اکنون در زنجیره حوادثی که با توالیهای به هم پیوسته در گوشه و کنار کشور رخ میدهد، این شهروند - خبرنگاران هستند که لحظهای پس از رویداد، بهعنوان شاهدان و گواهان همیشه حاضر، عکسها و فیلم های خود را از حادثه ارسال میکنند و کسانی را که کیلومترها دور از محل رویداد قرار دارند در مشاهدات خود سهیم میکنند.
به گزارش عطنا، روزنامه ایران در گزارشی که روز شنبه 9 اردیبهشت به چاپ رساند به بررسی پدیده سلفی بگیری و شهروند-خبرنگار در میان مردم از دید کارشناسان پرداخته است که در ادامه باهم میخوانیم.
48ساعت پس از وقوع سیلاب عصر جمعه 25 فروردین در مناطق شمال غربی کشور و در شرایطی که به دلیل زمان حادثه و خبرهای داغی که از ستاد انتخابات وزارت کشور با محوریت ثبتنام کاندیداها منتشر میشد، خبر سیل چندان در روزنامههای روز شنبه 26 فروردین جدی گرفته نشده بود، برخی روزنامهها دو روز پس از سیلاب در صفحه اول خود با تیترهایی چون «قربانیان تماشا»، «سیل آمد تماشاگران را برد» و... این خبر را پوشش دادند و دلیل مرگ دهها قربانی این حادثه تلخ را بیتوجهی شهروندان به هشدارها و تلاشهای پرمخاطره آنان برای سلفی گرفتن از حادثه و ارسال عکس و فیلم سیلاب در شبکههای اجتماعی عنوان کردند.
این قضاوت و پیشداوری طعنهآمیز در نحوه پوشش رسانهای رویداد خیلی زود با واکنش منفی مخاطبان مواجه شد و نحوه برخورد روزنامهها مورد سرزنش و ملامت قرار گرفت. با این حال و با وجود این انتقادات واقعیتی که در وجود آن هیچ شکی نبود، توانمندی شهروند - خبرنگاران در اطلاع رسانی بحران بود. تنها فیلمها و عکسهای تکان دهنده همین شهروندان بود که توانست نگاهها را از خبرهای انتخاباتی به سمت سیل مهیبی بچرخاند که بیش از 40 نفر را با خود برد، صدها خانه را ویران کرد، پل ها و جادهها را فروبلعید و هزاران کشاورز را به اندوه کشاند.
اکنون در زنجیره حوادثی که با توالیهای به هم پیوسته در گوشه و کنار کشور رخ میدهد، این شهروند - خبرنگاران هستند که لحظهای پس از رویداد، بهعنوان شاهدان و گواهان همیشه حاضر، عکسها و فیلم های خود را از حادثه ارسال میکنند و کسانی را که کیلومترها دور از محل رویداد قرار دارند در مشاهدات خود سهیم میکنند.
با این حال نقش منحصر به فرد شهروند – خبرنگار در این حوادث همواره با نقش آنها در التهابآفرینی و شایعه پراکنی، مزاحمت در روند امداد رسانی، بیمسئولیتی در اطلاعرسانی بحران و...توأمان مطرح میشود. گویی که هنوز از سوی رسانههای رسمی یا مسئولان رسمیت دادن به جایگاه شهروند – خبرنگار با اکراه و تردید همراه است.
آیا فیلم ها و تصویرهایی که به هنگام وقوع حوادث از سوی شهروند حاضر در محل رویداد در شیکههای مجازی منتشر میشود در ردیف مستندات شهروند - خبرنگاران باید رسمیت داشته باشد یا اینکه بهعنوان ماجراجوییهای خود محورانه و شیفتگی به سلفی بگیری نباید مورد اعتنا باشند.
دکتر اکبر نصراللهی - استاد ارتباطات و رسانه – در این باره به «ایران» میگوید: به عقیده بنده انگیزه سلفی بگیری در میان شهروندان بویژه در هنگام وقوع بحران آنقدرها هم فراگیر نیست و من میزان آن را در کشور زیاد نمیدانم. در واقع بیشتر بزرگ نمایی است والبته توجیهی برای پنهان کردن عملکرد ضعیف برخی مسئولان بحران. بیتردید در همه کشورها تا حدودی این ماجرا وجود دارد و برخی از مردم در شرایط بحران در صحنه حادثه سلفی میگیرند.
این کار تا جایی که برای امدادگران و دیگران مزاحمت ایجاد نکند و جان خودشان و دیگران را به خطر نیندازد چندان محل اشکال و انتقاد جدی نیست هر چند موضوعی قابل بررسی است و باید بدانیم به لحاظ جامعه شناسی و روانشناسی چرا این کار انجام میشود اما جای جنجال و بزرگنمایی ندارد.
وی در ادامه میافزاید: بهعنوان مثال در حادثه پلاسکو این ماجرا خیلی بزرگنمایی شد در حالی که آنچنان قابل توجه نبود چرا که در هر جامعهای افرادی وجود دارند که به لحاظ اجتماعی و شخصیتی دچار مشکل هستند و چنین کارهایی را انجام میدهند.
با وجود اینکه آمار دقیقی از افرادی که در حادثه سیل اخیر آذربایجان بر اثر سلفی گرفتن جان خود را از دست دادهاند در دست نیست اما این موضوع را نیز بسیار بزرگنمایی کردند و به نظر میرسد مسئولان برای اینکه ضعف خود را پنهان و مشکلات موجود در امدادرسانی و حضور دیر هنگام خود در محل حادثه را متوجه مردم کنند و به نوعی از خود سلب تقصیر نمایند، موضوع سلفی گرفتن را برجسته میکنند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که پخش آنلاین این فیلمها چه نقشی در امدادرسانی یا تکرار نشدن این حوادث دارد میگوید: بیتردید عکس گرفتنها در محل حادثه هیچ کمکی به امداد رسانان نمیکند و چه بسا اختلال و مشکل هم ایجاد کند اما آنچه روشن است اینکه انتشار این عکس و فیلمها در فضای مجازی یا رسانههای مختلف بهعنوان شهروند - خبرنگار به یقین میتواند نقش نظارتی مردم را پر رنگ کند و در برخی مواقع به مسئولان کمک کرده که متوجه برخی از ابعاد ماجرا باشند و اطلاعرسانی یا زودتر مداخله کنند و گاهی نیز فشار را بر مسئولان زیاد میکند. به نظرم برخی فیلم ها و عکسهایی که شهروند - خبرنگاران گرفته و منتشر کردهاند باعث شده مسائل شفافتر شود و اگر اینها نبود مسئولان خیلی از اقدامها را انجام نمیدادند.
دکتر نصراللهی همچنین به موضوع خطرات جانی برای خود شهروند- خبرنگاران اشاره کرده و اظهار میدارد: هر چند گرفتن این فیلم و عکسها میتواند برای جامعه و مردم بسیار مفید باشد اما گاهی ممکن است جان خود فرد را به خطر بیندازد و مشکل ساز باشد. حتی ممکن است در برخی مواقع مسئولان، متعرض این شهروند خبرنگاران شوند و پیگردهای قانونی و قضایی و انتظامی برایشان به همراه داشته باشد و نهاد مسئول حادثه یا حراست آنجا برای این افراد ایجاد مشکل کنند. اما در مجموع باید گفت دادن فرصت به مردم برای به تصویر کشیدن برخی از بحرانها در مجموع به نفع کشور است و ضرری ندارد.
وی با بیان اینکه شهروند خبرنگاران در حادثه شهر فومن که مأمور شهرداری با یک زن دستفروش درگیر شد، حوادث اسیدپاشی اصفهان، آتشسوزی خیابان جمهوری که دو زن جان خود را از دست دادند یا درگیری کارواش سعادت آباد با گرفتن فیلم و عکس و اطلاعرسانی گسترده موجی به راه انداختند که باعث واکنشهای مردم و مسئولان شد ،میگوید: ما باید از این اقدام یک معدلی بگیریم تا ببینیم چه میزان عکس و فیلمهایی که مردم میگیرند و منتشر میکنند در جامعه پیامد مثبت یا منفی دارد.
البته به اعتقاد بنده که مثبت است اما نکته مهم بحث آموزش است. باید به مردم آموزش داد که کجا میتوانند وارد شوند و کجا باید کنار بکشند و راه را برای امدادگران و مسئولان باز کنند و در کل چه نکاتی را رعایت کنند که جان خود و دیگران را به خطر نیندازند. مسئولان نیز باید بپذیرند که این افراد میتوانند در برخی مواقع کمککننده باشند نه مزاحم.
اگر اشکالی در این امر وجود دارد به خود رسانهها و مسئولان بر میگردد که آموزش نداده و فرهنگسازی نکردهاند تا مردم بدانند در بحرانهای مختلف چگونه و چه زمانی میتوانند کمک کنند. در واقع باید سواد رسانهای مردم را بالا برد تا بدانند و آگاهانه عمل کنند نه اینکه به تشخیص خودشان وارد بحران شوند و مشکل ایجاد کنند.
دکتر نصراللهی همچنین ضمن انتقاد از رسانههای رسمی کشور در اطلاعرسانی سریع و صریح میافزاید: اگر رسانهها کارشان را بخوبی انجام ندهند و مسئولان مانع اطلاعرسانی سریع و صریح آنها شوند مردم برای کسب اخبار و اطلاعات خودشان وارد عمل میشوند. طی سالهای اخیر پدیده شهروند - خبرنگار نقشهای برجسته سازی، بازدارندگی و شتابزایی داشته و باعث شده مسئولان متوجه برخی امور شوند یا کارهایی را انجام ندهند و برعکس در انجام برخی امور تسریع و تسهیل شود.
وی همچنین در مقایسه پدیده شهروند - خبرنگار در ایران با کشورهای پیشرفته نیز معتقد است: از آنجا که در کشورهای پیشرفته موانعی بر سر اطلاعرسانی وجود ندارد این پدیده شهروند - خبرنگار شکل و شمایل دیگری دارد یعنی مردم چندان نیازی نمیبینند که در شرایط بحرانی و حوادث خودشان وارد ماجرا شوند البته این یک پدیده جهانی است و در همه جای دنیا وجود دارد اما هر جا آزادی اطلاعات وجود دارد این پدیده کمرنگ و هر جا موانع اطلاعرسانی بیشتر باشد نقش شهروند - خبرنگاران پررنگتر است.
اما دکتر شاهین فتحی- معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر- در حالی که از یک جهت سلفی گرفتن وثبت تصاویر در رویدادها بخصوص در صحنه حادثه را امری غیر اخلاقی دانسته به «ایران» میگوید: این بحث از چند بعد قابل بررسی است. نخست اینکه ما با این کار در خیلی از موقعیتها به حریم خصوصی کسانی تجاوز میکنیم که ممکن است از لحاظ حقوقی راضی به این کار نباشند. در واقع ثبت هر رویدادی در هر مکانی و انتشار آن در فضای مجازی از نظر اخلاقی و حقوقی جایگاهی ندارد.
موضوع دیگر اینکه اگر در حوادث گوناگون بهعنوان یک شهروند جامعه آماده، حضور داشته باشیم هیچ گاه به خود اجازه نمیدهیم نسبت به ماجرا بیتفاوت باشیم و فقط به صرف ثبت رویداد و حادثه و برای انتشار در فضای مجازی و دریافت چند لایک بیشتر در محل حاضر شویم. بلکه یک شهروند مسئول وظیفهاش این خواهد بود که اگربر اساس توانایی و تخصصش امکان مساعدت دارد به مردم و امدادگران کمک کند و اگر ندارد راه را برای نیروهای امدادی باز کند.
متأسفانه تجربه ما در حوادث کوچک و بزرگ نشان میدهد این رفتار در حال نهادینه شدن در جامعه است. برخی فکر میکنند اگر سلفی بگیرند برای دیگران مشکلی ایجاد نمیشود حال آنکه ما معتقدیم از لحاظ اخلاقی و حقوقی و اینکه امکان عملیات امدادی را محدود میکنند این رفتار قابل پذیرش نیست.
دکتر فتحی همچنین بعد دیگراین موضوع را تأثیر منفی چنین کاری بر بهداشت روانی جامعه دانسته و میافزاید: ما مجاز نیستیم هر تصویری را در فضای مجازی منتشر کنیم چون بر افکار عمومی تأثیر میگذاریم تصویر یک جسد یا منظره دلخراش روی بهداشت روانی مردم تأثیر میگذارد. ما حق نداریم بدون فرآیند کارشناسی شده چنین کاری کنیم.در جوامع توسعه یافته شهروندان وظیفه خودشان را در قبال شهر و محیطی که در آن زندگی میکنند میدانند و کمتر دست به چنین کاری میزنند.
وی در آخر به خطراتی اشاره میکند که سلفی گرفتن در محیطهای پر خطر برای شخص یا خانوادهاش خواهد داشت و اظهار میدارد: گزارشهایی که به ما رسیده نشان میدهد در محیطهایی نظیر کوه و دره و غیره یا وقتی افراد میخواهند رویدادهایی مانند سیلاب را ثبت کنند و هدف شان یا نشان دادن حضور خودشان در صحنه بوده یا میخواهند قدرت حادثه را نشان دهند غافل هستند از اینکه در کانون خطر هستند و از پیرامون خود خبر ندارند. بنابراین قربانیان دوم حادثه میشوند و جان خود را از دست میدهند.
معاون عملیات سازمان هلال احمر پدیده شهروند - خبرنگار را دارای یک جنبه آموزشی و یک جنبه منفی میداند. وی معتقد است انتشار تصاویر مربوط به یک نهاد یا دستگاه امداد رسان یا خدماتی در شبکههای مجازی بهعنوان نهادی که نتوانسته در موقع مناسب به یک حادثه رسیدگی کند در واقع برچسبی روی آن نهاد میگذارد که باعث بدبینی مردم شده و آن دستگاه رابه کم کاری متهم میکنند در حالی که شاید در واقعیت این گونه نباشد و فقط باعث تغییر نگرش و بدبینی مردم میشود.
وی استفاده از گوشی تلفن همراه را نیازمند آموزش و فرا گرفتن فرهنگ استفاده از آن و تطبیقش با فرهنگ کشور خودمان میداند تا از تبعات نا بهنجار آن کاسته شود. همچنین آموزش و پرورش را مؤثرترین نهاد در این امر دانسته و میگوید: آموزش و پرورش باید در این حوزه کار کند و زندگی کردن با تکنولوژی را به فرزندان ما یاد بدهند. من هنگام حادثه سونامی ژاپن آنجا بودم. مردم وقتی میخواستند عکس بگیرند از مسئولان حاضر در محل اجازه میگرفتند که این نشان میدهد آموزش دیدهاند.
دکتر فتحی پیشرفت مردم به سوی شهروند - خبرنگار شدن در ایران را اینگونه ارزیابی میکند: جامعه آماده شهروند آماده میخواهد یعنی شهروندی که مسئولیت پذیر است. در فرآیند مدیریت بحران هم همین شهروند مسئولیت پذیر گاهی بهعنوان یک خبرنگار مبتدی ثبت اطلاعات میکند گاهی در قالب یک خبرنگار حرفهای ،البته به نظرم اگر افراد آموزش ببینند، حریمها را بشناسند و تأثیرات مخرب یا سازنده تصاویر و فیلمها را بشناسند میتوانند به مدیریت بحران کمک کنند و ضعف دستگاههای خدمات رسان را هم نشان دهند.
دکتر محموداکرامی – روزنامه نگار و پژوهشگر ارتباطات- با بیان اینکه ما امروزه دیگر با پدیده شهروند خبرنگار روبه رو نیستیم میگوید: یک زمانی شهروند فقط مخاطب بود اما بعد رسانه پیشرفت کرد و شاهد شهروند- خبرنگار بودیم اما امروز، شهروند یک رسانه است در حال حاضر ما در عصری زندگی میکنیم که اصطلاحاً به آن میگوییم شهروند رسانه، یعنی مهندسی پیام را که تعیین و تولید و توزیع پیام هست خود شهروند انجام میدهد. در واقع هر کسی میتواند از هر جا دلش خواست عکس بگیرد یا مطلبی بنویسد و بعد هم با فشردن یک دکمه آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.
البته عصر شهروند- رسانه اقتضائات خاص خودش را دارد اگر یک عکس را یک بسته پیامی بگیریم بنابراین مخاطبان ما دنبال این هستند که معنای خاص تری را به مخاطب ارائه دهند. همان گونه که یک خبرنگار در پی درک و دریافت و درج تازهترین اخبار و حوادث است، شهروندان ما نیز در پی این هستند که نخستین نفری باشند که حادثهای را میبینند، از آن عکس میگیرند و ارسال میکنند و مهندسی پیام را انجام میدهند شاید یکی از دلایل عمدهای که ما در این شرایط به جای اینکه به کمک هم برویم از هم عکس میگیریم این باشد که میخواهیم به رسالت شهروند- رسانه بودنمان عمل کنیم و نخستین نفری باشیم که یک حادثه را ثبت و منتشر میکنیم.
دکتر اکرامی در ادامه میافزاید: همان گونه که رسانهها در درج خبر با هم رقابت میکنند در عصر شهروند- رسانه نیز شهروندان در اینکه چه کسی اول پیام را بگذارد با هم رقابت میکنند. چرا که هم میخواهند خودشان را مطرح کنند و هم در فضای مجازی اطلاعات شان را منتشر کنند و این از اقتضائات شهروند - رسانه بودن است.
وی درباره قابلیتهای این پدیده میگوید: تصور کنید در یک روستا اتفاقی میافتد که شما در صحنه حضور دارید و عکس و فیلمتان را در فضای مجازی منتشر میکنید. از طریق این اطلاعرسانی هلال احمر و غیره نیز در جریان قرار میگیرند و به محل میروند پس این قابلیت در عکس و فیلمها هست. یعنی اطلاعرسانی سریع و گسترده که همه آدمها میتوانند مهندسی پیام کنند.
امروزه با وجود گوشیهای تلفن همراه و فضای مجازی ما دیگر از عصر شهروند- خبرنگار گذشتهایم .چرا که قبلاً خبرنگار تعیین و تولید پیام میکرد اما توزیع پیام با رسانه بود اما در عصر فعلی تعیین و تولید و توزیع پیام با مخاطب است و همان کار یک روزنامه دیداری و شنیداری را انجام میدهد.
این پژوهشگر ارتباطات با بیان اینکه در اصل جوامع پیشرفته از نیاز به سوی تولید میروند اما در مورد گوشی تلفن همراه و تکنولوژیهای دیگر در ایران عکس این قضیه رخ داد، میگوید: اول نیازی وجود دارد بعد نهادی برای رفع آن و قانونمند کردن آن نیازایجاد میشود اما از آن جایی که امکانات تلفن همراه در ایران وارداتی است به جای اینکه به نیازهای واقعیمان پاسخ دهیم گاهی به نیازهای غیر واقعیمان پاسخ میدهیم.
اصطلاح جامعه شناسیاش نیز این است که ما در زمینه امکانات دچار یک تأخر فرهنگی هستیم .یعنی تلفن همراه را وارد میکنیم اما جنبه معنوی آن را که همانا راههای استفاده و دلایل استفاده ازآن است در آزمایش و خطا به آن میرسیم وقتی دچار تأخر فرهنگی بودیم و بعد معنوی فرهنگ از بعد مادی آن عقب ماند احتمال آزمایش و خطا هست و حتماً هم به خطا میرویم پس باید فرهنگسازی باشد چرا که از نیاز به تولید نرفتیم از واردات به تأمین نیاز رفتیم. لذا مصرف ما از تلفن همراه مصرف تظاهری است ما با یک گوشی ارزان هم میتوانیم نیازمان را رفع کنیم اما گوشی چهار میلیون تومانی میخریم چون میخواهیم با گوشی شخصیت بگیریم.
دکتر اکرامی در پاسخ به این سؤال که آیا گسترش پدیده شهروند-رسانه دلیل ضعف رسانهها در پوشش گسترده اخبار است میگوید: نمیشود گفت ضعف چرا که رسانههای جدید قابلیتهای جدید دارند. تحرک پذیری، اتصال پذیری، ناهمزبانی و غیره که این قابلیتها را روزنامه ندارد. بر همین اساس ما باید تعاریف دیگری از روزنامه داشته باشیم به جرأت میگویم ما در حال حاضر در روزنامه به خبرنگار احتیاج نداریم به روزنامه نگار احتیاج داریم چرا که روزنامه نباید دنبال درج خبر باشد در روزنامه باید به بعد از خبر بپردازیم چرا که مخاطب با وجود تلفن همراه و کانالهای خبری و شبکههای مجازی دیگر احتیاج ندارد خبر را در روزنامه بخواند بلکه احتیاج به تکمیل خبر، ابهام زدایی، شفافسازی و تحلیل و علتیابی خبر دارد و این کار روزنامه نگار است نه خبرنگار. کسی که سواد رسانهای دارد. روزنامههای ما باید تغییر کارکرد دهند وگرنه حذف میشوند. لازمه آن نیز وجود مدیران و روزنامه نگارانی است که سواد رسانهای داشته باشند.