به گزارش عطنا، «پوراندخت نیرومند» روز دوشنبه در گفتوگو با ایرنا با اشاره به طرح پژوهشی که سال 1387 درباره دلایل بیکاری فارغ التحصیلان انجام شد، گفت: یکی از عوامل بیکاری فارغالتحصیلان نداشتن مهارت متناسب با بازار کار ایران است و در واقع ارتباط بین بازار، دولت و صنعت نهادینه نیست.
وی با بیان اینکه 700 هزار میلیارد ریال( 70 هزار میلیارد تومان ) گردش مالی در بازار آموزش ایران داریم، گفت: بررسیها در این پژوهش نشان داد با وجود چنین گردش مالی در کشور نیروی متخصص نداریم و در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تنها مطالب به صورت تئوری به افراد ارائه میشود.
این کارشناس اقتصادی معتقد است، بخشی از سرفصلهای دانشگاهی کشور به روز و مطابق استانداردها جهانی است اما بخشی از این سرفصلها نیز در حد تئوری است و کتابهای درسی ترجمه است و کاربردی ندارد.
نیرومند تاکید کرد: اگر دانشجو میخواهد وارد بازار کار شود باید دانش، مهارت و نگرش او با هم همخوانی داشته باشد و به عبارتی دانشجو باید مهارتهای لازم را فراگیرد تا بتواند در بازارهای کار موفق باشد.
وی هدف از تاسیس دانشگاههای علمی و کاربردی را در کشور بهبود مهارت در بین جوانان و آموزش مهارت عنوان کرد و گفت: اما در حال حاضر مدارج دانشگاهی در آنها بالاتر رفته و به درجه دکترا هم رسیده و آموزش در این دانشگاهها با سایر مراکز آموزش عالی تفاوت چندانی ندارد.
نیرومند میگوید، یکی از دلایلی که در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی افراد متخصص تربیت نمیشود، به نبود تقاضا در بنگاهها، صنعت و فناوری برمیگردد ، چرا که فناوری و تکنولوژی پیشرفته در کشور وجود ندارد و در نتیجه نیاز به افراد متخصص نیست.
به گفته این کارشناس اقتصادی، تنها 7 دهم درصد صادرات کشور از فناوریهای پیشرفته است، در حالی که در کشوری همچون مالزی 43 درصد صادرات آن از فناوریهای پیشرفته است و این رقم به طور میانگین در کشورهایی چون ژاپن و آمریکا به 27 درصد میرسد.
نیرومند با بیان این که اقتصاد کشور دولتی است، افزود: براساس آمار 40 درصد کارمندان دولت تحصیلات دانشگاهی دارند که پس از ورود به دستگاه دولتی تحصیلات عالی خود را ادامه دادند و این در حالی است که طبق آمار بخش خصوصی در سال 90 تنها 10 درصد فارغ التحصیل دانشگاهی مشغول به کار بودند و 90 درصد دیگر دیپلم و زیر دیپلم بودند.
این کارشناس توضیح داد: در بخشهای دولتی نظام کاری براساس آزمون و خطا است و نیاز به مهارت خاصی ندارد و گاهی دیده میشود افراد 30 سال در یک بخش کار میکند که نیاز به مهارت خاصی ندارد و کارهای تکراری در آن انجام میشود که فرد در آنجا مشغول است.
نیرومند افزود: این در حالی است که در بخشهای خصوصی اینطور نیست و چون خود بنگاهها اقدام به سرمایهگذاری میکنند و هزینهها ر پرداخت میکنند، مهارت افراد برای آنها اهمیت زیادی دارد و به دنبال مدرک دانشگاهی نیستند و در نتیجه سهم فارغالتحصیلان در این بخش پایین است.
نیرومند با بیان این که باید اقدامهای موثری برای بیکاری فارغالتحصیلان انجام شود، گفت: بسیاری از فارغالتحصیلان در کارهایی که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی شان ندارد و از طرفی علاقه ای به آن ندارند مشغول به کار میشوند و هزینه ای که جامعه برای تربیت این افراد در رشته مورد نظر انجام داده نیز بیهوده بوده که این امر در سراسر جهان مرسوم نیست.
وی درباره آسیبشناسی نبود مهارت در بین فارغالتحصیلان گفت: علاوه بر تئوریمحور بودن دانشگاهها مسئله دیگر هزینه بر بودن واحدهای عملی و کارآموزی در دانشگاه است که در آنها هزینههای واحدهای عملی دو برابر هزینه واحدهای نظری است.
کارشناس حوزه کار معتقد است، در دانشگاهها باید به دانشجویان مشاوره روانشناسی درباره شغل مرتبط با رشته تحصیلیشان داده شود و در حین تحصیل باید در بنگاهها کار کنند تا با محیط کار آشنا شوند.
نیرومند افزود: در بازار کار باید استادکار مهارتی داشته باشیم تا مهارت متناسب با کار را به دانشجویان آموزش دهد و از سوی دیگر اساتید دانشگاه باید سعی کنند علاوه بر مباحث تئوری، بخشهای عملی و کار در مشاغل جامعه را نیز در سرفصل آموزشهای خود قرار دهند.