دکتر هادی خانیکی*
به نوروز بگویید که هر روز بیاید
برای یک معلم که به مسائل پیرامونش از زاویه اجتماعی مینگرد، همواره فرا رسیدن نوروز و چگونگی مواجهه جامعه با آن، مسألهای قابل توجه است. نوروز به مثابه سنّتی پایدار و تاریخی مدام در حال نو شوندگی نیز هست، پس نابجا نیست اگر گفته شود، نوروز اسطورهای، نوروز سنّتی، نوروز مدرن و حتی نوروز پسامدرن در یک زمان و در یک گستره پا به عرصهی حیات فرهنگی و اجتماعی مینهند و جا را برای پوششها و تاملهای جدی باز میکنند. پرسشها در این باب که وقتی نوروز میآید، جامعه به چه فضایی وارد میشود و چه فرصتهایی را به دست میآورد و اگر نوروز نباشد زندگی فردی و جمعی ما چه چیزهایی از دست میدهد؟
میتوان این پرسشها را از منظرهای مختلف پاسخ داد، فرهنگ شناسان، جامعه شناسان، تاریخدانان، اقتصاددانان و سیاستورزان هر کدام وجهی از این رویدادگی را واکاویدهاند و وامیکاوند، اما با وجود همه اینها نگاه به نوروز از منظر ارتباطی هم جایی دارد .
سالهاست که اولین جلسه درسهای ارتباطات را پس از تعطیلات با این سوال آغاز میکنم که چرا در نوروز با اینکه رسانهها کمترند، اما جامعه بیشتر ارتباطی است؟ چه وجهی از قدرت ارتباطات است که به شبکهها راه مییابد، رسانهها را پشت سر مینهد و جامعه را با خبر و کنشگر میسازد؟
هر سال از مشاهدات و تأملات دانشجویان در رویارویی با ایّام نوروزی نکتهها میآموزم و در تعریف متعارف نسبت میان رسانهها و ارتباطات بیشتر دچار تردید میشوم، گویا باید در عبور از تالار نوروزی زمان و مکان به این واقعیت تسلیم شد که «ارتباطات» دامنه و دایرهای بزرگتر و عمیق تر از «رسانه ها» دارد، ارتباطات، مضمون و محتواست و رسانه، قالب و ظرف، گاه مضمون و محتوا از قالب و ظرف که فراتر میرود ، بهتر و بیشتر به چشم میآید و حس میشود.
زیستههای نوروزی نشان میدهد که در این ایّام رسانههای جمعی به تعطیلات میروند اما «رسانههای خودگزین»، «شبکههای اجتماعی» و حتی «ارتباطات سنّتی» به میدان میآیند. مطبوعات و نشریات پس از انتشار آخرین شمارههای نوروزی خود، در زمانی بیش از حد معمول دست از انتشار بر میدارند، رادیو و تلویزیون نقش خود را عمدتا به سرگرمی تغییر میدهند، اخبار رسمی کمتر تولید و توزیع و مصرف میشوند، اما هر جا که خبر از دید و بازدید و گردهم آمدنی است، گوشها برای شنیدن و زبانها برای گفتن باز شده است. این یعنی آنکه جامعه از نظاره گری و انفعال به کنشگری و فعّال شدن پیدا میل پیدا کرده و «زمینه» به «متن» جان داده است.
شگل گیری سطوح جدید ارتباطی از خانواده و اجتماعات دوستانه تا شبکههای مجازی و اجتماعی به ویژه در فضای فناورانه نو و با استفاده از نسلهای نوین تلفن هوشمند، از آیین و سنّتهای نوروزی تاثیرات فراوان گرفته و در مقابل بر آنها اثر گذاشته است. جانمایه ارتباطات نوروزی، تمکین ذهن و زبان از فرهنگ سرزندگی و حیات تاریخ طبیعت و انسان است. در نو شدن روز و ماه و فصل و سال در زندگی دوباره طبیعت و نشاط یافتن جامعه، ذهنیت عمومی تغییر میکند. در آیین نوروز، نشاط، امید، آشتی و گفتوگو اصل است و غم، نومیدی، قهر و ستیزه جویی استثناء، نه تنها به حکم خرد، بلکه به احساس نوروزی باید سینهها را از کینهها شست و به دیدارها شتافت و همین سنّت که بر همه گسترههای مکانی دور و نزدیک چیره میشود، هر فضای واقعی و مجازی را بازتر میکند و بجای فروبستگیهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی عرصههای گفتوگو را میگشاید .
در فضاهای گشوده است که قدرت ارتباطات انسانی به منصه بروز میرسد و صورتهای متکثّری از حوزهی عمومی شکل میگیرد. صورتهایی که در آنها پیش فرضهای آمیخته با بدگمانی و خود فرورفتگی به زلال فرهنگ نوروزی شسته میشوند و امکان «جور دیگر دیدن» را میسر میسازد .
در «ارتباطات نوروزی» اعم از آنکه صورتبندی آن واقعی و یا مجازی باشد با سرمایه اجتماعی یعنی امید، اعتماد و مشارکت اجتماعی تامین میشود و همین قدرت ارتباطی است که توان و ظرفیت جدیدی به همه شهروندان ایرانی میدهد.
این ارتباطات، رسانههای خود را پیدا میکند، زبان گفتگو را نرم و لطیف میسازد و شادی و امید را به متن همه گونه مناسبات روانه میکند.
«ارتباطات نوروزی» اگر نهادمندتر شود و پایداری و پیوستگی بیشتر بیابد، به جامعه دور از گفتگو و یا ناتوان در انجام آن جان و توانی فزاینده میبخشد . پس به جاست که واکاوی در «ارتباطات نوروزی» را به عنوان ضرورتی مهم در همه حوزههای نظری و تجربی مدّ نظر قرار دهیم و از همین منظر شکل گیری «نوروز ارتباطی شده» را فرصتی برای امروز جامعه ایرانی بدانیم.
*مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی
منبع: دوماهنامه «مروارید»