۱۶ مرداد ۱۳۹۴ ۱۳:۱۰
کد خبر: ۱۴۲۰۴

“ایران، گفتگو، جهان” عنوان برنامه ای بود که به همت فرهنگسرای جوان ارومیه و برای ارزیابی وضعیت ایران در دوران پسا تحریم در روز چهارشنبه ۱۴ مرداد ماه برگزار شد. این نشست علمی دو مهمان ویژه به نام های دکتر فرشاد مومنی و دکتر یوسف مولایی داشت که به ایراد سخنرانی وبیان نکته نظرات خود پرداختند.


 سخنران دوم این نشست که با حضور دکتر رادفر معاون سیاسی و امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان غربی و جمعی از علاقمندان به حوزه سیاسی برگزار شد ؛ دکتر فرشاد مومنی استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بود که به بیان نظرات خود پرداخت.


تجربه شرایط خطیر


مومنی گفت: واقعیت این است که کشور ما در یک نقطه عطف تاریخی شرایط خطیری را تجربه می کند و شرایط پس از تحریم به درستی به عنوان یک نقطه عطف در نظر گرفته شده است.


وی افزود: نقطه عطفی که در تاریخ ایران وجود دارد در بردارنده فرصت ها و محدودیت هایی است و اگر ما بتوانیم با نگرش علمی فرصت ها و محدودیت ها را بشناسیم و بتوانیم سازکارهایی را طراحی کنیم تا از فرصت ها استفاده کرد و محدودیت ها را محدود کرد امید می رود که گامی به جلو برداشت.


وی در ادامه افزود: اما روی دیگر سکه این است که این فرصت هم به مانند بسیاری از فرصت های تاریخی با قدرنشناسی از دست برود و اگر این امر اتفاق بیفتد این نیست که فقط از یک فرصت استفاده نکرده باشیم. به بیان اقتصادی با توجه به شرایط خطیر کشور هزینه غفلت از این شرایط برای ما می تواند بسیار سنگین باشد. شاید مسائل اقتصادی ملموس تر باشد و ما بتوانیم با کمک هم تصویر دقیق تری را با هم در میان بگذاریم؛ به این امید که از ظرفیت های جامعه برای بهتر کردن اوضاع کشور استفاده کنیم.


نقطه ای عطف با دو روی سکه


استاد گروه برنامه ریزی و توسعه دانشگاه علامه طباطبایی با اینکه این نقطه عطف دو وجه دارد، اظهار کرد: به لحاظ تاریخی یک مساله ای وجود دارد که در چنین نشست هایی به شکل بایسته ای نمی توانیم درباره جزئیات آن بحث کنیم و فقط می توانیم برای مطالعه و تفکر درباره موضوع به طرح مساله بپردازیم. کسانی از بین متفکران معاصر هستند که مساله تداوم توسعه نیافتگی را با مفهوم بلاتکلیفی صورت بندی کرده اند که مفهوم بسیار سرنوشت سازی است. اگر به تاریخ بنگریم می بینیم شرایط بلاتکلیفی بسیار هزینه بر است چرا که تمام هزینه های دو سناریوی رقیب پرداخته می شود بدون آنکه از دستاوردهای آن استفاده شود.


مومنی با ذکر مثالی خاطر نشان کرد: به لحاظ تاریخی، تجربه دوره قاجار را در ایران با عنوان ” رشد اقتصادی در شرایط نیمه استعماری” صورت بندی مفهومی ونظری کرده اند. در شرایط نیمه استعماری یعنی همان بلاتکلیفی، چون در دوره قاجار تمام هزینه های کشور مستقل پرداخت می شد اما از ظرفیت های کشور مستقل محروم بوده ایم. در همان دوره تمام هزینه های کشور مستقل را بدون استفاده از فرصت های کشور مستقل پرداخت کرده ایم. در شرایط کنونی باید بسیار هوشیار باشیم که در معرض بلاتکلیفی قرار نگیریم.


وی تصریح کرد: از موضع کارشناسی خودم که بیش از ۳ دهه است در توسعه ایران کار می کنم، زحمات تیم دیپلماسی را یک گام بزرگ می دانم اما این توافق به اعتبار آن ریشه های تاریخی نهادهای پشتیبان از بلاتکلیفی در ایران، می تواند یک خطر جدی باشد و آن خطر این است که کیفیت زندگی مردم ایران و توان رقابتی اقتصاد ایران تفاوتی با گذشته نداشته باشد.


امکان دچار شدن جامعه به سرشکستگی مفهومی


مومنی گفت: اگر هوشمندی های لازم وجود نداشته باشد و در این شرایط گیر کنیم جامعه ایران دچار سرشکستگی مفهومی و نظری می شود که می تواند هزینه های غیر قابل جبرانی داشته باشد و این مساله یک گروه خاص به عنوان هیئت وزیران یا نمایندگان مجلس نیست و یک مساله ملی است.


وی با وام گرفتن از جمله دکتر مولایی در گرامیداشت حماسه سازان مشروطه، گفت: در ارزیابی هایی که از ایران و تجربه توسعه آن در قرن ۲۰ انجام گرفته است، گفته می شود که ایران در این حوزه یک نمونه منحصر به فرد است و شاید ۲ کشور دیگر مانند آن وجود داشته باشد که در قرن ۲۰، در ربع اول قرن و در ربع پایانی و در سالهای میانی قرن ۲۰ فراگیرترین بخش های توسعه خواهی را رقم زده اند و این ۳ تلاش فراگیر دست آوردهای مقطعی خارق العاده ای را داشت اما استمرار پیدا نکرد. سپس ارزیابی تحلیلی کرده اند که چرا وقتی مردم ایران با جان دل و با فراگیرترین حالت ممکن تلاش هایی را انجام می دهند در روی اهدافشان نمی توانند بایستند.


حس ملی


استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: مهمترین و فراگیر ترین مساله ای که به عنوان توضیح اینکه چرا فرصت تاریخی مشروطیت از دست رفت اینگونه عنوان می شود که مشروطیت قربانی یک نقص بزرگ در جامعه شد و آنهم فقدان حس ملی بود. در آن دوران ملاحظات فرقه ای بر منافع ملی چربید.


وی در ادامه افزود: آن چیزی که در این توافق به نظرم عنصر گوهری توافق است؛ حس ملی بود که احساس شد. معنای این جملات آن است که اگر همگان در تلاش خود باید به دور از تمام ملاحظات شخصی به ایران فکر کنند.


فصل الخطاب بودن علم


مومنی گفت: اگر در این مقطع و در طراحی های آینده کشور علم فصل الخطاب باشد از این بزنگاه تاریخی با حداکثر دستاورد خارج خواهیم شد. لازمه فصل الخطاب بودن علم این است یک تصویر شفاف از وضع موجود و گذشته داشته باشیم.


این استاد دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه اظهارات خود بیان داشت: یکی از ویژگی های جامعه توسعه نیافته این است که توان رو به رو شدن با واقعیت را ندارد. در حال حاضر بسیاری از کارشناسان ما در کشور اظهار نظر نمی کنند چرا که واهمه آنرا دارند افرادی از این سخنان در جهت منافع شخصی و جناحی خود از آن استفاده کنند و جامعه از فهم اینکه در کجا هستیم محروم مانده است.


وی در ادامه مطالب فوق ادامه داد: هیچ جامعه ای را نمی توانید پیدا کنید که اگر یک وقوف عالمانه به واقعیتهایش نداشته باشد در مسیر رشد قرار بگیرد. اگر به پزشک مراجعه کنید وی ابتدا معاینه می کند و این معاینه یعنی ارایه یک تصویر از واقعیت موجود، بعد از معاینه مقام مشاهده و بعد از نوبت به مقام تحلیل می رسد یعنی مشاهده را در رو به روی چشم خود قرار دهیم و بعد به روش علمی تحلیل کنیم که چه چیزی به چه چیزی مربوط است.


نگاهی به وضعیت گذشته


فرشاد مومنی گفت: در فاصله سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ یعنی قبل از تحریم های گسترده و فراگیر، ایران در بین کشور های دنیا چیزی نزدیک به ۶۰ رتبه به سمت کشورهایی با بدترین وضعیت فساد مالی سقوط کرده است. ابتدا باید این مشاهده را انجام دهیم و سپس باید تحلیل کنیم.


این استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه افزود: در دولت قبلی وقتی این واقعیت از سوی کارشناسان عنوان می شد که فساد مشروعیت زدا است و در جامعه اختلال هنجاری ایجاد می کند و لقمه های حرام به سر سفرها می رود، واکنش آنها این بود که موسساتی که این ادعا را دارند موسسات صهیونیستی و امپریالیستی هستند و خودشان را از دیدن واقعیت محروم می کردند و دیدید که در نهایت چه سقوطی اتفاق افتاد. بنابراین وقتی نتوانیم بفهمیم که چرا گستره و عمق فساد به این اندازه افزایش پیدا کرده به فکر چاره هم نمی افتیم.


مومنی با بیان اینکه در مهر سال ۹۲ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گزارشی را منتشر کرده است، گفت: به اعتقاد بنده این گزارش یک سند تاریخی است اما متاسفانه بسیاری از مردم ما از وجود این سند ناآگاهند. در دوره سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ برای دستیابی به هر یک واحد رشد اقتصادی در مقایسه با ۸ ساله قبل ۵ برابر دلار نفتی بیشتری هزینه کرده اند. یعنی دوره ای ۸ ساله و با بی سابقه ترین سطوح تجربه شده فساد و ناکارآمدی. فساد و ناکارآمدی دوقلوهای به هم چسبیده هستند و اینها باعث می شود که کیفیت زندگی مردم، محیط زیست و توان رقابت اقتصاد ملی سقوط کند.


استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی اظهار داشت: اگر بخواهیم از فرصت های پسا تحریم استفاده کنیم باید به روش علمی بگوییم که چه کارهایی کرده ایم؟ به طور مثال در دوره ۸۴ تا ۹۲ که از نظر گستره فساد و ناکارآمد در تاریخ اقتصادی ۵۰ سال اخیر رکورد زده ایم.


مومنی ادامه داد: اگر نفهمیم کدام یک از جهت گیری ها و اقدامات ما سبب مشکل شده است نمی توانیم مشکل را حل کنیم. از سال ۸۹ تا ۹۲ تعداد بنگاههای تولید مشکل دار در ایران ۵ / ۷ برابر شده است. این مقام توصیف است اما مهمتر از آن باید در مقام تحلیل آنرا بررسی کرد. خیلی تکان دهنده است که که تحلیل کنیم چه اتفاقی در دولت قبل افتاده است. باید به صورت علمی تحلیل شود که در سیاست های سهام عدالت، مسکن مهر و پرداخت یارانه با چه استراتژی طراحی و اجرا شد.


  فرشاد مومنی در پایان مطالب خود گفت: در آخرین تحلیل از منظر ملاحظات سطح کلان و توسعه اگر ریشه یابی کنیم که راه نجات ایران ” اقتصاد مقاومتی است یعنی شیرین کاری هایی را شاهد بوده ایم که توان مقاومت جامعه را دچار اختلال کرده است و آن فاجعه محصول رویه های علم گریزانه، قانون گریزانه و برنامه گریزانه بوده است و راه اصلاح آن این است که به علم  اقتصاد مقاومتی مورد تاکید رهبری معظم برگردیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار