غلامعلی افروز در نشست تخصصی آینده پژوهشی عفاف و حجاب که در دانشگاه تهران برگزار شد با بیان اینکه موضوع حجاب و عفاف بحث اصلی تاریخ ایران بوده است، گفت: نگاه ما باید به این موضوع نگاه بنیادی و اساسی باشد و کلیدواژههای این موضوع باید مبتنی بر عفت و معنویت تعریف شود.
به گزارش عطنا به نقل از تسنیم، وی با بیان اینکه عفاف و حجاب حق آدمهاست اما بهگونهای مطرح شده که انگار تکلیف است، تصریح کرد: در خصوص نماز هم همینگونه است، نماز کاملترین پاسخ و عالیترین نیاز انسان است که اگر انسان نتواند با خالق خود بهطور مستقیم حرف بزند به کمال خود نمیرسد.
افروز ادامه داد: نکته اصلی این است که اگر حجاب و عفاف را بهعنوان حق طبیعی انسانها برای سیر کمال و رشد شخصیت و نه بهعنوان تکلیف ساده بدانیم آن وقت اگر انسانها گرایش بیشتری به موضوع عفاف و حجاب پیدا میکنند چرا که اضطراب و استرس در تمامی علوم بر شخصیت فرد بیپوشیده حاکم میشود و این موضوع برای همه جهانیان است.
رئیس سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه افراد پوشیده بیشتر از دیگران احساس خود ارزشمندی میکنند، تصریح کرد: حتی قبل از پیروزی انقلاب استادان خانم ما عمدتاً پوشیده بودند یعنی میانگین پوشیدگی آنها از پوشیدگی افراد جامعه بیشتر بود و این موضوع را حتی در ایتالیا، انگلیس و آمریکا نیز میبینیم که در حالی که پوشیدگی در آنجا اجباری نیست باز هم افراد رشدیافتهتر پوشیدهتر هستند.
افزوز با طرح این سؤال "چه کنیم که عفاف و حجاب را در جامعه داشته باشیم؟" یادآور شد: چارهای نداریم که به خانواده برگردیم چرا که خانواده تنها نهاد فطری و بیبدیل بشر و سکوی انتقال میراث معنوی و فرهنگی است. لذا برای شکلگیری نگرشها باید به خانواده بپردازیم.
وی افزود: حجاب یک رفتار است و رفتارهای ما در بستر باورها پدیدار میشود. بستر پدیداری حجاب باورهاست که این باورها دو رکن شناختی و احساسی دارند یعنی در رکن اول شناخت حجاب و علل استفاده از آن مهم است و در رکن دوم احساس حجاب اهمیت دارد که هر دوی این مؤلفهها در خانواده شکل میگیرد.
رئیس سازمان روانشناسی کشور ادامه داد: طبق مطالعات جهانی آنجایی که زن و شوهر که رکن اصلی هستند رابطهای آرامشگرانه و با مودت و رحمت دارند و تنپوش هم میشوند و محبوب هم هستند همدلی و همانندی بچهها با پدر و مادر افزایش مییابد، بهعبارت دیگر بین میزان محبوبیت فرزندان با تکفیر اعتقادات آنان رابطه وجود دارد.
افروز گفت: پدر و مادری که محبوب هم هستند بچههایشان این اعتقاد را میپذیرند و آنجایی که پدر و مادر در محبت به هم ضعیف عمل میکنند نمیتوانند الگو برای بچههایشان باشند و بچهها خانوادهگریز میشوند.
وی اضافه کرد: اگر پدر و مادر محبوب هم شدند حجاب و عفاف شکوفا میشود وگرنه بچه خلأ عاطفی دارد و جایی میرود که این خلأ را ارضا کند. از طرف دیگر باید در نظر داشت پدر و مادری که با واژههای انضباطی با فرزندان خود ارتباط دارند برای فرزندان شخصیت این پدر و مادر خشک و بیزاویه است، لذا اینجا تربیت معنایی ندارد.
رئیس سازمان روانشناسی کشور خاطرنشان کرد: عباراتی مانند چرا دیر آمدی، کفشهایت کجاست، ریاضی چند شدی، چرا اینجا نشستهای و... که والدین از آنها برای صحبت با بچهها استفاده میکنند موجب میشوند نگاه بچهها به پدر و مادر خشک شود و آنها هرچه بزرگتر شوند دیگر پدر و مادر برایشان اهمیتی ندارند و جدایی عاطفی پیش میآید.
افروز گفت: بنده به هیچ عنوان هیچ وقت به بچههایم نگفتهام که نمراتت چند شده است. حتی زمانی که برای گرفتن کارنامه فرزندم رفتم نمراتش را نگاه نکردم و حتی یک بار هم نگفتم چرا درس نمیخوانی. لذا خانوادههایی که در آنها ارتباط عاطفی اصل باشد نه انضباطی، خانگی میشوند و دوست دارند دور پدر و مادر باشند ولی اگر واژهها انضباطی شد بچهها حتی اگر پدر و مادر مذهبی باشند از آنها دور میشوند.
وی با بیان اینکه اگر پدر و مادر محبوب نشدند، باحجاب شدن صورت نمیگیرد که نمیگیرد، گفت: دوران خردسالی بخش اعظمی از باور به حجاب ایجاد میشود. لذا مادری که ناخواسته از بیرون وارد خانه میشود و چادرش را به طرفی پرت میکند و میگوید: «از گرما پختم» و این صحنه را بچه میبیند باید بداند که بچه هم در درون خود میگوید من از عامل پختگی بدم میآید. لذا باید احساس پوشیدگی در بچه بهگونهای ایجاد شود که او از پوشیده بودن خود لذت ببرد و این لذت را از نگاه به رفتار پدر و مادر میآموزد.
رئیس سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه بشر پوشیدگی را دوست دارد، گفت: حال سؤال اینجاست که محبوبیت پدر و مادر چه زمانی زیاد میشود که در پاسخ باید گفت این اتفاق زمانی میافتد که حقوق عاطفی رعایت شود که این خود مقدمه حجاب در خانواده است.
افروز افزود: حقوق عاطفی مادر این است که پدر هر روز به همسرش بگوید: "دوستت دارم و برایم عزیزی" و حق عاطفی پدر نیز این است که مادر نیز هر روز به او اینگونه بگوید. همچنین حق عاطفی پدر این است که مادر در غیاب او به فرزندانش بگوید: "بچهها بلند شوید تا برای بابا دعا کنیم، او در حال کار کردن است" و حق عاطفی مادر این است که پدر در غیاب مادر از محبتهای مادر بگوید، لذا پدر سنگربان است و مادر باغبان.
وی خاطرنشان کرد: حق عاطفی مادر این است که شوهرش او را بین بچهها عزیز کند و این نکته بسیار مهم است که هرگز نباید مقابل بچهها گله، انتقاد، نصیحت و نکتهای به مادر بگوید چرا که مادر باید مقتدر و عاطفی باشد و برای حفظ حقوق عاطفی باید بچهها مطمئن باشند مادرشان عاشق پدرشان است و پدرشان عاشق مادرشان.
رئیس سازمان روانشناسی کشور گفت: این خانواده که در دل بچهها بنشیند دیگر نیازی نیست بگوییم درس بخوان، چرا که فرزند میداند مادر درس خواندن بچه را دوست دارد و یا دیگر نیازی نیست پوشیده باش، چرا که بچه میبیند که آرامش و شکوه مادرش در قالب همین حجاب است. در این هنگام تردید نکنید که فرزند خودش را مانند مادرش میکند.
افروز با بیان اینکه حجاب زینت است نه ستارالعیوب گفت: وقتی فرزند حجاب را در وجود کسی میبیند که محبوبش است این حجاب برایش ارزش دارد و میخواهد خودش را مثل او کند. لذا نتیجه میگیریم که احساس مذهبی برای بچهها از شناخت مذهبی مهمتر است و برای این افراد دیگر نیازی نیست که بسیار از استدلالهای حجاب صحبت کرد.
وی خاطرنشان کرد: مادر و پدری که هنگام نماز متبسم هستند و حالشان خوب میشود و بچه هم بین دو نماز هر چه را بخواهند میتوانند از پدر و مادر بگیرند فرزندشان قطعاً نمازخوان میشود. اینگونه بچهها که مصونیت عاطفی دارند نه بهدنبال سیگار میروند و نه مواد مخدر.