جری لوییس از معدود بزرگان هالیوود بود که بدون توجه به ساختار و مناسبات روز، نبوغ ذاتیاش را به نمایش گذاشت و میراثش را برای کمدینهای نسلهای بعد باقی گذاشت و تاثیر عجیبی در کمدیهای هالیوود جای گذاشت.
به گزارش عطنا به نقل از ابتکار، قرار بر این بوده که جری لوییس با صدای حسن عباسی فقید به طرفداران دوآتشهاش _ آنهایی که با صدای گرم و دوستداشتنی حمید قنبری جری لوییس را شناختند و با او اخت گرفتند _ اما پس از دوبله الین فیلم سینمایی لوییس و پخش آن از تلویزیون، عباسی اعلام میکند دیگر نمیتواند سر این کار حاضر شود و ایرج دوستدار، مدیر استودیو مولنروژ که مدیریت دوبلاژ فیلمها را برعهده داشته، حمید قنبری را جایگزین میکند و قصه طولانی همنشینی بازی درخشان و دوستداشتنی لوییس و صدای گرم و خواستنی حمید قنبری آغاز میشود. همنشینیای که مشخص شد پس از گذر چند دهه و مرگ جری لوییس در نود و یک سالگی، همچنان در خاطره جمعی بسیاری پابرجا و مستحکم باقی مانده است. خاطرهای که پر است از تصاویری از فیگورهای لوییس در سکوت محض که چند لحظهای حاکم میشد و آن نگاههای احمقانه و نمایش لوییس و قهقههای از ته دل هنگام بمباران تهران در دهه شصت از تلویزیون. جری لوییس، بازیگر شلوغ که مدام جلوی دوربین ورجهورجه میکرد و با آن فیگورهای به یاد ماندنی در سکوتهای ممتد، امکان و شرایطی را در اختیار دوبلور قرار میدهد که یکی از آنها استفاده از بداههگویی است. نکتهای که قنبری در آن مهارت عجیبی داشته و همکاران و دوبلورهای دیگر، مدام از آن یاد میکنند. هرچند این بُعد از بازی لوییس میتواند همانقدر که یک حسن برای گوینده است، یک خطر هم باشد و چهرهای لوده از بازیگرش نمایش بدهد؛ اتفاقی خودخواسته که بازهم به لوییس و کاراکترهایی که بازیشان میکرد کمک کرد و موجب محبوبیت بیشترش شد.
منوچهر والیزاده، گوینده کاراکترهایی چون استیو بوشمیِ «فارگو» به کارگردانی برادران کوئن، تام هنکسِ «مسیر سبز»، جانی دپِ «دنی براسکو»، جان تراولتای «پالپ فیلکشن»، رابرت دنیروی «پدرخوانده 2»، بوشوگِ «لوک خوششانس» و... درمورد جری لوییس و حمید قنبری میگوید: «قرار نبود حمید قنبری گوینده جری لوییس باشد و حسن عباسی گوینده اولین فیلم او بود. زمانی که هنوز لوییس مشهور نشده بود. حسن عباسی دیگر نتوانست سر کار بیاید و حمید قنبری دعوت به کار شد که اتفاقا صدایی نزدیک به صدای جری لوییس داشت با بداههگوییاش توانست نقش زیادی در محبوبیت این کاراکتر ایفا کند. صدای قنبری بسیار شیرین و دلنشین بود وقتی کنار صدای اصلی لوییس قرار میگرفت، شباهت بسیاری میانشان بود.» والیزاده میگوید: «ایرج دوستدار به عنوان مدیر دوبلاژ استدیو مولنروژ که جای ساختمان فعلی سینما سروش قرار داشت، مسئول دوبله فیلمهای جری لوییس بود. او تمام کارهای دیالوگ و سینک صداها و ریزهکاریها را برعهده داشت.»
والیزاده درمورد بداههگویی قنبری میگوید: «یادم میآید در سکانسهایی که لوییس پانتومیم بازی میکرد، قنبری حرف میزد و با بداههگوییاش شخصیت را شیرین میکرد. هنوز هم وقتی آن فیلمها را میبینم لذت میبرم.» او معتقد است: «بازیگر و گویندگی تفاوت بسیاری دارند. بازیگر فرصت و فضای زیادی برای بازی دارد و میتواند حس و حال بیشتری را القا کند اما گوینده در یک اتاق کوچک و بسته کار سختی را برعهده دارد. او حتی نمیتواند تکان بخورد چرا که هر صدایی ضبط میشود. در این شرایط حمید قنبری جای جری لوییس حرف میزد که کار دشواری بود. این را هم بگویم که انرژی بازیگر به گوینده منتقل میشود و اگر گوینده بتواند نیمی از حس و حال بازیگر را القا کند، موفق ظاهر شده است.» منوچهر والیزاده در انتها میگوید: «دوبله هیچگاه از بین نمیرود. متاسفانه تمام فیلمها و سریالهای تلویزیون کرهای شده است که تفاوت بسیاری با کارهای هالیوودی دارند. تمام گویندگان ما با زبان انگلیسی آشنایی دارند و میتوانند حس و حال بازیگر و جملههایش را ادا کنند اما وقتی هیچ دریافتی از بازیگر کرهای نداشته باشید، نمیتوانید حس و حال بازیگر را بگیرید و به شخصیت خودش بدهید؛ به خوبی گویندگی کنید. مشخص نیست کی مکث میکنند و به سختی میتوان حس و حال و جملهها را جفت و جور کرد. شخصیت مارلون براندوی فقید یا بزرگان دیگر زمین تا آسمان با بازیگران کرهای تفاوت دارد و به گوینده کمک میکند اما نقشهای ضعیف اینچنینی کمکی نمیکنند.»
نرگس فولادوند، گوینده شخصیتهای محبوب کارتونی چون سوباسا در «فوتبالیستها» و پرین در «باخانمان» درمورد قنبری و جری لوییس میگوید: «در مورد کاراکتری چون جری لوییس، بداههگویی اصلی است که خیلی مهم است و این ویژگی حمید قنبری بود که با مهارت این کار را انجام میدادند.» فولادوند میگوید: «برای هر گویندهای پیش میآید که جایی بداههگویی کند اما باید کاراکتر این شرایط را داشته باشد و لوییس این ویژگی را داشت و برای حمید قنبری این امکان را فراهم کرده بود تا استادانه این کار را انجام بدهند.» او درمورد حمید قنبری میگوید: «هیچوقت شرایط همکاری با ایشان را نداشتم اما همکارانمان همیشه این ویژگی حمید قنبری را نقل میکنند. با وجود علاقه بسیاری که به جری لوییس و فیلمهایش دارم اما بخش عمدهای از محبوبیت و شهرت لوییس در ایران به خاطر گویندگی درخشانی است که توسط حمید قنبری انجام شده است. »
جری لوییس از معدود بزرگان هالیوود بود که بدون توجه به ساختار و مناسبات روز، نبوغ ذاتیاش را به نمایش گذاشت و میراثش را برای کمدینهای نسلهای بعد باقی گذاشت و تاثیر عجیبی در کمدیهای هالیوود جای گذاشت. لوییس با خلق کمدیهایی ماندگار نهتنها موجب محبوبیت میان نسلی از فیلمبینهای ایرانی شد که کودکیشان را با او و فیلمهایش گذراندند که برای خوره فیلمهای نسلهای بعدی هم تازه و دستنیافتنی بود. حضور این کمدین خودشیفته کنار دین مارتین و ایفای نقشی دقلکوار کنار آن دین مارتین شستهرفته تر و تمیز، موجب خلق لحظات شیرینی میشدند.
نوبت به کارگردانی لوییس و ایفای نقش اصلی فیلمهای خودش میرسد که شاید بهترین آثار او در همین دوره خلق شدند؛ «پرفوسور نخاله»، «پادو»، «محبوب زنها» و... جایی که لوییس هالیوود را به باد انتقاد میگیرد و با تکثیر خودش در قالبهای مختلف، تصاویر ماندگاری از خود به جای میگذارد که همچنان یکتا و دور از دسترس هستند. روی تاریک جری لوییس در «سلطان کمدیِ» مارتین اسکورسیزی نمایان میشود؛ همان کمدی سیاه و تلخ.
جایی که رابرت دنیرو در نقش پاپکین، برای دستیابی به استیج و اجرای تلویزیونی برای میلیونها آمریکایی دست به دامن جری لوییس میشود؛ لوییسی که نقش خودش را در فیلم بازی میکند. مردی بداخلاق و مغرور که در نهایت طعمه پاپکین جاهطلب میشود و با گروگان گرفته شدنش، اجرای پاپکین روی آنتن میرود و...
این تصویر یگانه و سیاه، به مذاق سینهچاکهای جریِ مسخره و لجوج با آن اداها و تغییر چهرههای مدام در دهه پنجاه و شصت میلادی خوش نیامد و فقط طرفداران سینمای اسکورسیزی این فیلم را هنوز در خاطرشان نگه داشتهاند.
به گزارش عطنا به نقل از جهان صنعت، مارتین اسکورسیزی که در فیلم «سلطان کمدی» با جری لوئیس همکاری داشت، از او به عنوان یک استاد و هنرمند بزرگ یاد کرد.
به گزارش هالیوود ریپورتر، اسکورسیزی که در فیلم «سلطان کمدی» کارگردانی جری لوئیس را برعهده داشت، در واکنش به درگذشت این کمدین معروف آمریکایی در سن ۹۱ سالگی از او به عنوان یک استاد، سرگرمکننده و هنرمند بزرگ و مردی قابل توجه یاد کرد.جری لوئیس در کمدی سیاه سلطان کمدی محصول سال ۱۹۸۲ میلادی در نقش یک مجری برنامه تلویزیونی به نام «جری لانگفورد» مقابل دوربین رفت و این نقش از آن جهت برای لوئیس متفاوت بود که بیشتر نقشی درام بود تا کمدی. در این فیلم «رابرت دنیرو» در نقش یک کمدین استندآپ بلندپرواز به نام «روپرت پایکین» بازی کرده که شیفته «لانگفورد» است و در تلاش است به عنوان میهمان به به برنامه وی دعوت شود.
فیلم «سلطان کمدی» در سال ۱۹۸۳ در افتتاحیه جشنواره فیلم کن روی پرده رفت و بازی جری لوئیس در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.اسکورسیزی در انتهای پیام خود به بهانه درگذشت جری لوئیس نوشت: افتخار همکاری با او را داشتم و این تجربه همواره برای من بسیار ارزشمند است. جری لوئیس به راستی یکی از بزرگان سینما بود.اما رابرت دنیرو همبازی جری لوئیس در فیلم «سلطان کمدی» نیز در بیانیهای اعلام کرد: «جری» در کمدی و فیلم یک پیشگام بود. او همچنین یک دوست خوب بود که این شانس را داشتم تا در چند سال گذشته چندین بار ببینم. او حتی در ۹۱ سالگی نیز کوچکترین افولی نداشت و ما دلتنگ او خواهیم شد.جری لوئیس متولد ۱۶ مارس ۱۹۲۶، در سالهای دهه ۱۹۵۰ همراه با «دین مارتین» در یکی از شوهای پرطرفدار تلویزیونی همبازی بود. بازی او در فیلمهای «پادو» و «پرفسور دیوانه» از آثار ماندگار سینمای کمدی آمریکاست. وی در سالهای دهه ۱۹۸۰ به بعد با بیماریهای قلبی و سرطان پروستات دست و پنجه نرم میکرد. لوئیس در سال ۱۹۵۲ بنیادی را برای کمک به بیماران مبتلا به «دیستروفی ماهیچهای» که نوعی اختلال شدید ماهیچهای است تاسیس کرد و سه میلیون دلار برای کمک به کودکان جمعآوری کرد.
او در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بشردوستانه ژان هرشولت» از آکادمی اسکار شد و دریافت جایزه یک عمر فعالیت مستمر هنری از وزیر فرهنگ فرانسه به عنوان کمدین محبوب مردم فرانسه، جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جوایز کمدی آمریکا و همچنین دریافت شیر طلایی افتخاری جشنواره ونیز در سال ۱۹۹۹ از جمله افتخارات او به شمار میرود.