آنچه مسلم است درحالحاضر شرایط اقتصادی کشور چندان تعریفی ندارد و حوزههای مختلف کموبیش تحت تأثیر این موضوع قرار دارند. طبعاً ورزش قهرمانی و بهخصوص فوتبال حرفهای هم از این قاعده مستثنا نیست. بااینوجود نکته کلیدی اینجاست که در کشور ما اغلب نگرش درستی در این مورد وجود ندارد و بهجای اینکه به فوتبال بهعنوان یار و کمکحال اقتصاد نگاه شود، آن را زائدهای هزینهبر برای اقتصاد دولتی به شمار میآورند.
به گزارش عطنا به نقل از دنیای اقتصاد، وقتی پول قابلتوجهی صرف جذب یک بازیکن یا مربی خارجی میشود، صدای خیلیها درمیآید که در این وانفسای اقتصادی چرا اینهمه ریختوپاش الکی صورت میگیرد؟ این در حالی است که اگر پتانسیلهای واقعی ورزش قهرمانی و مخصوصاً فوتبال کشف شود، این قبیل مخارج نهتنها جنبه اسراف و دورریز پول نخواهد داشت، بلکه شکل یک سرمایهگذاری سودمند و سرشار از منفعت را به خود میگیرد.
بسیاری از تحلیلگران عقیده دارند در شرایط مالی نامناسبی که سالهای گذشته اروپا درگیر آن بود، ثروت آفرینی و گردش پول در لالیگا (مسابقات دسته اول لیگ فوتبال اسپانیا) به کمک اقتصاد این کشور آمد. مسئله اینجا است که ما از بسیاری از قابلیتهای پنهان فوتبال آگاه نیستیم؛ بنابراین نهتنها نمیتوانیم از این پدیده شگفتانگیز درآمد کسب کنیم، بلکه خیلی اوقات متضرر میشویم و بهجای اینکه بیهنری مسئولان و مدیران این حوزه را ملامت کنیم، به انتقاد از خود فوتبال میپردازیم.
چرا غول باشگاهی نداریم؟
بیایید یکبار دیگر به مسابقات دور رفت مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا نگاه کنیم. پرسپولیس و استقلال بهعنوان دو نماینده ایران در این مرحله برابر دو تیم قطری شکست خوردند. استقلال در تهران بدجوری به السد باخت و پرسپولیسیها هم به خاطر شکست خفیف برابر الدحیل در قطر، احساس رضایت کردند. بعدازاین دو بازی یکبار دیگر شنونده جملات تکراری با این مضمون بودیم که: «یک بازیکن آنها از کل تیم ما گرانتر بود.»
جلال حسینی در مصاحبهای بلندبالا تأکید کرده بود فاکتورهایی مثل غیرت و تعصب تنها تا جایی میتوانند اثرگذار باشند و بعدازآن مسائل فنی و تاکتیکی مثل حضور بازیکنان مؤثر و برخورداری از امکانات سختافزاری راهگشا خواهد بود. همیشه این بحثها را شنیدهایم. روزی که پرسپولیس چهار گل از الهلال خورد و روزی که استقلال شش گل از العین دریافت کرد هم همین مطالب مطرح شد. منتقدان راست میگویند. قرار گرفتن در مقابل بازیکنان تراز اولی مثل عمر خربین، بغداد بونجاح و ژاوی هرناندس ساده نیست.
در ارزیابیهای صورت گرفته قبل از مسابقات اخیر لیگ قهرمانان، گفتهشده بود الدحیل ۱۶۳ میلیارد تومان گرانتر از پرسپولیس است. حالا سؤال این است؛ آیا سالانه ۱۶۳ میلیارد تومان یا حتی ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیارد تومان در اقتصاد ایران پول درشتی است که صرف مهمترین باشگاههای کشور نمیشود؟ چرا یکی مثل بغداد بونجاح بهجای اینکه قاتل سرخابیها باشد، یکی از بازیکنان این دو تیم نیست؟
الدحیل و السد شاید کلاً ۷۰ هزار هوادار هم نداشته باشند، اما پرسپولیس و استقلال تنها در یک مسابقه میتوانند چنین جمعیتی را به استادیوم بکشانند. خب چرا تیمهای ما نباید غول باشگاهی آسیا باشند؟ مگر نه این است که تیم ملی ایران بههرحال توانسته در تمام این سالها صدرنشین رنکینگ فیفا در قاره باشد و دومرتبه پیاپی به جامجهانی صعود کند؛ خب چگونه است که باشگاههای ما نمیتوانند چنین جایگاهی داشته باشند؟
فوتبال باشگاهی ایران بیش از دو دهه است که طعم قهرمانی در آسیا را نچشیده و هر بار بعد از حذف نمایندههایمان میگوییم بضاعت ما همین است، اما واقعاً چرا باید اینطور باشد؟
چون ما به فوتبال به چشم یک «هزینه متفرقه» نگاه میکنیم که هرچقدر سبکتر باشد بهتر است. چرا باید استقلال آنقدر پول نداشته باشد که تیام و جباروف، مهمترین مهرههایش را نگه دارد و درنتیجه، آنها به تیمهای اماراتی و قزاقستانی بروند؟ آیا این تأسفآور نیست؟ آیا زشت نیست که فقدان استطاعت مالی منجر به شکست استقلال در آزادی و جریحهدار شدن احساس میلیونها نفر میشود؟
مدیران ما باور نمیکنند که پرسپولیس و استقلال اگر غول آسیا باشند، مثل آب خوردن میتوانند ده برابر این پولها را برگردانند. شاید لازم باشد چند سال پول خرج این تیمها کنیم، اما اگر این کار درست و اصولی انجام شود و سرخابیهای پایتخت در سطح منطقه و قاره به محبوبیت برسند، یک سرمایه معنوی عظیم ایجاد خواهد شد که تا ابد ازنظر مالی و غیرمالی برای ایران سودآور است. این دو تیم بهراحتی میتوانند بارسلونا و رئال مادرید منطقه باشند، امانگاه غلط و صرفهجوییهای کاذب سیستم باعث شده آنها فقط درجا بزنند.
از اسپانسر خارجی تا گردشگران عراقی
فرض کنیم امروز پرسپولیس و استقلال در اثر واگذاری به بخش خصوصی حقیقی یا مدیریت بهینه دولتی، تبدیل به دو باشگاه قدرتمند در آسیا شدهاند و هرسال مثل آب خوردن به نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا میرسند. خب در این صورت چرا نباید اسپانسرهای خارجی سراغ این دو تیم بیایند و به دلار به آنها پول بدهند؟
اینکه دست سرخابیها فقط در جیب کوچک حامیان مالی داخلی است و هرسال از این اپراتور به آن اپراتور پاس داده میشوند، به خاطر این است که زورشان کم است. ما خودمان سفره این تیمها را کوچک گرفتهایم. اگر برند پرسپولیس و استقلال تقویت شود، قطعاً اسپانسرهای خارجی سراغ آنها خواهند آمد و برای درج لوگویشان روی پیراهن این دو تیم به رقابت خواهند پرداخت.
در سلسله مناقشات اخیر بر سر کیفیت حضور گردشگران عراقی در ایران، ادعا شد سالانه چند میلیون نفر از این کشور به ایران سفر میکنند؛ خب سهم فوتبال ایران از این بازار چیست؟ چرا در شرایطی که همین امروز، پرسپولیس و استقلال بازیکن ملیپوش عراقی دارند، جذب هموطنان آنها برای تماشای مسابقات این دو تیم نباید به یک «دستور کار» در فوتبال ایران تبدیل شود؟ قطعاً اگر سرخابیها غول آسیا بودند و رسانههای بینالمللی را تحت تأثیر قرار میدادند، بازار مهم جذب تماشاچی غیر ایرانی هم تأمین میشد؛ اما ما اصلاً به این پتانسیلها فکر نمیکنیم و فقط دنبال این هستیم که با کلاهبهکلاه کردن، امروز را به فردا برسانیم. حیف از این گنجهایی که مهجور و مغفول ماندهاند.
جای خالی کار پژوهشی
یک مشکل بزرگ این است که در ایران کسی ورزش و فوتبال را جدی نمیگیرد. واقعاً در این سالها چند کار پژوهشی باکیفیت برای ارزیابی پتانسیلهای اقتصادی و حتی اجتماعی و دیپلماتیک ورزش قهرمانی و بهخصوص فوتبال حرفهای در کشورمان صورت گرفته؟ تا وقتی نگاهها به این حوزه، صرفاً جنبه سرگرمی داشته باشد و مخارج آن را به چشم هزینه تهیه اسباببازی برای کودکان ببینند، قطعاً اوضاع رو به بهبود نخواهد رفت.