عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با اشاره به نقش تاریخی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از 4 دهه حضور در عرصه سیاسی ایران گفت: باید از تجربه ایشان در سیاست ورزی انقلابی و اسلامی بیاموزیم.
به گزارش عطنا به نقل از ایلنا، دکتر هادی خانیکی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به بررسی نقش مرحوم آیت الله هاشمی رفنسجانی در عرصه سیاسی ایران پرداخت، وی مطالعه اندیشه و تجربه های آقای هاشمی در سیاست ورزی را برای همه فعالان سیاسی به ویژه جوانان از آن رو ضروری دانست که درک سیاست و فعالیت سیاسی در ایران بدون درک نقش آفرینی های وی حداقل از چهار دهه گذشته تاکنون ناممکن است.
خانیکی در این نشست به طرح نقش سیاسی هاشمی در سه مقطع گذشته، حال و آینده پرداخت و با اشاره به نوع حضور مردم در مراسم تشییع آن مرحوم، اهمیت میراث هاشمی را در امروز و آینده سیاست ورزی در ایران یادآور شد.
خانیکی در توصیف نقش هاشمی در تاریخ معاصر ایران گفت: کمتر سیاست مداری در ایران و حتی در کشورهای در حال توسعه به اندازه هاشمی حضور پیوسته و تأثیرگذار داشته است.
او کسی است که حداقل در طول چهار دهه مدام در همه صحنه ها حاضر بوده و خود به نوعی گرانیگاه سیاست هم بوده است. در واقع در هر مسئولیتی قرار گرفته است، آن مسئولیت به کانون تاثیرگذاری در نظام سیاسی تبدیل شده است.
به گفته دکتر هادی خانیکی؛ هاشمی در گفتمان انقلابی جامعه ما و هم در گفتمان اصلاحی آن نقش محوری و مؤثر داشته است.
در گفتمان انقلابی او از جمله روحانیونی است که در تحرک حوزه های علمیه نقش آفرین است، از زمانی که در قم نشریه بعثت را راه می اندازد تا زمانی که به عنوان یکی از حامیان جدی امام خمینی(ره) شناخته می شود و حتی با شکل گیری مبارزه مسلحانه در ایران به حمایت از گروه های انقلابی می پردازد، آیت الله هاشمی یک چهره مؤثر انقلابی است. در فرآیند پیروزی هم نقش او را چه در زندان و چه در بیرون آن، چه در شورای انقلاب، چه در حزب جمهوری اسلامی و چه در ورود به دولت موقت و قبول مسئولیت اجرایی و چه در مجلس خبرگان قانون اساسی در حد یک شخصیت تراز اول می بینم. بعدها با تأثیر مجلس و ریاست او بر دوره های اول آن ، ورود به ریاست جمهوری پس از رحلت امام (ره) ، همین حضور پر رنگ آیت الله هاشمی در قدرت سیاسی به وضوح به چشم می خورد، در کنار مدیریت عملی جنگ برای سالیان متمادی و مدیریت صلح پس از آن.
خانیکی نقش هاشمی در این دوره را ،توان او در ایجاد موازنه عملی در قدرت سیاسی و در میان جریان های رقیب دانست.
دکتر هادی خانیکی تحول نقش سیاسی هاشمی را در دو دهه گذشته، توجه بیشتر وی از سیاست ورزی مبتنی بر قدرت به سیاست ورزی مبتنی بر جامعه دانست.
تاکید مدام بر انتخابات آزاد و فراهم آمدن شرایط رقابت سیاسی، دفاع از حقوق اساسی ملت و جریان های سیاسی به حاشیه رانده شده از جمله نقش آفرینی های آقای هاشمی در این رویکرد است.
آیت الله هاشمی در پایان دولت ششم در برگزاری انتخاباتی آزاد که نتیجه آن روی کار آمدن دولت اصلاحات بود تلاش های مؤثری داشت و پس از آن هم در عین وجه رابطه انتقادی میان جریان اصلاحات و ایشان، هاشمی رفسنجانی از کنشگری مبتنی بر رأی مردم استقبال کرد. برای مجلس و ریاست جمهوری کاندیدا شد، موفق نشد، قهر هم نکرد و کنار هم نرفت و پایانی برای عمر سیاسی خود تعریف نکرد، این ویژگی سیاست ورزی هاشمی که اولا مبتنی بر حفظ خود در فضای سیاسی و ثانیا مبتنی بر خواست و نظر مردم است، از او شخصیت جدیدی در میدان سیاست عرضه کرد که انعطاف پذیری هر چه بیشتر در برابر تحولات و اصلاح پذیری بینش و روش در سیاست عملی شاخصه های آن بود. جامعه امروز به ویژه بخش های اصلاح طلب که در پی پیشبرد روندهای دموکراتیک در کشور بودند روز به روز احساس نزدیکی بیشتر هاشمی با خود و خود با هاشمی را می کردند و نتیجه این احساس را در قدرشناسی و حضور مردم در روز تشییع پیکر ایشان می توان به خوبی دید.
امروز بیش از هر زمان جامعه و نظام ما نیازمند اعمال سیاست های عقلانی و اعتدال است، به نظر ما اصلاح طلبان، آیت الله هاشمی یک محور مهم اعتدال در کشور بوده که هیچگاه از پیشبرد آن در حکومت غافل نمانده است.
ایشان در سال های اخیر دور کردن کشور از سیاست های افراطی دولت گذشته را مهم ترین رسالت خود می دانست و در این راه بی دریغ از دولت کنونی و سیاست های آن حمایت می کرد. برای امروز ایران که کشور باید بر پایه منافع و مصالح ملی از هرگونه افراطی گری دور شود و همه ظرفیت های قانونی برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های مردم و اصلاح اشتباهات گذشته به کار گرفته شود، فقدان هاشمی به وضوح به چشم می آید.
تحلیل گران معتبر داخلی و خارجی ایران، هاشمی را تنها یک شخصیت تاریخی پایان یافته نمی دانند، به نظر آنان تجربه و اندیشه آقای هاشمی در فردای ایران هم نقش خواهد داشت و آن نقش برقراری توازن در انبوه تعارض ها و تفاوت های اجتماعی و سیاسی است.
ما به آینده ای رو آورده ایم که در آن محوریت مطلق با هیچ نیروی سیاسی و اجتماعی نیست، باید متفاوت ها وحتی مخالف ها را هم در نظر داشت و به این توانایی دست یافت که با آن ها زندگی و کار کرد، این یعنی پذیرش رفتار و کنش مدنی که در آن تحمل غیر، جزء لوازم آن است.
خانیکی ادامه داد: به نظر من تشییع شکوهمند پیکر مرحوم هاشمی نشانه مدنیت جامعه ایران بود، گویی همه جریان های سیاسی پذیرفته بودند که باید در این اجتماع شرکت کنند و به دیگری هم حق شرکت بدهند.
همه آمده بودند، حرف ها و شعارهای خود را هم گفتند و نشان دادند که در عین حالی که هاشمی رفته است، همچنان کفه قدرت اجتماعی به سوی اعتدال و عقلانیت می رود، انتظار حذف یگ گرایش غالب اصلاح طلبانه و اعتدال گرا از سوی جریان های افراطی و اقتدار طلب دور از واقعیت است.
به هر حال می توان از ویژگی های شخصی آیت الله هاشمی مثل امید فراوان، هوشمندی وافر، نواندیشی و نو گرایی، خردمندی و تدبیر تا ویژگی های جمعی و سیاست ورزانه مثل انعطاف در برابر تحولات و آرای مردم، تمکین به خرد جمعی، کنشگری فعال و انباشت تجربه درس های فراوان آموخت.
برای ما اصلاح طلبان اندیشیدن به آینده بدون هاشمی، ملازم اصرار به ادامه تجربه اوست. تجربه ای که در آن ایفای نقش فردی هاشمی را به جامعه و به مجموعه ای از شخصیت ها و جریان ها محول می کند. جهان ما و کشور ما با شرایطی پیچیده تر مواجه خواهد بود، اما گره شرایط پیچیده تر با عقلانیت باز می شود نه با تن دادن به رادیکالیسم.
ما در شرایطی که تحولات جهانی و منطقه ای را پیش رو داریم باید از وضعیت های مخاطره آمیز مدام دورتر شویم، قرار گرفتن در وضعیت های مخاطره آمیز، توان نظام، توان جامعه و توان سیاسی اصلاح طلبان را کم می کند.
این از جمله مسئولیت های پیش روی ماست که این مخاطره را در سطح جامعه، در سطح نظام، در سطح دولت ، هم در سطح اصلاح طلبان و هم در سطح احزاب به طور خاص بررسی کنیم و راه برون شد از آنها را در قالب گفت و گوهای سازنده و مؤثر بیابیم.