۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۴:۱۴
کد خبر: ۹۴۵۴
فقدان نظام برنامه ­ریزی منسجم و شعار تزیینی هماهنگی بین برنامه و بودجه

نشست «پیشنهادات عملی برای تدوین برنامه ششم توسعه» با حضور اساتید این حوزه جناب آقای دکتر بهروز هادی زنوز و آقای دکتر قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد علامه طباطبایی در این نشست دکتر قاسمی با بیان دیدگاه­های موجود در خصوص ارتباط بین برنامه و بودجه سخن را آغاز کردند. ایشان سه دیدگاه را در این حوزه مطرح نمودند. دیدگاه اول که بیشتر در ایران حاکم است و در حقیقت بخش غیر علمی برنامه و بودجه را شامل می­شود معتقد است که بودجه سالانه برشی از برنامه توسعه است. به عقیده وی این نظر نمی‌تواند درست باشد چرا که در این دیدگاه بودجه براساس وظایف کشور ساختاربندی می‌شود. این در حالی است که مجموعه قوانین از جمله قانون اساسی وظایف دولت را مشخص می‌کند و اتفاقا بخش مهمی از این وظایف موضوع برنامه نیست. در حقیقت برنامه، سند قانونگذاری برای تعیین وظایف جدید نیست پس این دیدگاه به لحاظ علمی قابل دفاع نخواهد بود. در ادامه دیدگاه دوم را عنوان شد که قائل به هدفگذاری در برنامه‌هاست و در بودجه‌های سالانه باید به صورت مجزا منابع را تجهیز و مصارف را تعیین کنیم. وی با بیان اینکه این دیدگاه سازگار با کشوهای نفتی است، افزود در این کشورها منابع حاصل از نفت، بین نسلی است و این منابع نباید به شکل جاری استفاده شود بلکه باید به ثروت تبدیل گردد. این منابع پایان‌پذیر ناشی از ثروتهای ملی، می‌تواند منابع برنامه باشد. سپس ایشان با اشاره به دیدگاه سوم اظهار داشت این نظریه در کشورهای بسیاری مورد توجه است و نگاهی راهبردی به برنامه دارد. همچنین بخش مهمی از آن دارای جنبه ارشادی است. در این دیدگاه بودجه میان مدت طراحی شده و هر ساله مورد تجدیدنظر قرار می‌گیرد که نمونه موفق آن، استفاده از این الگو در کشور ترکیه می‌باشد. این دیدگاه که ثبات و پایداری مالی میان مدت را فراهم می‌آورد، از بودجه شروع می‌کند و در این چارچوب ضمن تعیین اهداف میان مدت برای هر کدام از دستگاه‌های دولتی، نتایج مخارج و منابع آتی قابل ارزیابی است.

به عقیده این استاد دانشگاه شعار پیوند بین برنامه و بودجه تزیینی است چرا که اهداف برنامه، پیوند سیستماتیک و نظام‌مندی با حدود 250 حکم موجود در آن ندارد. بحث مغفول در طراحی برنامه‌ها، منابع قابل تجهیز و منابع مورد نیاز برنامه است که باید بین آنها تمایز قایل شد. ایشان به تفاوت مهمتری که میان منابع قابل تجهیز و منابع قابل تصمیم‌گیری وجود دارد اشاره کردند و گفتند بخشی از منابع قابل تجهیز همواره باید صرف تعهدات گذشته گردد. بنابراین منابع آزاد برای تصمیم‌گیری عبارتست از منابع قابل تجهیز منهای تعهدات. در این صورت است که می­توان تصویر درست‌تری از وضعیت برنامه داشت و در نهایت ارائه تصویر دقیق­تر از ارتباط بین برنامه و بودجه با تعیین و در کنار هم قرار دادن موارد فوق امکان‌پذیر است؛ به این معنا که اگر تصویر درستی از منابع قابل تجهیز و همچنین تعهداتی که باید در هر بخش صورت پذیرد ارائه گردد، به جای تنظیم برنامه در 200 یا 300 ماده به 10 یا 20 ماده کارآمد بسنده خواهد شد و به واسطه کاهش تعداد مواد مطروحه، تعهدات حاکمیت نسبت به مردم نیز کاهش یابد.

در ادامه دکتر قاسمی اظهار داشت به جهت ساخت آینده‌ای مطلوب که هدف برنامه­‌ریزی است و نگه­داشت وضعیت موجود و نیز انجام وظایف معمولی و مداوم دولت که چشم انداز بودجه­ریزی است، نیازمند ایجاد هماهنگی بین نگرش بودجه­ریزان و برنامه­­ریزان هستیم. اما باید توجه داشت که اولویت­بندی برنامه­ها منجر به حصول وضعیت مطلوب خواهد شد و در جاهایی نیاز به تعلیق وظایف جاری به منظور دستیابی به اولویت­ها دور از انتظار نیست و یا اینکه منابع کمتری به این وظایف اختصاص یابد چرا که هدف، تخصیص منابع بیشتر به اولویت­های تعیین شده است.

ایشان در پایان سخنرانی خود با اشاره به خطر بزرگی که در حال حاضر و با گذر از تحریم­ها دولت با آن مواجه است افزودند در صورت عبور از تحریم‌ها و بازگشت به شرایط عادی و با افزایش منابع دولت، دستگاه­هایی که تاکنون با محدودیت­های بودجه‌ای مواجه بودند منتظر افزایش بودجه هستند و در این شرایط فشار زیادی به بدنه سیاسی کشور در هر دو قوه مجریه و مقننه وارد خواهد آمد. از طرف دیگر بحث رشد در برنامه ششم بسیار قوی است و منابع مورد نیاز جهت سرمایه‌گذاری برای این حوزه یکی از دغدغه‌ها خواهد بود. در این شرایط و با منابع آزاد شده احتمالی چنانچه دولت تسلیم این فشارها شده و این منابع را صرف افزایش هزینه‌های جاری نماید، عملا منابع آزاد برای تصمیم‌گیری در حوزه برنامه‌ریزی به شدت کاهش خواهد یافت و این ممکن است به بزرگ شدن بودجه دولت منجر شود. در وضعیت موجود دولت برای افزایش بهره‌وری باید قدرت خرید کارکنانش را افزایش دهد.

در ادامه این نشست دکتر بهروز هادی زنوز عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي و از اقتصاددانان ايرانی كه تجارب بسیاری در همكاري با نهادهاي بين­المللي دارد، موقعیت سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دهه اخیر را چه به لحاظ بنیه کارشناسی و چه به لحاظ نوع ارتباط با وزارتخانه‌ها و اقتدار به شدت تضعیف شده ارزیابی کردند. ایشان افزودند فرایند برنامه­ریزی باید تثبیت شود و از برنامه‌ای به برنامه دیگر کمترین تغییر را داشته باشد. در این شرایط اسناد سیاست‌گذاری تولید شده که تحت عنوان اسناد بالا‌دستی و یا سند چشم‌انداز مطرح می‌شوند بر روی برنامه سنگینی کرده و در کار دستگاه برنامه­ریزی اختلال ایجاد می‌کنند.

ایشان اظهار داشتند برنامه­ریزان کشور تصویری از وضع موجود، آینده محتمل و چالش­های اقتصاد کشور ندارند تا موضوعی برای حل و فصل تعیین نمایند. دستگاه‌های اجرایی موظف به ارائه خدمات مستمر هستند و این خدمات سالانه در بودجه هزینه‌ای دستگاه‌ها لحاظ می­گردد. در کنار دستگاه­های اجرایی، شرکت‌های دولتی ناگزیرند که سرمایه‌گذاری‌هایی انجام دهند. بنابراین باید وظیفه دولت و بخش خصوصی تفکیک شود یعنی تبیین کنیم که نظام اقتصادی ما ارشادی است و وظیفه آن تعیین زیر بناها، خدمات آموزش و پرورش، تامین امنیت ملی و ... می­باشد و حوزه تولید به بخش خصوصی واگذار گردد. رابطه دولت و بخش خصوصی به لحاظ تقسیم وظایف به درستی تعریف نشده است. جزء دستوری برنامه شامل اولویت‌های سرمایه­گذاری خواهد بود که باید به طور دقیق تعیین و برآوردها منابع مالی آن انجام شود و دستگاه‌ها در قبال اجرا، کیفیت و تاخیر آن پاسخگو باشند. دکتر زنوز افزودند دولت از طریق بهبود محیط کسب و کار، به رسمیت شناختن حقوق ماکیت، تجهیز منابع مالی توسط بازار سرمایه، مشوق­ها، یارانه‌ها و حمایت ها، باید بخش خصوصی را به سمت اولویت‌های برنامه هدایت کند که این جنبه ارشادی برنامه است و باید از هم تفکیک گردد. اجتناب از اهداف بلندپروازانه و توجه به محدودیت­های موجود در تعیین اهداف، از پیشنهادات ارائه شده از سوی ایشان بود. همچنین وی با بیان اینکه ارائه آمار اشتباه در نمایش جذب سرمایه­گذاری خارجی با توجه به موقعیت سال‌های اخیر کشور، نشان از عدم کارشناسی صحیح در تعیین اهداف و برنامه‌ریزی­هاست و صرفا برای پر کردن خلاهای موجود صورت گرفته افزود با توجه به وضعیت فعلی که در مذاکرات پیش رو توسط دستگاه دیپلماسی داریم باید از ارائه هرگونه آمار ناصواب اجتناب گردد.

دکتر هادی زنوز  با اشاره به وضعیت اقتصاد کشور، آن را معجونی از دو بخش دولتی و خصوصی با مختصاتی که در ادامه خواهد آمد خواندند. بخش عمومی اقتصاد را بخش دولتی و شبه‌دولتی و بخش خصوصی را بخش خصوصی شرکتی و غیر رسمی تشکیل می­دهد. متاسفانه 33% از شاغلین کشور در بخش غیر رسمی فعالند که این بخش شامل فعالیت‌های واسطه‌گری‌های مالی، قاچاق مواد مخدر و کالا است و بدتر آنکه در این بخش خبری از کشاروزی نیست. این در حالی است که آقای جهانگیری اعلام کردند که برای راه اندازی و ایجاد کسب و کار مورد نیاز قریب به 1000 مجوز لازم است و ایشان به تازگی خبر از کاهش تعداد مجوزهای لازم دادند. در برنامه باید هدف تقویت تولید باشد تا نظام انگیزشی، منابع را از ساخت و ساز و بازرگانی به سمت بهبود تولید و صنعت سوق دهد.

در پایان با بررسی الگوی عوامل سیاسی و اقتصادی موثر بر عملکرد اقتصاد کشور خاطر نشان کردند در کشور و نظام برنامه‌ریزی همه چیز به کیفیت حکمرانی باز می­گردد. در حقیقت این ماهیت قدرت سیاسی است که کیفیت بروکراسی را تعیین می­کند و کیفیت بروکراسی به نوبه خود کیفیت نهادهای بازار، سیاست‌های اقتصاد کلان و سیاست‌های صنعتی را رقم خواهد زد. در نهایت کم و کیف عملکرد اقتصادی و سیاسی توسط کیفیت عوامل بالا تعیین خواهد شد.

ایشان اظهار داشتند با توجه به تخمین سازمان برنامه، جمعیت ایران در سال 1404 به 87 تا 93 میلیون نفر خواهد رسید که چنانچه حد پایین آن را هم در نظر بگیریم 15 میلیون نیروی جوان وارد بازار کار خواهند شد و بخش عمده­ای از آنها که باسواد هم هستند نیازمند شغل خواهند بود. با توجه به این آمار و ارقام ایران باید در باز تعریف، تطبیق و نظم دادن به رابطه خود با جهان و همچنین بهبود مناسبات بین­المللی و همزیستی مسالمت­آمیز تلاش کند و با توجه به کاهش 10درصدی منابع موجود، نسبت به برنامه­ریزی درست و صحیح اهتمام ورزد تا از نابرابری­های اجتماعی، بیکاری و اغتشاشات داخلی احتمالی جلوگیری نماید.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار