رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در نشست « فراسوی دانشگاه در دانشگاه» از بحران نهاد دانشگاه در ایران سخن گفت و تأکید کرد: نهاد دانشگاه در ایران یک نهاد شغلی و حرفهای شده است و میخواهد آدمهایی تولید کند که کار تکنولوژی کنند.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «فراسوی دانشگاه در دانشگاه»، به عنوان پیشنشست نخستین هماندیشه ملی درباره ماموریت دانشگاه و مسئولیت عناصر دانشگاهی با حضور مقصود فراستخواه، حسین مصباحیان و محمدامین قانعیراد، اعضای هیئت علمی دانشگاه، دوشنبه، ۴ اردیبهشت در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
محمد امین قانعیراد در ابتدای این نشست گفت: زمانی که ایده دانشگاه را با واقعیت آن مقایسه کنید متوجه میشوید که دانشگاه در ایران دچار زوال شده چون بین ایده و واقعیت دانشگاه فاصله افتاده است. ایده دانشگاه در ابتدا در فلسفه مطرح شد به این معنی که فلسفه از همان نگاه افلاطونی ارتباط برقرار کرد و سپس آن را با زندگی اجتماعی و مدینه فاضله پیوندش داد.
وی با بیان اینکه ما نمیتوانیم به ظرفیت دانشگاه و واقعیت آن نپردازیم، ادامه داد: دانشگاه فراسوی دانشگاه به این معناست که از دانشگاه موجود یک نوع نارضایتی وجود دارد و میخواهیم از آن فراتر برویم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: باید به سمت اصلاح نظام معرفت برویم، والتر اشتاین میگوید در بسیاری از موارد ما نمیتوانیم جامعه را اصلاح کنیم، اما میتوان نظام معرفت را دگرگون ساخت و شاید بشود دانشگاه و مناسبات اهل علم را اصلاح کرد، چه بسا که ما اگر نظام معرفت را اصلاح کنیم در جامعه هم بازخوردهایی داشته باشد موجب اصلاح آن شود.
وی با بیان اینکه دانشگاه ایرانی ایستا نیست بلکه پریشانی را در تمام زمینههای اجتماعی بازتولید میکند، گفت: ما نظام آموزشی داریم که دارند از آن ایراد میگیرند، برای مثال میگوییم این نظام، نظام سلطه است، یا مدرسه، اکنون کودک را از بین میبرد، تمام کسانی که در رشته آموزش تحصیل کردند تأکید میکنند که برنامههای درسی اشکال دارد و تکنولوژی آموزشی مناسب نیست و اگر اینها تغییر کند آموزش اصلاح میشود.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه در کشور نسبت به آموزش عالی بیتفاوتی هست، گفت: هر روز یک پروژه شیک در نظام آموزش عالی ما مطرح میشود؛ برای مثال یک روز جهانی شدن، یک روز موج سوم دانشگاهها و یک روز بینالمللی شدن. در واقع تک برنامههای غیر منسجمی مطرح میشوند که هیچ چیزی را تغییر نمیدهند.
قانعیراد با انتقاد از مدیریت آموزش عالی در کشور، تصریح کرد: تمام وزای آموزش عالی کشور یا دکترای پزشکی داشتند یا دکترای مهندسی. من در یک جلسهای عنوان کردم که آیا شما به ذهنتان رسیده که کسی را در صدر مدیریت آموزش عالی کشور بگذارید که ایده دانشگاه را داشته باشد، برای مثال یک فیلسوف. برای ریاست دانشگاه تهران هم معمولا از پردیس فنی انتخاب میکنند.
وی افزود: رادیکالترین وزیر ما دکتر فرجیدانا بود که فقط دو تغییر ایجاد کرد. ما تغییر نگرش یا برنامه در آموزش عالی نداشتیم. کسی به فکر جلوگیری از آسیبهای دانشگاه نیست چون مفهوم آسیب دانشگاه را ذهنیت مهندسی متوجه نمیشود، مهندس از دانشگاه یک ورودی و خروجی میفهمد، ورودی پول و خروجی دانشجو است و به فرآیندهای داخل دانشگاه توجه نمیشود.
به گفته رئیس انجمن جامعهشناسی ایران دانشگاه ایرنی به رسالت خودش آگاه نیست و این عامل برخی بحرانهای جامعه ماست. در دانشگاههای کشور افرادی تربیت میشوند که استقلال ندارند و معمولا نمیتوانند با توده فاصله بگیرند. قانعیراد در بخش دیگر سخنانش به مدرکگرایی در کشور انتقاد کرد و داشتن مدرک تحصیلات تکمیلی برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهرها را نادرست عنوان کرد.
قانعیراد در ادامه بیان کرد: دانشگاه کنونی کانون مقاله است و دارد مقاله نویس تربیت میکند اما انسانی که به معنای واقعی اتکایی به خودش داشته باشد و دانشگاهی بتواند عقلانیت و تفکر را به وجود بیاورد را نداریم .
وی با اشاره به اینکه دانشجویان ما هیچ لذتی از درسشان نمیبرند، اظهار کرد: اگر مفهوم دانشگاه اجتماع دانشمندان گوناگونی که به دانشهای مختلف میاندیشند، باشد باید فضای دانشگاهی از این حالت تخصصی خارج شود. الان دو واحد درسی جامعهشناسی پزشکی یا جامعهشناسی صنعتی در دانشگاههای پزشکی و فنی نیست و در نتیجه در بهترین حالت دانشگاه افرادی را تربیت میکند که به جای اینکه به جامعه شکل دهند از جامعه شکل میپذیرند.
قانعیراد تصریح کرد: در این فضا، اگر دانشجو روشنفکر هم بشود، روشنفکر کنارهجو خواهد شد. روشنفکرها در دروه کنونی منتظر یک اتفاق بیرونی هستند تا مشکلات کشور حل شود.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه بیشتر نسل جوان کنونی دانشگاهی شدند، اظهار کرد: بیشتر صحبتهای دانشجویان در مورد این است که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد، اما متأسفانه دانشجویان امروزی نگاه دقیق علمی نسبت به مسائل ندارند.
وی در ادامه گفت: دانشگاه باید هم سوژه باشد و هم ابژه، کدام یک از رشتههای علمی ما در خودشان بازاندیشی کردند؟ دانشگاه کنونی اجازه بازاندیشی نمیدهد. رشتههای مهندسی و عمران نمیتوانند به نسبت خود با محیط زیست بیاندیشند، پزشکها نمیتوانند به این موضوع فکر کنند که چرا هر روز بیمارستان و بیمار افزایش مییابد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به دو ایده اساسی برای دانشگاه اشاره کرد و گفت: اول اینکه با نگاه فلسفی و فرهنگی، دانشگاه اسکالر (انسان خردیافته که به پیشرفت دانش میاندیشد) تربیت کند. دومین ایده هم این است که دانشگاه پنگاهگاه طرح خرد، روشنفکری نقاد و معتقد به عرصه عمومی است که در اینجا نقش دانشگاه تربیت روشنفکر است.
وی تصریح کرد: در غرب مسئله زوال دانشگاه مطرح است چون در آنجا نه اسکالر تربیت میشود و نه روشنفکر بلکه دانشگاههای غربی در حال تربیت نیروی متخصص هستند که این افراد فقط در یک حوزه خاص تخصص دارند.
قانعیراد با تأکید بر اینکه در دانشگاه کنونی ما تربیت فراموش شده است، تأکید کرد: اسکالر طرحی برای فرهنگ و تربیت یک ملت داشت در این نگاه دانشگاه رهبر معنوی جامعه است اما امروز ما از تربیت فاصله گرفتهایم.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه تبدیل دانشگاه به بنگاه اقتصادی به مراتب بدتر از تربیت متخصص در دانشگاههاست، اظهار کرد: دانشگاههای ایران در حال تبدیل به بنگاههای اقتصادی هستند. این به این معنا نیست که ما در دانشگاه افراد خوب نداریم چون اصلا اینجا بحث فرد نیست، بلکه بحث نهاد دانشگاه است. نهاد دانشگاه در ایران یک نهاد شغلی و حرفهای شده است و میخواهد آدمهایی تولید کند که کار تکنولوژی کنند.
وی در خاتمه به بحران نهادی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت: متاسفانه دانشگاه ایران قادر به تربیت گروهی نیست که بتوانند به عنوان اسکالر مردم را تربیت و به عنوان روشنفکر مسائل مردم را بازگو کنند اما دانشجوی متخصصی را در بدترین شکل خودش تربیت میکند که از مدرکش برای خود قبایی بدوزد بدون اینکه برای جامعه فکر کند.
فایل صوتی این سخنرانی را اینجا بشنوید: