به گزارش عطنا، به نقل از شهروند، دختران کوچکی که عروس میشوند و پسران نوجوانی که پشت لبشان سبز نشده، داماد میشوند و رئیس خانههای جدیدشان با یک دنیا مسئولیت دنیای آدم بزرگها. این حکایت تعداد زیادی از کودکان ایرانی است که زیر سن قانونی ازدواج میکنند، بچهدار میشوند و خیلیهایشان هم، از هم جدا میشوند.
در سالهای گذشته کم نبودهاند کسانی که درباره ازدواج زودهنگام دختران و پسران ایرانی هشدار داده و گفتهاند که در بعضی استانها این موضوع به مرز هشدار رسیده است. حالا اما «کامیل احمدی»، مردمشناس و محقق، برای نخستینبار پژوهشی را در ٧ استان ایران انجام داده که بیشترین تعداد ازدواجهای زودهنگام در آنها اتفاق میافتد؛ این پژوهش که براساس گفتوگو و پرکردن پرسشنامه ازسوی ٥٠٠ دختر و پسری که زیر سن قانونی ازدواج کردهاند، انجام شده، نشان میدهد که به ترتیب، خراسانرضوی، آذربایجانشرقی، خوزستان، سیستانوبلوچستان، آذربایجانغربی، اصفهان و هرمزگان استانهاییاند که بیشترین ازدواجهای زودهنگام در آنها اتفاق میافتد.
«کامیل احمدی»، پژوهشگر این تحقیق، در نشست تخصصی «طنین سکوت: پژوهشی جامع در باب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران» که به این مناسبت برگزار شد، گفت: متأسفانه دادهها درباره ازدواج کودکان در ایران بسیار اندک است: «عواملی چون قدرت، سنن، هنجارهای اجتماعی و کمسوادی دخیل هستند که باید با بررسی هریک از آنها اقداماتی را درنظر گرفت تا ازدواج کودکان در ایران کاهش پیدا کند.» به گفته او، «قبل از انقلاب اسلامی براساس قانون مدنی مصوب درسال ١٣٥٣ سن بلوغ و حداقل سن ازدواج برای دختران و پسران ١٨سال درنظر گرفته شده بود. تاکنون نیز آمارهایی از ازدواج کودکان در ایران منتشر شده که براساس سرشماری سال ١٣٩٣ میزان ازدواج دختران در سن ١٥ تا ١٩سالگی بسیار زیاد بوده است. ازسوی دیگر درسال ٩٠، در سن بین ١٠ تا ١٤سال نیز، ٤٨هزارو٥٦٧ نفر ازدواج زودهنگام داشتهاند و حتی تا قبل از ١٥سالگی دارای یک فرزند بودهاند. ازسوی دیگر بهطور کلی، درسال ٩٠، ٣٧٠هزار ازدواج زیر سن قانونی اتفاق افتاده است.» این پژوهشگر، راهکارهای جلوگیری از ازدواج کودکان در ایران را اینطور دانست: «غیرقانونی کردن و جرمانگاری ازدواج کودکان، سیاستهای مساوات جنسیتی برای تضمین حمایت از قربانیان، تعیین سن قانونی ازدواج، ضمانت وجود سیاستهای اجرایی مناسب برای جلوگیری از ازدواج کودکان و درگیر کردن شخصیتهای مذهبی برای تغییر در پارادایم مذهبی میتواند از عواملی باشد که به جلوگیری یا کاهش ازدواج کودکان در ایرانمنتهی شود.»
نتایج «پژوهشی جامع درباب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران» نشان میدهد که ارتباط پیچیدهای میان ازدواج زودهنگام کودکان و اعمال ناقصسازی اندام تناسلی زنان وجود دارد. در این تحقیق آمده که یافتههای پژوهشهای قبلی درباره رواج ختنه زنان در ایران حاکی از همبستگی بین رواج این پدیده در چهار استان ایران دارد که درمطالعه اخیر بر برخی از این استانها تمرکز شده است. این مطالعه در هفت استان که بیشترین فراوانی ازدواج زودهنگام در آنها گزارش شده است، انجام شد؛ خراسانرضوی، آذربایجانشرقی، خوزستان، سیستانوبلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان. از این میان در دو استان هرمزگان و آذربایجانغربی درصدهای نسبتا بالایی از وقوع ختنه زنان نیز وجود دارد. این پژوهش نشان میدهد که چند همسری معمولا بیشتر درمیان زنان ٢٠درصد فقیرجامعه رخ میدهد تا زنان ٢٠درصد طبقه بالای جامعه و کمسوادی به شدت با عمل چند همسری، همبستگی دارد.
درکنار چند همسری اما پدیده کودک همسری هم قرار میگیرد؛ پدیدهای که یک مسأله جهانی است و میتواند در هر گوشه دنیا، از خاورمیانه گرفته تا آمریکای لاتین، آسیای جنوبی و اروپا اتفاق بیافتد. تحقیقات نشان میدهند که این موضوع نهتنها در بسیاری از مناطق دنیا رخ میدهد، بلکه افرادی که خودشان کودک همسر میشوند، با روی گشاده و رضایت قلبی ازدواج میکنند، چراکه چنین رسمهایی از نظر اجتماعی پذیرفته شدهاند. براساس گزارشی از سازمان «دختر، نه عروس» اگر روند ازدواج کودکان کاهش نیابد، آمار جهانی ازدواج کودکان به ١,٢میلیارد مورد درسال ١٤٢٩ میرسد. براساس گزارش صندوق جمعیت سازمان ملل درکشورهای درحال توسعه، از هر سه دختر، یک نفر در نوجوانی ازدواج میکند که معادل ٣٤درصد از جمعیت این گروه سنی هستند. با درنظر داشتن این روند، تخمین زده شده که تا سال ١٣٩٩، ١٤٠میلیون دختر در زیر سن ١٨سال و ١٥میلیون نفر از آنها زیر ١٥سال درجهان ازدواج خواهند کرد. هرساله ١٤میلیون و هر روزه هم ٣٩هزار دختر ازدواج میکنند. درکشورهای درحال توسعه از هر ٩ دختر، یک نفر قبل از رسیدن به سن ١٥سالگی متأهل میشود.
ازسوی دیگر نتایج این پژوهش و پژوهشهای قبلی نشان میدهد که سالانه ٧,٣میلیون دختر زیر ١٨سال فرزندی به دنیا میآورند و از میان آنها، ٢میلیون نفر زیر ١٤سال سن دارند. از نظر آماری مرگومیر مادران درحین زایمان درمیان زنانی که زیر ٢٠سالگی زایمان کردهاند، ٥٠درصد بالاتر است. هرساله ٧٠هزار نفر از این نوزادان اندکی پس از تولد میمیرند و ٣.٢میلیون کودک، مجبور به سقط جنین میشوند.
پس از انقلاب اسلامی در ایران، در بسیاری از قوانین مربوط به ازدواج تجدیدنظرهایی به عمل آمد. حالا اما سالها بعد از تصویب این قوانین، غیر از موضوع ازدواج زودهنگام، طلاق میان کودکان زیر ١٨سالی هم که با هم ازدواج میکنند، مسألهساز شده است. نتایج پژوهش «کامیل احمدی» نشان میدهد که نرخ طلاق هم در ایران در گروه سنی ١٠ تا ١٨سال به طرز قابل توجهی بالاست، بهطوری که براساس آخرین دادههای جمعیتشناسی، ٢١,١٤٩ دختر و پسر زیر ١٨سال درسال ٩٣ طلاق گرفتهاند.
تعداد کلی ازدواجهای زودهنگام کودکان به طرز تعجببرانگیزی در واقعیت بالاتر است، چراکه بسیاری از این ازدواجها در روستاهای کوچک و مناطق روستانشین بهطور رسمی ثبت نمیشوند. نتایج پژوهش اخیر دراینباره نشان میدهد که حداقل ٤٨هزارو٥٨٠ دختر در سنین ١٠ تا ١٤سالگی درسال ٩٠ ازدواج کردهاند و ٤٨هزارو٥٦٧ نفر از آنها قبل از رسیدن به سن ١٥سالگی، حداقل یک فرزند داشتهاند.
در این پژوهش، استانها با تحلیل دادههای جمعیتشناسی موجود درباره آمارهای ازدواج در یکدهه اخیر انتخاب شدند، فهرست به کار گرفته شده در این مطالعه با انتخاب استانهایی صورت گرفته که بالاترین آمار کودک همسری را داشتهاند و درطول این ١٠سال، بیشتر از بقیه استانها تکرار شدهاند. این هفت استان عبارتاند از: خراسانرضوی، آذربایجانشرقی، خوزستان، سیستانوبلوچستان، آذربایجانغربی، هرمزگان و اصفهان.
استان خراسانرضوی، نخستین رتبه را در ازدواج زودهنگام در میان پسران در سنین ١٠ تا ١٤سال و درمیان دختران در سنین ١٥ تا ١٩سال را به خود اختصاص داده است. این پژوهش نشان میدهد که یک عامل تأثیرگذار دیگر در ازدواج زودهنگام در این منطقه، مالکیت آب است. در استان خراسانرضوی با اقلیم خشکش، کمآبی مانع رشد کشاورزی است. دسترسی به زمینهایی که دارای قناتهای آبی هستند، یک امتیاز ویژه به شمار میرود. این امتیاز زیستمحیطی نقش مهمی در شکل دادن هنجارهای اجتماعی ایفا میکند. مثلا در منطقه خیرآباد، جایی که بیشتر افراد مالک قناتها هستند، ازدواج زودهنگام درمیان خانوادهها رایج است تا به این وسیله، سلسه مراتبی را که از قبل موجود است، حفظ شوند، مصاحبه با ساکنان این منطقه نشان داد که مهریه ممکن است براساس سن عروس متفاوت باشد، به این معنا که هرچقدر عروس جوانتر باشد، مهریه بالاتر است.
دخترانی که در خردسالی ازدواج میکنند، بیشتر احتمال میرود در سنین پایین هم طلاق بگیرند. تحقیقات نشان داده است که ٢٧درصد قربانیان ازدواج زودهنگام، هنوز درحال تحصیل هستند و در ٤٥درصد، ازدواج دلیل عمده ترک مدرسه بود تا این افراد بتوانند کار خانهداری و وظایف بچهداری را انجام دهند. بیشتر پاسخگویان فقط تحصیلات ابتدایی داشتند و تنها ١٠درصد از آنها این شانس را داشتند که تحصیلاتشان را تا کلاس دوازدهم، ادامه دهند. در ٥٧,١درصد از موارد، زن قبل از ازدواج به مدرسه میرفته و در ٧٤.١درصد از موارد به زن قول ادامه تحصیل بعد از ازدواج داده شده بود، اتفاقی که در واقعیت تحقق پیدا نکرد.
در نتیجه ازدواج کودکان، سلامت جنسی و باروری دختر خردسال بیش از هرچیزی، تحتتأثیر قرار میگیرد. جسم دختربچهها از نظر فیزیکی شرایط مناسبی برای زایمان ندارد و دختر به اندازه کافی بالغ نبوده و در نتیجه هم سلامت مادر و هم سلامت فرزند به خطر میافتد. ازدواج کودکان نهتنها سلامت مادر، بلکه سلامت نسل بعد را هم به خطر میاندازد. این مطالعه نشان داده است که ٩٧درصد از زنان که یکبار زایمان کرده بودند، ازسوی خانواده خودشان و مادرانشان مراقبتهای بعد از زایمان را داشتند. ٤٥درصد پاسخگویان هیچ مشکلی را درحین زایمان مطرح نکردند و ٢٧درصد اعلام کردند که زایمان دردناک و خونریزی شدیدی داشتند.
دخترانی که در این پژوهش با آنها مصاحبه شده و قبل از ١٥سالگی زایمان کرده بودند تا حدود ٨٨درصد ریسک دچارشدن به زخم پارگی زایمان را داشتند که آنها را درمقابل عفونتها آسیبپذیر میکرد. درد و عفونتی که درتمام طول زندگی همراه آنها خواهد بود. بررسیها نشان داد که میزان آگاهی زنان درباره زخم پارگی زایمان پایین بود، حتی وقتی با استفاده از اصطلاحات محلی، توضیحات بیشتری دراختیار آنها قرار گرفت، بیشتر زنان حتی کسانی که بیش از ١٥ بخیه را درحین زایمان داشتند، نمیدانستند که زخم پارگی زایمان را تجربه کردهاند.
این مطالعه نشان داد که ٤٢درصد از پاسخگویان مرد هنگام تولد فرزندشان ١٧سال سن داشتند. در زمان مطالعه آنها، صاحب دوفرزند بودند. در مناطقی که ازدواج زودهنگام کودکان رایج بود، والدین تصمیمهای مربوط به ازدواج را به جای فرزندانشان میگرفتند. تقریبا ٧٦,٢درصد از افراد متأهل در زمان ازدواج از شکلگیری، ازدواج خودشان باخبر بودند، ولی ٢٣درصد از افراد هیچ اطلاعی از اینکه با چه کسی ازدواج میکنند، نداشتند. ٥٢.٤درصد از تصمیمهای ازدواج توسط والدین یا سایر اعضای خانواده به غیر از خود فرد گفته شده بود. در زمانی که مراسم ازدواج ترتیب داده شده بود، ٤٢.٩درصد از افراد تمایل به ازدواج نداشتند.
بررسیها در این پژوهش نشان داده که اطلاعات زنان درباره سلامت جنسی و باروری و همچنین اعتمادبهنفسشان نسبت به بدن و میل جنسیشان، ناچیز بود. آموزش جنسی هم در مدارس وجود نداشت و بسیار ناچیز بود و با حداقل کیفیت ارایه میشد. بهطورکلی ٦٠درصد پاسخگویان عقیده داشتند که ازدواج زودهنگام کودکان باید متوقف شود و ٣٢,٥درصد عقیده داشتند که این موضوع بستگی به ویژگی بدنی و عقیده شخص دارد. هیچکدام از پاسخگویان اطلاعی از سن قانونی ازدواج نداشتند. زمان پاسخگویی به این سوالات، آنها تصور میکردند سن قانونی ازدواج ١٨سال به بالاست. بیشتر آنها معتقدند سن ١٥سالگی برای ازدواج دختران و ٢٠سالگی برای ازدواج پسران زود است و بر این باور بودند سن مناسب برای ازدواج برای فرزندانشان ٢٠سالگی است.
٢١,٢درصد از زنان متأهل بیان کردند که مجبور به رابطه جنسی با شوهرانشان بودند و تعداد کمی از آنها توانایی این را داشتند که با شوهرشان در مورد نداشتن تمایل به برقراری رابطه جنسی صحبت کنند، چراکه فکر میکردند آمیزش جنسی بهطور اجتنابناپذیری بخشی از وظایف زناشویی آنهاست. رایجترین واکنش به این آمیزش اجباری، ناراحتی با ٤٢.٩درصد، نفرت با ٢٨.٦درصد و خشم ٢٨.٦درصد بود.
مشاهدات پژوهشگران این تحقیق در روستاهایی مانند گیلکآباد، نشان داده که دختران در سن یک یا دوسالگی نامزد شده و تقریبا هیچ بچه مجردی بالای سن پنجسال در روستا وجود نداشته است. در مصاحبههای محلی که در آن بومیها، هنجارها و مناسک خود را بیان میکردند، رواج ازدواج زودهنگام در این روستا مورد تأکید قرار میگرفت. در گیلکآباد یک نوزاد ٦ماهه نامزد میشد. به نقل از یک سخنگوی مرد درحین مصاحبه، جنین در رحم مادرش با شخص دیگری نامزد میشود.
٧٠,٨درصد از پاسخگویان در زمان انجام پژوهش ازدواج کرده بودند و کمتر از ٢٠درصد (١٨.٨درصد) درمراسم ازدواج خود حضور نداشتند. در ٧٥درصد از موارد یک نامزدی رسمی توسط خانوادهشان تدارک دیده شده بود. مجموع ١٨.٦درصد از پاسخگویان مجرد بوده و درمیان متأهلان ٧٠.٨درصد از ازدواجها به محض ازدواج در مدارک شناساییشان ثبت شده بود.
تناقض ازدواج دیرهنگام که در بیشتر شهرهای مراکز استانی و مناطق شهری وجود دارد، درمنطقه سیستانوبلوچستان چشمگیر به نظر نمیرسد. جمعیت این استان در یک سیستم قبیلهای و طایفهای زندگی میکنند که در آن رضایت درباره ازدواج کودکان تنها تحتتأثیر فرهنگ نیست. در این استان والدین نمیتوانند از پس مخارج مدرسه یا دانشگاه فرزندانشان برآیند. در نتیجه آنها را وادار به ازدواج میکنند. مشکلات حاد بارداری و زایمان از علتهای عمده مرگومیر درمیان زنان ١٥ تا ١٩سال در این استان است. آنطور که سازمان بهداشت جهانی گزارش داده، درسال ٨٩ در برخی استانها مرگومیر مادران بیشتر از نوزادان بوده و استان سیستانوبلوچستان یکی از آنهاست؛ به این معنی که در استانی مانند سیستانوبلوچستان مادران به دلیل زایمان میمیرند. با درنظر داشتن اینکه این استان نرخ ٥,٦٤درصدی تولد و ١٢درصدی مرگ مادر درکشور را داراست، میزان مرگومیر مادر در این استان بسیار بالاتر از سایر استانها کشور برآورد میشود. سایر استانها مانند آذربایجانغربی، خوزستان، کرمان، لرستان، اصفهان درصدهای کمتری از مرگ مادر را گزارش کردهاند. درسال ٩٤، سیستانوبلوچستان بالاترین میزان زایمان را درمیان مادران زیر ١٥سال داشت.
تقریبا تمام پاسخدهندگان در این مطالعه عنوان کردهاند که رسم ازدواج نافبری یا برای خودشان، بستگانشان یا یکی از کسانی که میشناختند، صورت گرفته بود. این رسم فراگیر به این معنی است که دو نوزاد با رضایت والدینشان به نامزدی هم درمیآیند و قرار بر این است زمانی که بزرگ شدند، با هم ازدواج کنند. رواج این پدیده به طرز چشمگیری درهمه روستاهای مورد بررسی بالا بود. همانطور که توسط افراد مطلع محلی گفته شد، فرد میتواند این وصلت نانوشته را در بزرگسالیاش لغو کند و تصمیم بگیرد که با کس دیگری ازدواج کند.
نسبت ازدواج زودهنگام کودکان به کل ازدواجها در سیستانوبلوچستان درطول دهه اخیر هیچگاه کمتر از ٤٠درصد نبوده است. هیچ کدام از پاسخگویان درهنگام مصاحبه درحال تحصیل نبودند و عمدهترین دلیل ترک تحصیل خود را ازدواج میدانستند. ازدواج ٧٧,٦درصد از پاسخگویان توسط یک فرد میانجی تدارک دیده شده بود. ٥١.١درصد از افراد گفتند که یک نامزدی رسمی ازطرف خانوادهها، برایشان برگزار شده بود. ٥١.٥درصد از زنان، شوهرانی کمتر از ١٠سال بزرگتر از خودشان داشتند و ٣٧.٥درصد از مردان با زنانی کمتر از ١٠سال کوچکتر از خودشان ازدواج کرده بودند.
٤٢,٩درصد از پاسخگویان، هرگز، در معرض پیامهای پیشگیرانه از ازدواج زدوهنگام کودکان و در معرض آموزش جنسی قرار نگرفته بودند. تمام پاسخگویان از سن قانونی ازدواج بیاطلاع بودند.
بررسیها نشان میدهد که آمار طلاق در هر دوجنس، در این استان درحال افزایش بوده، اما سطح این افزایش درمیان دختران زیر ١٨سال، درمقایسه با پسران بالاتر است. این یعنی که هرسال تعداد بیشتری از کودکان بیوه میشوند. مخصوصا زمانی که دختری خردسال با مردی بسیار بزرگتر از خودش ازدواج کرده، این مسأله دیده شده است؛ ازدواجهای از هم پاشیده شده، بسیاری از دختران را وادار به تنها زندگی کردن و بزرگ کردن فرزندانشان بدون حمایت میکند.
٦١,٨درصد از زنان حداقل دو زایمان داشته و ٢٠.٦درصد، میانگین سنشان در نخستین زایمان، ١٧سال بوده است. ٧٤.٤درصد مردان پاسخگو حداقل دارای دوفرزند بودند و ٤٥.٧درصد آنها در زمان تولد، نخستین فرزندشان ١٧سال سن داشتند.
٢٩,٤درصد پاسخگویان این پژوهش در استان هرمزگان؛ اطلاعی نداشتند که با چه کسی ازدواج میکنند. ٥١درصد گفتند که در زمان ازدواج خوشحال بودهاند، ١٩.٦درصد به دلیل اجبار به ترک مدرسه، ناراحت بودند، ٥٦.٩درصد از پاسخگویان میخواستند که فرزندشان هم به همان شیوهای که خودشان ازدواج کرده بودند، وصلت کنند، مجموع ٦٦.٤درصد از ازدواجها، شامل جهیزیه و ٩٠.٢درصد آن شامل مهریه میشد و در ٣٩.٢درصد از موارد هیچ کدام از اینها به عروس پرداخت نشده بود.
٣٧,٣درصد پاسخگویان معتقد بودند که هیچ فایدهای در ازدواج در سن پایین وجود ندارد. درحالی که ١٩.٦درصد پاسخگویان این امر را بهعنوان یک عامل تقویتکننده ارتباطات و پیوندهای خانگی میدانستند. درمجموع ٣٩.٢درصد از افراد هم گفتند که ازدواج دیرهنگام منجر به سطوح بالاتر آموزش و فهم میان زوجها میشود و ١١.٨درصد از آنها کاهش بارداریهای نوجوانی را بهعنوان یک فایده ازدواج دیرهنگام عنوان کردند.
آخرین سرشماری درسال ٩٣ نشان داد که جمعیت این استان برابر با ٥میلیون و٧٠٠هزار نفر است. در پژوهش اخیر، ٧١,٤درصد از پاسخگویان مرد حداقل دو فرزند داشتند و ٢٨.٦درصد از آنها، در ١٦سالگی پدر شده بودند. ٨٤.١درصد از افراد متأهل از ازدواجشان آگاه بودند و ١٥درصد از آنها در زمان عقد نمیدانستند که با چه کسی ازدواج میکنند. ٤٧.٧درصد از تصمیمهای ازدواج توسط والدین و سایر اعضای خانواده گرفته شده بود.
تفاوت سنی میان زن و شوهر در ١٠,٨درصد از موارد بیش از ١٠سال بود و در ٢٩.٧درصد پایینتر از ١٠سال. علاوه بر این، ٥٧.١درصد از مردها همسرانی داشتند که تقریبا همسنوسال خودشان بودند، ٤٠.٩درصد درمواجهه با پیامهای پیشگیرانه ازدواج زودهنگام کودکان ازسوی تلویزیون قرار گرفته بودند. ٢٩.٥درصد توسط دوستان و ١٥.٩درصد هرگز اطلاعی از چنین پیامهای پیشگیرانهای نداشتند. بهطورکلی، ٢٠درصد از پاسخگویان معتقد بودند که ازدواج زودهنگام کودکان باید متوقف شود. ٢٩.٥درصد باور داشتند که این ازدواجها باید ادامه یابد و ٥٠درصد تداوم آن را به ویژگیهای فردی، اندازه بدن و رفتار فرد وابسته میدانستند. بسیاری از پاسخگویان یادآور شدند که شاهد خشونت خانگی در زمان کودکیشان بودند.