روزنامه جام جم گفتگویی را با دکتر محمد مهدی فرقانی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و مسئول راه اندازی دانشکده ارتباطات این دانشگاه در زمینه نسبت محتوا و مخاطب در رسانه، انجام داده است که در پی می آید.
در شرایط کنونی که امکان دسترسی به رسانههای مختلف وجود دارد، رادیو و تلویزیون باید چه محتوایی و با چه فرم و ساختاری ارائه کند که مخاطبان بیشتری داشته باشد؟
مهمترین و اصلیترین ویژگی محتوایی که برای مخاطب جذابیت داشته باشد، آن است که از صحت لازم و دقت بالا برخوردار باشد؛ یعنی مخاطب بتواند به محتوا اعتماد کند، بخصوص امروزه که مخاطب امکان دسترسی به رسانهها و انواع مجاری ارتباطی را دارد و براحتی اطلاعات دریافتی از این مجاری را با هم مقایسه میکند تا بتواند صحت و سقم آنها را بسنجد.
به بیان دیگر امروزه مخاطب برای سنجش صحت و سقم پیام ابزار در اختیار دارد. اگر در گذشته ابزاری نداشته یا حداقل ابزارهایش به این وسعت نبوده، امروز ابزارهای بسیار متنوعی دارد که از منابع متعدد و متنوع تغذیه میشود. بنابراین رسانه نمیتواند مانند گذشته بر مبنای نظریه تزریقی، برنامه ارائه کند و توقع تاثیر مورد نظرش را داشته باشد. امروز مخاطب به سواد رسانهای مجهز است و پیام را ارزیابی و پالایش و بر مبنای آن داوری میکند.
فرم و ساختار در اینباره چه نقشی ایفا میکند؟
فرم و ساختار مثل بستهبندی کالاست. اگر یک کالای مرغوب بستهبندی درست و جذابی نداشته باشد، ممکن است آن را نخریم و در عوض کالایی با درجه مرغوبیت پایینتر را به سبب بستهبندی زیباتر بخریم.بستهبندی یا همان فرم و ساختار باید در خدمت محتوا باشد و یک محتوای غنی، دقیق و صحیح باید در یک ساختار و فرم جدید، جذاب و زیبا طراحی شود تا مخاطب آن را بپذیرد. نمیشود یک ساختار خوب و جذاب طراحی کرد و هر محتوایی در آن ریخت و توقع داشت مخاطب بپذیرد و بالعکس. محتوا و ساختار در خدمت هم و مکمل یکدیگر است.
به نظر میرسد بیشتر به برنامههای خبری اشاره دارید. درباره سرگرمیسازی رسانه نیز به این موارد قائل هستید؟
کارکردهایی مانند اطلاعرسانی و سرگرمکنندگی، اگر در گذشته در عصر هارولد لاسول و پاول لازارسفلد قابل تفکیک بوده است، امروز دیگر از هم جدا نمیشود. یک برنامه طنز و سرگرمی میتواند براحتی آموزش بدهد و یک برنامه علمی یا حتی خبری سیاسی و تحلیلی میتواند ضمن ارائه اطلاعات مخاطب را سرگرم کند.درست است گونههای متفاوتی مانند برنامههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در اختیار داریم، اما رسانهای مانند رادیو و تلویزیون ناگزیر است حتی محتوای علمی را هم با چاشنی سرگرمکنندگی عرضه کند که بتواند مخاطب را پای این جعبه نگاه دارد.
به تفکیک مخاطب خاص و عام اعتقاد دارید و اگر این طور است، باید برای هر کدام از این گروهها چه نوع محتوایی تولید شود؟
چنین دستهبندی میتواند قابل قبول باشد. مخاطب خاص چون صاحب دانش، بینش و تحلیل است و بهتر میتواند محتوا، اشارات، ابهامها و ایهامهای پیام را تفسیر کند، برنامههایی با ساختار پیچیدهتر و محتوای جدیتر و غنیتر را درک و دریافت میکند و مخاطب عام نیازمند برنامههایی با محتوای سادهتر و قابل فهمتر است، اما لازم است که در درازمدت مخاطب عام هم بتواند به رسانه اعتماد کند.
اگر تجربه عینی و زیست مخاطب به او نشان بدهد آنچه از تلویزیون یا رادیو دریافت کرده با مشاهدات عینی و واقعی او یا با چیزی که از دیگر رسانهها دریافت میکند، همخوانی ندارد، بتدریج از آن رسانه فاصله میگیرد و دیگر رسانه نمیتواند تاثیر تبلیغاتی بر مخاطبانش داشته باشد. برداشتم از صحبتهای شما این است که اگر زمانی رسانهها بر مخاطب تاثیر میگذاشتند، امروز مخاطب هم بر رسانه تاثیر دارد. همین طور است؟
شکی نیست. امروز در عصری زندگی میکنیم که ضمن اینکه رسانهها خیلی قدرتمند شدهاند و خیلی تنوع و تکثر پیدا کردهاند، اما در عین حال هر کدام به تنهایی محدودیتهایی دارند. به عبارت دیگر مجموعه رسانهها پرقدرت هستند، اما تکتک رسانهها قدرت محدود دارند و با قرار گرفتن در کنار دیگر رسانهها تکمیل میشوند. امروز درک و دریافت واقعیت برای مخاطب بیش از هر زمانی میانرسانهای شده است؛ یعنی مخاطب دیگر با قرار گرفتن در معرض یک رسانه خودش را صاحب حقیقت یا واقعیت نمیداند. حقیقت را از طریق مقایسه قطعههایی که از رسانههای مختلف دریافت کرده و از کنار هم چیدن این قطعهها استنتاج میکند. در عصری به سر میبریم که هر رسانهای متناسب با طراحی ساختار و محتوایی که به مخاطبانش میدهد، میتواند بین آنها پایگاه داشته باشد یا اعتبارش را از دست بدهد.
منبع: جام جم