتهای را تعریف کند که مطمئناً کار اشخاص نیست. اگر هم کار اشخاص باشد بسیار محدود و ناقص خواهد بود و بعد از مدتی به دلیل امکانات محدود آنها این مطالعات میانرشتهای ناقص میماند.
اشرفی تصریح کرد: همچنین وزارت بهداشت میتواند متولی این امر باشد و مباحث میانرشتهای مربوطه را در دستور کار خود قرار دهد. البته هر چند که این اتفاق تا حدودی افتاده و مرکز پژوهشی قرآن، روایت و طب در تهران و شیراز شکل گرفته است، اما این مقدار کار کفایت نمیکند و باید در قسمتهای دیگر نیز این کار را دیده شود.
عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به این سؤال که چرا نمیشود این کلانطرحها را در دانشگاهها انجام داد؟ بیان کرد: دو مشکل در این زمینه وجود دارد؛ یک مورد نبود هماهنگی میان خود استادان حوزه تخصصی است؛ یعنی به عبارتی، اولاً ترجیح استادان با توجه به فضایی که برای ارتقای خود دارند و باید سالانه کار پژوهشی انجام دهند بر این است که شخصی کار کنند و همین مسئله نیز روزمرگی را به همراه خواهد داشت.
اشرفی با اشاره به دومین مشکل در این زمینه افزود: دومین اشکال این است که عمدتاً فرهنگ کار تیمی و کار گروهی در کشور ما جا نیفتاده است. یکی از ضعفهای ما این است که نمیتوانیم کار تیمی انجام دهیم. اگر 10 نفر را بگذارید نمیتوانند یک پروژه را کنار هم انجام دهند.
وی بیان کرد: یک وقت میگوییم کار گروهی است که هر کس بخشی از کار را انجام میدهد، اما در کار تیمی، در تصمیمگیری و تدوین همه به یک اندازه درگیر میشوند. میگویم که نه تنها کار گروهی و کار تیمی خوب شکل نگرفته، بلکه اصلاً فرهنگ آن نیز وجود ندارد و کارها بعد از مدتی ناقص میماند. علتی که در پژوهشگاهها نیز این مسئله کمتر اتفاق افتاده ضعف کار تیمی است.
این عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر شاهد انجام پژوهشهای میانرشتهای هستیم، اما وضعیت این مطالعات چگونه است؟ گفت: یک بحث در اینجا تولید محتواست. فکر میکنم اولاً اشخاص هستند که این پروژهها و یا محتوا را تولید میکنند و نه سازمانی که از قبل فکر کرده باشد و پازلی را در نظر گرفته باشد. باز هم با مسئله فردی بودن در این حوزه نیز مواجه هستیم؛ بنابراین ما در بحث تولید محتوا نقشهای نداریم.
وی در ادامه افزود: قاعدتاً باید نظام علمی ما اتاق فکری داشته باشد که البته دارد و آن هم شورای عالی انقلاب فرهنگی ماست و باید این شورا و دبیرخانه و کمیسیون قرآن و عترتی که دارد، این نقشه را داشته باشد و به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش یا وزارت بهداشت ارائه کند؛ یعنی برنامه کلان خود را بدهد و در آن قالب از آنها بخواهد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: نمیخواهم بگویم که این برنامه و نقشه وجود ندارد، اما حداقل این است که جامعه علمی از آن اطلاعی ندارد. اگر وجود دارد در عین حال فاصلهای بین آن نقشه و استاد دانشگاه وجود دارد. نکته دیگر اینکه گاهی در مطالعات میانرشتهای پژوهشهایی انجام میشود، اما توزیع نمیشود.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلاتی که در حوزه قرآن و حدیث است اینکه اساتید پژوهشهای بنیادین انجام میدهند و اگر هم وارد مطالعات میانرشتهای میشوند باز هم در مبانی و اصول تمرکز میکنند. اگر کاری انجام شده این کار توزیع نمیشود. لذا باید محتوا را توزیع کنیم تا کسانی که علاقهمند هستند بتوانند ارتباط برقرار کنند و آن کار را ادامه دهند.
اشرفی در پاسخ به این سؤال که سرفصلهای رشته قرآن و حدیث در حال چگونه است و آیا نیازمند بررسی دارد یا خیر؟ بیان کرد: سرفصلی که وزارت علوم سه سال قبل تصویب کرده، هر چند که از سرفصلهای قبلی بهتر است اما باز هم نیاز به کامل شدن دارد. ولی نکتهای که وجود دارد این است که فضای پژوهش ما چون شخصمحور است به ویژه در دانشگاهها، بنابراین آثار پژوهشی تا حدودی ترجمهمحور شده است.
وی بیان کرد: مثلاً در سرفصل جدید درسهایی که ناظر به استشراق است بیشتر به سمت کتابهایی که در غرب نوشته شده متمایل است. پژوهشها به جای اینکه مبتنی بر خود قرآن و حدیث باشد، مبتنی بر مباحث پیرامونی قرآن و حدیث شده و مباحث پیرامونی را چون غربیها بهتر کار کردهاند به آن سمت متمایل شدهایم؛ یعنی یک جریان از محتوا به سمت پیرامون محتوا رفتن رخ داده است.
این عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: برای مثال وقتی به استخر میرویم به جای آنکه از آب آن استفاده کنیم، مدام استخر را دور میزنیم و قابلیت آب و عمق آن را میگوییم. زمانی از آب استفاده میکنیم که در آن شنا کنیم، ولی با دور زدن دور استخر اتفاق خاصی را رقم نمیزنیم. اصل آن چیزی که در استخر به درد شما میخورد آب است. خیلی اوقات در حوزه قرآن و حدیث وارد آب نمیشویم و از آن محتوا و منبع اصلی که خود قرآن و حدیث باشد دور هستیم.
وی در انتهای با طرح این پرسش که تا چه میزان به تربیت دانشجویان حدیثخوان و حدیثدان اقدام کردهایم، گفت: در مقابل این مسئله باید دید که چقدر به دانشجو اصطلاح حدیثی و قرآنی آموزش داده میشود. روش تفسیر، تاریخ قرآن و... را میگوییم، اما اینکه سراغ اصل مطلب برویم، خیر، این گونه نیست. روش تفسیری زیاد است، اما در مقایسه با تفسیر چه تعدادی است؟ لذا سرفصلها نیز میتواند بیشتر مورد توجه قرار گیرد.