صبح جمعه 15 مرداد، فارسیآموزان خارجی از کاخموزه سعدآباد، بازدید کردند. در این برنامه که در قالب برنامههای تفریحی دوره دانشافزایی زبان فارسی صورت گرفت، دانشجویان خارجی، از نزدیک با بخش مهمی از آثار تاریخی ایران آشنا شدند.
صابر نصیبعلی-عطنا؛ کاخ موزه سعدآباد که در دره دربند، شمالیترین و خوش آبوهواترین منطقه تهران، در زمینی به مساحت ۳۰۰ هکتار بنا شدهاست؛ از شمال با کوههای البرز، از مشرق به گلابدره، از مغرب به ولنجک و از جنوب به تجریش میرسد. این مجموعه دارای حدود ۱۸۰ هکتار جنگل طبیعی، چشمهسارها، قناتها، باغستانها و گلخانهها است. همچنین از وسط محوطه کاخ، رودخانه جعفرآباد میگذرد.
کاخ سعدآباد، در زمان قاجار، محل استقرار و سکونت تابستانی شاهان این سلسله بوده است. در سال 1299، با الحاق باغهای مختلف، به اقامتگاه تابستانی رضاخان اختصاص یافت. طی سالیان، با اضافه شدن کاخ و کوشکهایی به مناسبات و ضرورتهای گوناگون در جایجای این مجموعه، امروزه هیجده کاخ که هر یک با معماری منحصربهفردی بنا شده، در مجموعه تفریحی گردشگری سعدآباد وجود دارد؛ که تعداد چهارده کاخ برای بازدید عموم آزاد است.
در دوران پهلوی اول، آب تمام باغ سعدآباد از رودخانه دربند تامین میشد. در دوران پهلوی دوم، با بخشیدن آب رودخانه، در نیمی از شبانهروز به رعایا، آب رودخانه برای آبیاری سراسر مجموعه، کفایت لازم را نداشته است. به همین دلیل، با احداث چاههایی و استفاده از مجموعه قناتهای قدیمی، مشکل آب منطقه را حل کردند.
صبح جمعه 15 مرداد، فارسیآموزان خارجی از کاخموزه سعدآباد، بازدید کردند. در این برنامه که در قالب برنامههای تفریحی دوره دانشافزایی زبان فارسی صورت گرفت، دانشجویان خارجی، از نزدیک با بخش مهمی از آثار تاریخی ایران آشنا شدند.
«یعقوب» یکی از دانشجویان خارجی حاضر در این اردو، خیره به دیوارهای کاخ به «هنر تذهیب»، اثر استاد حسین بهزاد، و خاتمکاریهای گروه استاد صنیع خاتم، نگاه میکند. او دانشجوی سال سوم ایرانشناسی از کشور آلمان است. میگوید: «کاخ موزه سبز را از دیگر بخشها بیشتر دوست دارم و خوشحال هستم که توانستهام این کاخ را از نزدیک ببینم».
در ساخت کاخ سبز یا همان شهوند سابق، از سنگهای سبز معدن خمسه زنجان و سنگ مرمر خراسان استفاده شده است. این کاخ مجلل، با تلاش هنرمندان و معماران ایرانی، پس از هفت سال کار از سال1301 تا 1307، در دو طبقه زیر زمین و همکف، بنا شد. طبقه همکف شامل اتاق خواب، اتاق انتظار و دفتر کار رضاخان و طبقه زیرزمین، اتاق ناهارخوری یا اتاق تشریفات، با میز و صندلیهای منقش و کندهکاری شده و ظروف نقره ایتالیایی و چینی نفیس، جهت پذیرایی از مهمانان، بوده است.
«اسکار»، یکی دیگر از فارسی آموزان، نگاه جستوجوگرایانهای دارد. او به راحتی از کنار اشیای کاخ، درختان و حتی بازدید کنندگان ایرانی، عبور نمیکند. دوستانش مسیر را ادامه میدهند اما انگار او گم شدهای دارد که در جستوجوی آن است. نگاهش را دنبال میکنم. به مجسمه آرش کمانگیر خیره شده است. شمرده میپرسم: «او را میشناسی؟» پاسخ میدهد: «بله. مجسمه آرش کمانگیر، اسطوره باستانی ایرانیان است». با هم وارد کاخ ملت میشویم. میگویم: «فارسی صحبت کردنت خوب است» با تبسم میگوید: «لهجه دارم!» از حالا نگران لهجه است! دانشجوی سال آخر ایرانشناسی دانشگاه ورشو است و علاقمند به ادامه تحصیل در ایران؛ کاخ سبز و کاخ ملت را جذابترین بخش میداند: «اولین دفعه نیست که ایران آمدهام. سال گذشته در جشن پانصد و پنجاهمین سالگرد ارتباط دیپلماسی ایران و لهستان که در سفارت کشورم در تهران برگزار شد نیز در ایران حضور داشتم».
«کاترینا» دانشجویی که از شرق اروپا به ایران آمده است، به تالار پذیرایی که به سبک اشراف فرانسوی تزئین شده، خیره مانده است. به پردههای نقاشی رنگ روغن با موضوع داستانهای شاهنامه نگاه میکند. با دقت لوسترهای ساخت ایتالیا، فرانسه و چکسلواکی را نگاه میکند. گچبریهای زیبا و ظریف درون کاخ را در مینوردد و به سنگهای مرمر یزد و تربت حیدریه که در ساخت این بنا به کار رفته میرسد. سال 1310 رضا شاه دستور ساخت این بنا را صادر کرد و پنج سال بعد با معماری مهندس خرسندی و مهندس بوریس روسی به اتمام رسید. با شور و حررات خاصی صحبت میکند. این دانشجو با لهجهای شیرین میگوید: «کاخ ملت را دوست دارم، چون آینهکاری آن نسبت به کاخ سبز کمتر است و وسایل ارزشمندتری دارد. اما در عین حال ساده و زیباست»، او مدرس زبان فارسی در اوکراین است.
«سلما» که از ترکیه آمده تا فارسی بیاموزد، مایل به بازدید از موزه هنرهای زیبا نیست، از دوستانش جدا میشود تا استراحت کند، میپرسم: «شما نمیخواهید از این موزه بازدید کنید؟» به ترکی جواب میدهد: «من فارسی نمیفهمم.» به ترکی میپرسم: «اهل کجا هستید؟» چشمانش گرد میشود و جواب میدهد که از استانبول آمده است. دانشجوی سال اول رشته زبان فارسی دانشگاه استانبول است. با من هم قدم میشود و به داخل کاخ میرویم. مسئول کاخ توضیحاتی میدهد که این کاخ در جنوبیترین نقطه مجموعه سعدآباد واقع شده و دارای سه طبقه با ۳۶۰۰ متر مربع، زیر بناست. ساختمان این عمارت، مربوط به دوران رضاشاه است، و از آنجا که در بنای آن، از سنگهای مرمر سیاه رنگ، استخراج شده از معدن ولیآباد چالوس، به کار رفتهاست، به کاخ اَسوَد (یا کاخ سیاه) معروف بودهاست. از اوضاع آشفته سیاسی ترکیه میگوید. میگویم تا اینجا اوضاع چطور بوده است، مثل اغلب مهمانان دیگر، با لبخند میگوید: «خیلی خوب بود».
کمکم فارسیآموزان از سراسر محوطه کاخ جمع میشوند تا به پنج دستگاه اتوبوس در نظر گرفته خود برسند. با این اوصاف، یکی دیگر از برنامههای فرهنگی-تفریحی فارسیآموزان خارجی به پایان رسید. برنامهای که در قالب هشتاد و سومین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی، توسط بنیاد سعدی و با همکاری و میزبانی دانشگاه علامه طباطبائی، از تاریخ ۱۲ مرداد تا ۸ شهریور سال جاری، با حضور بیش از 200 فارسیآموز از ۴۱ کشور جهان برگزار میشود.