۰۷ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۷
کد خبر: ۱۵۳۶۱۳
aknoon ma shariati rooz aval (47)

پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی اظهار کرد: شریعتی با اتکا به بازخوانی سرچشمه‌های اسلام مطرح می‌کند که ما در فرآیند اصلاح دینی، ناگزیر هستیم این پروسه که گروه عالمان دین تبدیل به گروه منزلتی شدند را انحصارزدایی کنیم و حقوق و انحصار ویژه تثبیت شده را متکثر و از انحصار گروه عالمان خارج کنیم چون انحصار در بحث علمی منجر به جمود می‌شود.


به گزارش خبرنگار عطنا، سمپوزیوم علمی «اکنون، ما و شریعتی» روز چهارشنبه اول آذرماه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد و کمال رضوی، در این سمپوزیوم با موضوع «ابعاد نظری و عملی تحلیل جامعه شناختی شریعتی از روحانیت در تشیع» سخنرانی کرد.


 کمال رضوی، پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی در مقدمه سخنان خود با بیان اینکه عنوان اصلی بحث او «شریعتی و انحصارزدایی گروه منزلتی روحانیت» است، گفت: ابتدا باید بگویم در تحلیل‌هایی که ما در دوران متأخر از روحانیت به سبب تجربه چهار دهه‌ای حکومت فقهی و روحانی ارائه می‌دهیم به دلیل ادغام روحانیت و قدرت در چهار دهه اخیر، اکثر این داوری‌ها و تحلیل‌ها ناشی از همین تجربه حدوداً ۴۰ ساله است.


وی افزود: وقتی می‌خواهیم از روحانیت صحبت کنیم، روحانیت در قدرت به ذهنمان خطور می‌کند، عمده تحلیل‌ها از دریچه آن بخشی از روحانیت است که وارد قدرت شده‌ است، موقتاً این طیف از روحانیت در قدرت و چهار دهه تجربه را داخل پرانتز بگذارم و توجه‌ها را به روحانیتی معطوف کنیم که خارج از قدرت به عنوان نیروی اجتماعی است؛ آنچنان که در زمان دکتر شریعتی هم حضور داشت و اگرچه با قدرت هم راستا باشد اما هنوز با قدرت ادغام نشده است.


رضوی اضافه کرد: یکی از نقاط قوت نظریه شریعتی درمورد روحانیت این است که روحانیت از دیدگاه او معطوف در قدرت نیست چراکه وقتی از روحانیت از نظر شریعتی سخن می‌گوییم، بسیار بزرگ‌تر از روحانیتی است که در قالب نظام جمهوری اسلامی مطرح و در قدرت ادغام شده است و اگر بخواهیم روحانیت را فقط این طیف در نظر بگیرم در آن صورت دچار تقلیل‌گرایی نظری شده‌ایم.


این پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی ادامه داد: نکته دوم این است که آینده جامعه ایران با مخاطرات و چالش‌های زیادی روبرو است و بحران‌های زیادی در زیر پوست جامعه وجود دارد و تنها به مدد وجود برخی از شاخص‌های غیرمستقیم می‌توان به وجود آنها پی برد، برخی از این چالش‌ها، شکاف‌های قومیتی و جنسیتی است که در دهه‌های اخیر مطرح شده است.


وی با بیان اینکه پدیده «خاص‌گرایی جمعی» جامعه ایران را تهدید می‌کند، تأکید کرد: می‌خواهم درمورد پدیده‌ای صحبت و تأکید کنم که درباره آن خیلی بحث و نظریه‌پردازی نشده است و به تعبیر «جان استوارت میل» پدیده «ستمگری اجتماعی» نام دارد.


رضوی درباره همین موضوع افزود: خطری که آینده جامعه ایران را تهدید می‌کند «خاص‌گرایی جمعی» است، یعنی گروهی که عمدتاً هم در اقلیت هستند براساس هنجارهای خود در شرایط ضعف دولت‌ها یا فقدان دولت‌های نیرومند، این امکان را پیدا می‌کنند تا هنجارهای خود را بر بقیه بخش‌های اجتماع تحمیل و آزادی‌ها را تحدید کنند.



وی با بیان اینکه آنچه ما امروز به عنوان بنیادگرایی اسلامی می‌شناسیم، یک شکلی از همین «خاص‌گرایی جمعی» است، گفت: برخلاف آنچه که تصور می‌شود، بنیادگرایی اسلامی صرفاً در جهان اهل سنت امکان حضور دارد و برخلاف تحلیلی که معتقد است در عالم تشیع به سبب وجود نهاد روحانیت امکان بروز بنیادگرایی شیعی نیست ولی هیچ بعید نیست که در شرایط ضعف دولت مرکزی و دولتی که امکان بروز به اجتماعات خاص‌گرا را نمی‌دهد ما هم با پدیده بنیادگرایی شیعی با محوریت روحانیت مواجه شویم.


او افزود: شاخص‌هایی در جامعه ما وجود دارد که نشان می‌دهد این پتانسیل خاص‌گرایی جمعی در روحانیت سنتی و خارج از قدرت ما که از قضا در قدرت ادغام نشده و گاه ممکن است منتقد قدرت هم باشد وجود دارد.


این پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی با بیان اینکه بر اساس این دو مقدمه همچنان نظریه شریعتی درباره روحانیت در عصر فعلی و دوران ما واجد تازگی، ضرورت و اهمیت است به اندیشه شریعتی درباره روحانیت پرداخت و اظهار کرد: آنچه که منظور شریعتی درمورد روحانیت است و ویژگی‌هایی که در تشیع و ادیان بیان می‌کند، تحت عنوان مفهوم گروه منزلتی که «ماکس وبر» مطرح کرده قابل صورت‌بندی است.


وی در توضیح مفهوم گروه منزلتی وبر، گفت: در واقع گروه منزلتی الگوی بدیل برای قشربندی جامعه در مقابل طبقه است، یک گروه‌ منزلتی مجموعه از افراد هستند که سبک زندگی خاصی را تشکیل می‌دهند و حقوق انحصاری خاصی دارند و از این سازوکارهای حقوقی و انحصاری خود استفاده می‌کنند.


رضوی در ادامه بیان کرد: مشخصه‌هایی که شریعتی در آثار مختلف خودش بیان می‌کند، اگر آنها را کنار هم قرار بدهیم، کاملاً منطبق بر مفهوم گروه منزلتی وبر است، یعنی این سه مؤلفه اصلی گروه منزلتی تعلق به یک سبک زندگی مشخص، برخورداری از حقوق انحصاری معین و استفاده از سازوکارهای بازتولید اجتماعی، ویژگی‌هایی هستند که شریعتی به طور کلی درمورد روحانیت در ادیان و به خصوص روحانیت شیعی در آثار خود مطرح می‌کند.


او با بیان اینکه بخش تجویزی نظریه شریعتی عمدتاً به عنوان اصل نظریه او درباره روحانیت در نظر گرفته شده است، اظهار کرد: برای فهم درست نظریه شریعتی درمورد روحانیت باید نظریه توصیفی و تبیینی شریعتی را بفهیم، در حالی که عمدتاً فقط به بخش تجویزی نظریه شریعتی توجه می‌شود و آن هم به نظریه اسلام منهای روحانیت تقلیل داده می‌شود.


رضوی با اشاره به تشیع در زمان صفویه، تصریح کرد: شریعتی معتقد است به موازات اینکه تشیع در زمان صفویه از خصلت نهضت بیشتر به حالت نظام و نهادی گرایش پیدا می‌کند روحانیت از خصلت علمایی، معرفتی و تخصصی خودش نیز به گروه منزلتی میل پیدا می‌کند.


وی افزود: او منکر وجود متخصصان و عالمان در دین نمی‌شود و در اثر فرآینده پیچیده شدن و تقسیم کار علمی که رخ می‌دهد، به وجود آمدن مجموعه افرادی که به تعلیم دینی تحت عنوان عالمان دین بپردازند، ضرورت پیدا می‌کند.


این پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی در پایان گفت: شریعتی با اتکا به بازخوانی سرچشمه‌های اسلام مطرح می‌کند که ما در فرآیند اصلاح دینی، ناگزیر هستیم این پروسه که گروه عالمان دین تبدیل به گروه منزلتی شدند را انحصارزدایی کنیم و حقوق و انحصار ویژه تثبیت شده را متکثر و از انحصار گروه عالمان خارج کنیم چون انحصار در بحث علمی منجر به جمود می‌شود.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار