۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۶:۲۵
کد خبر: ۲۶۹۶۲۱
حسین نقاشی، دبیر اسبق انجمن دانشگاه تهران

دبیر اسبق انجمن دانشگاه تهران و مدیر جدید روابط عمومی شورای اسلامی شهر تهران، در ویژه‌برنامه 16 آذرماه، گرامیداشت  روز دانشجو، در رابطه با نحوه مواجهه محافظه‌کاران با واقعیات اظهار کرد: در طول سال‌های اخیر محافظه‌کاران و تندروها دچار سندرم قلب شده‌اند، به این معنا که هر واقعیتی را دگرگون می‌کنند، به این ترتیب که یا آن را فرومی‌کاهند و یا استحاله می‌کنند.


به گزارش خبرنگار عطنا، حسین نقاشی ۱۳ آذرماه در ویژه‌برنامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی به مناسبت روز دانشجو در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه (گزارش تصویری) در رابطه با چهار ستیز و سازش دائمی انقلاب اسلامی که درباره ماهیت و نظام برخواسته از انقلاب است، گفت: نخست، ستیز با سلطه، هژمونی‌خواهی و وابستگی در مقابل سازش استقلال و ملی‌گرایی، دوم، ستیز با خودکامگی در مقابل سازش آزادی‌خواهی و دموکراسی، سوم، ستیز با فقر و عقب‌ماندگی در مقابل سازش برابری و توسعه یافتگی و چهارم، ستیز با فساد و تبعیض در مقابل سازش شفافیت، پاکدستی و عدالت‌خواهی.


وی ضمن بیان اینکه محافظه‌کاران با بسیاری از عناصر مورد نظر ما همراه هستند، گفت: این افراد به‌طور اسمی با برخی از این مفاهیم موافق هستند اما در مقابل، رسماً به مفاهیمی همچون دموکراسی، ملی‌گرایی و آزادی‌خواهی اعتقادی ندارند؛ برای مثال آنها هیچ‌گاه صراحتاً مخالفت خود را با عدالت‌خواهی اعلام نمی‌کنند اما در عمل طور دیگر رفتار می‌کنند.


نقاشی در رابطه با نقطه کانونی اختلاف جریان‌های دموکراسی‌خواه با نیروهای محافظه‌کار در کشور اذعان کرد: نقطه کانونی این اختلافات عنصر دوم، یعنی ستیز با خودکامگی در مقابل سازش آزادی‌خواهی است، و از آنجایی که محافظه‌کاران نسبت به مقولاتی همچون آزادی‌خواهی برداشت و قرائتی دینی و مذهبی دارند، نمی‌توانند با این مفاهیم سازگاری داشته باشند.


وی در ارائه تعریفی مینیمال از دموکراسی‌خواهی بیان کرد: در یک سیستم سیاسی دموکراسی باید امکان نصب و نقد و عزل تمامی حاکمان در تمام سطوح به‌صورت مسالمت‌آمیز و قانونی وجود داشته باشد، به‌طوری که زمامدار مادام‌العمری وجود نداشته باشد و گردش زمامداری به‌طور مستمر و در قالب احزاب سیاسی و فرایندهای انتخاباتی باشد؛ همچنین در چنین نظامی سران کشور فساد و تبعیض را در عمل ترویج نمی‌کنند و مانع گسترش فقر می‌شوند.



انجمن‌های ما در سال‌های اخیر بیش از حد سیاسی بوده‌اند



نقاشی در بیان تفاوت سلطه و هژمونی گفت: هژمونی طبقات اجتماعی فرادست و سلطه‌گر به گونه‌ای است که علاوه بر سلطه اجتماعی و اقتصادی که به فرودستان دارند فرهنگ خود را نیز به این طبقه تحمیل می‌کنند، یعنی طوری عمل می‌کنند که رفتار و ایدئولوژی آنها برای طبقه فرودست مصداق عقل سلیم به‌حساب بیاید به‌طوری که این طبقه فرودست حس دلشیفتگی خاصی نسبت به طبقه بالادست خود پیدا می‌کند.


وی ادامه داد: براین اساس در کشور نیروهایی وجود دارند که برخلاف آرمانهای انقلاب اسلامی، خودکامه و در تقابل با آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی هستند، طبقاتی هم وجود دارند که مجذوب و دل‌شیفته ایدئولوژی و سبک زندگی رایج در ایالات متحده آمریکا و طبقات بالادست هستند.


نقاشی در پایان ضمن بیان اینکه انجمن‌های ما در سال‌های اخیر بیش از حد سیاسی بوده‌اند، اذعان کرد: این تشکل‌های می‌توانند سیاست را در کانال‌های دیگری همچون تئاتر، موسیقی و این دست برنامه‌ها پیگیری کنند، البته این به آن معنا نیست که از سیاست به معنای عینی آن فاصله گرفت اما اجرای چنین برنامه‌هایی در کنار یکدیگر می‌تواند مخاطب بیشتری جذب کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار