به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، استادان دانشگاه و پیشکسوتان روزنامه نگاری در مطالعات و اظهارات خود از جنبههای گوناگون به آسیب شناسی اقتصاد رسانهها بویژه مشکلاتی که مطبوعات در حال حاضر دچار آن هستند پرداختهاند. این صحبتها به قدری گفته و تکرار شده که میتوان گفت مشکلات مطبوعات در حال حاضر چیزی پنهان و ناشناخته نیست. برخی از این اظهارات و گفتهها را که در رسانهها منعکس شده مرور میکنیم:
دکتر بهروز بهزادی، روزنامه نگار پیشکسوت:
روزنامههای دولتی به دلیل تأمین بودجه از بخشهای دولتی، نیازی به کار اقتصادی ندارند و این در حالی است که روزنامههای خصوصی نیز به دنبال یارانه و دریافت کمکهای دولتی هستند. در نهایت چیزی که باقی میماند این است که عامل رقابتی در میان مطبوعات دیده نمیشود و در نتیجه بسیاری از این مطبوعات به دنبال اصلاح خود نیستند. این امر نیازمند آزادی فضای مطبوعات است تا رسانهها روی پای خود بایستند. این گونه است که روزنامهای که حرفهای است و مخاطب دارد، باقی خواهد ماند و روزنامه بدون مخاطب مجبور به ترک عرصه است.
دکتر محمد مهدی فرقانی، روزنامه نگار پیشکسوت و استاد دانشگاه:
مؤسسات مطبوعاتی به مفهوم اخص کلمه بسیار اندک هستند. مؤسسات مقتدر مطبوعاتی هم فاقد یک سیستم کارآمد هستند. بسیاری از مطبوعات کشور که خصوصی هستند، توانایی مادی لازم را برای ادامه کار ندارند. آنچه از گذشته در مطبوعات کشور وجود داشته تخریب شده و ساختار حساب شده و کارآمدی بهجای آن به وجود نیامده است. در این وضعیت اوضاع کجدار و مریزی غالب است و بهطور عملی مطبوعات نگران آیندهشان هستند و سرمایهگذاری روی ساختار، منابع انسانی، سازمان و مدیریت مطبوعات انجام نمیشود. مدیریت روزنامه برای پیشبرد اهداف خود باید عناصر حرفهای روزنامهنگاری را جاسازی کند و باید بتواند از پشتیبانیهای حقوقی و قانونی برخوردار باشد. در شرایط کنونی حلقه مفقوده مطبوعات تنها مدیر نیست، بلکه فراهم شدن بسترها و زمینههای روزنامهنگاری مستقل مدنظر است و از سوی دیگر مدیریت غیرحرفهای است و اگر مدیر حرفهای هم مستقر شود اصول و قوانین حمایتکننده برایش وجود ندارد.
دکترحسین نمکدوست تهرانی، مدرس روزنامه نگاری:
به اعتقاد من تحریریهها و روزنامهنگارها باید تا حد امکان بکوشند دستمزد خود را بالا ببرند و آن را به ارزش واقعی نزدیک کنند. بخشی از توسعهنیافتگی فضای مطبوعاتی ایران به دلیل حسننیت و ازخودگذشتگی بسیار بالای همکاران روزنامهنگار در روزنامههای خوب بوده است که حاضر شدهاند حقوق نگیرند یا به حقوق کم قناعت میکنند تا اندیشههایی که فکر میکنند بهنفع جامعه است منتشر شود. باید بگویم اتفاقاً این یکی از موانع توسعهنیافتگی مطبوعات ماست چون دستمزدهای ما به صورت ارقام واقعی در مناسبات تولید منظور نمیشود و همین پایینماندن دستمزدها حرفهمان را اندکاندک از کیفیت و حرفهایگری تهی کرده است. دستمزد روزنامهنگاران در ایران، انصافاً و با هر ملاکی، پایینترین دستمزدهاست و یکی از مقصران اصلی این موضوع خود ما روزنامهنگارها هستیم. پایینبودن دستمزد بهمرور چرخهای معیوب را شکل داده که عوارض آن امروزه گریبان همه را گرفته است: حقوق کم میگیریم؛ بهناچار به چند کار موازی تن میدهیم و در نتیجه به دانشافزایی و مهارتافزایی نمیپردازیم.
دکتر حسینعلی افخمی، استاد دانشگاه:
از نظر اخلاقی و حرفهای یک نفر نمیتواند در حوزه ارتباطات دو پست متعارض داشته باشد. بارها دیدهایم که در تلویزیون فردی مجری برنامه است و نقش دیگرش مدیر روابطعمومی سازمانی است که از مدیر آن برای شرکت در یک برنامه پرسش و پاسخ دعوت کردهاند. این خندهدارترین شکل است و البته آشکار. موارد دیگری هم وجود دارد که پنهان است به این شکل که فردی به دو شکل کار میکند؛ افرادی که صبحها در روابطعمومی و عصرها در یک روزنامه کار میکنند. از نظر حرفهای در روزنامههای دیگر کشورها عرف است که مدیران روزنامه باید بدانند خبرنگارشان کجا کار میکند و از چند منبع درآمد دارد. درواقع باید بتواند اخبار و اطلاعات را کنترل کند. این مسئولیت به گردن سردبیر و مدیرمسئول است که این موارد را شناسایی کند.