«هر اقتصادانی علاوه بر وظیفه حرفهای یک وظیفه اجتماعی دارد و یک اقتصادان زمانی میتواند اسم خود را اقتصادان بگذارد که به مرزهای علم در تمام مکاتب رسیده باشد و وظیفه اجتماعی که بر عهده دارد آن است که این علم به چه درد اجتماع میخورد و تا چه حد با استفاده از این علم میتوان مسائل فقر و بیکاری را حل کرد».
به گزارش عطنا، «پنجمین همایش آموزش و پژوهش علم اقتصاد در ایران» در روز سهشنبه 4 آبان، در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با یک سخنرانی، دو پنل تخصصی و یک میزگرد با حضور استادان و جمعی از دانشجویان برگزار شد.
همایش با سخنانی از فرشاد مومنی آغاز و در ادامه در پنل اول سه سخنران به موضوعاتی با عنوان«نگرشی معرفتشناسی به علم اقتصاد»، «اهمیت آموزش و پرورش در اقتصاد سیاسی» و «مقایسه تطبیقی آموزش علم اقتصاد در ایران و کشورهای منتخب» پرداختند.
فرشاد مومنی در آغاز همایش با ایراد سخنانی گفت: توان رقابت ایران در سطح دنیا رو به تنزل است و متاسفانه ما یک نظام دیدبانی راستگو و حساس نسبت به منافع ملی در این زمینه نتوانستهایم ایجاد کنیم و اینگونه توان مقاومت اقتصاد ملی هم کاهش پیدا میکند.
مومنی همچنین عنوان کرد: مسئله بهرهوری در اقتصاد ایران به یک مسئله حاشیهای تبدیل میشود و مسائل تکاندهنده در این مورد وجود دارد که برای آن نهایتی تصور نمیشود؛ در حالی که طی 40 سال گذشته سهم دانشآموختههای دانشگاهی در ساختار اشتغال ایران 5 برابر افزایش پیدا کرده و با اینکه سهم سرمایه فیزیکی سرانه به طور متوسط سالانه 23 درصد افزایش داشته است اما با سقوط بهرهوری روبرو بودهایم.
در ادامه، پنل اول که ریاست آن را حسن طائی استاد دانشگاه و معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار برعهده داشت، گفت: 70 سال از آموزش و پژوهش علم اقتصاد در ایران میگذرد پس انتظار این است که این مهم مطابق با آنچه که در فضای کسب و کار و در واقعیات بیرونی و خارج از ذهن ما در حال تحول است تغییراتی روزآمد داشته باشد.
حسن طائی با بیان نقل قولی از یک اقتصاددان که «در جهان واقعی حتی یک پدیده هم وجود ندارد که نشانگر تغییر مداوم نباشد» افزود: حالا از این زاویه، انتظار این است، مجموعه بحثهایی که در حوزه اقتصاد بیان میکنیم، منجر به افزایش ثروت و رفاه مردم شود و با فضای تغییر و تحول کسب و کار متناسب باشد.
در ادامه این نشست محمود متوسلی با موضوع «نگرشی معرفتشناسی به علم اقتصاد»، به عنوان اعضای پنل درآغاز سخنانش با اشاره به آیه 30 سوره فصلت عنوان کرد: من این آیه قران را انتخاب کردم به دو دلیل؛ کنشها و رفتارهایی که داریم مقوم آن چیست و بحثی که از آن غفلت شده است این است که مباحثی در قران آمده در کجا جای دارد و آیا در کنش و رفتارمان تاثیری دارد؟.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینمیئله که مشکل اقتصاد " اپیستومولوژِی به معنای ماهیت دانش" است، گفت: هر محققی که تحقیقی را شروع کند در ابتداباید بداند ماهیت و جنس دانش چیست و بعد متودولوژی یعنی روش استنتاج مشخص کند و در ادامه روشهای تحقیق مشخص میشود.اما اگر گام اول را اشتباه برداریم تا پایان مسیر اشتباه است.
متوسلی در بخش دیگری از سخنانش با ابراز اینکه علم اقتصاد باید مسائلی نظیر بیکاری و تورم را حل کند، افزود: تمام عواملی که برای بررسی یک پدیده داریم باید سیستماتیک شود و روابط علت و معلولی بین آنها برقرار و تبیین کنیم.
او به طرح یک پرسش پرداخت و درباره اینکه اقتصاد میتواند به روابط انسانی بپردازد یا خیر، گفت: اندیشمندان اقتصادی نظیر آدام اسمیت و جان استوارت میل به این مسئله پرداخته اند اما متاسفانه ما حذفش کردهایم.
محمود متوسلی با تاکید بر این مسئله که متعلق به مکتب خاصی در اقتصاد نیست بیان کرد: هویت انسانی بالاتر از این است که خود را متعلق به یک پسوند"ایسم" کند و آنچه علم میگوید این است که همه مکاتب بدون استثنا باید در خدمت بشر قرار گیرند و همه مکتبها ابزارهایی برای اهداف انسانی ما هستند.
متوسلی همچنین در ادامه سخنانش که همه تئوریها و مکاتب، بنیانهای ارزشی و فلسفی دارند افزود: اینها برای ذهن انسان جهارچوب ایجاد میکند؛ بدین معنا اگر الان از من سوالی پرسیده شود بر اساس یک قالب پاسخ میدهم.یعنی اگر از من در مورد تورم سوال پرسیده شود پول در ذهن تداعی میشود.
او سپس با اشاره به اینکه «اگر میخواهیم کار بنیانی برای اقتصاد انجام دهیم باید از خودمان، دانشکده و علم اقتصاد شروع کنیم» عنوان کرد: اگر میخواهیم که مکتب دیگری داشته باشیم باید تمام مکاتب را بگذرانیم و به بعضی مکاتب برسیم .
او در پایان سخنانش با بیان این نکته که ما مکتبی به اسم اقتصاد اسلامی نداریم گفت: هر کس میخواهد وارد سایر مکاتب بشود باید اقتصاد مرسوم را خوب درک کند و بنیانهای فلسفی را خوب بفهمد و اگر توانستیم به مرز مکاتب برسیم؛ آن زمان آموزههای الهی و کانتی را وارد مبحث میکنیم تا به یک درجه و یک مکتب مستقل برسیم.
در ادامه سعید مشیری عضو دیگر پنل هم عنوان کرد: در سیستم آموزشی غرب نظام آموزشی اقتصادی به طور مستمر مورد ارزیابی قرار میگیرد به گونهای که تمامی دپارتمانهای اقتصاد برنامه کلی خود را پنج سال یک بار ارزیابی میکند.
مشیری همچنین خاطرنشان کرد که در کشورهای در حال توسعه مانند همه بخشهای دیگر آن، یک سیستم متمرکز تمایل وجود دارد که حفظ حوزه اختیارهای صاحبان قدرت مانع شکل گیری نظام آموزشی باز میشود که با استفاده از مدلهای کلاسیک همه افراد در آن سیستم یک شکل فرض میشوند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه در ادامه با پرداختن به سیستم آموزشی ایران بیان کرد: در ایران تاکید بسیاری بر دروس عمومی غیر مرتبط میشود و همچنان سایه سنگین دروس عمومی در رشتههای مختلف وجود دارد.
در ادامه همایش حمید ناظمان به عنوان اخرین سخنران پنل با موضوع «اهمیت آموزش و پرورش در اقتصاد سیاسی» عنوان کرد: اقتصاددانی که فقط اقتصاد بداند به درد اقتصاد نمیخورد و ما امروزه میبینیم که نوعی بازگشت به اقتصاد اولیه در حال اتفاق افتادن است.
ناظمان با بیان اینکه اقتصاددان باید از همه علوم استفاده کند و از آن آگاهی داشته باشد گفت: امروزه اقتصاد با مطالعه نهادهای اجتماعی و فرهنگی و بررسی نقش نهادهای مردمی به مسائل جدی بشریت میپردازد.
استاد پیشکسوت دانشگاه تهران همچنین با اشاره به نظريات اقتصادي و تاريخ و تحولات نظامهاي اقتصادي خاطرنشان کرد: در ايران، به علم اقتصاد جدي نگريسته نميشود اين درحالي است كه در سراسر جهان يكي از جايزه هاي نوبل جهاني به يك اقتصاد دان تعلق ميگيرد و همین اهمیت موضوع اقتصاد برای جهان را نشان میدهد.
او در پایان اضافه کرد: این استفاده اقتصاد از همه علوم باعث شده که این رشته به صورت علمی مفید برای بشریت درآید و اخلاقیات را نه به صورت دستوری بلکه به صورت علمی، به بدنه دانش بشری وارد کند که امیدوارم دانشگاههای ما نیز در این زمینه شاهد تحولاتی باشد و در پاسخ به این سوال که چرا اقتصاد سیاسی شده است، باید گفت؛ برای اینکه «خوب و بد» در آن تعیین شده است.
گوشههایی از این نشست: