زمانی که سقراط گفت جامعه وقتی فرزانگی و سعادت مییابد که مطالعه، کار روزانهاش باشد، هرگز فکر نمیکرد که بعد از دو هزار سال یا حتی بیشتر، مطالعه همچنان دغدغه اصلی برخی از جوامع باشد.
سارا رحیمی-عطنا؛ مدتی پیش بود که سخن از مسابقه کتابخوانی برنامه خندوانه با جایزه میلیاردی به گوش میرسید، خندوانه نام برنامهای تلویزیونی، به کارگردانی و اجرای رامبد جوان است که از شبکه نسیم پخش شده و در هر قسمت با چهرههای سرشناس در حوزههای مختلف در مورد خنده و شادی گفتوگو میکند.
رامبد جوان در سری آخر برنامهاش، مسابقهای کتابخوانی به اسم «بخون و ببر» را ترتیب داد، این مسابقه از طریق اپلیکیشن طاقچه و با خرید کتابهای الکترونیک صورت میگرفت و پاسخ به سوالات از طریق سامانه و تلفن رایگان انجام میشد. در این مسابقه 10 کتاب به شرکتکنندگان ارائه شده و سوالات از این 10 کتاب مطرح و در نهایت به برندگان، جوایز میلیونی اهدا میگردید.
عنوان 10 کتاب مسابقه «بخون و ببر» از این قبیل بود: مطلع مهر، میشکنم در شکن زلف یار، فتح خون، دیدم که جانم میرود، ابن مشغله، گردان قاطرچیها، من دیگر ما، آبنبات هل دار، باشگاه مغز، و تنتن و سندباد که محتوای این کتابها آموزشی و تربیتی، داستان و رمان و همچنین مذهبی و روایتی بود.
مسابقه کتابخوانی خندوانه، مسابقه متنوعی بود که برای نخستین بار در تلویزیون، علیرغم مسابقههای صرفا با محوریت کتابهای مذهبی شامل محتوای آموزشی و تربیتی، داستان و رمان نیز بود که نه تنها دامنه تنوع مخاطبان میتوانست در آن بیشتر باشد بلکه این مسابقه همراه با جوایز میلیونی به قرعهای از برندگان بود که این خود میتواند انگیزه مخاطب را برای شرکت در مسابقه و خواندن کتاب بالا ببرد. با این حال، این سوال مطرح شد که آیا این مسابقه میتواند آمار مطالعه را در جامعه بالا برده و فرهنگ مطالعه را ایجاد کند یا صرفا نقش جوایز است که مخاطبان را به شرکت در مسابقه متمایل میکند؟
مسابقه کتاب و زندگی از جمله مسابقاتی با محوریت کتابهای روایتی و مذهبی بود که در سال 1393 برای ترویج فرهنگ کتابخوانی آغاز شد. دور اول این مسابقات، با کتاب «من زندهام»، کتابی در مورد معصومهآباد، نویسنده کتاب و یکی از اسیران جنگی در جنگ ایران و عراق است که در دهه اول محرم برگزار شد.
دور دوم مسابقه کتاب و زندگی با محوریت «کتاب خانواده» مجموعهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی بود که در 22 بهمن 93 اجرا شد. همچنین در دور سوم این مسابقات، کتاب «دختر شینا» با موضوع خاطرات همسر یکی از نظامیان کشته شده در جنگ ایران و عراق معرفی شد.
دور چهارم مسابقه کتاب و زندگی که در تابستان 95 برگزار شد با محوریت کتاب «رویای نیمه شب» در مورد وحدت بین مسلمانان بود.
علاوه بر مسابقه کتاب و زندگی، مسابقات دیگری همچون«مسابقه کتابخوانی در شبهای محرم» برگزار شده در دانشگاه علامه طباطبائی، مسابقه کتابخوانی به مناسبت «میلاد حضرت فاطمه»، مسابقه کتابخوانی «عیدانه» ویژه نوروز 95 و همچنین مسابقه کتابخوانی «آرامش بهاری» با محوریت کتابهای مذهبی برگزار شده است.
تمام کتابهای مطرح شده در این مسابقات که جزو مسابقات تلویزیونی نیز نبودهاند محتوای مذهبی داشتهاند، درحالیکه در سنجش سرانه مطالعه در جهان، کتابهای مذهبی ملاک نیستند و همچنین این مسابقات با محوریت کتابهای مذهبی و روایتی برای مخاطبان خاصی و اکثرا با عقاید مذهبی در نظر گرفته شدهاند.
رسانههای جمعی کارکردهای مختلفی دارند؛ هارولد لاسول، محقق آمریکایی، سه نقش اساسی خبری، تشریحی و آموزشی را برای وسایل ارتباط جمعی در نظر گرفت. چند سال بعد چارلز رایت محقق آمریکایی دیگری، نقش سرگرمی را به نقشهای دیگر اضافه کرد.
تلویزیون به عنوان رسانه جمعی تمام این نقشها را برعهده دارد. ریموند ویلیامز به تلویزیون به عنوان یک محصول فرهنگی مینگرد، فرهنگ و تلویزیون رابطه دوسویه دارند، از یکسو فرهنگ بر تلویزیون و از سوی دیگر تلویزیون بر فرهنگ تاثیر میگذارد.
سوال این است که آیا مسابقه کتابخوانی برنامه خندوانه صرفا نقش سرگرمکننده دارد؟ یا همراه با سرگرمکننده بودن، دارای نقش آموزشی است و درصدد جا انداختن فرهنگ کتاب خواندن و مطالعه در جامعه است؟ آیا این مسابقات در عمل توانسته است آمار کتابخوانی را در جامعه بالا ببرد؟
یکی از شاخصههای ارزیابی رشد، توسعه و پیشرفت فرهنگی هر کشوری در عصر حاضر میزان مطالعه و کتابخوانی مردم آن جامعه است. به همین دلیل نگاهی به سرانه مطالعه کشورهای توسعهیافته میاندازیم، سرانه مطالعه میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانهروز است.
به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، طبق آمارهای جهانی، آمریکاییها 20 دقیقه، انگلیسیها 55 دقیقه و ژاپنیها 90 دقیقه از وقت خود را در شبانهروز به مطالعه کتاب اختصاص میدهند.
همچنین رتبهبندی گاردین از سرانه مطالعه کتاب در برخی کشورهای جهان در سال 2015 از این قرار است: کشور هند به عنوان بالاترین سرانه مطالعه 112 دقیقه، ژاپن 92 دقیقه، چین 74 دقیقه، انگلیس 68 دقیقه، فرانسه 67 و آمریکا 65 دقیقه در شبانهروز است.
آمار کتابخوانی در ایران اما چندان رضایتبخش نیست، با این وجود آمارهای متفاوتی ارائه میشود که به نقل از خبرگزاری صدا و سیما سرانه مطالعه کتاب در ایران از 2 دقیقه به 15 دقیقه و در نهایت به 18 دقیقه رسید اما در همین رتبهبندی گاردین از سرانه مطالعه کتاب، این آمار در ایران در سال 2015، 13 دقیقه در شبانهروز است.
با توجه به آمارهای ارائه شده، سرانه مطالعه ایران به 18 دقیقه در شبانهروز نیز رسیده است که اگر با کشورهای توسعهیافته مقایسه کنیم، تفاوت اندکی با کشور آمریکا که به گفته خبرگزاری صداوسیما، 20 دقیقه در شبانهروز است دارد که این میتواند ناشی از محاسبه کتابهای مذهبی در محاسبه سرانه مطالعه باشد.
تلویزیون در سالهای گذشته به عنوان رسانهای جمعی بعد از رادیو که جنبه شنیداری داشت، میتوانست با جنبههای شنیداری و تصویری، بیشترین تاثیر را بر روی مخاطبان داشته باشد و از همان ابتدا در جهت منافع عمومی فعالیت کرده و در زمینههای مختلف در جامعه فرهنگسازی کند، چرا که این رسانه میتواند مخاطبان زیادی با دامنه تنوع بسیاری پوشش دهد.
در حالی که تلویزیون میتوانست بیشترین تاثیر را در فرهنگسازی داشته باشد، اما به وسیلهای برای تبلیغات بازرگانی و سیاسی تبدیل شد و مخاطب نقش منفعل پیدا کرد، به قول دالاس اسمیت، مخاطب تبدیل به کالایی شد که تمام زمانش را در اختیار رسانه قرار میدهد.
در حال حاضر نیز با وجود شبکههای اجتماعی، نقش رسانههای جمعی و از جمله تلویزیون در بین جامعه مخصوصا جوانان بسیار کاهش یافته و این تحول نیازمند تدبیر بهتر در زمینه فرهنگسازی است، لذا برنامه خندوانه به عنوان یک برنامه متنوع که از تلویزیون پخش میشود توانسته است مخاطبان را یک بار دیگر کنار هم گرد آورد و در چند ماه اخیر با برگزاری مسابقه کتابخوانی و جوایز میلیونی، سرگرمی ایجاد کند که اعطای جوایز میلیونی به برندگان مسابقه، رغبت بیشتری را در مخاطبان ایجاد کرده است، با این وجود این رغبت صرفا جهت دریافت جایزه میلیونی است و تاثیری در فرهنگسازی مطالعه در جامعه ندارد.
اگر نتیجه مسابقه کتابخوانی برنامه خندوانه آموزشی نیست و در جهت فرهنگسازی مطالعه نقشی ندارد، مشکل را باید از اساس ریشهیابی کرد و ضعف را در نبود ساختار مناسب بر رسانهها دانست که نقش خود را به درستی ایفا نکرده ، لذا در راستای بالا بردن سرانه مطالعه در کشور باید تدابیر دیگری اندیشید.
در حالی که در کشورهای توسعه یافته، ژاپن به عنوان بالاترین سرانه مطالعه 90 دقیقه در شبانهروز را به خود اختصاص میدهد، سرانه مطالعه در ایران طبق آمارهای ارائه شده از 2 دقیقه تا 18 دقیقه در شبانهروز در نوسان است و لذا در محاسبه سرانه مطالعه، کتابهای مذهبی و روایتی را نیز مدنظر قرار میدهند.
نقش رسانهها و از جمله تلویزیون در فرهنگسازی مطالعه، میتواند بسیار موثر باشد و نقش آموزشی و تربیتی را به خوبی ایفا کند و زمانی تلویزیون این نقش را میتواند به درستی بر عهده گیرد که به آن به عنوان یک وسیله خدمت عمومی نگاه کرده و آن را وسیلهای برای تبلیغات سیاسی و اقتصادی قرار نداد، که غالبا همچین چیزی در هیچ جامعهای یافت نمیشود.
با توجه به سابقه مسابقات کتابخوانی در ایران، شواهد نشان میدهد که اغلب مسابقات از طریق رسانههای جمعی نبوده و همچنین صرفا محتوای مذهبی و روایتی داشتهاند که برای مخاطبان خاصی با عقاید مذهبی برگزار شده و لذا مخاطبان دیگر را از دایره مسابقات حذف کرده است.
اما مسابقه کتابخوانی خندوانه، برخلاف مسابقات دیگر از کتابهای آموزشی و تربیتی و همچنین داستان و رمان استفاده کرده است که این میتواند یک وجه مثبت این مسابقه باشد و در نهایت به دلیل نهادینه و درونی نبودن فرهنگ مطالعه در جامعه و وسوسه انگیز بودن جایزه میلیونی، این مسابقه نمیتواند تاثیری در افزایش سرانه مطالعه داشته باشد.
زمانی که سقراط گفت جامعه وقتی فرزانگی و سعادت مییابد که مطالعه، کار روزانهاش باشد، هرگز فکر نمیکرد که بعد از دو هزار سال یا حتی بیشتر، مطالعه همچنان دغدغه اصلی برخی از جوامع باشد.