عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان نظریههای موافق و مخالف افزایش جمعیت گفت: افزایش جمعیت موجب افزایش توسعه اقتصادی و رفاهی، افزایش درجه تخصصیسازی ملتها و پیشرفت سریعتر آن است.
به گزارش عطنا، «کرسی ترویجی: مطالعه تطبیقی تاریخی تأثیر افزایش جمعیت بر وضعیت اقتصادی کشورها» با حضور مسعود عالمی نیسی و محمود مشفق عضو هیئت علمی دانشگاه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
مسعود عالمی نیسی عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی در اشاره به پیشرفت جهانسازی جمعیت گفت: برای اینکه جهانسازی جمعیت را به درستی پیش ببریم با یکسری مانعها روبهرو هستیم که باید در نخستین قدم آن را را برطرف کنیم.
عالمی نیسی درباره موانعی که در جهانسازی جمعیت وجود دارد عنوان کرد: از جمله موانعی که بر ذهنها و باورها و افکار عمومی حاکم است و در رسانهها جریان دارد این است که جمعیت زیاد موجب فقر میشود.
او در اشاره به این پرسش که آیا براساس تجربه کشورهای مختلف افزایش جمعیت موجب بهوجود آمدن فقر میشود، چنین اظهار کرد: در نظریههای منفی افزایش جمعیت موجب فقر و مانع توسعه میشود، در این نظریه اقتصاد به موجب نانی است که با افزایش جمعیت سهم افراد کم میشود.
او سپس به نظریه «مالتوس» اشاره کرد و گفت: نظریه مالتوس دو بخش دارد که بخش اول در کتاب «رساله و اسلوب جمعیت» میگوید جمعیت با تساعد هندسی افزایش پیدا میکند در حالی که غذا با تساعد حسابی، به این معنا که در جایی این دو همدیگر را قطع میکنند و جمعیت بیش از غذای لازم؛ باعث بوجود آمدن کمبود غذا میشود.
این استاد دانشگاه با بیان نقدهایی که به نظریه مالتوس وارد شده است، ابراز کرد: نقد نخست این است که آیا انسان تنها مصرف کننده است و اینکه هر انسانی از زمان تولد تا 18 سالگی مصرف کننده و معمولا از 18 سالگی تا 60 سالگی مولد و تولید کننده است که میتوان گفت افزایش جمعیت باعث تولید بیشتر میشود.
او همچنین درباه نقد «دیویس» بر نظریه «مالتوس» خاطرنشان کرد: مواد غذایی به مراتب بیشتر از تساعد حسابی و حتی در مواردی بیشتر از تساعد هندسی افزایش پیدا میکند و به جمله معروف دیویس که «این واقعیت که جمعیت روبه افزایش است نشان میدهد که وسایل امرار و معاش هم در حال افزایش است در غیر این صورت مرگ و میر افزایش خواهد یافت و جمعیت هرگز به سطح کنونی خود نمیرسید و فکر و اندیشه درباره اینکه جمعیت جهان جلوتر از عرضه عادی غذا گام برمیدارد مانند آناست که تصور شود پاهای عقب اسب جلوتر از پاهای پیشین آن حرکت میکند».
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه درباره این نقد که با افزایش جمعیت محدودیتها برداشته شده است، گفت: در کشاورزی با وسایل سنتی مقدار گندمی که از یک هکتار زمین بدست میآمد سه تن بود در حالی که اکنون با کشاورزی مدرن در مقابل هر یک هکتار زمین حدود یازده تن گندم برداشت میشود.
این استاد دانشگاه از ارتباط افزایش منابع با افزایش جمعیت در نظریه مالتوس، گفت و تاکید کرد: آیا با افزایش نیروی انسانی همه این عوامل یعنی سرمایه، منابع و تکنولوژی در طول افزایش جمعیت ثابت میماند یا افزایش جمعیت، بازار بزرگتر را شکل میدهد و در بازار بزرگتر است که افزایش تقاضای سرمایه را بیشتر میکند. از زمان مالتوس به بعد ما منابع بسیار جدیدی کشف کردهایم و میزان استهصال از این منابع با پیشرفت تکنولوژی نیز افزایش یافته است.
او با اشاره به اختصار «جمعیت کمتر اما با کیفیتتر» گفت: ما تا چه اندازه میتوانیم جمعیت را کم کنیم و برای داشتن نخبه بیشتر نیاز به جمعیت زیاد داریم، شرط کافی نیست اما شرط لازم است یعنی نهاد علم «تعداد» نیاز دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نظریات «گوزنز» گفت: گوزنز رشد جمعیت را دارایی میداند به این دلیل که ذخیره استعدادهای انسانی افزایش مییابد و ذخیره استعدادهای انسانی به این دلیل موجب بهبود وضعیت اقتصادی میشود که جریان دانش اعم از تولید، انباشت و استفاده از دانش بیشتر میشود.
او با بیان نقطه مقابل نظریات مالتوس به نظریات «بازرآپ» اشاره کرد و گفت: با افزایش جمعیت به تناسب آن غذا هم افزایش یافته است و پیشبینی میکند که هر چقدر جمعیت افزایش پیدا کند به همان میزان غذا هم افزایش یافته است.
عالمی نیسی در خصوص نظریات خنثی هم یادآور شد: عدهای بر این باورند که بحث رفاه و اقتصاد، ارتباطی به حجم جمعیت ندارند و عوامل دیگری در آن دخالت دارند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم مدیریت منابع انسانی ادامه داد: جمعیت بیشتر لزوما منجر به فقر نمیشود اما معنای آن، این است که ما برای پیشرفت بیشتر نیاز به جمعیت بیشتر داریم و جمعیت کمتر در جاهایی میتواند مانع پیشرفت شود.
در بخشی دیگر از این نشست، محمود مشفق، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در مورد رابطه میان افزایش جمعیت و وضعیت اقتصادی در سخنانی اظهار کرد: این یک بحث دیرینه و پیچیده در جمعیتشناسی است و در آن این سوال را طرح میشود که آیا اثر آن مثبت یا منفی است یا اینکه این دو از هم مستقل هستند.
مشفق با اشاره به رابطهای که بین افزایش رشد جمعیت و درآمد سرانه وجود دارد، گفت: مطالعاتی که در دهه 50 و 60 میلادی انجام گرفت نتایح متفاوتی را نشان داد، طوری که در بعضی از مطالعات بین افزایش جمعیت و درآمد سرانه در بعضی کشورها رابطه مثبت و در برخی کشورها رابطه منفی دیده شده است و در بعضی دیگر هیچ رابطه معناداری دیده نشده است.
او در ادامه به رابطه پارادایمی جمعیت و اقتصاد اشاره و ابراز کرد: در این دیدگاه تغییر پارادیمی وجود دارد و بعد از جنگ جهانی دوم عمده بحث کشورها رشد بیرویهی جمعیت بود که سازمانهای جمعیت جهانی دنبال این بودند رشد جمعیت در کشورهای در حال توسعه را کنترل کنند.
او با بیان اینکه نگاه جامعهشناسان درباره افزایش و کاهش جمعیت متفاوت است، اظهار کرد: حدود 42 درصد از جمعیتشناسان فرانسوی موافق افزایش جمعیت هستند در صورتی که جمعیتشناسان ایالات متحده 50 درصد موافق کاهش جمعیت هستند و در آمریکای شمالی 41 درصد موافق کاهش جمعیت هستند.
مشفق دو دیدگاه ثابت و مطلوب را در ارتباط با افزایش جمعیت نام برد و بیان داشت: در دیدگاه ثابت «استوارت میلر» بیان میکند که افزایش یا کاهش نوسانات جمعیتی باعث اختلال نظم در بازار اقتصادی میشود؛ بنابراین ما باید به سمت یک جمعیت با ثبات در حرکت باشیم بطوری که بتوانیم یک نرخ رشد ثابت داشته باشیم تا بتوانیم ثبات بازار را حفظ کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به دیدگاه جمعیت مطلوب از دیدگاه اقتصادانان اضافه کرد: جمعیت مطلوب جمعیتی است که در مقابل یک درصد رشد جمعیتی باید سه درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. تعدادی از جمعیتشناسان دیگر مثل «ورنه» بر این باور است که جمعیت مطلوب جمعیتی است که آسیبی به محیط زیست نرساد.
در ادامه این نشست، عالمی نیسی در اشاره به تأثیر جمعیت بر اقتصاد، خاطرنشان کرد: تأثیر جمعیت بر اقتصاد به شرایط ساختاری، فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد و از مهمترین متغییرهای ساختاری، سیاستگذاری است. حجم جمعیت برای پیشرفت جامعه بحث مهمی است مثلا وسعت آلمان یک چهارم سرزمین ما است ولی بیش از ما جمعیت دارد.
عالمی نیسی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا افزایش بیرویه جامعه میتواند باعث پیشرفت جامعه شود، گفت: افزایش بیرویه جمعیت هیچگاه باعث پیشرفت نمیشود بلکه تنها چیزی که مهم است نحوه مدیریت است و با وجود مدیریت کارآمد است که جامعه پیشرفت میکند.