در مورد تاثیرگذاری روزنامهها در دنیای امروز باید گفت روزنامهها هم تأثیر دارند و هم ندارند. درخصوص بخش تاثیرگذار روزنامهها با تهیه گزارش از این معضل و انتشار آن تأثیر خود را نشان دادهاند اما در بخش سلبی گزاره باید گفت روزنامهها به این اتفاقها نباید به شکل یک رویداد نگاه کنند.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه شهروند، روزنامهها نباید با یک بار پرداختن به موضوعی آن را کنار بگذارند. اگر روزنامهها همین معضل را به شکل پیگیرانه دنبال کنند به قسمت دوم مسأله که پاسخگویی مسئولان و حل مسأله است نیز خواهیم رسید. اگر روزنامه به شگل پیگیرانه در فواصل مختلف این معضلات را دنبال کند، مجلس و دولت ملزم به پاسخگویی درخصوص آن خواهند بود.
گزارشنویسی بهعنوان یک فرمت از روزنامهنگاری باید آینه تمامنمای جامعه باشد. انتظاری که از این فرمت میرود این است که واقعیتهای روز جامعه را به مردم و مسئولان اطلاعرسانی کند. در سالهای گذشته روزنامهنگاری ما در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده و این نقش بیشتر از آنکه بر دوش روزنامهنگاری باشد، بر دوش سینمای ما بوده است. سینمای ایران در سالهای اخیر با گزارش معضلات روز در قالب فیلم نقش روزنامهها را برعهده گرفتند اما امروز میبینیم که روزنامهنگاری دوباره به سمت این بخش از کار خود رفته است.
نکته مهمی که برای ادامه راه در این زمینه مهم است اینکه روزنامهها به این اتفاقات نه بهعنوان یک رویداد بلکه یک روند نگاه کنند. اینکه آیا معضل گورخوابی فقط در تهران وجود دارد؟ تأثیر بلندمدت این آسیبهای اجتماعی چه میتواند باشد و نهادهای پاسخگو در قبال آن چه نهادهایی هستند، وظیفه مهمتر از انعکاس رویداد برای روزنامههاست. روزنامهها باید در برنامههای توسعهای که برای کشور نوشته میشود به جستوجوی نشانههایی برای حل این معضلات باشند و اگر در این برنامهها نشانهای پیدا نکردند، دولتمردان و نمایندگان مجلس را به قبول مسئولیت وادار کنند. کار روزنامهنگاری علاوه بر انعکاس واقعیت، پیگیری حل واقعیتهای تلخ جامعه نیز است.
در خصوص واکنشها به گزارش منتشرشده «شهروند» باید گفت دو مسأله وجود دارد. نخست اینکه واکنش مسئولان به این گزارش ارجاع آن به گذشته بوده و به نوعی آن را گردن یکدیگر میاندازند که با این رویکرد هیچوقت نمیتوان به حل معضل امید داشت و مسأله دوم این است چه حزب سیاسی وجود دارد که آسیبهای اجتماعی را محکوم نکند. همه معتقدند که این اتفاق بد است. کار روزنامه در شرایطی مانند کشور ما این است که با پیگیری این نوع معضلات نهادی را بهعنوان پاسخگو در قبال این معضلات پیدا کند. نهادی که مسئولیت آسیب را برعهده بگیرد و برای کاهش آن اقدام کند. همان چیزی که ما با عنوان روزنامهنگاری مسئولیتگرایانه از آن یاد میکنیم.
روزنامهنگاری ما بهعنوان آینه تمامنمای جامعه به خوبی عمل کرده و گزارشهایی همچون مورد گورخوابهای «شهروند» نمونه آن است اما آنچه برای آینده باید به سمت آن رفت این است که متاسفانه ما این واقعیتهای جامعه را دنبالهدار پیگیری نمیکنیم. دنبالهدار پیگیری نکردن این واقعیتها باعث میشود مسئولیتپذیری در قبال حل این معضلات رها شود. این اتفاق یک رویداد نبوده است و تاریخچهای دارد که باید در پی کشف علتهای آن بود.
ما به یک سانحه خاص مثل سقوط یک هواپیما یا تصادف خودرو یا آلودگی اتفاق میگوییم اما هنگامی که تصادفات خودرو در ١٠سال پیاپی تعداد زیادی قربانی بگیرد مانند آنچه در کشور ما وجود دارد یا آلودگی هوا که هر ساله بدون استثنا در ماههای پاییز و زمستان گلوی پایتخت را فشار میدهد، یک اتفاق نیست، بلکه یک روند و آسیب اجتماعی است که باید درخصوص آن سیاستگذاری انجام شود. رفع یک مشکل برنامه میخواهد و با محکومکردن حل نمیشود.
انعکاس تصویرهای تلخی که در جامعه وجود دارد، وظیفه روزنامههاست اما این تصاویر ریشه در ساختار اجتماع و عملکرد دولتها دارد و روزنامهها باید با دنبالهدارکردن گزارشهای خود درباره این معضلات و پیگیری آنها به حل مشکلات هم کمک کنند و فقط این تصاویر را انعکاس صرف ندهند. پیگیری گزارشهایی از نوع گزارش گورخوابها از سوی رسانهها میتواند باعث شود دولت سیاستهای حمایتی از این قشر جامعه تدوین کند و به حل این معضلات بپردازد.
حسینعلی افخمی، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی