۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
کد خبر: ۳۰۳۶۵۸

عطنا- سومین همایش علوم انسانی قرآن بنیان در دانشگاه علامه طباطبائی با حضور دکتر عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه طی سه نشست تخصصی با عناوین مبانی علوم انسانی قرآن بنیان، مسائل علوم انسانی قرآن بنیان و روانشناسی قرآن بنیان در بستر مجازی برگزار شد.

دکتر عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در این همایش طی سخنانی بیان کرد: رسیدن به علوم انسانی قرآن بنیان، کار دشوار و حساسی است و نیاز به توجه عالمانه دارد. باید تلاش کنیم تا بر اثر شتاب و بی‌توجهی به مبانی علم، معرفت و قرآن، علومی را تولید نکنیم که تنها خودمان آن را قبول داشته باشیم.

علوم انسانی، امروز دارای نقاط ضعف و قوت است از نقاط قوت آن می‌توان به اصالت و ریشه‌ در تاریخ چند صد سالۀ غرب داشتن، مولد بودن، پاسخ دادن به اقتضائات اجتماعی غربی، منظم، سیستماتیک و دارای منطق بودن اشاره کرد و نقاط ضعف آن برای ما شامل وارداتی و غربی بودن و بیگانگی با فرهنگ و جامعه غیر غربی، مبتنی بر معرفت و جهان بینی مادی گرایانه بودن، اثربخشی پایین در جوامع غیر غربی، ایجاد از خود بیگانگی و اختلال در هویت ملی و فرهنگی در صورت استمرار در ترویج آن، فاقد جامعیت بودن، توجه نکردن به نقش خداوند در رفتار و سرنوشت انسان است.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

او در ادامه گفت: اگر بخواهیم به علوم انسانی قرآن بنیان برسیم باید به ویژگی هایی چون جامعیت در ساحت‌ها مانند ساحت معنوی انسان توجه کنیم و جنبه روحی انسان را واقعیت او بدانیم و از برخی روش های موجود که ساحت‌های مادی انسان را به خوبی مورد مطالعه قرار می‌دهد غافل نشویم. خود را از دستاوردهای بشری محروم نکنیم.

رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: نکته مهم این است که علوم انسانی ما بر اساس مبانی هستی شناسی و انسان شناسی باشد که از قرآن گرفته شده است. از پیامدهای علوم انسانی قرآن بنیان برجسته کردن و ظهور عقل است؛ چیزی که علوم انسانی غربی از آن غافل است. بر اساس علوم انسانی قرآن بنیان ما باید روابط خود را با دیگران، خودمان، هستی، طبیعت و خداوند باز تعریف کنیم.

دکتر معتمدی در پایان اظهار کرد: در علوم انسانی غربی، برخلاف ما که انسان را مخلوق خداوند می‌دانیم، محوریت با انسان است و این مسئله باید در علوم انسانی ما باز تولید شود. تحول در علوم انسانی و رسیدن به آن نیازمند کسانی است که تخصص کافی در علوم انسانی، در رشته های مختلف را داشته باشند. کسی که تنها متخصص علوم قرآنی باشد نمی‌تواند تحولی در علوم انسانی ایجاد کند و کسی که سر رشته ای از علوم قرآنی نداشته باشد نمی‌تواند علوم انسانی قرآن بنیان را بنا کند. پس باید هر دو حوزه در کنار هم به صورت گروهی فعالیت کنند تا تولیدات علمی اتفاق بیفتد.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

دکتر حمیدرضا بصیری، دبیر همایش طی سخنانی اظهار کرد: این همایش به سالانه در دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می شود و دبیر‌خانۀ دائمی آن نیز در دانشگاه علامه طباطبائی است. همایش امسال متمرکز بر مبنا و آرای علمی علامه طباطبائی است و هدف از برگزاری آن ایجاد یک محور وحدت برای اسلامی سازی بر مبنای قران حکیم است که تمام دانشمندان و فرهیختگان اسلامی در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی در آن اتفاق نظر داشته باشند.

وی ادامه داد: در این همایش ۱۶ مقاله پذیرفته شده و در قالب ۳ نشست تخصصی ارائه می‌شود. علامه طباطبائی در حوزۀ مبانی، مسائل و نظریه پردازی علوم انسانی و اجتماعی توفیقاتی را داشته‌اند و تمام این توفیقات در سخت ترین شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاصل شده است. این عالم وارسته با چنین شرایطی توانست بدون وابستگی به اصطلاحات خاص علوم انسانی آراء و نظراتش را مطرح کند. سر نخ اصلی رسیدن به علوم انسانی قرآن محور اُنس با قرآن است. همانگونه که علامه طباطبائی هر سال قرآن را می‌خواند و تاکید بر تفسیر قرآن داشت.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

در ادامۀ این نشست، حجت الاسلام صادق اکبری اقدم، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه طی خنانی کفت: دانشگاه علامه طباطبائی مهمترین مرکز علوم انسانی است که حیات آن در جامعۀ دینی و اسلامی تعریف شده و یکی از کار ویژه هایش تحول علوم انسانی است. مسئلۀ مهم این است که در این همایش به ظرفیت فکری اسلام توجه شده است. دانشمندانی مانند بوعلی سینا، ملاصدرا و علامه طباطبائی که در حوزۀ علوم انسانی و معارف آثار بزرگی را به جا گذاشته اند می‌توانند منشاء تحول جدی در علوم انسانی نیز باشند.

او گفت: یکی از مهمترین مسائل فلسفی و عرفانی علامه طباطبایی که فراخور این همایش است مطالب قرآنی ایشان است که دانشگاه باید بر آن تکیه کند. نکته بعدی این است که برخی از اساتید و دانشجویان علوم انسانی، آنگونه که نظریه پردازهای غربی را می‌شناسند افراد بزرگی مانند علامه طباطبائی و نظراتش را نمی‌شناسند و این یک خلاء در دانشگاه است.

او در ادامه سخنانش به دو نکته از رهبری اشاره کرد و گفت: مسئله قرآن و مرجعیت آن در مسائل فکری، عملی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی بسیار مهم است و ما در زمینه تدبر در قرآن خود را از آیات الهی و رهنمودهایش محروم کرده‌ایم. نکته دوم این است که علوم انسانی چند قرن است ایجاد شده و مورد بحث و نظر قرار گرفته اما در این علوم انسانی که برگرفته از غرب است توجه به دین وجود ندارد و ما باید علوم انسانی بر مبنای دین بنا کنیم.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

در ادامۀ این نشست، دکتر حسام الدین خلعتبری، رئیس دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی گفت: این جلسات برای الگوسازی و فرهنگ‌سازی بسیار مهم هستند. گفتمان سازی تحول، سنگ بنایی است برای حوزه‌های تحولی که بتوانند کارهای خود را پیش ببرند. علامه طباطبائی ژرف‌اندیشی تحول آفرین است. اولین بُعد وجودی او تحول و شخصیت تکامل یافته‌اش است که مقدمه‌ای برای هرگونه تحول در عرصه‌های مختلف بود. از دیدگاه قرآن، علمی حقیقی است که از وجود و قلب انسان می‌جوشد. لذا مرکز ادراک و تمام صفات حسنه باید پاک باشد در غیر این صورت انسان به کمال نمی‌رسد.

دکتر خلعتبری گفت: «علامه طباطبائی در واقع حامل و مفسر قرآن بود و از تعالیم آن بهره می‌گرفت. در واقع ما نیازمند تحولات درونی هستیم؛ علامه طباطبائی، زمانی توانست کارهای بزرگ را به ظهور برساند که تحول درونش ایجاد شد. ما باید به دنبال آن بُعد تحولی علامه طباطبائی باشیم تا دانشگاه زمینه‌های تحول را پیدا کند. یکی از زمینه‌های مهم تحول درک زمان مسئله است. علامه طباطبائی، با توجه به آن، زمینه ساز انقلابی شد که ما در بستر آن هستیم. ما باید به آینده فکر کنیم و بنا را امروز بسازیم که در آینده از آن استفاده کنیم و یکی از راه های ساخت آن، ایمان آوردن به خطاناپذیری قرآن است. اندیشمندان ما باید این را درک کنند و به آن ایمان بیاورند. آن را سرلوحه کارشان قرار ‌دهند. این امر باعث می شود که در آثار فکری و وجودیشان خود را نشان ‌دهد.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

دکتر ابولقاسم فاتحی، رئیس پژوهشکده تحول علوم انسانی نیز طی سخنانی اظهار کرد: قرآن کلام خداوند است و در پی هدایت و رشد انسان در مسیر عوالم پنجگانه است. قرآن، نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است. دانشگاه و حوزه علمیه تلاش دارند به اتفاق هم یک خط تولید علوم انسانی بر مبنای اصول هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و قرآن بنیان ایجاد و نظریه سازی و اندیشه سازی در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... انجام دهند. اما این مسئله نیازمند توجه به نکاتی مانند توجه به دیرینه شناسی و اندیشه‌ها به خصوص اندیشه‌های مدرنیته، فهم اندیشه‌های غربی و غرب شناسی چه برای نقد و چه برای تشخیص نیاز به پذیرش، تغییر یا رد آنها است.

وی ادامه داد: مطلب مهم این است که ما باید علم را تولید کنیم و آن علم بر مبنای قرآن باشد و برای این کار باید گذشتۀ خود و غرب را بشناسیم. دانشگاه علامه طباطبائی اساتیدی دارای این ظرفیت را در خود جای داده است. نکته آخر آن است که ما در حال حاضر توان، امکانات و متغیرات لازم برای شروع بازتولید را داریم اما انسجام نداریم و تنها با انسجام می‌توانیم اجتماع ذهنی پیدا کنیم. در درجه اول باید برنامه‌ای برای رسیدن به ذهنیت مشترک بین اساتید علوم انسانی داشته باشیم و بدانیم این برنامه قرار است به کجا رود. امیدوارم ظرفیت خوبی که در تحول علوم انسانی به صورت پراکنده وجود دارد را به صورت یک نظام واحد در کنار یکدیگر داشته باشیم.

قرآن نخستین و مهمترین منبع تحول انسان است

در نشست تخصصی دوم این همایش، دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد: مهمترین عامل در داشتن نظریه‌های مختلف در علوم انسانی پاسخ به این سوال است که آیا علم بر مبنای خاصی استوار است؟ پاسخ اول برمی‌گردد به مقام گردآوری و داوری علم. در این منظر دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد در حوزه تخصص روابط بین الملل سه رویکرد در رابطه با این دیدگاه وجود دارد؛ مبناگرایی، ضد مبناگرایی و مبناگرایی حداقلی. مبناگرایان معمولاً واقع‌گرای فلسفی هستند.

وی افزود: منظر دوم مربوط است به مبانی فلسفی و فرانظری علم که مرتبط با همایش است که شامل مبانی فلسفی، فرانظری و نظری علم است. در این رابطه نیز دیدگاه های مختلفی مانند پوزیتیویسم و پست پوزیتیویسم وجود دارد. آنچه امروز ما با عنوان علم تجربی یا پوزیتیویستی می‌شناسیم در چارچوب فلسفه لیبرالیسم و در عرصه سیاست و اقتصاد وجود دارد.

دکتر دهقانی فیروزآبادی تصریح کرد: علم لیبرال محافطه کار سه ویژگی دارد؛ قائل به علم محض است، علم عاری از ارزش است و علم خنثی و بی‌طرف است و نتیجه آن حفظ وضع موجود است. در مقابل در نیمه دوم قرن ۲۰ با بی‌طرفی علم و نظریه مخالفت شد و گفته شد که علم خنثی و بی طرف، ممکن و مطلوب نیست.

او گفت: مسئله اصلی، علم قرآن بنیان است. منظور از علم قرآن بنیان آن علمی است که به صورت مدون در قرآن وجود دارد. مبانی علمی که باید از قرآن استخراج کنیم و مبانی علمی که از قرآن استنباط می‌کنیم، است. برای رسیدن به این علم، روش اجتهادی و تفسیری وجود دارد و برای رسیدن به این منظور می‌توانیم به آرای علامه طباطبائی توجه کنیم. چرا که برای استخراج علم از قرآن یا باید خودمان آن را تفسیر کنیم یا از آرای کسی که آن را تفسیر کرده استفاده کنیم. علامه طباطبائی در آثارش از قرآن، برهان و عرفان استفاده کرده است. همین، قوی‌ترین منبع برای تولید علوم انسانی قرآن بنیان است.

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار