خانهای که وقف دستگیری از نیازمندان شده است؛این خانه اکنون تبدیل به فروشگاهی شده و تمام کارکنان آن زن هستند؛ زنانی که به تنهایی بار زندگی را به دوش میکشند و مسئولیت آن را بر عهده دارند و در مسیر تامین نیازهای روزمره خود با مشکلات زیادی دست به گریبانند، اما تصمیم گرفته اند به هر شکل آنها را رفع کنند.
به گزارش
عطنا به نقل از
آرمان، سالها پیش بانویی خانه خود را به فروشگاهی تبدیل کرد که در آن انواع اجناس با قیمت ارزان و بدون واسطه به فروش برسد. اکنون این فروشگاه حکم نان آوری برای زنانی را دارد که سرپرستی خود و فرزندانشان را بر عهده دارند. فروشگاهی که از سال 78 شروع به کار کرد و توشه سعادت شد؛ فروشگاهی مزین به نام امام علی (ع). اکرم جعفری طی این سالها مشتریان خود را بدون تبلیغات و تنها از طریق آشنایان و همسایگان پیدا کرد.
هر فردی معرف فرد دیگری بود و این چنین شد کههزار و 500 مشتری در سال 83 به سههزار و 300 مشتری در حال حاضر رسیده است؛ مشتریانی که از تمکن مالی بهره مند نبوده و اجناس خود را به صورت اقساط خریداری میکنند. گرچه در این بین برخیها سوء استفاده کرده و با داشتن شرایط مالی خود را در فهرست خرید اقساط قرار دادند، اما دیری نپایید که جعفری برای آن راه چارهای پیدا کرد، چون در صورت تداوم این جریان فروشگاه با ضرر مالی مواجه میشد، آنچنان که حدود هفت سال پیش برخی افراد اقساط خود را به فروشگاه بازنگرداندند و هشتمیلیون تومان فروشگاه «یا علی» متضرر شد.
از آن زمان بود که مدیر این فروشگاه بر آن شد تا با یکسان کردن هزینه پرداخت به صورت اقساط و نقدی و همچنین تخفیف 10درصدی به افراد متمکن سمت و سویی تازه به این فروشگاه بدهد. البته هنوز هم تمامی افراد میتوانند خرید اقساط داشته باشند، اما این فروشگاه با ارائه تسهیلات موجب ترغیب خرید نقدی شده است.
در این بین بازیهای اداری شهرداری هم سر دراز داشت، چرا که جعفری خانه مسکونی خود را به مکان تجاری تبدیل و زمینه اشتغال را برای زنان نیازمند کار فراهم کرده بود. البته شهردار وقت به جعفری اجازه کارآفرینی را در خانه داد، ولی این مساله عمر کوتاهی داشت و با روی کار آمدن شهردار جدید ماجرای اخطارها و هشدارها از نو شروع شد تا اینکه به تازگی مجوز این اقدام خداپسندانه به این بانوی کارآفرین داده شد.
تخفیف 80درصدی به نیازمندان واقعی
«به نیازمندان از 10 تا 50درصد تخفیف میدهم، به شرط آنکه بدانم واقعا از پس خرید اجناس برنمیآیند. البته بنده معیارها و نکات ظریفی را مدنظر دارم که از آن طریق نیازمندان واقعی را شناسایی میکنم.» این حرفهای اکرم جعفری، مدیر فروشگاه یا علی در گفتوگو با خبرنگار «آرمان» است.
او از روزهای ابتدایی تاسیس فروشگاه میگوید؛ زمانی که تنها چهار نیرو داشت و تا چندین ماه از حقوق خبری نبود. رفتهرفته کار گسترده شد و فروشگاه جان گرفت، به گونهای که اکنون جعفری 44 زن را به استخدام درآورده است. این بانو کارفرمایی است که نیروهای خدماتیاش بالاترین حقوق را میگیرند.
او معتقد است: برای اینکه هم بانوان شاغل در فروشگاه و هم مشتریان خانم آزاد و راحت باشند، محیط را کاملا زنانه کردهام. البته از همان ابتدا غرفه اجناس مردانه داشتیم و برخی مشتریان برای پسران و همسران خود خرید کرده و آنها در خودروهای خود پرو لباس داشتند. ا
ین مساله جلوه خوبی نداشت و مدتی است که تصمیم گرفتم که روز جمعه و ایام تعطیل را به خانوادهها اختصاص دهم. اکنون آقایان هم در این روزها برای خرید میتوانند به فروشگاه وارد شوند. این در حالی است که هفتههای اول مردان خجالت کشیده و با تعجب تنها به در و دیوارهای فروشگاه نگاه میکردند و برایشان سوال بود که چرا این فروشگاه سالها زنانه بوده است، در حالی که من صرفا به علت راحتی بانوان این کار را انجام دادهام. از جعفری میپرسیم که معیار استخدام در فروشگاه یا علی چیست که میگوید: افرادی توانا، دلسوز و ترجیحا نیازمند.
او در این باره میگوید: تاکنون از خیریههای بزرگ افراد زیادی به کار گرفته شده اند و جز یکی از آنها در این فروشگاه باقی نماند، چرا که برخی افراد زود جا میزنند و سختی کار را بهانه میکنند، چون هزینههایشان از جای دیگری تامین میشود. نیازمند واقعی صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارد و تنها به فکر پیدا کردن شغل است. چندی پیش خانم جوانی به فروشگاه آمد و من را به گوشهای از فروشگاه برد و آهسته در گوشم گفت که دو روزی است کودک دوسالهاش چیزی نخورده است. من بلافاصله اندکی غذا به او دادم که بلافاصله به گریه افتاد و گفت که من دنبال صدقه نیستم، برای کار آمدهام. اکنون او در این فروشگاه مشغول به کار است. گاهی اوقات برخی حرفها به دل مینشیند و مشخص میکند که چه کسی نیازمند واقعی است.
رفت و آمد با پای پیاده برای تامین جهیزیه
جعفری بیان میکند: روزانه فرمهای درخواست کار زیادی از تهران و شهرستانها به دستم میرسد، اما برخی دوستان کم لطفند و میگویند که چرا دیر تماس گرفتی؟ باید فرصت داد تا فرمها بررسی شود. همه نوع درخواستی از کار و مشاوره وجود دارد. جالب است که بدانید در یکی از این فرمها از من درخواست شده بود تا برای گرفتن وامهای سنگین پشت چکشان را امضا کنم؛ چرا برخیها چنین توقعی از من دارند. این در حالی است در فرمی دیگر خانم 62 سالهای میزان حقوق درخواستی را دومیلیون و 500هزار تومان قید کرده بود. بنده تنها یک فروشگاه دارم که در این حیطه میتوانم اشتغالزایی کنم، آن هم با درآمدی مشخص. البته به علت تقاضای بسیار کار با شهرداری هم حرف زدهام که مکانی را به من بدهند تا زنان نیازمند جویای کار در آنجا سبزی پاک کرده و پیاز سرخ کنند.
از سوی دیگر، برخی افرادی که نیازمند نیروهای کار هستند به من اطلاع دادهاند تا برای آنها نیرو بفرستم. امیدوارم که بتوانیم در عرصه اشتغال گامی برداریم. جعفری به یکی از این فرمها اشاره میکند و میگوید: چندی پیش فرمی را خواندم که در آن مطرح شده بود، سه سال است عقد کردهام و خانوادهام توانایی خرید جهیزیه را ندارند.
با خواندن فرم درخواست جایگاهی را برای او در نظر گرفتم و او اکنون مشغول به کار است. تازه این خانم روزانه مسافت زیادی را با پای پیاده به فروشگاه میآید و به منزل باز میگردد تا حتی کرایه ماشین هم نپردازد. تلاش او برای تهیه جهیزیه قابل ستایش است. او در مورد شیفت کاری زنان فروشگاه میگوید: شیفت اول از ساعت 9 و 30 دقیقه تا 13 و 30 دقیقه و شیفت دوم از ساعت 16 و 30 دقیقه تا یک ساعت بعد از تاریکی هواست و معمولا به علت حجم تقاضای کار افراد در یک شیفت کار میکنند. البته برخی زنان هم به علت آنکه نیاز مالی دارند و سرپرست خانوارند، دو شیفت مشغول به کار هستند.
اشتغال پس از طلاق
از طریق صاحبخانه خواهرش با فروشگاه «یاعلی» آشنا شده است، زنی حدود 40ساله که سالها بار اعتیاد شوهرش را به دوش کشیده و در نهایت راه جدایی را پیش گرفته است. او پس از متارکه به خانه خواهرش میآید و مادر یک دختر دانشجوست. اکنون حدود 50 روزی میشود که کار بارکد اجناس در فروشگاه را بر عهده دارد. این زن 40ساله به «آرمان» میگوید: از وقتی به فروشگاه آمدهام روحیه خوبی دارم.
قبل از آن دائما ذهن آشفتهای داشتم و به این فکر بودم که مخارج خود و دخترم را چگونه تامین کنم، چون همسر سابقم به علت اعتیاد بیکار است و توانایی پرداخت هزینههای فرزندمان را ندارد.
او از محیط زنانه فروشگاه ابراز رضایت میکند و میافزاید: محیط کاملا سالم است و زنان در فروشگاه احساس راحتی میکنند. خوشحالم که وقتم به بطالت نمیگذرد. از طرف دیگر، خانم جعفری به درد دل بچهها گوش میدهد و سنگ صبور و راهنمای بسیار خوبی است.
دستم به جایی بند نبود
او روزگاری خریدار اجناس فروشگاه «یاعلی» بود، اما اکنون حدود یک سال است که کارمند آن است؛ زنی که به قول خودش نیازی نداشت تا اینکه همسرش به دیار باقی شتافت. او در مورد داستان زندگی خود به خبرنگار «آرمان» میگوید: من ساکن محلی هستم که فروشگاه «یاعلی» آنجاست. از فروشگاه خرید میکردم، حتی بعضی از فروشندگان فروشگاه «یا علی» دوست یا همکلاسی من بودند، تا اینکه همسر خود را از دست دادم. وقتی شوهرم فوت کرد دستم به جایی بند نبود. حال خوشی نداشتم و مدتها در شوک بودم. دوستانم فروشگاه «یا علی» را برای کار پیشنهاد دادند.
فرم پر کردم و بعد از یک هفته با من تماس گرفته شد، در حالی که اصلا توقع نداشتم با من تماس گرفته شود. در ابتدا برای یک شیفت در غرفه کیف و کفش مشغول به کار بودم و به علت داشتن یک پسر دانشجو و مخارج زندگی تصمیم گرفتم دو شیفت کار کنم که خانم جعفری هم پذیرفتند، اما به علت فشار کاری و مسئولیت خانه دوباره یک شیفت را انتخاب کردم و اکنون چند روزی است که به قسمت اداری آمدهام. او در مورد نحوه برخورد مدیریت فروشگاه میگوید: خانم جعفری بسیار مهربان است و رفتار خوبی با پرسنل دارد.