السفیر در آخرین سرمقاله خود نوشت: اقتصاد لبنان وضع خوبی ندارد و سیاست آن نیز این چنین است. بازتاب و تأثیر این وضعیت را میتوان در مطبوعات مشاهده کرد.
به گزارش عطنا، فرناز قلعه دار، روزنامهنگار روزنامه ایران در گفت وگو با مصیب نعیمی، مدیرمسئول «الوفاق» سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که یکی از قدیمیترین و پرنفوذترین روزنامههای لبنان چه شد که به یکباره تصمیم گرفت انتشار خود را متوقف کند. متن این گفتوگو را با هم می خوانیم؛
روزنامه لبنانی السفیر که سال 1974 با شعار «فریاد بیصداها» تأسیس شد، در صفحه نخست شمارهای که اواسط دی ماه امسال چاپ شد سرمقالهای با تیتر «ملت بدون السفیر» منتشر کرد.
این روزنامه با اعلام توقف انتشار نسخه چاپی خود ، دلیل تعطیلی را بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی لبنان و منطقه دانست و نوشت: «السفیر خسته شده است اما نمیخواهد که در عرصه تعطیلی پیشقدم باشد بویژه اینکه نور امیدی در افق پیش رو میبیند.»
روزنامه «السفیر» یکی از عمدهترین روزنامههای جهان عرب به شمار میآمد. این روزنامه از سال 1974 تا 2016 حدود 42 سال عمر داشت. بحران اخیر سوریه بخش بزرگی از شمارگان روزنامه را پایین آورد چرا که شمارگان السفیر در سوریه بیش از لبنان بود. «طلال سلمان» بنیانگذار و مدیر مسئول «السفیر» یکی از کسانی بود که همراه امام خمینی از پاریس به ایران آمد و تنها روزنامهای بود که وقتی انقلاب پیروز شد تیتر یک روزنامه را به زبان فارسی زد.
السفیر در آخرین سرمقاله خود نوشت: اقتصاد لبنان وضع خوبی ندارد و سیاست آن نیز این چنین است. بازتاب و تأثیر این وضعیت را میتوان در مطبوعات مشاهده کرد. یک روز قبل از تعطیلی السفیر اتحادیه نویسندگان مطبوعات لبنان با انتشار بیانیه تندی، اوضاع کنونی مطبوعات و رسانههای این کشور را بحران ملی بزرگی توصیف کرد که دولت باید چارهای برای آن بیندیشد و به ظلم در حق بیش از 10 هزار خبرنگار و کارکنان رسانههای خبری لبنان پایان دهد.
نخستین شماره روزنامه السفیر در 26 مارس سال 1974 منتشر و این روزنامه موفق شد، شهرت زیادی در کشورهای عربی و اسلامی کسب کند. اکنون آن چیزی که از السفیر مانده خاطرههای نقش آفرینی آن در لبنان، جهان عرب و خاورمیانه و همچنین صدها روزنامه نگاری است که در این روزنامه تربیت شدند و اکنون در سایر رسانههای عربی مشغول کارند. مصیب نعیمی مدیر مسئول روزنامه الوفاق (از نشریات مؤسسه ایران) و کارشناس رسانههای عرب بخوبی با این روزنامه و مدیر آن طلال سلمان آشناست. نعیمی در مصاحبه با ما از نقش و جایگاهی که السفیر در جهان عرب داشت میگوید.
جایگاه روزنامه السفیر در منطقه و لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
موفقیت روزنامه السفیر را از دو جهت میتوان بررسی کرد؛ نخست نقش خود «طلال سلمان» مؤسس و مدیر مسئول روزنامه بود که با توجه به مدیریت و خط مشی وی یکی از اصلی ترین و مهم ترین روزنامههای جهان عرب به شمار میآمد. این روزنامه از سال 1974 تا 2016 حدود 42 سال عمر کرد. طلال سلمان یکی از نویسندگان بنام و دارای فعالیتهای سیاسی و رسانهای بود و بهعنوان یک شخصیت حامی استقلال جهان عرب از قید غرب و صهیونیسم و در زمره گروههای ملی محسوب میشد.
حتی در لبنان هم وی بهعنوان اپوزیسیون دولتها مطرح میشد که شخصیتی نقاد نسبت به کشورهای عربی دیگر داشت بنابراین مقبولیت بالایی داشت. البته گفتنی است که «سلمان» کارش را با خبرنگاری در لیبی آغاز کرد و حتی مدتی نیز بازداشت و زندانی شد اما بعد از اینکه به شخصیت تأثیرگذار وی پی بردند با او مصالحه و حمایتش کردند تا چنین روزنامهای در لیبی هم منتشر شود.نکته دوم بهرهگیری از قلمهای گیرا و جذاب و معتبر در روزنامه السفیر بود.
بیشتر کسانی که در برهه اخیر در جهان عرب بهعنوان نویسنده و تحلیلگر مطرح شدند به نوعی یا کارشان را با روزنامه السفیر شروع کردند یا با آن همکاری داشتند. به گفته خود «سلمان» طی 18 سال گذشته بیش از 200 نفر از نویسندگان زبده ایشان از سوی رسانههای دیگر جذب شدهاند.
با این اوصاف پس چرا انتشارش را متوقف کرد؟
این اواخر ایشان با توجه به هزینه سنگین روزنامههای کاغذی و چاپخانه با مشکل مالی رو به رو شد. از طرفی بحران اخیر سوریه بخش بزرگی از شمارگان روزنامه را پایین آورد چرا که شمارگان السفیر در سوریه بیش از لبنان بود. شرایط اقتصادی منطقه، نرسیدن کمکها و حمایتها وی را بر سر یک دو راهی قرار داد. یا باید به پیشنهادهای واگذاری روزنامه به کسانی که پول و سرمایه داشتند پاسخ میداد که البته وی نپذیرفت و گفت نمیخواهم اعتبار و چهره روزنامه مخدوش شود و به یک موضع سازشکارانه تبدیل شود بنابراین روزنامه را تعطیل کرد.
البته با اقتدار و یک تبلیغ عظیم این کار را کرد. بیشتر رسانههای عرب نیز با وی همدردی کردند. به گفته خودش تعطیلی آبرومند را به ماندنی که سرنوشتش معلوم نیست و ممکن است تمام اعتبار و جایگاهی را که به دست آورده از دست بدهد ترجیح داد.
برای اینکه تصویر واضح تری از جایگاه السفیر داشته باشیم بفرمایید رسانههای لبنان از لحاظ شمارگان وتأثیرگذاری بر مخاطبان چگونه هستند و جایگاه السفیر چگونه بود؟
لبنان از نظر رسانههای مکتوب در جهان عرب مقام نخست را دارد. اگر رقیبی هم داشته در برهههایی مصر بوده البته با توجه به جمعیت مصر و تأثیر افکار عمومی مصر بهعنوان بزرگترین کشور عربی، لبنان همیشه از نظر آزادی عمل و حضور فعال و تنوع رسانهای حرف اول را میزند. هر جناح و تفکر در جهان عرب به طور حتم یک نشریه در لبنان داشت و لبنان همیشه بهعنوان «هاید پارک» جهان عرب مطرح است.
روزنامههای طرفدار سعودی، ضد سعودی، طرفدار غرب و ضد غرب، جناح حاکمیتهای عرب از ناصریسم گرفته تا سوسیالیستهای عرب، قومیون، کمونیستها به شکل گسترده در لبنان وجود داشته اند.این آزادی عمل هم عرصه را تنگ و کار را سخت میکرد هم نماد داشت و در جهان تأثیرگذار بود.
روزنامههای اصلی که توانسته بودند در این صحنه خود را بالا بکشند یکی «الحیات» بود که بعد از ترور سردبیرش سالها متوقف شد و بعداً از سوی سعودیها خریداری شد و به شکل امروزی درآمد. «النهار» روزنامه دیگری است که با تغییر مدیریت به سمت و سویی کشیده شد که دیگر جایگاه قبلی را ندارد. البته هنوز هم در زمره روزنامههای معتبر جهان عرب است اما ابهت قبلی را ندارد. روزنامه السفیر نیز برای اینکه به این روز نیفتد ترجیح داد تعطیل کند.
چهره روزنامهها قبل از سال 2000 و بعد از آن کاملاً متفاوت شد. آن زمان روزنامههای اپوزیسیون و مخالف بیشتر بودند اما در نسل بعد روزنامههای وابسته به حاکمیتهای جزیرهای در لبنان تعدادشان بیشتر شد. روزنامه «الاخبار» یکی از روزنامههای قوی و چالش آفرین است که بهعنوان مخالف سر سخت دولت و مقامهای رسمی است البته مدیرانش از شاگردان «طلال سلمان» بوده و از السفیر آمدند.
گفتنی است برخی روزنامهها نیز با توجه به اینکه روزنامه السفیر صحنه را ترک میکند سعی دارند بتوانند جایگاه وی را پیدا کنند یعنی از نیروهای با تجربه این روزنامه و قلمها و خط مشی آنها استفاده میکنند. در کل باید گفت مخاطب رسانه در لبنان بیشتر جهان عرب است تا لبنان و حتی بخشی از غرب.
با توجه به این توضیح، جایگاه رسانهها و مطبوعات در لبنان بعد از سال 2000 تضعیف شده یا اینکه در حال بازآفرینی و پاسخگویی به انتظارات جدید مخاطبان در یک فضای تازه هستند؟
شاید بتوان گفت معادلات در منطقه بعد از سال 2000 تغییر کرد. قبلاً در لبنان تنشی وجود داشت که هر کدام از طرفین آن به قدرتی در بیرون وابسته بودند. جایگاه قومیون عرب که از کشورهای عربی طرد شده بودند بیشتر در لبنان بود و از طریق کشورهایی که معارض بودند مانند مصر عبدالناصر حمایت میشدند.
بعد از آن جنگ داخلی شروع شد و وابستگیها ادامه پیدا کرد اما وقتی شرایط مساعد شد نسبت به رسانه هم حرکتی انجام شد که دو قطب داشت. یکی حمایت نکردن از نیروهای مستقل و دارای پیام استقلال طلبانه و دوم خریدن قلمهایی که فکر میکردند میتواند مؤثر باشد.
نمونه عینی آن نیز روزنامه «الحیات» بود که نه تنها امتیازش را به لندن برد بلکه عمدهترین نویسندگان معروف و صاحب قلم را با خود بردند. البته با سرمایه سعودیها چرا که آنها بیشترین سرمایهگذاری را در انحراف رسانهها در لبنان انجام دادند و سالها کار کردند. بخصوص وقتی نسل بعدی که رفاه طلبی در آنها بیشتر بود روی کار آمدند. با تمام این احوالات هنوز هم آزادی عمل در لبنان حفظ شده است.
آیا میتوان گفت در حال حاضر رسانه مستقل در فضای لبنان کار سختی پیش رو دارد؟
بله اگر مستقل به آن معنا که هیچ کشوری از آن حمایت نکند سخت است. البته در حال حاضر هیچ محدودیتی در لبنان وجود ندارد. چرا که چیزی بهعنوان تعطیل کردن روزنامه نداریم. یادم میآید وقتی در زمان «رفیق حریری» روزنامه السفیر به دادگاه احضار شد و اتهام اظهارات غیر واقعی به آن زده بودند روز دادگاه 93 وکیل از وکلای زبده به شکل افتخاری در دادگاه حاضر شدند تا از روزنامه دفاع کنند و حکم به نفع السفیر صادر شد، تیتر روزنامه روز بعد این بود که «سرانجام حرف آزادانه بر دلار پیروز شد»
در زمان جنگهای داخلی لبنان نیز همدردی رسانهها با هم جالب بود بهعنوان مثال اگر روزنامهای تعطیل میشد بقیه روزنامهها حتی روزنامههای ضد آن را نیز تعطیل میکردند. این ارزشها در لبنان باعث شد رسانهها قدرت داشته باشند.
با توجه به آنچه گفتید افت رسانهها را میتوان متأثر از شرایط جهانی نیز دانست و اینکه به سمت رسانههای الکترونیک و فضای مجازی سوق داده شدند؟
البته این مرحله بعدی کار است حدود 10 سالی میشود که رسانههای الکترونیک اوج گرفتهاند و الان بسیاری از رسانههای مکتوب سعی دارند به شکل الکترونیک نیز اخبار را به اطلاع مردم برسانند.اما نکته مهم اینکه رسانههای لبنان سعی داشتند شمارگان بیشتری در سوریه بگیرند، بقیه کشورهای عربی نیز با توجه به اینکه چاپ کاغذی باید با پرواز به کشورهای دیگر میرفت با یک روز تأخیر میرسید اما در حال حاضر شرایط به گونهای شده که روزنامههایی نظیر «الحیات» و «الشرق الاوسط» در یازده تا سیزده نقطه دنیا چاپ میشود. روزنامهای که سرمایه کمتری دارد امکان چنین کاری را ندارد و نمیتواند رقابت کند.
اگر بخواهیم به چند مقطع یا رویداد مهم که روزنامه السفیر در رویدادهای منطقه و جهان عرب تأثیرگذاربوده اشاره کنیم کدامها را ذکر میکنید؟
نخستین گامی که السفیر را بهعنوان روزنامه مؤثر مطرح کرد حمایت جدی از قضیه فلسطین بود. این روزنامه در افشای چهره مبارزین واقعی و آنها که نان مبارزه را میخورند اما در واقع سازشگر هستند نقش مهمی داشت.نقد جدی و واقعی حکام عرب از هر طیف از سوی روزنامه که البته باعث شد حتی در بیشتر کشورها توزیع آن ممنوع شود. خطی که السفیر دنبال میکرد برون از وابستگی به غرب بود، شبیه سوسیالیست که به آن سوسیالیست عرب میگفتند. مقبولیت مردمی روزنامه السفیر بالا بود خیلیها به خاطر اینکه از آن میترسیدند به آن احترام میگذاشتند حتی خیلی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کمکهای شایانی به آن میکردند تا نقدشان نکند و مورد هجمه قرار ندهد.
نکته مهم این بود که بیهوده به موضوعی دامن نمیزد و مستدل و منطقی حرف میزد به دور از توهین و بیاحترامی. در مقالهای چنان حرفش را میزد که در عین اینکه به هیچکس توهین و بیاحترامی نمیکرد اما پیامش را آشکار به مخاطب منتقل میکرد. برخی حکومتهای چپگرای عرب نیز از السفیر بهعنوان ابزارحمله به بقیه استفاده میکردند. حرکتهای ملی جهان عرب را بخوبی میشناخت و در کنارشان قرار میگرفت.
بهعنوان مثال، درآن دوران لبنان شرایط تبلیغات برای مقاومت مناسب نبود اما السفیر به استدلال اینکه آنها دارند دشمن را میزنند در کنارشان قرار گرفتند. پیشگامی در برخی قضایا بسیار مهم بود بهعنوان مثال سه روز بعد از جنگ 33 روزه بزرگترین کتاب درباره جنگ منتشر شد. روزنگار تصویری و کامل بدون سانسور درباره جنگ را منتشر کرد.
جایگاه رویدادهای ایران در این روزنامه و نحوه نگرش السفیر به ایران چگونه بود؟
میدانید که «طلال سلمان» یکی از کسانی بود که همراه امام خمینی از پاریس به ایران آمد و تنها روزنامهای بود که وقتی انقلاب پیروز شد تیتر یک روزنامه را به زبان فارسی زد. وی از معدود شخصیتهای عرب بود که دو مصاحبه اختصاصی از امام در «نوفل لوشاتو» منتشر کرد.بنده زمانی که میخواستیم روزنامه «الوفاق»را منتشر کنیم پیش ایشان رفتم و از تجربیاتش بسیار استفاده کردم. مهمترین نصیحتش این بود که اگر میخواهید موفق شوید به اخبار داخل ایران بپردازید تا دنیا بداند در ایران چه میگذرد.
در حال حاضر نسخه الکترونیک السفیر وجود دارد؟
خیر. البته یک سایت دارند که مطالبی منتشر میکند اما به شکل روزنامه و تحلیل روزانه کارشناسان و اخبار نسخهای وجود ندارد.