۲۹ شهريور ۱۳۹۴ ۱۳:۰۳
کد خبر: ۱۹۹۱۱
ghodrati

حوزه اجتماعی عطنا/ یادداشت دکتر سیما قدرتی مدرس و فارغ التحصیل دانشگاه علامه طباطبائی: امروزه اصول تعلیم و تربیت کودکان بیش از هر دوره دیگری مورد توجه کارشناسان و نیز والدین قرار گرفته است. تولد هر نوزاد باعث به وجود آمدن تغییرات عمده ای در سیستم یک خانواده می شود به طوری که برخی نمی دانند چگونه باید با تبعات حاصل از آن کنار بیایند. یکی از تغییرات عمده  شامل تعریف مجدد مسئولیتهای همسران و به عهده گرفتن نقش پدر و مادر بودن است. از آنجایی که در اکثر نظریه های روانشناسی بر اهمیت سالهای اولیۀ زندگی در شکل گیری شخصیت افراد تاکید شده است و نیز به دلیل تغییرات زیادی که در دهه های اخیر در ساختار خانواده ایجاد شده است و خانواده ها از حالت سنتی و گسترده به خانواده های هسته ای تغییر شکل داده اند تربیت کودک تبدیل به امر دشواری شده است. به علاوه شاغل بودن مادران مشکلات مربوط به تربیت کودک را افزایش داده است.


ghodrati


در تربیت کودک آنچه که حائز اهمیت است این است که اصول تربیت با توجه به سن کودک و شرایط رشدی و با درک این مراحل تعریف می شود. لذا تلاش در جهت اجرای اصول تربیتی باید به گونه ای باشد که باعث رشد همه جانبه کودکان در زمینه های جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی شوند.در سالهای اولیه زندگی رشد جسمانی هر کودک آهنگ سریعی دارد(1). لذا تلاش در جهت رشد جسمانی و ترتیب دادن فعالیتهایی که باعث رسیدن هر کودک به حداکثر رشد بهینه جسمی می شود از اهمیت خاصی برخوردار است. انجام بازیهایی که باعث تحریک قوای جسمانی و تقویت حواس می گردد می تواند در رسیدن به این هدف کمک کننده باشد(2).


نکته مهم این است که تا یک سالگی باید با کودک مانند یک نوزاد رفتار کرد یعنی قبل از یک سالگی باید به محض گریه کردن، به کمک او شتافت زیرا گریۀ او به این معناست که به شما احتیاج دارد یا چیزی موجبات آزارش را فراهم کرده و یا از اینکه به میل او رفتار نکرده اید ناراحت است. این کودکان تا پیش از دو سالگی کلمات و توضیحات والدین را درک نمی کنند ولی از همان ابتدا پیامهای غیر کلامی آنان مانند حالت چهره، لحن صحبت، بلندی یا آرامی صدا، نوع نگاه و ... را دریافت کرده و درک خواهند کرد(3). در این سن تاکید اصلی بر تغییر محیط است و نه تغییر کودک.


از 18 ماهگی تا سه سالگی کودک راه رفتن را آغاز میکند و کلماتی را به زبان می آورد. کودکان نوپا اغلب غیرمنطقی و غیر قابل پیش بینی بوده و مادر و پدر را عصبی و خسته می کنند اما اگر انتظارهای بجا و مناسب از فرزند خود داشته باشند این دوره، دوره بدی برای آنها نخواهد بود(3). در این سن پدر و مادر باید به مرور مهارت های تربیت فرزند را بیاموزند. از جمله این مهارت ها تعیین قوانین و حد و حدود و نیز ثبات قدم و استمرار در اجرای این حدود است. هم چنین اتفاق نظر والدین در تربیت کودک نقش بسیار مهمی دارد. در تعیین قوانین آنچه که اهمیت دارد این است که کودکان بارها و بارها جدی بودن این قوانین را آزمایش می کنند. ثبات والدین چه از نظر فردی و چه از نظر زمانی و موقعیتی باعث می شود کودک به مرور این قوانین را درونی کرده و جدی بودن آنها را درک کند. اگر میان مراقبان کودک در امر تربیت کودک وحدت نظر و هماهنگی وجود داشته باشد کودک از ثبات عاطفی برخوردار می شود، احساس امنیت روانی و امنیت خاطر می کند و از شخصیتی سالم و متعادل بهره مند می گردد(4).


از سن سه سالگی به بعد مغز کودک تکامل بیشتری یافته و رفتارهای دورۀ نوپایی به تدریج کم رنگ می شوند. در سنین سه تا پنج سالگی به تدریج قدرت استدلال کودک، تسلط و کنترل او بر احساسها و رفتارهایش به تدریج گسترش می یابد هم چنین به تدریج اجتماعی شدن را می آموزند. هرچند که ارتباطات و بازیهای آنها در ابتدا به شکل موازی است. یعنی در عین حال که یک همبازی دارند اما به تنهایی بازی می کنند و به تدریج به سوی فعالیتهای اشتراکی پیش می روند. اجتماعی شدن کودک در سن مدرسه به تدریج کامل شده و کودکان یاد می گیرند که برای بودن در جمع و طرد نشدن از سوی دوستان قوانین اجتماعی شدن را بیاموزند و به کار برند. اگر والدین شیوه ها و اصول تربیتی را به درستی به کار گیرند کودک این مراحل را با لذت و آرامش پشت سر گذاشته و مشکلات رفتاری را نشان نخواهد داد. هر چند در هر دوره ای از رشد پرورش بعد خاصی در اولویت قرار دارد اما اصول تربیتی مشترکی در همه مراحل وجود دارد که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد:




  • تحسین و پاداش: یکی از نیازهای مهم کودکان نیاز به توجه طلبی است. این نیاز آنقدر مهم است که اگر کودکی به شیوۀ مثبت نتواند توجه والدین را جلب کند به شیوه های منفی متوسل خواهد شد. والدین اغلب رفتارهای مثبت کودک خود را نادیده گرفته و رفتارهای منفی به سرعت توجه آنها را جلب می کند. بهترین پاداش برای کودک تعریف، تمجید، تحسین و مراقبت والدین است(5).

  • ثبات قدم و استمرار: وقتی مقرراتی را برای کودک تعیین می کنید نباید آن را به سادگی تغییر دهید. اگر این قواعد رعایت نمی شوند می تواند به این علت باشد که والدین قواعد مناسبی را تعیین نکرده اند و یا در اجرای آن ثبات ندارند(3).

  • درک علل بدرفتاری کودک: هنگامی که با بدرفتاری کودکان مواجه می شوید و یا احساس میکنید که قواعد و مقررات از سوی کودک نقض می شود قبل از استفاده از شیوه های تنبیه باید علت بدرفتاری را کشف کرد. گاهی این بدرفتاری ها عمدی نبوده و به دلیل عدم آموزش رفتار صحیح، هیجانات شدید کودک در اثر اتفاقات روزمره، خستگی، بیماری های خاص و ... رخ می دهند. مهم است که والدین علل این بدرفتاری را درک کرده و سعی در از بین بردن آن داشته باشند. هم چنین به یاد داشته باشید در صورت بروز هیجانات منفی و شدید در کودک مانند پرخاشگری شما باید تنظیم کننده هیجانات او باشید و تشدید کننده آن. برای انجام این کار باید بتوانید هیجانات خود را مدیریت کنید.

  • انتظارات: بهتر است به بچه هایتان بگویید که چه انتظاری از آنها دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور با آنان راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه و پیچیده کردن موضوع پرهیز نمایید. هنگام بیان خواسته ها مهم است که توضیح های خود را به صورت کوتاه، رفتاری و متناسب با سن کودک مطرح نمایید و از ارائه دستورات پیچیده، مبهم و طولانی خودداری کنید(5).

  • زمینه ارتباط: هر فرد در زندگی خود دارای ارتباطات متعدد با افراد مختلفی است. هر ارتباطی در زمینه خاصی شکل می گیرد که این زمینه عمق ارتباط را مشخص می کند. به همین دلیل رابطۀ شاگرد- معلم، رابطۀ دوستانه، رابطه والد-فرزندی هر کدام در عین شباهت دارای تفاوتهای خاصی هستند. بسیار مهم است که رابطۀ والد- فرزندی در زمینه ای از احترام و محبت شکل بگیرد. یعنی پدر و مادر یا مراقبان کودک علیرغم تمام مشکلات رفتاری فرزندشان به او احترام گذاشته و شخصیت او را زیر سوال نبرند بلکه فقط در پی رفع مشکل او باشند.

  • رشد اخلاقی: کودکان از آنچه انجام می دهید بیشتر از آنچه به زبان می آورید الگوبرداری می کنند. به منظور تربیت اخلاقی کودکان لازم است آنچه را دوست دارید کودکان انجام دهند خود نیز به آن پای بند باشید.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار