یکی از ویژگیهای مهم یک آموزشوپرورش کیفی، وجود یک سیستم مشاورهای کیفی است. در آموزشوپرورش ما و هماکنون در دوره متوسطه اول، مشاور و مشاوره وجود دارد اما با آنچه باید باشد تفاوت بسیار دارد.
به گزارش عطنا، مهدی بهلولی، عضو کانون صنفی معلمان تهران یادداشتی در روزنامه شرق نوشته است که متن آن به شرح زیر است:
مشاور ما، بیش از هر چیز خود را مسئول هدایت تحصیلی دانشآموزان پایه نهم میداند آن هم از روی نمرههای درسی و چندتایی فرم که در برخی از آنها، دیدگاههای دانشآموز و پدر- مادر او درباره ادامه تحصیل و رشته مورد علاقه دانشآموز مشخص میشود.
هماکنون و در دوره دوم متوسطه نیز چیزی به نام مشاور نداریم. تا سال گذشته، مشاوران تحصیلی ما در دبیرستان بودند که با تغییر در سالهای آموزشی و نظام ٦- ٣- ٣، مشاوران دبیرستان به دوره نخست متوسطه برده شدند.
از ویژگیهای مهم یک سیستم مشاورهای کارآمد «نظارت آموزشی هفتگی و ارتباط با دانشآموز و خدماتدهی پشتیبانی آموزشی، آشناکردن دانشآموز با آگاهیهای شغلی و آشناکردن دانشآموز با تصمیمسازیهای آموزشی پس از دبیرستان است... گروههای مشاوره، اغلب ١٨ تا ٢٢دانشآموزه هستند.
دورههای مشاوره، اغلب از یک تا پنج بار در هفته به مدتزمانی کمتر از زمان یک کلاس، حدود ٢٠ تا ٣٠ دقیقه طول میکشند. رابطه مشاور- دانشآموز، به معنای این است که دانشآموز یک پشتیبان در ساخت مدرسه دارد. اگر زمانی دانشآموز با مشکلات شخصی یا آموزشی روبهرو شد به جای اینکه از نظر روحی یا جسمی خود را ببازد کسی را دارد که برای کمک، بازخورد و همکاری به نزد او برود و روی کمکهای او حساب کند».
اما آنچه در مدرسههای ما از بحث مشاوره میگذرد، کمترین همانندی را دارد. یک مدرسه با ٤٠٠ تا ٥٠٠ دانشآموز را در نظر بگیرید. یک مشاور با دو تا چهار روز حضور هفتگی در مدرسه، بیشترین زمان و توان خود را روی تشکیل پروندههای دانشآموزان میگذارد. تا آنجا که این نگارنده میداند، از چیزی به نام گروهبندی و گروههای ١٨ تا ٢٢نفره خبری نیست. ارتباطات منظم هفتگی وجود ندارد.
اگر دانشآموزی، مرتکب کاری خلاف شئونات مدرسه شد یا از نظر درسی خیلی ضعیف بود یا خیلی افت کرد، امکان دارد به مشاور مدرسه معرفی شود و او- اگر زمان داشت- از یک ربع تا نیم ساعت وقت میگذارد و با او صحبت میکند. با پیچیدهشدن روزافزون زندگی، مفهوم شغل و کار هم دستخوش دگرگونیهای جدی شده است و حضور مشاورانی بهروز و آگاه از جزئیات شغلی جامعه، بیشازپیش احساس میشود.
در یک سیستم مشاورهای کیفی، دانشآموز با قرارگرفتن در گروههای کوچک و ارتباط پیوسته با مشاور و یک یا چند فرد بزرگسال آگاه و همچنین گروه همتایان دانشآموزی و گفتوگوهای منظم و پیوسته درباره وضعیت درسی و آگاهیهای شغلی و آگاهیهای درسی دانشگاهی، با نگاه روشنتر، هم نسبت به خود و توانمندیهایش مینگرد و هم میتواند بهتر برای آینده خود تصمیم بگیرد.
مشاور در مدرسه ما، تنها به کسی گفته میشود که در پایه نهم تحصیلی، از روی یکسری اطلاعات آماری و نظرسنجی از دانشآموز و پدر- مادرش، مشخص میکند که دانشآموز برای آموزش در دوره دوم دبیرستان، بهتر است به چه رشتهای برود. ناگفته پیداست که این چیزی جز «کاریکاتور مشاوره» نیست!