استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به لزوم بکارگیری ظرفیت ورود سرمایه های ایرانیان خارج از کشور گفت: سران سه قوه باید ۳ اصل را برای اصلاح فضای کسب و کار در دستور کار قرار دهند.
به گزارش عطنا به نقل از مهر، مهدی پازوکی با اشاره به الزامات و ضرورت های تحقق شعار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» گفت: به نظر من عمده مشکلی که امروز اقتصاد ایران در زمینه تولید با آن مواجه است، عدم امنیت اقتصادی برای فعالان بخش خصوصی است. تولید قرار نیست از طریق اقتصاد دولتی رشد کند بلکه رشد تولید با اقتصاد دولتی باعث ایجاد فساد خواهد شد بنابراین باید بخش خصوصی واقعی را در عرصه اقتصاد وارد کنیم.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی اعتقاد به تعاملات بین المللی در امور اقتصاد ندارند گفت: برای توسعه اقتصادی و قرار گرفتن در بازارهای جهانی، حداقل باید با بازارهای کشورهای منطقه تعامل داشته باشیم و با توجه به برتری اقتصاد ایران از لحاظ انرژی ارزان و نیروی کار تحصیل کرده اگر به بازارهای منطقه مانند کشورهای آسیای میانه، خاورمیانه و خلیج فارس متصل شویم با تفکر ایرانی می توانیم در اقتصاد منطقه و حتی دنیا کارآمد باشیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه رشد و توسعه تولید و اشتغال پایدار، پیش از هر چیز منوط به ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی ادامه داد: متاسفانه طی سالهای اخیر، نهادهای عمومی، اقتصاد ایران را تحت کنترل گرفتند که این می تواند بیش از اقتصاد دولتی، اقتصاد کشور را تهدید کند. به عنوان مثال نهادهای عمومی سهام عدالت شکل گرفتند اما اعضای هیئت مدیره و سهامداران آنها مشخص نیستند که این یک نوع شلختگی را در این بخش از اقتصاد ایجاد کرده است.
پازوکی با بیان اینکه برای رونق تولید و اشتغال باید از هر گونه شوک خارجی که اقتصاد را از تعادل خارج می کند جلوگیری شود، به راهکارهای بهبود فضای کسب و کار اشاره کرد و گفت: برای اینکه تولید ملی به معنای واقعی شکل بگیرد و فضای کسب و کار کشور نیز بهبود یابد مجموعه حکومت و نظام یعنی سران سه قوه باید، سه اقدام اساسی را به عنوان اصل در دستور کار خود قرار دهند؛ نخست ایجاد شفافیت در اقتصاد است. اگر اقتصاد ما شفاف شود و شفافیت اطلاعات به اقتصاد کشور بازگردد علاوه بر اینکه می توان با فساد اقتصادی جلوگیری کرد، به بهبود فضای اقتصادی نیز کمک می کند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: اصل دوم ایجاد رقابت در بین فعالان اقتصادی است که بر اساس این اصل نیز باید زمینه لازم جهت ایجاد رقابت سالم را بین فعالان اقتصادی و بخش خصوصی فراهم کنیم.
برنامهریزی شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و آیندهنگری است؛ تدوین و ترسیم این مراحل به آمارهای دقیق و متقن نیاز دارد ولی در ایران آمارها مشکلاتی دارند. از طرف دیگر، برنامهریزیها کیفی است و در آن به آمایش منطقهای و آمایش سرزمین توجه نمیشود.
پازوکی نفی انحصار را سومین اصل و راهکار بهبود فضای کسب و کار عنوان کرد و افزود: باید با هر گونه انحصار هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی مخالفت کنیم. اگر این سه راهکار اصلی، مورد توجه مسئولان قرار گیرد قطعاً بخش خصوصی سالم در کشور رشد می کند.
وی ورود سرمایه ایرانیان خارج از کشور به داخل را یکی از فرصت های مهم و بزرگ برای اقتصاد ایران اعلام کرد و گفت: براساس برآوردهای صورت گرفته در حال حاضر، سرمایه ایرانیان خارج از کشور بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار است. اگر حداقل برآورد این سرمایه یعنی ۴۰۰ میلیارد دلار را به عنوان مبنا قرار دهیم، تنها ورود ۱۰ درصد این سرمایه یعنی ۴۰ میلیارد دلار به کشور می تواند تولید و اقتصاد ایران را دچار یک تحول اساسی کند. بنابراین باید این نوع ظرفیت ها در اقتصاد ایران شناسایی شود و آنها را در جهت تحقق رشد و توسعه اقتصادی کشور به کار گرفت.
این اقتصاددادن با تأکید بر اینکه ما امروز ناگزیر به تعامل با دنیا برای اتصال به بازارهای جهانی هستیم اظهار داشت: قطعاً برای رسیدن به یک اقتصاد پایدار، باید با منطق و درایت عمل کرد. همانطور که در اوپک به رغم کاهش سهمیه تولید نفت عربستان، اما سقف تولید نفت ایران افزایش یافت. این اتفاق، قطعاً با یک منطق رخ داد که نشان می دهد اگر براساس اصول علمی با معضلات اقتصادی کشور عمل کنیم، می توانیم موقعیت خود را به لحاظ اقتصادی در داخل و حتی در جهان تثبیت کنیم.
در همین رابطه، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی گفتوگویی دیگر گفت: برنامهریزی شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و آیندهنگری است. تدوین و ترسیم این مراحل به آمارهای دقیق و متقن نیاز دارد ولی در ایران آمارها مشکلاتی دارند. از طرف دیگر، برنامهریزیها کیفی است و در آن به آمایش منطقهای و آمایش سرزمین توجه نمیشود. این گفتوگو را در زیر میخوانیم:
چرا برنامهریزی در ایران ناموفق است؟ پرسشی که به تکرار گفته و پرسیده شده است؟ حلقه مفقوده در این نارسایی کجاست و ما از چه گله میکنیم؟ مهدیپازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: «به دلیل حوزه کاری و مطالعاتی خود، برنامههای توسعه بعد از انقلاب را مطالعه کردهام؛ من در این برنامه ها هیچ تفاوتی نمیبینم؛ اما عدم وجود تفاوت در برنامههای یعنی ایستایی فکر برنامهریزی و توسعهای.»
پازوکی برنامهریزی را در سه مرحله توضیح میدهد: «شناخت وضع موجود با آمار و ارقام، ترسیم وضع مطلوب و آیندهنگری. بعد از ترسیم این سه مرحله، سیاستهایی باید اتخاذ شود که از وضع موجود به وضع مناسب نقل مکان بکنیم.»
او درباره شناخت وضع موجود میگوید: «معمولاً یک رابطه مستقیم بین آمار و اطلاعات صحیح در یک جامعه و درجه توسعهیافتگی همان جامعه وجود دارد. این یک رابطه مستقیم است و هرچه جامعه توسعهیافتهتر باشد، آمار متقن و دقیقی دارد. اما در شناخت وضع موجود، دچار مشکل هستیم و آمارخای نارسا و غیرمتقن در برنامهریزی مورد استفاده قرار میگیرد.» او معتقد است: «برنامهها باید کمیشوند و تا زمانی که کمینشده باشند، نمیتوان به ارزیابی میزان موفقیت یک برنامه پرداخت. اما تمام بندهای برنامهها، بهخصوص برنامه ششم توسعه، کیفی هستند. ما اگر وضع موجودمان یک عدد باشد و وضع مطلوب را نیز عددی قرار دهیم که امکاناتمان اجازه نمیدهد آن را محقق کنیم، این برنامه به جایی نخواهد رسید.»
پازوکی مرحله دوم کار در برنامهریزی را ارزیابی عملکرد میداند، ما باید بدانیم که در هر سال چقدر به اهداف برنامهها رسیدهایم و اگر این ممکن نبوده، عارضهیابی شود تا در نهایت با تقویت امکانات یا ایجاد تغییرات در برنامه، به هدف نزدیک شویم.
به گفته استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبائی، برخی از بندهای برنامه توسعه با یکدیگر مغایرت دارند. از طرفی برنامه ششم حجم خیلی کمیدارد و همه بندها را موکول کرده است به دستورالعمل اجرایی خود وزارتخانهها و در نتیجه وزارتخانهای که خودش برنامه را بنویسد و خودش هم بخواهد اجرا کند، به نظر من فایدهای ندارد.
او به عارضه دیگر نظام برنامه نویسی در ایران اشاره میکند: «یکی از مشکلاتی که برای برنامههای توسعه ما وجود دارد این است که یک دولتی این برنامه را نتظیم میکند و دولت دیگری آن را تغییر میدهد.ف همانکاری که با برنامه چهارم توسعه انجام دادند. اگر تدوین برنامهها به دولت وابسته نباشد و تصمیمات بر اساس بدنه سیاستگذاری و برنامهریزی کشور انجام شود و سازمانی باشد که به طور مستمر مسائل کشور را براساس آمار متقن بررسی کند، وضعیت متفاوت خواهد بود و آنگاه میتوانیم در چارچوب توسعه گام برداریم.»
پازوکی دلیل دیگر، عدم موفقیت برنامهها را به غیر از ضعف آمار و اطلاعات، عدم توجه به آمایش سرزمین میداند. او میگوید: «هنوز از برنامههای آمایشی درست استفاده نمیشود؛ این برنامهها در کتابخانههای وزارتخانهها و سازمانها رویهم چیده شدهاند. باید طرحها در عمل مورد استفاده قرار گیرد و برنامه توسعه با برنامه آمایشی هر استان و منطقهای همخوانی داشته باشد وگرنه رسیدن به هدف در این برنامهها ممکن نیست.