حذف بیش از ٢٩٠٠کد رشته محل از مقطع کارشناسی ارشد خبری بود که افکار را به اختلافات بین وزارت علوم و دانشگاه آزاد معطوف کرد؛ اختلافاتی که قصه امروز و دیروز نیست و شاید قدیمیترین آن به سال ٦٧ برسد؛ برههای که وزارت علوم سعی در اعمال سلیقه داشت و آیتاللههاشمیرفسنجانی به ناچار مسئله را به مجلس واگذار کرد و در این رابطه قانونی تصویب شد.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه شهروند، حذف بیش از ٢٩٠٠کد رشته محل از مقطع کارشناسی ارشد خبری بود که افکار را به اختلافات بین وزارت علوم و دانشگاه آزاد معطوف کرد؛ اختلافاتی که قصه امروز و دیروز نیست و شاید قدیمیترین آن به سال ٦٧ برسد؛ برههای که وزارت علوم سعی در اعمال سلیقه داشت و آیتاللههاشمیرفسنجانی به ناچار مسئله را به مجلس واگذار کرد و در این رابطه قانونی تصویب شد مبنی بر اینکه سه نماینده از وزارت علوم، دانشگاه آزاد و شورایعالی انقلاب فرهنگی تعیین شده و تصمیمگیرنده باشند، البته ماجرای دانشگاه آزاد و وزارت علوم به اینجا ختم نشد و هرازچندگاهی میل به اعمال سلیقه دیده شد؛ اعمال سلیقههایی که برخی کارشناسان آن را غیرقانونی عنوان میکنند، با در نظر گرفتن این مسئله که دانشگاه آزاد اسلامی موسسهای علمی است برای جوابگویی به نسل جدید و برطرف کردن نیازهای دانشگاهی کشور، البته در مورد اختلاف اخیر این شائبه وجود دارد که تغییر مدیریت دانشگاه آزاد بر این مسئله سایه افکنده و بیتاثیر نبوده است، اگرچه برخی این شائبه را رد کرده و به اعتراض وزارت علوم در آغاز سال تحصیلی اشاره میکنند؛ مقطعی که دانشگاه آزاد پذیرش مازاد بر ظرفیت را درنظر گرفته بود. اعتراضی که مجلس نیز از آن حمایت کرد!
مسئله حذف کد رشتههای دانشگاهی همچون اکثر مسائل مخالفان و موافقانی را به خود میدید؛ مخالفانی که به بیکاری ٣٠درصدی کادر علمی اشاره داشتند و موافقانی که بر این مسئله استناد داشتند که برخی از رشتههای دانشگاه آزاد مجوز شورای گسترش وزارت علوم را ندارند، البته در این میان مسئولان دانشگاه آزاد بر این باور بودند که وزارت علوم به برخی از رشتهها نگاه سلیقهای دارد، چون تمامی رشتههای این دانشگاه مجوز قانونی را کسب کردهاند، درنهایت نیز این مخالفتها و موافقتها کار را به رسانهها کشیدند و هر گروه پاسخ طرف مقابل را در رسانه میگفت.
مجتبی شریعتینیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز معتقد بود رشتههای دانشگاه آزاد استانداردهای لازم را ندارد؛ «سال گذشته به دانشگاه آزاد اعلام کردیم که در برخی از کدرشته محلها بهدلیل نداشتن استانداردهای لازم، پذیرش دانشجو باید متوقف شود، اما آقای میرزاده برای جلوگیری از ورشکستگی این دانشگاه درخواست مساعدت داشت. رئیس وقت دانشگاه آزاد، سال گذشته وعده داد که کد رشته محلهای این دانشگاه با استانداردهای آموزش عالی منطبق شود، اما در برخی از کدرشتهها امسال هم استانداردها رعایت نشده است.»
بعد از اینکه گروهی از لزوم حذف کد رشتهها گفتند و برخی دلایل خود را مبنیبر معایب این عمل و نتایجش برشمردند، جلسه آشتیکنان بین وزارت علوم و دانشگاه آزاد برگزار شد؛ جلسهای که وزیر علوم در آن تمام اقدامات وزارت علوم مبنیبر کدرشتههای دانشگاه آزاد را جزو اختیارات و وظایف قانونی خواند، اگرچه خود وزیر علوم نیز بر این باور بود که این مسئله تازگی ندارد و از چندسال گذشته کلید خورده است!
البته قانون سنجش و پذیرش و همینطور مصوبات مختلف شورایعالی انقلاب نیز وزارت علوم را مکلف به پایش لازم برای صدور مجوز رشتههای مختلف دانسته است، البته گفتهها و شنیدهها نیز حکایت از این دارند که برخی نمایندگان نیز با اصرار خود مبنی بر منضبط شدن دانشگاه آزاد و متناسب شدن ظرفیتهای دانشگاه آزاد بر ظرفیت هرم هیئتعلمی در زدن جرقههای این اختلاف سهیم بودند.
در جلسه وزیر علوم و سرپرست دانشگاه آزاد دلایلی برای حذف کدرشتههای دانشگاه آزاد برشمرده شد؛ نداشتن مجوز یا یدککشیدن مجوز یکساله از جمله دلایلی بود که بر آنها تاکید شد. دلایلی که براساس آنها راهحل حذف تدریجی کدرشتهها مطرح شد و مخالفان و موافقانی نیز داشت، اما درنهایت دو شرط ضامن این آشتیکنان شد؛ نخست اینکه دانشگاه آزاد باید برای هرکدام از رشتههای ارشد ٣ استادیار در استخدام خودش لحاظ کند، همچنین در رشتههایی که دکتری دارند، ارشد آن رشتهها مجاز اعلام میشود و باقی میمانند، در ادامه اگر معلوم شود رشتهای فاقد استاندارد بوده، وزارت علوم میتواند نسبت به حذف آن اقدام کند.
همچنین تاکید شد که دانشگاه آزاد برای ارتقای کیفیت و استانداردکردن رشتهها متعهد شود و آن را بهصورت جدی دنبال کند؛ در غیر اینصورت وزارت علوم بدون اغماض برخورد میکند.
سال ٩١ برای دختران دانشجو، سال نارضایتی بود؛ سال بحث تفکیک جنسیتی؛ مبحثی که بهانهای شد تا رشتههایی همچون حسابداری و شیمی محض قربانی حذف جنسیتی شوند. اگرچه تمام دلایل بیشتر شبیه دلایلتراشی بودند تا دلایل منطقی!
البته وزارت علوم مسئولیتی را به عهده نگرفت. در آن برهه بود که برخی رشتهها در گروه ماهیت مردانه قرار گرفتند؛ رشتههایی همچون دامپزشکی. البته سال ٩٥ نیز برای دانشجویان بهیادماندنی شد، چون سال تحصیلی را با تغییر در چهره رشتههای دانشگاهی آغاز کرد؛ تغییراتی که سبب شد چند رشته مشهور محکوم به حذف شوند و برخی رشتههای جدید نیز خود را در میان رشتههای دانشگاهی بیابند.
در این میان «راهنمایی و مشاوره»، «ادبیات داستانی» و «آبوهواشناسی» سرنوشت حذفشدن یافتند و «زبان چینی»، «خبرنگاری» و «مهندسی نقشهبرداری» بهعنوان رشتههای جدید دانشگاهی مطرح شدند. البته در آن برهه برخی رشتهها در برخی دانشگاهها تدریس نشدند، همچون مدیریت هتلداری که از میان رشتههای دانشگاه علامهطباطبایی حذف شد. در آن دوران بسیاری از رشتههای دانشگاهی با تغییر گرایش روبهرو شدند!
همچون تجمیع رشتههای علوم قرآنی در یک رشته علوم قرآن و حدیث، حذف عنوان الهیئت و معارف اسلامی از عناوین فقه و مبانی حقوق اسلامی و حکمت اسلامی، فلسفه و کلام اسلامی و فقه و حقوق اسلامی.
البته در راستای این تغییرات و حذف و اضافه شدن رشتههای تحصیلی پذیرش دانشجو در برخی دانشگاههای الزهرا و اصفهان در دوره شبانه حذف شد. گروه هنر نیز در آن دوران طعم حذف را چشید و با توجه به محدودبودن دانشگاههایی که رشتههای هنر را ارایه میدادند، تنها رشته موسیقی نظامی از پذیرش دانشگاه هنر تهران حذف شد. البته گروه زبان، رشتههای بیشتری را به خود دید.
نظر موافق/ یاسر هاشمیرفسنجانی، عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد
دانشگاه آزاد و وزارت علوم بارها بر سر مسائل مختلف اختلاف داشتهاند و اینبار اختلاف بر سر حذف برخی کدرشتههای دانشگاهی بود و دلیل آن نداشتن مجوز و رعایتنکردن استانداردها عنوان شد. این درحالی است که تاکنون دانشگاه آزاد هم و غم خود را بر این مسئله گذاشته که قوانین را رعایت و روند قانونی کشور را طی کند و اینگونه نبوده است که خارج از این روند بخواهد کاری انجام داده باشد.
یاسر هاشمیرفسنجانی، عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد در ادامه میافزاید: در راستای همین رویه است که رشتههایی به رشتههای دانشگاه آزاد اضافه شده است، اما متاسفانه گاهی اوقات اختلافاتی به وجود میآید که به دلیل تفسیرهای اشتباهی است که از قانون میشود یا تفسیرهای مجزایی که از قانون میشود، بنابراین در این تفاسیر گاهی اوقات اختلافاتی است؛ اختلافاتی که همیشه وجود داشتهاند. بههرحال این اختلاف در تفسیر قانون بین وزارت علوم و دانشگاه آزاد وجود داشته، اگرچه همیشه با تامل و همفکری و نشست برطرف میشده است.
عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد معتقد است که این انتظار از وزارت علوم میرود که نگاهی حمایتی به دانشگاه آزاد داشته باشد و کمک کند این دانشگاه بتواند رشتههایی که قبلا در مورد آنها تامل شده بود و جزو برنامهها قرار داشته است و این اختیار به دانشگاه آزاد داده شده بود که تدریس این رشتهها را شروع کند و آنها را با شرایط وزارت علوم هماهنگ کند، ادامه یابد تا دانشگاه آزاد بتواند روند خوبی را طی کند.
یاسر هاشمیرفسنجانی در ادامه اذعان میکند: این شائبه وجود دارد که وجود رشتههای مختلف در دانشگاه آزاد بیبرنامه بوده، چون برای آنها زمینه اشتغال وجود ندارد، درحالیکه طی تمام سالهای فعالیت این دانشگاه مبنا بر این بوده که در تعیین رشتههایی که بتواند در آینده ایجاد اشتغال کند، حرکت کند، چون بر این باور است که نیاز طبیعی مردم برای رشته براساس درخواستهای شخصی است و برای همین گاهی رشتهها با مطلوبیت بیشتری روبهرو میشوند و سعی دانشگاه آزاد این است که براساس نیاز جامعه و با استراتژی نگاه به آینده روی رشتهها سرمایهگذاری کند، بنابراین بهنظر نمیرسد که تعیین رشتهها از سوی دانشگاه آزاد غیرعالمانه باشد؛ هم عالمانه است و هم قانونی. عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد معتقد است که سعی وزارت علوم باید این باشد که بتواند به حرکت دانشگاه آزاد کمک کند. در حقیقت موتور حرکت دانشگاههای غیردولتی باشد و مانعی برای آنها ایجاد نکند و اصل نظارت خود را نیز محفوظ کند. اما بههرحال توقع این است که وزارت علوم بهعنوان حامی وارد عمل شود. یاسر هاشمیرفسنجانی در زمینه صحبتهایی که بر سیاسیبودن این اختلاف اذعان داشتند، میگوید: بهترین روش این است که این مباحث سیاسی نشوند، چون در زمان حیات هاشمیرفسنجانی نیز شواهد عملکردهای سیاسی گاهیاوقات بود و در حالحاضر نیز ممکن است همان روند در بعضی از برههها وجود داشته باشد، اما بههرحال بهنظر میرسد این مسئله سیاسی نشود و در چارچوب تفاهم و دوستی حل شود.
نظر موافق/ میرحمایت میرزادهگرمی، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات
دانشگاه آزاد امروز و دیروز به وجود نیامده و سالهایسال است که در عرصه علمی کمحال جامعه است؛ سالهایی که طی آنها واحدهای مختلف در شهرهای کوچک احداث شده و در رشتهها گوناگون دانشجو پذیرفته و فارغالتحصیل شدهاند. شهرهایی که شاید وزارت علوم نامی از آنها نیز نشنیده است.
سوال مطرح شده این است که اگر قرار بر این بود، چرا در همان ابتدای ورود دانشگاه آزاد به عرصه علمی کشور دولت ورود نکرد و این وظیفه را به دوش نکشید؟ واقعیت امر این است که بیستسال پیش دولت به وظیفه خود عمل نکرده است و حالا با گذشت این سالها و بعد از اینکه مردم با هزینه خود اسباب ادامه تحصیل فرزندانشان را مهیا کردهاند، سخن از چراها و چگونهها به میان میآید.
میرحمایت میرزادهگرمی، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات در ادامه میافزاید: یکی از نکاتی که در مورد دانشگاه آزاد مورد توجه قرار نگرفته این است که این موسسه علمی مانع برخی از مهاجرتها شده، چون طالبان ادامه تحصیل توانستهاند در شهر خود به این مهم بپردازند و شهرهای بزرگ را مقصد خود قرار ندادهاند؛ افرادی که اغلب با کشاورزی و دامداری آشنا هستند و تحصیل در رشتههایی از این دست زیرمجموعهها در آن شهرها سبب اشتغالزایی شده است.
میرزادهگرمی معتقد است بهتر بود پایتختنشینان پشت میز نشسته برای شهرستانها تصمیم نگیرند. آیا بهتر نیست کمی نگاهی مهربانانهتر به شهرستانها و مناطق محروم داشته باشیم. چه ایرادی دارد در شهرستانها واحدهایی به تدریس دامپروری، کشاورزی، صنایعدستی و... بپردازند، در شرایطی که همین رشتهها در تهران تحصیل میشوند و بیشک فارغالتحصیلان آن در تهران به دنبال میز هستند، نه کار عملی.
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات اذعان میکند: وزارت علوم باید نقش پدری خود را به خوبی ایفا کند و دانشگاه آزاد را نیز همانند سایر دانشگاهها فرزند خود بداند. انتظار میرود اگر این فرزند مشکلی دارد، وزارت علوم آن را پدرانه حل کند، نه اینکه آن مشکل را رسانهای کند. یکی از مباحثی که اخیرا مطرح شده تعداد رشتهها بود، مگر این مسئله برای دولتیها وجود ندارد؟
میتوان عنوان کرد که دولتیها نیز نیاز به این تعداد رشته ندارند. مگر مبنا بر این نیست که بعد از فارغالتحصیلی در زمینه رشته تحصیلی فعالیت علمی شود، پس بهتر نیست رشتهها در شهرهایی تدریس شوند که پتانسیل اجراییشدن آنها وجود داشته باشد. میرزادهگرمی در ادامه میگوید: اگر قرار بر آمایش سرزمین علمی است، راهش این است.
اگر قرار بر تحلیل این مسائل باشد، باید نگاهی دیگر به آن کرد، چون تا به حال نگاهی کلیشهای به این مسئله شده است. در پایتخت نشستن و تصمیمگیری راحت است برای شهرهای دیگر، باید نسخهای پیچیده شود که درد آنها را درمان کند، اما متاسفانه ما این مسئله را نداشتهایم. رشتههای دانشگاهی باید برمبنای ظرفیتها و نیازها درنظر گرفته شوند. در ضمن باید برخی رشتهها در تهران بسته شوند. بهنظر میرسد دیگر کافی است، چون اشتغال در تهران وجود ندارد. این همه برای تهران مشکل ایجاد کردیم، کافی نیست؟
مشکل ترافیک، آلودگی و مهاجرت! مشکلاتی که دانشگاهها نیز در آنها دخیل بودند، چون دانشجویانی که برای تحصیل به شهرهای بزرگ میآیند، دیگر رغبتی به رفتن به شهرهای کوچک ندارند. وقتی مدرک کارشناسی و دکترا داده میشود، خب باید کار هم بدهیم دیگر! اگر قرار است کار درستی صورت بگیرد این است که از دولتیها شروع کنیم و آنها را به شهرها ببریم، چون پایگاهشان همانجاست و ظرفیت اشتغالزایی دارد. دولتیها این کارها را انجام بدهند، بعد به دانشگاه آزاد ایراد گرفته شود و رشتههایش به مرز حذف برسند. به اعتقاد من این رویه کارشناسی نیست.
شولیک، تمرکز خود را روی حوزه بازرگانی و کسبوکار در سطح جهانی قرار داده است؛ دانشگاهی که نشریات علمی و تخصصی دنیا آن را بهعنوان دانشگاه بازرگانی درجه یک کانادا و جزو دانشگاههای تراز اول در دنیا معرفی میکنند. شولیک در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی، مالی، مدیریت عمومی و بازرگانی جهانی دانشجو میپذیرد.
ملکفهد شهرت خود را مدیون رشتههای نفت و موادمعدنی است؛ دانشگاهی که در سال ١٩٦٣ به حکم سلطنتی تاسیس شد. دانشگاهی دولتی که به زبان انگلیسی در آن تدریس میشود و در میان دانشگاههای سعودی برنامههای علمی و مهندسی آن موردتوجه است؛ دانشگاهی بینالمللی که به دلیل دو عنصر حیاتی نفت و موادمعدنی تاسیس شده است.
ملکفهد در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتههای مهندسی هوافضا، شیمی، برق، عمران، کامپیوتر، مکانیک، مدیریت، محیطزیست، آمار، ریاضیات و زمینشناسی تدریس میکند. ملکفهد مجهز به کتابخانه ٧٠٠متری مجهز است و علاوه بر تحقیقات و آزمایشات علمی، مکانهای تفریحی نیز برای پژوهشگران دارد.
پادشاهی سعودی! دانشگاهی که در سال ١٩٥٧ تاسیس شد و نخبگان سیاسی بسیاری در آن تحصیل کردهاند، اگرچه بسیاری از فرزندان خانواده سلطنتی نیز پشت نیمکتهای این دانشگاه نشستهاند. تحصیل در این دانشگاه رایگان است و علاوه بر آن به دانشجویان کمکهزینه تحصیل نیز داده میشود.
دانشگاه ورزش! دانشگاهی در شهر کلن آلمان و تنها دانشگاه ورزش مستقل دولتی که عنوان بزرگترین دانشگاه ورزش جهان را با خود یدک میکشد. این دانشگاه بهعنوان جانشین حقوقی دانشکده تربیتبدنی آلمان بنیانگذاری شد؛ دانشکدهای که در سال ١٩٢٠ توسط کارل دیم تاسیس شده بود.
در سال ١٩٦٢ این دانشکده توسط دولت فدرال به ایالت نورداین وستفالن تحویل داده شد. دانشگاهی با تمام زمینها و سالنهای ورزشی که کتابخانه بزرگی را در دل خود جای داده است؛ کلاسهای درس این دانشگاه بسیار مدرن و دلباز هستند، اگرچه آزمایشگاههای تخصصی نیز در آن نادیده گرفته نشده است.
در سال ١٨٥٦ قانونی برای تاسیس دانشکده کشاورزی ایالتی و توسعه کشاورزی کارآمدتر و پیشرفتهتر در مجلس عوام آیووا تصویب شد، البته درسال ١٨٦١ و قبل از احداث محوطه اصلی دانشگاه نخستین ساختمان ساخته شد؛ خانه کشاورزی.
ساختمانی که سالهای بعد به یکی از مهمترین مراکز آموزشی دانش کشاورزی بدل شد. پایگاه آزمایشگاهی آیووا در آن برهه یکی از برترینهای حوزههای تحقیقات کشاورزی در میان سایر دانشگاهها بود.
البته این دانشگاه در سال ١٩٥٩ بهطور رسمی به دانشگاه علموصنعت آیووا تغییر نام داد. نکته قابل تامل این است که دانشگاه ایالتی آیووا توانسته در سطح جهانی در حوزههای علومانسانی، اجتماعی، اقتصادی و محیطزیست به دستاوردها و پیشرفتهایی دست بیابد. دوک سونگ؛ دانشگاهی زنانه! دونک سونگ دانشگاهی خصوصی واقع در سئول است. دانشگاهی که مهد تربیت رهبران زن برای ایجاد دنیایی بهتر است. «چا میریسا» مبازر مستقل، فعال حقوق زنان و رهبر آموزش زنان موسس دوک سونگ است.
نظر کارشناس/ اسماعیل قدیمی، استاد دانشگاه
هدف دانشگاهها بهطورکلی تولید علم و نظریه است و ارتقای سطح آگاهیهای عمومی و تخصصی دانشجویان و کمک به سازمانها و نهادهای عمومی جامعه و مردم برای رشد فکری و ذهنی است. دانشگاهها سه کارکرد دارند؛ تحقیق، نظریهپردازی و آموزش.
درواقع بدون این سه کارکرد دانشگاهها به معنای واقعی و حرفهای نخواهیم داشت. در حقیقت مجموع این کارکردهاست که میتواند اهداف دانشگاهها را محقق و به نهادهای اجتماعی برای اداره جامعه کمک کند. برای دستیابی به چنین اهدافی و تحقق این کارکردها ضرورتا ما نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی علمی هستیم؛ ما نیازمند مدیریت نیرومند دانشگاهی هستیم.
اسماعیل قدیمی، استاد دانشگاه در ادامه میافزاید: اگر بنا باشد دانشگاهی بنا شود و رشتههایی جذب شود، درنهایت نیازمند سیاستگذاری است؛ سیاستگذاری یعنی اطلاعات، درواقع شما پیشبینی کنید و اقتدار علمی داشته باشید. اگر هیچکدام از اینها را نداشته باشید، با وضعیتی مواجه میشویم که متاسفانه کموبیش بسیاری از دانشگاهها به آن دچار هستند. در کنار این الزامات دانشگاهها باید شبکهای از ارتباطات را نیز داشته باشند. ارتباطی مستمر و سیستماتیک و موثر.
البته نباید از برنامههای توسعه دانشگاهها و رشتهها غافل بود، درواقع تحقیق در مورد نیازهای جامعه و ایجاد رشتههای جدید؛ کارهایی که باید زیرنظر یک مدیریت حرفهای و قوی صورت بگیرد. قدیمی بر این باور است که هیچ دانشگاهی بدون استقلال حرفهای و اختیارات حرفهای معنا ندارد، هیچ نهادی نباید در جامعه به دانشگاه امر و نهی کند. دانشگاه باید کاملا در تصمیمات علمی خود اختیارات قانونی داشته باشد.
در حقیقت هیچ سیاستمدار و هیچ نظام سیاسیای نباید در دانشگاه نفوذ داشته باشد. در کشورهای صنعتی پیشرفته همانند آمریکا، آلمان و انگلستان جامعهشناسان در موقعیت فوقالعاده بالایی هستند و از دیدگاهها و نظریاتشان بهره برده میشود. ما در دهههای گذشته شاهد بودیم که جامعهشناسان مطرح دنیا در نظریهپردازیها و سیاستگذاریها نقش ایفا کردهاند.
قدیمی اشارهای به اختلاف اخیر وزارت علوم و دانشگاه آزاد میکند و میگوید: در پیش گرفتن چنین رویهای برمیگردد به نظام حرفهای دانشگاهی، ارتباطات دانشگاهها، اختیارات و قوانینی که بین آنها وجود دارد و روابط آنها را تنظیم میکند. برمیگردد به بحث نظارت بر مسائل و فعالیتهای دانشگاهی. قطعا یکی از کارکردها و نقشهای مدیران در حوزههای دانشگاهی نظارت است.
بهطور قطع وزارت علوم باید بر فعالیت دانشگاهها نظارت داشته باشد و درخصوص توسعه و ایجاد رشتههای تحصیلی و نحوه فعالیت آنها و رعایت استانداردهای دانشگاهی و استانداردهای مربوط به جذب دانشجو آگاهی داشته باشد. مشکلی که ما در ایران داریم این است که متاسفانه روابط بین دانشگاهها و وزرات علوم و هماهنگی بین دانشگاهها بهصورت جدی و اساسی مشکل دارد.
اگرچه دانشگاه آزاد، دانشگاهی مستقل است، ولی این دانشگاه باید تابع یکسری استانداردها باشد. اگر این استانداردها در دانشگاهها رعایت نشود، شاهد وضعیتی میشویم که درحال حاضر وجود دارد، نزول جایگاه دانشگاهها و سطح فعالیتهای دانشگاهی. این استاد دانشگاه در ادامه سوالی را مطرح میکند با این عنوان که آیا ایجاد رشتهها و دانشگاهها مبتنیبر ایفای نقش نهادهای رسمی هستند یا اعمالنفوذها و لابیگریها خارج از چارچوب قاعده قوانین و استانداردها به فعالیتهای دانشگاهها شکل میدهد؟ اینها نکات بسیاری جدیای هستند که باید به آنها پرداخت.
نظر مخالف/ مجید رضائیان، مدرس دانشگاه
نکتهای که در وهله نخست باید درنظر بگیریم، بحث نبود یک ساماندهی برای زیر نظامهای آموزش عالی در ایران است. در حالحاضر نظام آموزش عالی متشکل از ١٠زیر نظام است که بههرحال هریک مرتبط با مقتضیات خود هستند. موضوع دانشگاه آزاد همانطور که سابقه تاریخی این دانشگاه نشان میدهد موجودیتی بوده که اگرچه زیر نظر حاکمیت نبوده، ولی همیشه خارج از مجموعه دولت و وزارت علوم به فعالیت پرداخته است.
مجید رضائیان، مدرس دانشگاه در ادامه میافزاید: این اقدام اخیر بههرحال به مقداری متفاوت بود با برخوردهایی که وزارت علوم با این دانشگاه داشت. در دورههای قبل بهویژه در دولتهای سازندگی و اصلاحات و حتی دورههای بعد دیده میشود که نحوه برخورد وزارت علوم با دانشگاه آزاد بهگونه دیگری بوده است. بهنظر این برخورد اخیر بیشتر از اینکه به آمایش سرزمینی رشتههای علمی و مراکز علمی مربوط باشد تا حدودی متاثر از مسائل سیاسی و جناحی حاکم در کشور است.
رضائیان بر این باور است اقداماتی که در گذشته دانشگاه آزاد انجام داده به دلیل مجوزهایی بوده که از شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته و براساس هماهنگیهایی بوده که با وزارت علوم انجام داده است. مجوزها همانند بسیاری از دانشگاهها و زیرنظامهای آموزش عالی در دورهای بهخاطر نیازهایی که در جامعه بوده و بهدلیل بالابودن تقاضای اجتماعی در جامعه تعداد این خردهنظامها و مجموعه دانشگاهها و موسسات علمی و رشتههای مختلف در مقاطع گوناگون بیش از حد نیاز واقعی کشور افزایش یافت. اما حالا که کمی به سمت تعادل این تقاضا در حرکت هستیم تا در راستای آن یک جریان متعادل را در پیش بگیریم باید همه زیرنظامها از این آمایش سرزمینی در این زمینه تبعیت کنند، ولی علیالقاعده باید تدوین این آمایش سرزمینی برای همه زیرنظامهای آموزش عالی با موافقت همه آنها صورت بگیرد و بهصورت مرحلهبهمرحله انجام بگیرد، نه بهصورت اقدامات یکباره که برای یک خردهنظام باشد، چراکه بیشک برای هیئتعلمی، مدرس و دانشجوهایش بهصورت یک شوک است.
این مدرس دانشگاه در ادامه اذعان میکند: ما در برههای به دلیل افزایش جمعیت و تخصصیشدن مشاغل و در مقطعی به دلیل تعطیلات انقلاب فرهنگی با افزایش حجم تقاضای اجتماعی برای ورود به دانشگاه روبهرو شدیم و در پی آن شاهد به وجود آمدن زیرنظامهای مختلف آموزشی بودیم که البته یکی از آنها دانشگاه آزاد بود. البته زیرنظامهای دیگر نیز همانند دانشگاه پیامنور یا مجموعه دانشگاه علمی- کاربردی و... به نحوه انفجارگونهای رشد کردند. اگر مروری بر روند شکلگیری این خردهنظامها و افزایش ظرفیت دانشگاهها داشته باشیم، متوجه میشویم در یک دوران نه خیلی طولانی حجم آموزش عالی گسترده شد.
این گسترش حجم، هم در تعداد خردهنظامها و هم رشتهها و مقاطع مختلف بود. البته درحالحاضر این تقاضای اجتماعی تا حدودی کاهش یافته است و به سمت نوعی اعتدال در حرکت هستیم که باید همه زیرنظامهای آموزش عالی آن هم طبق طرح آمایش سازماندهی شوند. اینکه تنها روی یک خردهنظام بخواهیم تاکید کنیم، مشکلی را حل نمیکند. این مشکل مربوط به همه خردهنظامهاست و این تعدیل باید همه جا و البته با توجه به شرایطی که همه دانشگاهها و زیرنظامها دارند، صورت بگیرد.
دانشگاه آزاد، موسسهای علمی است که کمتر کسی را میتوان یافت که با آن آشنا نباشد و درصد قابلتوجهی از فارغالتحصیلان کشور در کلاسهای این دانشگاه با چراییهای رشتههای موردعلاقه خود آشنا شدهاند، البته کموبیش درصدی از جامعه نیز از اختلافات وزارت علوم و دانشگاه آزاد خبر دارند؛
اختلافاتی که اخیرا سروصدای زیادی کرد، چون قرار بر حذف تعداد قابلتوجهی از کد رشتهها بود؛ بحثی که درنهایت به آشتی مشروط ختم شد. مطالب درج شده در این صفحه و لینکهای زیر شما را با ابعاد مختلف این مسئله و باید و نبایدهای آن آشنا میکند.