۰۸ اسفند ۱۴۰۰ ۰۹:۵۹
کد خبر: ۳۰۳۵۷۵

عطنا - دکتر سیدحسین ابطحی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به همراه دکتر محمد نصر اصفهانی و راحله منتظر در مقاله ای به تبیین مفهوم آزادی در الگوی اسلامی ايرانی پيشرفت پرداخته اند. متن مقاله را در زیر بخوانید:

مقدمه

یکی از مسائل و مباحث کاربردی در نظام‌های اسلامی که زمینه‌ساز رشد، بالندگی، پیشرفت و شادابی جوامع می‌باشد، آزادی است. آزادی یک عنصر حیاتی و یکی از لوازم حیات و تکامل می‌باشد، همچنان که رسیدن به سعادت آرزوی همه انسان‌ها است. بهره‌مندی از آزادی یکی از خواسته‌ها و آرمان‌های بشر است. یکی از پایه‌های مشروعیت نظام اسلامی، چه در مرحله پیدایش و چه در مرحله بقا و ثبات، تأمین و تثبیت آزادی برای کلیه شهروندان است. اسلام، آزادی را به ‌عنوان یک ارزش از ارزش‌های بشر برشمرده است، اما نه ارزش منحصر به فرد و نه آزادی با آن تفسیرها و تعبیرهای ساختگی، بلکه آزادی به معنای واقعی.

آزادی به معنا و مفهومی که امروزه در علوم انسانی و اجتماعی غرب مطمح‌نظر قرار گرفته، عمدتاً محصول و برآمده دوران مدرنیته و با معانی و سپهر مفهومی مدرنیسم هم‌عنان، هم‌ریشه و سازوار است. روشن است که معنا، مفهوم، گستره، ابعاد و اضلاع آزادی در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت با الگوهای متعارف توسعه به دلیل تفاوت‌های هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه و انسان‌شناسانه، به ‌طور مبنایی و اساسی متفاوت و در پاره‌ای از معانی و وضعیت‌ها متباین و متعارض است.
 
تعریف آزادی

در لغت فارسی، آزادی به معنای حریت، آزادگی، رهایی، شادی و خرمی، آرامش و شکر و سپاس معنا شده است. در لغتنامه‌ها، لغت آزادی به معاني اختيار، قدرت بر انجام و یا ترك يك عمل و غیره به كار رفته است. دهخدا در لغتنامه، لغت آزادگی را حریت، جوانمردی، اصالت، نجابت، شرافت و مروت و … تعریف می‌کند. واژه‌ی آزادی كه برخی صاحب‌نظران آن ‌را از واژه‌ی اوستایی آزته (Azata) و یا واژه‌ی پهلوی آزاتیه (Azatih) مشتق می‌دانند، در زبان فارسی در معانی متعددی از جمله: اختیار، ‌قدرت بر عمل و ترك عمل، قدرت انتخاب، رهایی، شادی و خرمی به ‌كار رفته است. این واژه در زبان عربی هم با معادل “حریه” و “اختیار” به ‌كار رفته است كه معنای روشن و متداول آن، مفهوم ضدبردگی آن می‌باشد. بنا به ‌گفته‌ هرتسفلد، این واژه در زبان فارسی تحت تأثیر معنایی كه با واژه‌ی حر در عربی همراه است، قرار دارد و البته در زبان‌های مختلف به اشكال مختلفی به ‌كار رفته است.

واژه و مفهوم آزادی هر چند سابقه طولانی در فرهنگ بشری دارد، اما معنا و مفهوم امروزین آن تحت تأثیر تفکر دوران مدرن قرار گرفته است؛ بنابراین در تعریف آن ضمن اینکه بایستی به تفاوت ادوار و فرهنگ‌های مختلف بشری توجه کرد، لازم است امکان به دست دادن جامع مشترکی برای این مفهوم را مورد ارزیابی قرار دهیم. اندیشمندان غربی هنگامی که در زبان لاتین ‌از واژه Libertas و در زبان فرانسه از واژه Librete و در زبان انگلیسی از واژه Freedom و یا Liberty استفاده می‌کنند، ما از آن معنای آزادی را برداشت کرده‌ایم. اگرچه از نظر ایشان واژه Freedom دارای معنایی گسترده‌تر و قوی‌تری از واژه Liberty بوده و شامل تمامی قلمروها و محدوده‌ها می‌شود و واژه Freedom اغلب در شکل ترکیبی «آزادی‌های بنیادین (اساسی)» مشاهده می‌شود که بیانگر آزادی‌هایی‌اند که به‌ طور مطلق برای حفظ و حمایت از کرامت انسانی در جوامع سازمان یافته ضروری بوده و به عنوان حمایت حداقلی مورد پذیرش قرار گرفته است. در زبان انگلیسی این واژه با حروف اضافی خاصی در موارد مختلفی به کار می‌رود كه برخی از آنها عبارت‌اند از: 1- آزادی و رهایی از زندان؛ 2- اجازه انجام دادن كاری بدون محدودیت؛ 3- حق یا قدرت انجام كاری كه شخصی آن‌ را برگزیده است؛ 4- برده و زندانی نبودن.

دايره المعارف برتيانيكا[۱] آزادی[۲] را با نقطه مقابل آن تعريف كرده و آورده است: واژه آزادي در مقابل انقياد و سرکوبگری سياسي، زندان و يا برده‌برداري قرار دارد. در اين تعريف مفهوم و معناي آزادي، مستلزم نبودن چيزي است كه شايد بتوان آن را محدوديت، حد و مرز و اجبار به حساب آورد. آزادي مدني و سياسي كه از شناخته شده‌ترين تقسيمات آزادي است را بدين شيوه تعريف كرده است: آزادي مدني يعني نبود قيد و بندها و ممانعت‌هاي مستبدانه و تضمين يك سري حقوق و آزادي سياسي بر محدود كردن حكومت- تا آخرين حد ممكن- دلالت دارد و شامل حق افراد براي مشاركت در حكومت از طريق انتخابات و از راه احراز مناصب حكومتي است. در میان آزادي‌های سياسي آزادي رأي (مشاركت) مهم‌ترین آزادي است. یکی از نویسندگان در کتاب خود، نظر«اچ.بي.ميو» را مبتني به اين امر كه آزادي سياسي يكي از چهار اصل متمايز كننده نظام دموكراتيك از ساير نظام‌ها است، مطرح کرده و مي‌افزايد: وي دو عامل را براي انتخابات مؤثر و نه صرفاً تشريفاتي ضروري مي‌داند:

۱- فراهم آوردن زمينه انتخاباتِ آزادانه به نحوي كه هیچ‌گونه اجبار و ترسي در رأي دادن نباشد.
۲- وجود گزينه مؤثر و کارآمد براي انتخاب از سوي رأی‌دهندگان، يعني انتخاب يا نظارت همگاني معنادار كه نامزدها بتوانند براي احراز پست‌هاي حكومتي آزادانه با يكديگر رقابت كنند و نيز خود و طرفدارانشان براي برنامه‌ها و خواسته‌هایشان، طرح و پیشنهاد سياست‌هاي جايگزين، انتقاد از تصمیم‌گیرندگان در حكومت وقت و انتقاد از ديگر نامزدها آزاد باشند.

آشوری در دانشنامه سیاسی آزادی را این‌گونه تعریف می‌کند «آزادی در وسیع‌ترین معنای كلمه، حالتی است كه در آن چیزی محدود و وابسته به چیزهای دیگر نباشد و بتواند در فضا جابه‌جا شود. در مورد انسان، حالتی است كه در آن اراده‌ی شخص در رسیدن به مقصود، به مانعی برخورد نكند».

مراتب آزادی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

برای آزادی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چهار مرتبه می‌توان قائل شد که عبارت‌اند از:
۱- آزادی فطری/ آزادی تکوینی
۲- آزادی راهبردی/ آزادی تشریعی
۳- آزادی کاربردی/ آزادی مدنی
۴- آزادی اقتضایی/ آزادی عملیاتی

با تمرکز بر معرفی برخی الگوهای تربیتی، اقتصادی و مدیریتی جهانی که آزادی در دل این مدل‌ها و تکنیک‌ها قرار گرفته و آزادی نهفته در اجرای این تکنیک‌ها نتایج مثبت و پرباری را در مسیر نیل به پیشرفت و ترقی یک سازمان به‌ عنوان نمونه‌ای از یک جامعه کوچک که به دنبال اقتصاد دانش‌بنیان است، ایفا می‌کند. در نگاه تربیتی به آزادی، آزادی، عبارت از توانایی انسان در ساختن سرنوشت فردی و جمعی خود است. این ساختن به گونه‌ای است که آدمی بر خود و جامعه خویش قدرت و سلطه می‌یابد. با این تعریف، گونه تربیت‌پذیری آدمی و تأثیر آزادی در تربیت به روشنی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. در واقع، در اندیشه آیت‌اللّه شهید بهشتی، آزادی هنگامی تحقق می‌یابد که به نوعی در روابط اجتماعی نهادینه شود و به نظر ایشان، مناسب است که این مسئله از تربیت کودکان آغاز و از همان کودکی به آنان مشق آزادی، آزاداندیشی و آزادمنشی داده شود.

در مرتبه آزادی‌های کاربردی اصل امر به معروف و نهی منکر مورد توجه است. از منظر اقتصاددانان اصلی با عنوان تضمین شفافیت در یک جامعه موجب پایداری اجتماعی و پیشرفت آن جامعه می‌شود. تضمین شفافیت تنها با آزادی بیان میسر خواهد شد. همه امور باید مطابق قانون و برای همه مردم شفاف باشد تا هیچ خطا و قصور و جرم و خیانتی در جامعه رخ ندهد. اصل تضمین شفافیت، همان اصل امر به معروف و نهی از منکری است که به شکل وسیع‌تر از آنچه در عرف شناخته شده به آن نگریسته می‌شود. این اصل به آحاد جامعه اجازه مطالبه از دولت‌ها، نقد، انتقاد و آزادی بیان در مورد اقدامات دولت‌ها را می‌دهد. دولت‌ها باید تحت نظارت همگانی باشند و متصدی دولتی باید بداند که خدمتگزار مردم است، نظارت مردم، نقد و انتقاد آنها از دولتمردان، سیاست‌های حکومتی و روال‌های سیاسی حکومتی در جامعه موجب کنترل دولت‌ها شده مانع لغزش آنها می‌شود. تذکرات به موقع مردم، می‌تواند دولت‌ها و دولتمردان را از کشیده شدن به بیراهه‌ها باز دارد. بنابراین، مسیر پیشرفت برایشان روشن خواهد شد. از طرفی با احیای امر به معروف و نهی از منکر که جریان پایین به بالا دارد، شاهد رشد این فرهنگ در سطوح افقی و عمودی جامعه خواهیم شد. با ایجاد حس مسئولیت و هوشیاری عامه نسبت به منکرات، هر نوع اشکال و اشتباهی به سرعت شفاف و روشن شده، مسئله کشف شده، خاطی مشخص شده و به همه چیز به‌ طور شفاف در منظر عام رسیدگی می‌شود و چون همه چیز واضح است، شک و شبهه، دروغ‌گویی، تهمت، اهانت، تضییع حقوق دیگران و بی‌اعتمادی افراد نسبت به هم از جامعه رخت بر می‌بندد.

اعتماد در جامعه منشأ ایجاد سرمایه ارزشمندی با عنوان سرمایه اجتماعی است. سرمايه اجتماعي عبارت است از مجموع آن دسته از ارتباطات و شبكه‌هاي ارتباط اجتماعي كه در جامعه موجود هستند و نيز ميزان اعتماد و همكاري ميان روابط که موجود می‌باشد. همه مي‌دانيم منافعمان ايجاب مي‌كند همه با هم همكاري كنيم. اما اگر تو به اين باور نرسي كه تمام افراد ديگر اجتماع هم همكاري مي‌كنند، ديگر معنايي نخواهد داشت كه تو به تنهايي همكاري كني. نتيجه اين اعتقاد اين است كه همكاري و تلاش براي منافع جمعي تنها زماني ميسر مي‌شود كه انسان به اين باور برسد كه همه افراد ديگر نيز همكاري خواهند كرد.

تعدادي از عناصر اصلي كه مي‌توان سرمايه اجتماعي را با آن مورد اندازه‌گيري قرار داد عبارت‌اند از: آگاهي به امور عمومي،‌ سياسي، اجتماعي، وجود انگيزه در افراد جامعه كه در پي كسب اين دسته از آگاهي‌ها برآيند، اعتماد عمومي به يكديگر، اعتماد به نهادهاي مردمي و دولتي، مشاركت غيررسمي هميارانه در فعاليت‌هاي داوطلبانه در تشكل‌هاي غير‌دولتي، خيريه‌اي، مذهبي، اتحاديه‌ها، انجمن‌هاي صنفي و علمي و … . در مجموع مي‌توان گفت كه يكي از معيارهاي اصلي در شناخت سرمايه اجتماعي شكل و شيوه روابط اجتماعي افراد با يكديگر و نحوه همزيستي آنها در جامعه مورد مطالعه است. از ديگر معيارها مي‌توان به احساس مردم نسبت به حكومت و مردم اشاره كرد و نيز داشتن احساس خوشايند نسبت به امنيت، پيوندهاي خانوادگي و اجتماعي و اميدواري نسبت به آينده از معيارهاي مطرح محسوب مي‌شود. بعد از اجرای اصل تضمین شفافیت، یکی دیگر از تکنیک‌هایی که آزادی عمل را در دل خود دارد و با پرورش آزادی به رشد، شکوفایی و ارتقای اندیشه‌ها، توانمندسازی افراد، توسعه فردی و توسعه روابط میان فردی در جامعه کمک به سزایی می‌کند و نتایج مثمر ثمری همچون تعالی کیفیت و نوآوری و پیشرفت را به دنبال خواهد داشت، روش مدیریت کیفیت جامع است.

در مرتبه دیگری از آزادی، یعنی آزادی‌های اقتضایی یا عملیاتی مرتبط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می‌توان گفت که یکی از این موارد تشکیل اتاق فکری برای توجه به آزادی‌های مسلوب و مورد نیاز اقشار و اصناف خاص جامعه است که به ‌واسطه برخی تغییر و تحولات مورد بی‌عنایتی واقع شده‌اند. یکی از مصادیق این آزادی‌های مسلوب، بهره‌مند نبودن زنان و کودکان نسل جدید از نور طبیعی آفتاب به‌ واسطه تغییر معماری شهرها است. در معماری‌های سنتی قدیم، هم اصول اسلامی در ساخت خانه‌ها مورد توجه قرار می‌گرفت، هم حقوق و آزادی‌های همسایه و هم آزادی زن، فرزند و خانواده رعایت می‌شد، اما امروز نه رعایت اصول اسلامی فرهنگی در بافت شهری می‌شود و نه زنان و کودکان از آزادی‌های طبیعی بهره‌مند هستند.
 
آزادی بیان در دین اسلام

اسلام، آزادی بیان را جزء حقوق اساسی انسانی برشمرده و در همین راستا بیان و قلم كه جلوه‌های این نوع آزادی هستند در منابع دینی اسلام مورد تقدیس و تكریم قرار گرفته‌اند. دین اسلام عنصر آزادی بیان را هم برای مسلمانان و هم غیرمسلمانان محترم می‌شمارد و سیره‌ی پیشوایان این دین نیز بر اساس متون تاریخی اسلام بر همین مبنا قرار گرفته است. قرآن كریم به ‌عنوان مهم‌ترین منبع اسلامی، خود در مقام ابطال آراء و اندیشه‌های مخالفان، آشكارا به ‌بیان سخنان آنان می‌پردازد و با این اقدام بر عقیده‌ی خاموش كردن سخن مخالفان، خط بطلان كشیده و آزادی بیان را حتی برای مخالفان خود به‌ رسمیت می‌شناسد.
 
محدودیت آزادی در اسلام و دیگر مکاتب

برخی صاحب‌نظران مدعی هستند که آزادی را برای آزادی باید محدود کرد. مایکل ساندل درباره نظر متفکران لیبرالیسم درباره آزادی می‌نویسد: «آنان بدین نکته واقف بودند که هدف‌ها و فعالیت‌های انسان‌ها به خودی خود با یکدیگر هماهنگ نیست و از سوی دیگر، همه این فیلسوفان، با هر مشرب فلسفی که داشتند، برای هدف‌های دیگری نظیر عدالت، خوشبختی، فرهنگ، امنیت، یا درجات مختلف برابری، ارزش زیادی قائل بودند و این آمادگی را داشتند که آزادی را به نفع سایر ارزش‌ها و در حقیقت به نفع خود آزادی محدود کنند، چرا که بدون چنین محدودیتی، ایجاد اجتماعی که به نظر آنان مطلوب می‌آمد، ناممکن بود؛ در نتیجه، این اندیشمندان فرض را بر این می‌گذاشتند که قانون باید قلمرو آزادی عمل انسان را محدود سازد». در دیدگاه اسلام نیز تعابیری همچون «آزادی در کادر محدود» و «دموکراسی محدود» را به کار گرفته‌اند.

یکی از آزادی‌های مطرح که محدودیت‌های آن نیز در شرع مشخص می‌باشد، آزادی اقتصادی است. بر این اساس در حوزه رفتارهای اقتصادی، مردم آزاد هستند در غیر مواردی که شرع مقدس اسلام ممنوع کرده است، در اموال خود و هر گونه که می‌خواهند، تصرف کنند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: انّ الناس مسلطون علی اموالهم، مردم بر مال خود تسلط دارند که در فقه از آن تحت عنوان قاعده تسلط یاد می‌شود. اصل بر آزادی مردم در فعالیت‌های اقتصادی آنها است، مگر آنکه حرمت شرعی یک فعالیت یا تصرف و یا مخالفت آن با مصالح اسلام یا مسلمین ثابت شود. در اسلام سه نوع حد شرعی برای فعالیت‌های اقتصادی بیان شده است:

۱- تولید و توزیع و مصرف برخی کالاها که فایده عقلایی حلال ندارند ممنوع شده است. مانند گوشت خوک و سگ، ساختن بت و آلات قمار و شراب و …
۲- کسب درآمد از فعالیت‌هایی مانند قمار و زنا و ربا و احتکار و کم فروشی و … که با مصالح فرد و جامعه سازگار نیست ممنوع شده است.
۳- در چارچوب حلال‌ها و مباحات نیز برای معاملات و قراردادها و فعالیت‌های اقتصادی شروط و قواعدی در راستای هدف غایی یعنی سعادت انسان‌ها وضع شده است، از قبیل اشتراط رضایت طرفین به قرارداد و اشتراط علم به ویژگی‌های معامله و اشتراط صداقت در قراردادها و قاعده نفی ضرر و ضمان اتلاف و … .

دین اسلام در ارتباط با جلوگیری از ایجاد هرج و مرج فرهنگی و با توجه به این واقعیت، كه در وجود انسانی در كنار عقل، هواهای منفی نفسانی نیز وجود دارد؛ كه می‌تواند جامعه‌ی بشری را با چالش مواجه ساخته و آزادی واقعی بشر را نابود كند، محدودیت‌هایی را برای پدیده‌ی آزادی بیان نیز وضع كرده است و با آزادی لیبرالی غربی به مقابله برخاسته است. برخی از محدودیت‌هایی كه دین اسلام برای آزادی بیان وضع كرده، عبارت‌اند از:

۱- توهین به مقدسات؛ البته آنچه اسلام در مورد مقدسات به‌ عنوان محدودیت ذكر می‌كند، توهین و برخورد غیرمنطقی با مقدسات است، نه انتقادات منطقی علیه آنها.
۲- هتك حرمت افراد
۳- اقدام به توطئه
۴- سرپیچی از مقررات و تعهدات جامعه اسلامی
۵- اغوا و اغفال دیگران .
 
رابطه آزادی با دموکراسی و تحقق عدالت سیاسی

عدل و آزادی مکمل هم هستند و نمی‌توان به بهانه ایجاد یکی، دیگری را رها کرد. عدالت و دادگری در لغت به معنای استقامت است. معنای مفهومی عدل به معنای ملازمت با راه میانه و دوری از زیاده‌روی و تفریط در کارها و حقیقت عدل داشتن هماهنگی در امور است. قسط لغت دیگری است که در قرآن به کار رفته، به این معنا که حق کسی را به دیگری ندهند و تبعیض روا ندارند. کلمات متضاد عدل نیز در قرآن به کار رفته است؛ همچون ظلم و جباریت؛ جباریت صفت کسی است که فرد مقابل خود را زیر سلطه قرار می‌دهد به گونه‌ای که مجالی برای انتخاب نداشته باشد. استبداد به معنای کاری که بدون توجه به دیدگاه دیگران و بر اساس تصمیم و نظر شخص خودمان انجام گیرد .

پس توجه به نظر و انتخاب مردم از مصادیق عدالت است که در بعد عدالت سیاسی باید به آن توجه شود. برگزاری انتخابات آزاد و اعطای حق تعیین سرنوشت به مردم، آزاد بودن فعالیت‌های حزبی و شایسته‌سالاری از شاخص‌های برقراری عدالت سیاسی می‌باشند. عدالت سیاسی، ارزشی است که با فراگیر شدن آن اموری از جامعه که به قدرت پیوند خورده است و در جای خود قرار می‌گیرد؛ زیرا با عدالت سیاسی حق انتخاب به افراد جامعه داده می‌شود و از این طریق قدرت در مسیری مشروع قرار گرفته و محدود می‌شود. از طرفی توزیع برابر فرصت‌ها، امکانات و تسهیلات برای همه اقشار مردم چه در روستا و چه در شهر از جمله شاخص‌های اساسی عدالت است که دولت و حکومت موظف به برقراری این شاخص می‌باشد. امکان حضور و مشارکت همه اقشار در تمامی عرصه‌های سیاسی، حکومتی، دانشگاهی و اعطای حق تعیین سرنوشت به تک‌تک آحاد جامعه از اصول اولیه و الفبای نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین تحقق آزادی در الگوی پیشرفت، بستر توزیع برابر فرصت‌ها و برقراری عدالت سیاسی را امکان‌پذیر می‌سازد.
 
آزادی اقتضایی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

اذعان به مراتب پیش‌گفته آزادی‌ها، بستر لازمی برای تمرکز بر آزادی‌هایی با اقتضاء الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مهیا می‌نماید. اما از آنجا که بر اساس یک روش یا سنت مالوف، هر گاه که در صدد ایجاد تحول بوده‌ایم، به ایجاد ساختار و آن هم ساختارهای حقوقی پرداخته‌ایم. به عبارت دیگر به تنظیم و تنسیق قواعد و قوانین پرشمار و بعضاً متناقض و متعارض اقدام کرده و از یکدیگر در اتخاذ این رویه پیشی گرفته‌ایم، بنابراین لازم است که به ضرورت آزادی اقتضایی به نکاتی توجه کنیم.

پرهیز از ایجاد چارچوب‌ها و ساختارهای حقوقی و قانونی که منطقه الفراغ را محدود و آزادی‌ها را سلب می‌کند.
همان‌گونه که شهید مطهری می‌فرمایند: «جامعيت اسلام ايجاب مي‌كند كه اساساً در بسياري از امور دستور نداشته باشد، نه اينكه هيچ دستوری نداشته باشد، بلكه دستورش اين است كه مردم آزاد باشند و به اصطلاح تكليفي در آن امور نداشته باشند. از جمله حديثي است به اين مضمون: ان الله يحب ان يؤخذ برخصه كما يحب ان يؤخذ بعزائمه، خيلي مضمون عجيبي است! خدا دوست دارد در مسائلي كه مردم را آزاد گذاشته است، مردم هم آزاد باشند. يعني مسائل آزاد را آزاد تلقي كنند، از خود چيزي در نياورند. آنكه رخصت است را آزاد بدانند. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: ان الله حدد حدودا فلا تعتدوها و فرض فرائض فلا تتركوها، يعني خدا يك چیزهایی را واجب كرده است، آنها را ترك نكنيد، يك چیزهایی را هم ممنوع اعلام كرده است، به آنها تجاوز نكنيد؛ و سكت لكم عن اشياء و لم يدعها نسيانا فلا تتكلفوها (نهج‌البلاغه، حكمت ۱۰۵)، خدا درباره بعضي از مسائل سكوت كرده است، البته فراموش نكرده، بلكه خواسته است كه سكوت كند و بندگانش در آن مسائل آزاد و مختار باشند. در آنچه كه خدا مردم را آزاد گذاشته است شما ديگر تكليف معين نكنيد» . به عبارت دیگر الگوسازی هرچند اقتضائات حقوقی و قانونی خود را دارد، اما در هر حال نبایستی موجب تحدید آزادی فکر و عمل افراد، سازمان‌ها و مردم شود.
 
تشکیل اتاق فکر و گفت‌وگو برای بیان و ارائه تمامی اندیشه‌ها

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای اسلام برای جهان بشریت، ارزش‌گذاری افراد بر حسب علم و تقوا می‌باشد. ارزش‌گذاری‌های کاذب مانند طبقه اجتماعی، سن و جنس، گرایش به دسته‌بندی‌های سیاسی و … به ‌ویژه آنگاه که موضوعی محل تأمل، تفکر و تعقل و ملی مطرح است، در اسلام مردود و ناپسند شمرده شده است. ضرورت استفاده از تمامی ظرفیت جامعه اسلامی ایجاب می‌کند که از همه صاحب‌نظران بدون در نظر گرفتن شاخص‌های غیراسلامی استفاده و استفاضه و زمینه‌های لازم برای استفاده از آنها مهیا شود. تشکیل اتاق فکری که پذیرای اندیشه‌های موافق و مخالف نخبگان جامعه باشد، موجب طیران اندیشه‌ها با بهره‌گیری از تضارب آرا گشته و موجب طوفان‌های فکری بدون واهمه از تبعات منفی شده و بستر بروز تفکرات مختلف را فراهم می‌آورد. این اتاق فکر می‌تواند در پشت درهای بسته تشکیل شود تا نگرانی از توسعه آسیب‌های ناشی از تضاد و تعارض اندیشه‌ها در فضای عمومی جامعه برطرف شود.

تشکیل اتاق فکر و گفت‌وگو برای طبقات و اقشار و اصناف مختلف جامعه، به ‌ویژه طبقات، اصناف و اقشاری که دارای ویژگی‌ها، نیازها یا مشکلات خاص می‌باشند و یا به هر دلیلی تاکنون مورد بی‌توجهی یا کم توجهی قرار گرفته‌اند.

از جمله این اقشار زنان جامعه هستند که به دلایل مختلف مستحق توجه بیشتر می‌باشند. چرا که تغییر و تحولات زندگی روزمره، زندگی زن مسلمان امروز را با زندگی زن مسلمان دیروز متفاوت، کرده است. اگرچه زنان امروز آزادی‌های فردی و اجتماعی بیشتری کسب کرده‌اند، اما زندگی‌های صنعتی، آپارتمان‌های کوچک، شاغل بودن در خارج از منزل و … با حفظ بسیاری از محدودیت‌ها و وظایف سنتی زنان قدیم موجب شده است زنان ناخواسته از یک سری آزادی‌های طبیعی محروم شوند. درگذشته خانه‌ها بزرگ و مجهز به بیرونی و اندرونی و حیاط‌های بزرگ بود که این نوع معماری به زنان کمک می‌کرد ضمن حفظ حجب و حیای فطری و دینی خود از آزادی‌های طبیعی از قبیل استفاده از نور خورشید، هوای طبیعی، تحرک در فضایی مناسب با پوشش آزاد خانگی برخوردار باشند. امروزه زنان اگرچه آزادی‌های بیشتری برای حضور در عرصه‌های اجتماعی یافته‌اند، اما به دلیل درگیری در زندگی ماشینی از برخی آزادی‌های فردی از قبیل داشتن فرصتی برای رسیدگی به سلامت جسم و روح خود محروم مانده‌اند. نعمتی که زنان نسل‌های گذشته به‌ طور طبیعی از آن برخوردار بودند. البته کودکان امروز نیز دچار برخی از این محدودیت‌ها و مشکلات می‌باشند. بنابراین در الگوی پیشرفت باید نسبت به آزادی‌های فردی و طبیعی زنان و کودکانی که بدون برخورداری از نور خورشید، تحرک کافی و صحیح در کلان‌شهرهای ما زیست می‌کنند و در آینده نسل جوان ضعیف و یا مادران مبتلابه مشکلات استخوانی و یا افسردگی‌های روحی را نتیجه خواهد داد، توجه کنیم. سبک زندگی غربی امروز متأسفانه بر زندگی زنان و کودکان ما سایه انداخته و آزادی و سلامت جسم و روح آنها را در معرض مخاطره‌ای جدی قرار داده است. در حالی که برخی سعی دارند نبود این قبیل آزادی‌ها را بی‌رحمانه متوجه دین مبین اسلام کنند. در نتیجه، بایستی در الگوی پیشرفت تدابیر لازم برای فراهم آوردن زمینه استیفای این حقوق برای زنان و کودکان در چارچوب موازین متعالی شرع انور اجرا شود.
 
جمع‌بندی

۱- مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی آزادی انسان در اسلام اساساً و به‌ طور مبنایی با آزادی مد نظر برای انسان در مکاتب غیر الهی متفاوت می‌باشد؛ در نتیجه به نظر می‌رسد هر گونه بحث تطبیقی بدون در نظر گرفتن این تفاوت‌های مبنایی نه تنها مفید نیست، بلکه اساساً گمراه کننده می‌باشد.
۲- آزادی در اسلام مبتنی بر آزادی و حریت تکوینی و الهی است که از باب کرامت انسان خداوند متعال آن را جعل کرده است، بنابراین قابل واگذاری، نفی و امحاء و … نمی‌باشد.
۳- آزادی و حریت از نظر اسلام مشکک و دارای مراتب است. بر اساس مراتب مذکور در این پژوهش هر مرتبه با وجدان مرتبه پیشین قابلیت تحقق و نفوذ می‌یابد و در نتیجه هر مرتبه پایین‌تر مستلزم مرتبه بالاتر بوده و با آن معنا و مفهوم می‌یابد و بنابراین سعه و ضیق آن نیز تابع این وضعیت بوده و محدودیت تشریعی و این جهانی آزادی در مراتب پایین، با آزادی موعود مؤمنان در جنت اللقاء قابل جمع و درک خواهد بود.
۴- افراط‌گرایی در ایجاد حدود و بسط قوانین در حیطه‌ای که اسلام ما را آزاد گذاشته است، پسندیده نیست. الگوسازی هرچند اقتضائات حقوقی و قانونی خود را دارد، اما در هر حال نبایستی موجب تحدید آزادی فکر و عمل افراد، سازمان‌ها و مردم شود.
 
[۱]. Encyclopedia Britannica.
[۲]. Liberty.

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار