اگر کشور را به بدن انسان تشبیه کنیم که داری اعضا و جوارحی است که سیستمگونه فعالیت می کنند. تروریسم به مثابه ویروس سرماخوردگی است که با نفوذ به بدن از فرصت استفاده کرده و گلبولهای قرمز را که همان مردم این سرزمیناند غافلگیر میکند.
ایوب قادری-عطنا؛ دو دهه بیشتر بود که ایران طعم ترس و ترور را فراموش کرده بود. ایرانی که از ابتدای دهه 40 شمسی تا اوخر دهه 60 به انواع مختلف سایه سنگین ترس را بر سر خود احساس میکرد. عملیاتهایی که هر کدام با هدفی انجام میگرفت. یکی مخالف شاه بود، یکی تجزیهطلب، یکی منافق بود، یکی انقلابی و دیگری ضد انقلاب. آنچه بود هنوز دشمنی به نام داعش وجود نداشت. گروهی چند ملیتی از پیکارجویان و ذاتاً تک بعدی و تمامیتخواه که برای دسترسی به اهداف ایدئولوژیک خود دست به هر عمل وحشیانهای میزند.
مرگ، شیون، ترس و نگرانی اگر تا دیروز در خانههای همسایه بود و تنها تصویرش به ما میرسید، حالا سری به قلب خانه ما زده است. آن هم در مرکز تهران شلوغ، میدان بهارستان؛ نماد دموکراسی ایران، مجلس شورای اسلامی. آن هم در مرقد امام راحل، بنیانگذار جمهوریت و اسلامیت ایران.
از این رو تهران بعد از بیش از دو دهه دوباره طعم ترور را زیر زبان روزهدارش دید. آن هم با بیش از 17 شهید و 52 زخمی، که با نگاهی به آمار تلفات حملات تروریستی گروه بنیادگرای داعش نشان میدهد در بین 13 شهر امنی که مورد هجوم قرار گرفتهاند ایران در تعداد تلفات انسانی رتبه هشتم را داشته است. پاریس، نیس، اورلاندو، بروکسل، سوسه، داکا، وورتسبورگ، منچستر، سن برناردینو، آنسباخ، جاکارتا و سیدنی شهرهای قربانیای هستند که به ترتیب در این جدول سیاه جای دارند.
اگر کشور را به بدن انسان تشبیه کنیم که داری اعضا و جوارحی است که سیستمگونه فعالیت می کنند. تروریسم به مثابه ویروس سرماخوردگی است که با نفوذ به بدن از فرصت استفاده کرده و گلبولهای قرمز را که همان مردم این سرزمیناند غافلگیر میکند. در این لحظه بسته به آمادگی هر بدنی، گلبولهای سفید وارد عمل شده و به سرعت سعی در بیرون راندن ویروس می کنند. در این شرایط، نحوه عکسالعمل همه نهادها و خود مردم به شدت مهم است و همان طور که دیروز مشاهده شد در کنار همه اقدامات خوب و محکم نیروهای امنیتی-انتظامی، نیروهای امدادی، پایگاههای اطلاعرسانی، شبکههای اجتماعی و .. انتقاداتی هم وارد بود. از جمله نحوه پوشش خبری صدا و سیما که بعدها عنوان شد به دلیل شرایط سعی شده عملکردی محتاطانه و آرمبخش جو ذهنی جامعه داشته باشد و همچنین انتقاد دیگر به خود مردمی وارد بود که صحنه درگیری را ترک نمیکرده و به تماشا ایستاده بودند که به گفته برخی منابع خبری همین آمار تلفات را بالا برده است.
خلاصه کلام، ویروسها از بین نمیروند بلکه آنها فعال یا غیر فعال میشوند و تا زمانی که شرایط مهیا نباشد نمیتوانند تاثیر گذار باشند، در این موقعیت است که همبستگی کامل بدن و تقویت بنیه انسان میتواند در مقابله با بیماری بسیار مفید باشد. در حالیکه انسانهایی هستند که به دلیل عدم رعایت اصول بهداشتی، عدم تغذیه مناسب و مواردی از این دست همواره بستر خوبی برای انواع بیماریها میشوند. نمونه کشوری این مسئله را میتوان عراق و سوریه نام برد که نتوانستند در مواجه با ویروس های خارجی اقدامات سنجیده و محکم امنیتی انجام دهند و در مجموع بستر مناسبی برای عملیات تروریستها شدند؛ آنچنان که گویی این منطقه به سرطان مبتلا شده است.
البته باید بستر اتفاقات را به خوبی درک کرد؛ ایران اما از این حیث، از بسیاری از کشورهای اروپایی نیز موفقتر عمل کرده است، ایران از لحاظ اطلاعات و امنیت اشراف بالایی دارد. طی سه سال گذشته بالغ بر 75 عملیات تروریستی در نطفه کشف و منهدم شده است.
نتیجه اینکه اتفاقی مثل اتفاق دیروز حرم مطهر و مجلس شورای اسلامی نه تنها کشور را ضعیف نمیکند بلکه آن را در برابر اتفاقات بعدی محکمتر میکند، حال باید همه نهادهای مردمی، نهادهای امنیتی و نهادهای اطلاعرسانی با اجماع بر سر نقاط ضعف و قوت حادثه، نکات لازم برای حوادث از این دست را یاد بگیرند.
روزنامههای امروز ایران، بالطبع تیترهای اصلی خود را به ترور تهران اختصاص دادهاند و درباره ماجرای نیمروز یادداشتها و تحلیل های متعددی به چاپ رساندهاند، که در این یادداشت می توان با مقایسه این صفحات و جملات دیدی از فضای ارتباطی کشور به دست آورد.
گفتنی است نقش عکاسان خبری و خبرنگاران در صحنه نیز نباید از دیدها فراموش شود که تصاویر ماندگاری را از این روز سخت، به یادگار گذاشتهاند؛ باشد که همانطور که در شبکه های اجتماعی همبستگی و وفاق ملی شکل گرفت در فضای جامعه هم این همبستگی و اتحاد ادامه پیدا کند. هرچند بیم آن میرود برخی اشخاص از این حادثه برای اهداف شخصی و جناحی استفاده ابزاری کنند، اما مردم هشیارند و تفاوت اعمال و رفتارها را به خوبی درک میکنند و دولت نیز میداند که پاسخ این اتحاد و همبستگی ملی بازکردن بیشتر فضای حیات فکری جامعه است؛ یادمان نرود در میان جانباختگان کسی بود که برای پیگیری مطالبات صنفی خود راهی تهران شده بود.
با هم صفحه اول این روزنامه ها را میبینیم.