احسان موحدیان ـ دانشجوي دکتري رشته روابط بين الملل دانشگاه علامه طباطبائی: در سالهای اخیر ساخت فیلمهای سینمایی که به طور غير مستقیم و در لایههای زیرین خود مسائل سیاسی و روابط خارجی ایران را مورد توجه قرار میدهند، اندک اندک مرسوم شده است. از جمله این فیلمها میتوان به "شهرموشهای ۲" اشاره کرد که یکی از مضامین آن ضرورت بهبود روابط با جهان خارج و و به خصوص کشورهای غربی و دست برداشتن از دشمنی و خصومت و توسل به گفتگو بود.
فیلم "نهنگ عنبر " به کارگردانی که بعد از حاشیههای فراوان دو هفته ای است در سینماهای کشور اکران شده اگر چه در ظاهر به مرور زندگی مردی ۵۰ ساله به نام "ارژنگ صنوبر " و به خصوص رابطه عاشقانه او با زنی به نام "رؤیا " میپردازد؛ اما نشانههای فراوانی در این فیلم وجود دارد که بر مبنای آن میتوان مرور و بازخوانی روابط پنجاه ساله ایران و آمریکا را یکی از داستانهای فرعی ولی مهم فیلم دانست.
رؤیا و ارژنگ نمادي از ايران و آمريکا
در فيلم مذکور، زنان بازیگر و به خصوص بازیگر زن اصلی فیلم به نام رؤیا نماد آمریکا و مردان اصلی بازیگر فیلم و به خصوص ارژنگ صنوبر بازیگر مرد اصلی فیلم نماد ایران محسوب میشود. رؤیا که انتخاب چنین نامی برای وی به عنوان نماد آمریکا در برابر شخصيت اصلی مرد فیلم تأمل برانگیز به نظر میرسد، از خصوصيات زیر برخوردار است:
۱- علاقمند به مظاهر و دستاوردهای دنیای سرمایه داری: به عنوان مثال در صحنه ای که رؤیا با حسرت از سفرش به ژاپن براي ارژنگ صحبت میکند و از پیشرفتهای این کشور حرف می زند. در صحنه ای دیگر هم وقتي رؤیا علل مهاجرت به آمریکا را بیان میکند استدلالهای مشابهی بیان میشود.
۲- دارای درک و فهمی سطح و ظاهری از امور مختلف: مثلاً اظهارنظر رؤیا در مورد اینکه اگر ارژنگ برایش یک رنو بخرد، حتماً همسرش خواهد شد. دوست رؤیا که بعدها برای مدتی با ارژنگ ازدواج میکند هم چنين خصوصياتي دارد.
۳- مکار و رند و حیله گر: به عنوان نمونه در زمانی که رؤیا و ارژنگ در حين ماشين سواري در دهه ۶۰ با گشت کمیته مواجه میشوند، رؤیا براي جلوگيري از دستگيري به دروغ مدعي میشود که هر دو نامزد هستند و قرار است در تاریخ هجدهم ذي الحجه که مصادف با عيدغدير خم است، ازدواج کنند. اين در حالي است که ارژنگ حتي قادر به تلفظ کلمه ذي الحجه هم نيست.
۴- علاقمند به سواستفاده از دیگران و استعمار افراد: در همان ابتدای فیلم ارژنگ و رؤیا که در سن کودکی هستند مکالمه جالبی با هم دارند که طی آن رؤیا از علاقه ارژنگ به خود مطلع شده و با سواستفاده از این علاقه از ارژنگ میخواهد تا مشقهایش را برای او بنویسد!
۵- بی وفا: علیرغم فداکاریهای فراوان ارژنگ برای رؤیا او دو بار با فرد ديگري ازدواج کرده و از ایران به آمریکا میرود. مادر خود ارژنگ هم قبل از پيروزي انقلاب با خيانت به پدر ارژنگ با صاحب عکاسي محله که ظاهري مشابه هیپیهای دهه ۷۰ آمریکا دارد، ازدواج کرده و به اين کشور میرود.
اینها خصوصياتي است که امروزه عموم مردم ایران به آمریکا نسبت میدهند و کارگردان فیلم نهنگ عنبر هم آنها را به "رؤیا " نسبت داده است. از سوي ديگر ارژنگ به عنوان نماد کشورمان در اين فيلم به ابزاری برای مرور خاطرات تلخ و شیرین ملت ایران از ایالات متحده امریکا مبدل شده است.
شاید مهمترین ويژگي ارژنگ (ایران) در برابر آمریکا سادگی، بی ریایی، برخورد صادقانه و احساس عشق و نفرت توأم وی در قبال رؤیا (آمریکا) است. مرور رویدادهای فیلم که از سال ۱۳۴۰ با تولد ارژنگ آغاز میشود نشان میدهد که او از همان کودکی به رؤیا که پدرش هم فردي نسبتاً متمول و صاحب نفوذ است علاقه داشته و رؤیا بارها با سواستفاده از این علاقه ضمن تأمین دستیابی اهداف و منافع شخصیش در نهایت حاضر به ازدواج با ارژنگ نشده و ترجيح میدهد دوباره به آمریکا بازگردد.
تحول روابط رؤیا و ارژنگ از ۱۳۴۰ تا ۱۳۹۰
در سالهای قبل از انقلاب علاقه ارژنگ به رؤیا و تلاش برای تأمین خواستههای کودکانه وی از يکسو و طلاق مادرش از پدری مهربان و بی تکلف و زندگی در آمریکا به همراه مردی دیگر به نماد این عشق و نفرت مبدل میشود. اين وضعيت به نوعی یادآور سير روابط ایران و آمریکا در سالهای قبل از انقلاب هم هست. در این دوران، ایران همکاریهای سیاسی و نظامی گسترده ای با ایالات متحده داشت و بر مبنای دکترین دوستوني نیکسون رييس جمهور وقت ايالات متحده در کنار عربستان به کشوری مهم و تاثیرگذار برای تأمین منافع آمریکا در منطقه مبدل شده بود؛ اما عموم مردم ایران بر این باور بودند که ایالات متحده با قدرناشناسی، ایران را استعمار کرده و در حال غارت منابع آن است. تداوم و تعميق این حس نارضايتي در نهایت منجر به وقوع انقلاب اسلامی و حاکميت جمهوری اسلامی شد.
نگاه کارگردان به شرايط حاکم بر کشور در اولين سالهای پيروزي انقلاب اسلامي در اولين نماي به نمايش درآمده از اين دوران قابل درک است. در اين نما ارژنگ با حالتي شلخته و خسته و با کفشهایی که حتي بندش را نبسته يک کيف سامسونت بزرگ حاوي فیلمهای سينمايي غيرمجاز خارجی و عمدتاً آمریکایی را حمل میکند. قاب بندي تصاوير، نورپردازی و چهره پردازیها نيز کاملاً تغيير کرده و تصاوير شيک و سرخوشانه قبل از انقلاب جاي خود را به نماهايي بسته و تيره میدهند.
در دهه ۶۰ که مصادف با دوره جواني ارژنگ و روی است شاهد عشق آتشین دو طرف به هم هستیم که با فداکاری و تلاش یک طرفه ارژنگ برای به دست آوردن رؤیا همراه است؛ اما رؤیا وقتی فرصت مهاجرت به آمریکا برای درس خواندن پیش میآید، به عشق خود پشت پا می زند و به راحتی به آمریکا میرود. ارژنگ حتی در مواجهه با این شرایط هم پا پس نمیکشد و از طریق تهیه گذرنامه غیرقانونی تلاش میکند به وصال رؤیا در آمریکا برسد، اما شناسایی و دستگیر شده و به جبهههای جنگ فرستاده میشود. حذف کامل این بخش از فیلم در اکران عمومی درک علل برخی رفتارهای ارژنگ در سکانسهای بعدی را دشوار کرده است.
در اواخر دهه ۷۰ رؤیا بعد از سرخوردگی از شوهر اول به ایران بازمی گردد و ارژنگ وقتی متوجه طلاق گرفتن وی میشود به تصور اینکه رؤیا به خاطر او به ایران برگشته، همسرش را که دوست رؤیا بوده طلاق داده و برای به دست آوردن دل این معشوق قدیمی دست به کار میشود؛ اما مراجعه به یک دندان پزشک برای ترمیم دندان رؤیا به ازدواج این دو و سفر دوبارهشان به آمریکا منجر میشود. نکته جالب این است که این دندان پزشک "همسایه " ارژنگ است و توسط خود او به رؤیا معرفی میشود.
سرانجام در اوایل دهه ۹۰ رؤیا که این بار پیر و شکسته شده باز هم به ایران بازمی گردد و با کمکهای فداکارانه و البته توأم با قانون شکنی ارژنگ که به شیوههای نامشروعی ثروتمند شده، موفق میشود مدارک و مهریهاش را از شوهر دومش هم پس بگیرد. ولی به جای ازدواج با ارژنگ که این بار صراحتاً از او درخواست ازدواج کرده باز هم ترجیح میدهد به آمریکا برگردد.
اين خط داستانی شباهتهای فراوانی به فراز و نشیبهای رابطه ایران و آمریکا از دهه ۶۰ تا ۸۰ شمسی دارد. در این ایام ایران برخوردهای صادقانه ای متعددی با آمریکا داشت و از جمله در جریان گروگان گیری اتباع آمریکا در لبنان در دوره ریاست جمهوری بوش پدر، رویداد تروریستی ۱۱ سپتامبر، حمله آمریکا به افغانستان برای سرکوب طالبان، اقدامات تروریستی دشمنان آمریکا در برخی کشورهای منطقه به کمک این کشور رفت؛ اما آمریکا در پاسخ به این رفتارهای توأم با حسن نیت ایران، به وعدههایی که داده بود عمل نکرد و برخوردهای خصمانه و مخرب خود را با همکاری و همراهی همسایگان عرب ایران تداوم بخشید. معرفی جمهوری اسلامی به عنوان یکی از کشورهای محور شرارت پس از همکاری ایران با آمریکا بر ضد طالبان افغانستان و علیرغم محکومیت حملات ۱۱ پستامبر توسط جمهوری اسلامی، نماد عینی این رفتار آمریکا در سالهای بعد از انقلاب است.
فرجام رؤیا و ارژنگ در "نهنگ عنبر "
اما سکانس پاياني فیلم نهنگ عنبر نگاه کارگردان آن به فرجام روابط پرفراز و نشيب ایران و آمریکا را به خوبی نشان میدهد. در این سکانس رؤیا که علیرغم همه فداکاریها و دلسوزیهای ارژنگ باز هم به آمریکا رفته، به ایران بازمی گردد و زنگ در خانه ارژنگ را میفشارد. فیلم در همین جا به اتمام میرسد؛ اما پايان بندی مذکور نشان میدهد که کارگردان معتقد است آمريکا علیرغم تمامی عهدشکنیها و دشمنیهایش سرانجام بر سر عقل آمده و تصمیم میگیرد با ایران دوستی کند. گذشت زمان و به خصوص فرجام پرونده هسته ای ایران، صحت یا عدم صحت این نگرش را مشخص خواهد کرد.
گفتنی است که این فیلم با تمرکز بر شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور در سالهای بعد از انقلاب به نقد اموری همچون حضور روحانیت در قدرت، حاکم شدن ریاکاری بر جامعه، تقدم روابط بر ضوابط، نقد رفتارهای طبقه نوکیسه، نقد عملکرد برخی مطبوعات که به آگهی نامه مبدل شدهاند و ... نیز میپردازد که پرداختن به انها نیازمند فرصت دیگری است.